kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۸۵۸
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۴
نامه سرگشاده و تکان‌دهنده یک جدا شده از بهائیت-۱

فرقه بهائیت و بهائیان از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشرند


پیرو ملاقات مجدد خانم فائزه هاشمی با 2 نفر از بهائیان خانم فریبا کمالی و مهوش شهریاری
بنام خداوند متعال
سرکار خانم دکتر فائزه هاشمی با سلام وخسته نباشید
اینجانب مهناز رئوفی فرزند سید اسماعیل یکی از عناصر فعال سابق تشکیلات بهائی در همدان هستم که مدت بیست و یک سال است توفیق تبری از فرقه سیاسی وضاله وضد بشری بهائیت داشته وبه دیانت مقدس اسلام و شیعه اثنی عشری مشرف و ملتزم رکاب حضرت حجت بن الحسن العسکری امام زمان (عج) شده ام وهمان گونه که در نامه سرگشاده قبلی به حضور محترم شما عرض شد از بدو تبری از بهائیت جانی وتشرف به اسلام به افشاگری حقایق پشت پرده بهائیت پرداختم و با تالیف کتبی با عناوین چرا مسلمان شدم، نامه‌ای برای برادرم، مرگ معنویت در بهائیت، سایه شوم، مسلخ عشق، فریب، بهائیت از درون (خاطرات ادیب مسعودی طلبه فریب خورده ومتبری از بهائیت ) سعی کردم دین خود را بدوا نسبت به هم نوعان و به اسلام عزیز ادا نمایم.
خواهر ایمانی و گرامی‌ام، گویا نامه قبلی حقیر را که خطاب به سرکار علیه که توسط کیهان منتشر شد را مطالعه نفرمودید غرض ازتحریر این نامه بدوا رفع شبهات افکار عمومی نسبت به بهائیان است که شما با آنان دیدار می‌فرمایید و در ثانی آگاهی و بیداری سرکار علیّه از مرام ومشی این جماعت دست نشانده است.از آنجا که بیست و پنج سال از عمرم را در بین بهائیان گذرانده ام و طبق آموزه‌های مخصوصی که داشتیم می‌دانم که قدرت فریب این قوم به اندازه‌ای استادانه است و فریاد وامظلومانه شان به حدی بلند است که می‌توانند هر انسان پاکدل و پرمهری را تحت تاثیر قرار داده و بفریبند ، اما مستحضر باشید حقیقت چیز دیگری است ،آنها هرگز پرده از حقیقت برنخواهند کشید.
مرتب دراین فکرم ، انسان فرهیخته و مومنی مثل شما چگونه فریب این جماعت را خورده و با آنان هم قدم شده است ؟! با خود می‌اندیشم نکند اقدام شما نوعی واکنش مبتنی بر احساس باشد!! و گاهی به همان خدعه‌ها وحقه‌هایی می‌رسم که در بهائیت به نام تبلیغ دوره‌اش را می‌دیدیم.
سرکار خانم هاشمی ، توصیه می‌کنم به جای همراهی بی‌مقدمه با بهائیان تورقی در تاریخ پیدایش بهائیت داشته وعمیقا درخصوص فلسفه حدوث وبقاء این فرقه ضاله ومخوف ضد بشری اندیشه کنیدکه در پی آن شما متوجه این حقیقت تلخ خواهی شد که دشمنان اسلام در چه برهه‌ای از زمان در ایران که به جهت بی‌کفایتی سلاطین حاکم و ناامیدی بر جامعه اسلامی مستولی شده، بامعرفی امام زمان ساختگی ، مردم در انتظار امید وگشایش را چگونه فریب دادند واین فریب کاری‌ها با رفتار ساده اندیشانی چون شما چگونه رونق گرفت.فریب نخورید بهائیان آدرس غلط به شما ندهند که خود از ناقضین حقوق بشرند.از شما خواهر گرامی انتظار می‌رفت ومی‌رود که در وادی پرداختن به حقوق‌بشر نیم نگاهی هم به متبریان از بهائیت ‌نمایید! همین اندازه کافی است بدانید که فرقه سیاسی، فرقه ضاله وضد بشری بهائیت بر ما متبریان از فرقه که تنها به جرم اینکه تحری کرده و حقیقت را یافته ایم چه ظلمهائی روا داشته است!!! نمی‌خواهیم کسی صدای ما را دربوق وکرنا کرده و درد ما را فریاد کشد همین که مردم فریب مظلوم‌نمایی آنها را نخورده و به دام آنها نیفتند کافی است.
در راستای تنویر اذهان عمومی وسر کار علیّه با طرح سؤالاتی مرور مختصری در تاریخ معاصر فرقه می‌کنیم.آیا شکنجه علمای اسلام و فعالان انقلابی در قبل از انقلاب در سلولهای ساواک را فراموش کرده‌اید ؟ چندین نفر از جلادان وشکنجه گران از بهائیان و سرکردگان بهائی بودند ؟ آیا ازجنایات و ستم‌های ایادی به اصطلاح (پزشک شاه )که بهائیان به بهائی بودنش افتخار میکردند بی‌خبرید؟ او که با هشتاد شغل کلیدی خون مردم را می‌مکید و برای آنها تصمیمات سیاسی و اقتصادی می‌گرفت وبه شاه بی‌تاج وتخت معروف شده بود ؟ او که نامش دربین بدنامان تاریخ جزء ننگین‌ترین نامهاست ، فراموش شده است؟
آیا هویدا را که در بدترین سال‌های زمان طاغوت نخست‌وزیرایران بود ازیاد برده اید مگر او ازهمین قماش نبود؟ چگونه بهائیان اظهار می‌دارند که درسیاست دخالت نمی‌کنند؟ آیا در زمان همین نخست‌وزیر بسیاری ازسران و مسئولین رده بالای حکومت پهلوی را بهائیان تشکیل نمی‌دادند؟ از جمله آنان تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی بود که فرماندهی ژاندارمری ناحیه مرکزی را بر عهده داشت وی با دختر عبدالحسین نعیمی به نام ملیحه ازدواج کرد، عبدالحسین نعیمی نیز فرزند میرزا نعیم، شاعر معروف بهائی است که منشی اول سفارت انگلیس بود. او در مدرسه یهودی فرانسوی آلیانس و مدرسه بهائی (تربیت) تحصیل کرد و سالها عضو محافل بهائیت بود و هم درتهران و هم پاریس الواح متعددی از پیشوایان وقت فرقه خطاب به او صادر شده است سپهبد خسروانی با چنین خانواده‌ای وصلت نمود. چگونه می‌گویند آنها بهائی نبودند؟
آیا در زمان طاغوت بیشتر وزرا و اعضای کابینه ی هویدا بهائی نبودند؟ اگر نظام پهلوی رفتار ضد‌بشری
 داشته کارگزاران بهائی آن‌چه توجیهی در برابر رفتار ضد بشری رژیم پهلوی دارند؟ و چگونه از محبت و مودت با همه اهل عالم سخن می‌گویند درحالی که وحشیانه‌ترین جنایات از آنها سر زده است؟
آیا آنها نبودند که بسیاری از رجال روحانی و افراد سرشناس را که با بدعت گذاری آنان مخالف بودند وحشیانه کشتند ؟
در جریان سرکوب وحشیانه مردم در روز 15 خرداد 42 خسروانی که با درجه سرتیپی فرماندار ژاندارمری ناحیه مرکزی بود فعالانه مشارکت داشت تا آنجا که 5 روز پس ازکشتار یعنی در 20 خرداد 42 محفل ملی بهائیان تقدیر نامه‌ای خطاب به او صادر و از نقشی که وی در سرکوب به اصطلاح (اراذل و اوباش) وحراست از ساختمانهای متعلق به بهائیت در مرکز ایفا کرد تشکر نمود. در بخشی از این پیام آمده است : زحمات وخدمات و سرعت عمل تیمسار نیز در جلوگیری از تجاوز اراذل و اوباش کرارا در سنین اخیره در این محفل مذکور شده بخصوص دراین ایام وقایع 15خرداد 42 که بحمدالله اولیای امور نیز به رای العین سوءعمل جهلای معروف به علم، [منظور«روحانیت مبارز» به رهبری امام خمینی(ره)] را مشاهده کرده و هر دیده منصفی رذالت و جهالت و پست فطرتی این افراد را گواهی می‌دهد...