علمآموزی؛ نیکوترین عبادت از نگاه امام باقر(ع)
عباس معینیفر
از نظر اسلام، سعادت واقعی و حتی بهشت اخروی در سایه علم و معرفت تحصیل میشود؛ زیرا بهشتی که خداوند برای انسان فراهم آورده و در آن سعادت و آرامش و آسایش جاودانه تحقق مییابد، چیزی جز حقیقت خدایی شدن انسان نیست که جز به علم و معرفت و عبادت حاصل نمیشود.
امام باقر(ع) از همین منظر وقتی به علم و مباحث و مسائل آن مینگرد، آن را همان عبادت بلکه بهترین و کاملترین نوع آن بر میشمارد و شگفت انگیزتر آنکه علم و فراگیری آن را نه تنها مصداقی از نماز بلکه نیکوترین نوع نماز معرفی میکند. نویسنده در این مطلب تحلیلی ازاین واقعیت ارائه داده است.
علم؛ حقیقت وجودی و ارزشی انسان
انسان ترکیب پیچیده از پستترین عنصر هستی با برترین حقیقت هستی است؛ چرا که خداوند کالبد انسان را از گل بد بو و لجن آفریده و سپس از روح خویش در وی دمیده است.(حجر، آیه ۲۹؛ ص ۷۲) این ترکیب به انسان قابلیت آن را داده است تا بتواند همه حقیقت خداوندی را مظهریت نماید. به این معنا که انسان با چنین ترکیبی از این قابلیت برخوردار شده است تا بتواند صفات و اسمای الهی را در خود ظهور و بروز دهد و صورت خدایی بگیرد. در برخی از روایات اسلامی این معنا آمده است که: إن الله خلق آدم على صورته؛ خداوند آدم را بر صورت خویش بیافرید. به این معنا که خداوند همه اسما و صفات خویش را در انسان قرار داده تا ظهوری از حقیقت باطنی خداوند باشد.
در آیات قرآن چنین صورتگری به عنوان تعلیم کل الاسماء(بقره، آیه ۳۱) بیان شده است. این تعلیم از سوی خداوند به معنای نوعی جعل تکوینی است؛ چنانکه خداوند خلافت را برای انسان تعیین کرده و او را خلیفه خود قرار داده است.(بقره، ایه ۳۰) پس انسان به سبب آنکه همه حقیقت صفات و اسمای الهی را در خود داراست، شایسته مقام خلافت الهی شده است.
پس حقیقت انسانی همان علم است، چنانکه ارزش انسان و انسانیت نیز در همین علم است و همین علم اوست که او را در مقام خلافت الهی قرار داده است.(بقره، ایه ۳۱) از این رو خداوند توجه و تاکید خاصی بر علم به عنوان مهمترین عامل در تحقق حقیقت انسان و رشد او دارد و خواهان آن میشود تا با عبودیت نه تنها علم خود را به نمایش گذارد بلکه با عبودیت علم خویش را از مرتبهای به مرتبهای بالاتر از نظر کیفی نیز افزایش دهد و دریچههای بیپایان علم و حتی علم الغیب را بر روی خود بگشاید.(بقره، ایه ۲۸۲؛ کهف، آیه ۶۵؛ حجر، آیه ۹۹ ، جن، آیه ۷۲ )
تعلم و تعلیم، ماموریت الهی انسان
یکی از ماموریتهای الهی انسان، تعلم وتعلیم است؛ زیرا انسانیت با تعلیم وتعلم است که حقیقت مییابد. انسان هر چند که از دارایی علمی برخوردار است، ولی ظهور و رشد آن بستگی به بسترسازی در فرآیندی دارد که انسان باید آن را فراهم آورد. مهمترین عامل رشد و ظهور علم در انسان همان تقوا(بقره، ایه ۲۸۲) و عبادت (حجر، آیه ۹۹) است؛ زیرا تقوا و عبادت، عمل به علمی است که در ذات انسان سرشته و به ودیعت نهاده شده است. از این رو گفته شده علم با عمل رشد مییابد.
تعلم به یک معنا تذکر حقیقت همان علمی است که خداوند در انسانها قرار داده است؛ چنانکه تعلیم نیز به معنای فرآیند یادآوری میباشد. لذا برخی اصولا تعلیم و تعلم را چیزی جز تذکار، تذکر و یادآوری نمیدانند.
انسانها با تعلیم و تعلم ، آنچه را در ذات خویش دارند، به یاد میآورند و با تقوا و عبادت و عمل، آن را به شکل علم شهودی فعلیت و ظهور میبخشند.
بنابراین، میتوان گفت که یکی از ماموریتهای اصلی بشر تعلیم و تعلم است؛ زیرا بستر ساز فرآیند ظهور و فعلیت بخشی همان علوم اسمایی است که در ذات انسانها به ودیعت نهاده شده است. چنین عملی در حقیقت همان متاله شدن و خدایی شدن و تخلق به صفات و اخلاق الهی است تا شایسته خلافت بر ما سوی الله شود.
آیات بسیاری از قرآن به این نکته توجه میدهد و خواهان آن است که انسان همه چیز از عقیده و رفتار و سخن خویش را بر علم مبتنی کند؛ زیرا چنین علمی به معنای صفت خدایی یافتن انسان است.(بقره، آیات ۸۰ و ۱۲۰).
خداوند به پیامبران فرمان میدهد که به تعلیم مردمان بپردازند و ایشان را با حقیقت خود آشنا سازند و اجازه ندهند تا دنیا و وسوسههای ابلیسی، آنان را از این حقیقت غافل کند.(بقره ،آیات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۴)
در روایات اسلامی نیز بارها به علم و علم آموزی و ارزش آن توجه داده شده و یکی از اموری که شتاب در آموزش آن مورد تاکید است همین علم آموزی است. امام باقر(ع) میفرماید: سارِعُوا فی طَلَبِ العِلمِ؛ در جستوجوى دانش شتاب کنید.(المحاسن، البرقی، ج ۱، ص ۳۵۶ )
آن حضرت هم چنین میفرماید: إنَّ جَمیِعَ دَوابِّ الأرضِ لَتُصَلِّی عَلى طالِبِ العِلمِ حَتَّى الحِیتانِ فی البَحرِ؛ همه جنبندگان زمین، حتّى ماهیان دریا، بر جوینده دانش درود مىفرستند.(بصائر الدّرجات ، ج ۴ ، ص ۲۴)
علم آموزی و تحقیقات عملی، نیکوترین عبادت
نماز زیباترین، کامل ترین، نیکوترین و بهترین شکل عبادت است؛ زیرا همه آن خصوصیات نماز، بیانگر بندگی و عبودیت انسان است. انسان با نماز است که به خداوند متصل میشود و این ارتباط روحی میان انسان و خدا برقرار میگردد. انسان با نماز به خداوند وصل میشود و از حقیقت وجودی او بهره مند شده و مظهر جلوههای اسمایی میشود. از اینرو در آیات و روایات بر نماز بسیار تاکید شده است.
با این همه، حقیقت عبادت و عبودیت و بندگی را تنها کسی میتواند به نمایش گذارد که دارای علم و معرفت باشد؛ از این روست که خداوند خلافت خود را به بندهای ارزانی داشته است که دارای علم است(بقره، آیات ۳۱ تا ۳۳) و فرشتگان را با آن همه مقام و منزلت و تقدیس و تسبیح شایسته آن ندانسته است که به عنوان خلیفه انتخاب و معرفی نماید.(همان) بنابراین، خلیفه تنها بنده عالم خداوند است که از همه اسما و صفات الهی با علم شهودی بهرهمند باشد.
اگر هدف آفرینش انسان عبادت است(ذاریات، آیه ۵۶) از آن روست که عبادت دریچهای به سوی ظهور علمی انسان است و انسان در این چارچوب و مسیر است که خدایی میشود و سزاوار خلافت ربوبی خداوند میگردد. بر همین اساس و تحلیل است که برخی (لیعبدون) را در آیه فوق همان(لیعرفون) دانسته اند؛ زیرا بدون علم و معرفت، عبادت را ارزشی و بهایی نیست؛ چنانکه فرشتگان عبادتگران بیمثال هستند و در تسببح و تقدیس کسی به پای ایشان نمیرسد.(بقره، ایه ۳۰ تا ۳۳) اما با این همه خداوند ایشان را به خلافت نپذیرفته است.
به هر حال، این نماز با همه منزلت خود تنها زمانی معنای حقیقی عبادت را خواهد یافت که از روی علم و معرفت باشد؛ زیرا به این علم و معرفت است که هر عبادتی از جمله نماز، بها و ارزش میدهد.
در همین راستا حضرت امام باقر(ع) علم آموزی و درس و بحث و تحقیق علمی را بهترین شکل عبادت دانسته و حتی آن را مصداقی کامل از نماز بر میشمارد. به این معنا که اگر انسانی به درس و بحث علمی مشغول شود، نیکوترین عبادت را به جا آورده است. امام باقر(ع) میفرماید: تَذاکُرُ العِلمِ دِراسَهًٌْ و الدِّراسَهًُْ صَلاهًٌْ حَسَنَهًٌْ؛ گفتوگوى علمى درس است ، و درس نمازى نیکو است.(الکافى ، ج ۱، ص ۴۱ )
در روایات است که رسول اکرم(ص) وارد مسجد مدینه شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود ، و هر دستهای حلقهای تشکیل داده سر گرم کاری بودند : یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند، هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: «این هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتند» آنگاه جملهای اضافه کرد: «لکن من برای تعلیم و داناکردن فرستاده شدهام»، پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلماشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست. (کتاب داستان راستان، شهیدمطهری، ج۱، ص ۵۱، به نقل از منیه المرید، چاپ بمبئى، ص ۱۰ )
فواید مباحثه و مذاکره علمی
اینکه انسان در گروههای علم آموزی وارد شود و در گفتوگوهای علمی و تحقیقات و پژوهشهای علمی مشارکت کند بسیار مهم است؛ زیرا حضور در چنین جمعهایی به انسان کمک میکند تا دانش را به درستی بیاموزد. دانشآموختن اگر همراه با درس و بحث و گفتوگو و مذاکره باشد از این جهت مثبت و مفید است که مطالب به دقت به خاطر سپرده میشود و هم اینکه با مداخله و مناقشه دیگران در بحث، دانشی آموخته میشود که خطای آن بسیار کتر است. گاه انسان چیزی را به عنوان علم میآموزد که میتواند نادرست باشد و چیزی جز گمان و ظن نباشد، در مذاکرات است کهاشکال آن معلوم میشود. از این آن حضرت(ع) خواهان حضور در مجامع عملی است که در آن مباحث علمی طرح و مورد مناقشه و گفتوگو قرار میگیرد؛ چنین شیوه علم آموزی که همراه با بحث و تحقیق است بسیار مفیدتر است.
در حوزههای علمی عنصر مباحثه و مذاکره و بحث و گفتوگو، از آن جهت اصل جدانشدنی آموزش قرار داده شده است که انسان را به مسیر درست و سازنده منتقل میکند. چنین شیوه آموزش برای هر دو طرف مفید است؛ زیرا هم تعلیم دهنده از نقاط قوت و ضعف علم خویش آگاه میشود و مباحث، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و هم موجبات نمو و رشد علمی شخص میشود و هم فرصت یادگیری بهتر و درستتر را فراهم میآورد.
به نظر میرسد که در این عبارت کوتاه امام هر چند که مطلق تذکر، درس و علم آمده است،ولی از آنجا که ارتباط با نماز داده شده میتوان گفت که مراد گفتوگوهای علمی است که انسان را به تحقیق و پژوهش در عرصههای علم دین وارد میکند و غفلت را از پیش روی افراد بر میدارد و ایشان را با حقیقت خدا و فلسفه آفرینش آشنا میکند و زمینه خدایی شدن و خلافت انسان را فراهم میآورد. از اینرو آن حضرت(ع) در نهایت این چنین دانشآموزی و علمی را بهترین شکل عبادت میداند؛ زیرا فرصت بیمانندی را برای متعلم و مدرس فراهم میآورد تا با مذاکره و تحقیق و پژوهش، اسما و صفات الهی را در خود تحقق بخشد و در اوج عبادت و عبودیت یعنی ربوبیت الهی قرار گیرد و به عنوان خلیفه به پرورش مشغول شود.