نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبانی که مردم را شبیه یک رأی میبینند
روزنامه مردمسالاری متعلق به یکی از چهرههای حاشیهساز اصلاحطلب در مجلس در شماره دیروز گفتوگویی با «سیدمصطفی هاشمیطبا» انجام داده و در تلاش برای اینکه آنچه که میخواهد تیتر کند از دهان مصاحبهشونده بیرون بیاید از وی میپرسد: «آیا میتوان گفت که افراد متحجر و ایدئولوژیک اوضاع کنونی کشور را رقم زدهاند؟»
سرویس سیاسی-
اگرچه هاشمیطبا در همین مصاحبه گفته: «ببینید؛ من معتقدم که انگشت اتهام را نباید به سمت یک گروه خاص نشانه گرفت.» اما در اینجا برای آنکه این روزنامه زنجیرهای دست خالی از این مصاحبه نرفته باشد در یک جمله کوتاه میگوید: «بله؛ میتوان این را گفت.» اما در ادامه در جملات مفصلتری به اشکالات طیف اصلاحطلب پرداخته است که البته مردمسالاری با همین یک جمله به مقصود خود و البته به تیتر صفحه اول خود رسیده است و آن بقیه را قاعدتا نمیشنود. آنجا که هاشمیطبا در ادامه گفته است: «ببینید؛ البته من در بین همین اصلاحطلبها، پوپولیستهای زیادی هم دیدهام. آنها مردم را شبیه یک رای میبینند! هر چند که این مقام یا مسئول، تفکری اصلاحطلبانه دارد؛ اما او یک پوپولیست محسوب میشود. او در رده اصلاحطلبها مشهور شده است. اما به شرایط مملکت به دیدهای نگاه نمیکند که باید اشتغال ایجاد شود و اوضاع را بهبود بخشید. او صرفا دنبال این است که مردم از او خوششان بیاید و به او رای بدهند.»
از نقد گفتوگوی انجام نشده تا تحریفگری
این روزنامه که در تیتر و اشاره که توسط تحریریه نوشته شده به وضوح به تحریف نظرات هاشمیطبا پرداخته نوشته است: «سیدمصطفی هاشمیطبا معتقد است که عموم مسئولان اصولگرا و برخی از اصلاحطلبان در مدیریت کشور طی دهههای اخیر دچار اشتباه شدهاند»!! البته در این گفتوگو چنین جملهای از هاشمیطبا دیده نمیشود.
در ادامه متن «اشاره» (مقدمه مصاحبه) که توسط مصاحبهکننده نوشته شده آمده است: «به گفته او اگر از ابتدای کار، مسئولیت را به دست تکنوکراتها میدادند اشتباهات کمتری در کشور رخ میداد.» اما ببینیم در کل نظر او در این باره چه بوده است.
هاشمیطبا در پاسخ به اصرار روزنامه مردمسالاری برای ناجی نشان دادن تکنوکراتها میگوید: «...بهعنوان نمونه سد گتوند یا موضوع کنترل چاههای عمیق آب، برخی از این کارها[یاشتباه] توسط همین تکنوکراتها اجرایی شده است. اما در کل شاید اگر تصمیمگیریها در دست آدمهای متخصص بود، اشتباهات ما کمتر میشد... هر چند که برخی مواقع همین افراد تکنوکرات مصداق آدمهای پوپولیست میشوند و در قالب پوپولیستها تصمیم میگیرند. آقای احمدینژاد به هر حال یک تکنوکرات بود. دانشگاه رفته بود. اما از لحاظ سیاسی دوست داشت طوری خود را به مردم نشان دهد که از سوی مردم حمایت شود... اگر تکنوکرات قرار است اینگونه باشد فایدهای ندارد.»
البته چنین رفتار سخیف و غیرحرفهای از این روزنامه مدعی اصلاحطلبی مورد تازهای نیست و مسبوق به سابقه هم هست. این روزنامه در اقدامی تاریخی! گفتوگوی انجام نشده رئیسجمهور سابق را منتشر و دستمایهای برای حمله به دولت وی قرار داده بود که در آن مقطع تعجب محافل سیاسی- رسانهای را برانگیخت.
در پایان جملهای را هم باید به آقای سیدمصطفی هاشمیطبا گفت و آن هم اینکه وقتی درد را اشتباه تشخیص دهیم و آن را فریاد بزنیم چگونه میتوان امید بهبود داشت؟! آیا این 5سال مدت کمی بود تا تکنوکراتها و اصلاحطلبان دولت تدبیر و امید شایستگی خود را نشان دهند؟ ضمن آنکه عدم بهبود شرایط و حتی بدتر شدن آن را وقتی تقصیر منتقدان میاندازیم بیشتر شبیه یک شوخی است. کدام دولت در جهان هست که طیف رقیب ندارد؟ ضمن آنکه بزرگترین عامل ایستایی دولت اختلافنظرهای بنیادین در مسایل اقتصادی در میان وزیران و افراد صاحب نفوذ در دولت است پس درد را درست بنماییم.
برجام برای اروپا یک مسئله پرستیژی است!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«برجام برای اتحادیه اروپا یک مسئله پرستیژی است...اروپا با برجام حیثیتی برخورد کرده است».
گفتنی است پیش از این همزمان با عهدشکنیهای آمریکا در برجام، برخی دولتمردان در کنار روزنامههای زنجیرهای مدعی بودند که «آمریکا پرستیژ و اعتبار بینالمللی خود را بهواسطه یک توافق خدشهدار نمیکند! »
اما در نهایت آمریکا (اردیبهشت 97) از برجام خارج شد. در حقیقت آمریکا در شرایطی که دهها امتیاز نقد از ایران گرفته بود، به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکرد و نه تنها تحریمها را که مسئله اصلی در مذاکرات بود، لغو نکرد، بلکه دهها تحریم جدید هم به آن افزود.
آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه 94- در دولت اوباما، توافق هستهای را نقض کرد. این عهدشکنی و نقض فاحش برجام در دولت ترامپ نیز ادامه پیدا کرد اما کشورهای اروپایی عضو 1+5 و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بدون اعتراض عملی به عهدشکنیهای واشنگتن، با شانتاژهای آمریکا درباره توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران اعلام همراهی کردند.
بعد از خروج آمریکا از برجام، موگرینی اعلام کرد که به ایران تضمین نمیدهیم و تاکید کرد که منافع اروپا در حفظ برجام همراستا با منافع آمریکاست. علاوهبر این شرکتهای اروپایی بدون توجه به تعهدات خود برای خروج از ایران صف کشیدند. در همین راستا شرکتهای بدعهدی همچون پژو و توتال اعلام کردند که فعالیتهای خود در ایران را تعلیق خواهند کرد. شرکتهای ایرباس، زیمنس، اینژی، دی زی بانک آلمان و چند شرکت دیگر نیز بیانیههای مشابهی صادر کردند.
اروپا در پی آن است تا با مذاکرات فرسایشی، برای آمریکا زمان بخرد. هدف اصلی و مشترک تروئیکای اروپایی و آمریکا، تعلیق و معطل نگهداشتن اقتصاد و تعمیم خسارت محض برجام به دیگر مولفههای قدرت کشورمان است. اما متاسفانه روزنامههای زنجیرهای در حال بزک خسارت محض برجام هستند.
توصیه روزنامه زنجیرهای به خودکشی از ترس مرگ!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به قلم «سیدعلی خرم» که او را «نماینده پیشین در مقر اروپایی سازمان ملل» معرفی کرده است پیشنهاد کرد بهدلیل عدم همراهی روسیه و چین در مقابل دشمنی آمریکا شک به خود راه نداده و به اروپا پناه ببریم!
در بخشی از این یادداشت با ادعای عدم همراهی روسیه و چین با ایران آمده است: «آنها که میخواستند نگاه به شرق داشته باشند، شمشیرها را غلاف کردند زیرا روسیه كه خود داوطلب لطمهزدن به ایران شد، حجت را بر این عده تمام کرد و با زدن خنجر از پشت به ایران در سوریه و سپس دعوت از عربستان برای بیرون راندن ایران از بازار صادرات نفت، نشان داد که از چه سطحي از مودت با ایران برخوردار است و چقدر حسابکردن روی نقش روسیه در بحران خصومت آمریکا با ایران و اعمال تحریمهای بیرحمانه ترامپ، اشتباه است.»
در بخش دیگری از این یادداشت تصریح شده است: «اگر جمهوری اسلامی کماکان قصد دارد از روشهای مسالمتآمیز برای مقابله با تحریمهای آمریکا استفاده کند و گزینه درگیری اعم از بستن تنگه هرمز یا هر نام دیگری را کنار میگذارد و اگر بناست نظر اکثریت قریب به اتفاق مردم برای پرهیز از جنگ و تشنج محترم شمرده شود، باید با چشمان باز و با شجاعت و بهدور از شعار، پذیرفت که گزینه همکاری با اروپا بهترین و تنها گزینه مسالمتآمیز موجود است. اروپا اراده خود را نشان داده که اگر جمهوری اسلامی همراه و همگام باشد، حاضر است به دفاع از ایران در قبال تحریمهای بیرحمانه آمریکا بپردازد.»
درباره این نوشتار نکاتی را بایستی گوشزد کرد نخست و مهمتر از همه موارد آن است که نویسنده بهعنوان «نماینده پیشین ایران در مقر اروپایی سازمان ملل» زمانی قرار بوده است تا از حقوق و منافع ملی ایران در برابر زیادهخواهان بینالمللی دفاع کند و امروز در یادداشت خود به صراحت میگوید در برابر زیادهخواهان بینالمللی راه سازش در پیش گرفته شود چرا که اکثریت مردم چنین میخواهند!
برخی سیاسیون خستگی و سازشکاری خود را به مردم نسبت میدهند چرا که رفتن به قعر جهنم و به تنهایی نمیصرفد و در نتیجه بایستی دیگران را نیز با خود همراه کنند و از این رو است که از مردم هزینه میکنند.
نکته دیگر آنکه نویسنده به دشمنیهای آمریکا با ملت ایران اشاره میکند و روسیه و چین را به ادعای خود بهدلیل عدم همراهی در مقابل آمریکا با ایران مورد سرزنش قرار میدهد طبیعی است که نفرت او از آمریکا بایستی بسیار بیشتر از روسیه و چین باشد که تنها در مقابل دشمنی آمریکا از ایران حمایت نکردهاند ولی او توصیه میکند که در برابر دشمنی آمریکا و سکوت چین و روسیه به اروپا که به گفته برخی آقا اجازه آمریکا است پناه ببریم!
این توصیه را در عرف عام به خودکشی از ترس مرگ تعبیر میکنند و روزنامههای زنجیرهای در سالهای گذشته به خوبی نشان دادهاند که نگران منافع ملی ایران نبوده و نیستند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان به جز ترساندن مردم از سایه موهوم جنگ و تشویق به ذلتپذیری، هنر دیگری ندارند. این طیف در سال ۹۲ مدعی بود که با مذاکرات هستهای، تحریمها به تاریخ پیوسته و همه مشکلات اقتصادی مردم رفع میشود. اما در نهایت و همانطور که قابل پیشبینی بود، پس از بتنریزی در صنعت هستهای، مشکلات اقتصادی در جای خود باقی ماند چون اساساً هیچ ارتباطی بین توان هستهای و مشکلات اقتصادی مردم وجود نداشت.
همین چند روز پیش بود که روحانی صراحتاً اعلام کرد که بسته پیشنهادی اروپا «مأیوسکننده» است و باز همین چند هفته پیش بود که موگرینی صراحتاً اعلام کرد که درخصوص تعهدات برجامی به ایران تضمین نمیدهیم. اما با اینحال، اصلاحطلبان مدعی هستند که همانند هستهای، در موضوع موشکی نیز یکطرفه امتیاز بدهیم و انتظار خاصی هم از طرف مقابل نداشته باشیم!