نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اعتراضات به روحانی ریشه در سهمخواهی دارد
سرویس سیاسی ـ
روزنامه شرق دیروز در یادداشتی با اشاره به اظهارات اخیر وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه «تلاش میشود شرایط برای سوقدادن نقدینگی به بخش تولید فراهم و همچنین از جذابیت بخش دلالی کاذب در اقتصاد کاسته شود» نوشت: «بايد بدانيم كه وي چه تمهيداتي براي تحقق اين خواسته انديشيده، زيرا خواستههاي ما يك حرف است و عملياتي و اجرائي شدن آنها حرفي ديگر.»
نویسنده در ادامه افزوده است: «نميتوانم در رابطه با امكان تحقق گفتههاي وي قضاوت كنم، اما دستيابي به هدف اعلام شده از سوي وزير اقتصاد، امري ممكن است و در دنيا بانك مركزي از يكسري ابزارها استفاده ميكند تا پولها به سمت فعاليتهاي مولد هدايت شود. بنابراين دستيابي به اين هدف امر غيرممكني نيست اما بايد ببينيم بانك مركزي براي رسيدن به اين هدف چه كاري انجام خواهد داد.»در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «به صرف اختصاص وام توليدي، بخش توليدي ما متحول نميشود بلكه اقدامات همزماني براي متحولشدن بخش توليد و برطرفكردن تنگناهاي اين بخش بايد فراهم شود. مثلا شرايط آينده شرايط پيشبينيپذيري نيست، اگر فعاليت توليدي ميكنيد، فضاي آينده باید تا حدودي بايد قابل پيشبيني باشد...در فضاي مبهم، ممكن است با يك بودجه مشخص، طرحي را پيشبيني و اجرا كنيد اما هيچ يك از پيشبينيهاي شما محقق نشود. به اين ترتيب سيستم به سمت ورشكستگي ميرود. خيلي از اين شرايط، بايد همزمان ايجاد شود تا تحركي در توليد ايجاد شود البته در كنار اين شرايط، بحث تخصيص وامها هم ميتواند در رونق اين بخش مؤثر باشد.»
سهمخواهیها؛ ریشه اعتراضات به روحانی
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به اظهارات بهزاد نبوی در دیدار اعضای انجمن اندیشه و قلم پرداخت، عضو حزب منحله مجاهدین انقلاب و متهم فتنه در سخنانی ضمن دفاع از عملکرد دولت دهه شصت و پاسخ به انتقاداتی پیرامون کمک نکردن این دولت به جبههها به موضوع انتخابات اخیر ریاست جمهوری رسید و گفت: «این روزها بدترین حرفی که من میشنوم، این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را میزنند. طرح این قبیل مطالب، در واقع ضایعکردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امیدگرفتن پست و مقام بود؟ یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقبا تلقی میشد؟ متأسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهمخواهیها دارد.»
گفتنی است اعتراض گسترده مدعیان اصلاحات به ترکیب کابینه دوازدهم که از هنگام معرفی وزرای پیشنهادی آغاز شده و این روزها، پس از رأی اعتماد مجلس به آنها نیز با شدت ادامه دارد، طبیعی به نظر نمیرسد، چرا که اعضای کابینه جدید، چه وزرا و چه معاونان رئیسجمهور، تقریبا بدون استثناء از جبهه اصلاحات و یا کارگزاران که خواهرخوانده و همسو با اصلاحات است، انتخاب شدهاند. در واقع کابینه دوازدهم با اندکی تغییر همان کابینه دولت یازدهم است و سؤال این است که مگر مدعیان اصلاحات که امروزه از همه سو به ترکیب کابینه جدید حمله میکنند و چینش آن را غیراصلاحاتی میدانند، با همه توان از کابینه یازدهم که همین کابینه دوازدهم است، دفاع و حمایت نمیکردند؟ اگر ترکیب کابینه جدید را نمیپسندند، چرا از همین ترکیب در دولت یازدهم با همه توان حمایت میکردند؟! و چنانچه حمایتهای قبلی خود را خطا و ناشایسته میدانند، چرا بر ادامه همان مواضع و عملکرد دولت یازدهم اصرار دارند و از تغییر احتمالی آن ابراز نگرانی میکنند؟!
بزک کنندگان برجام همچنان مشغول کارند!
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «ترامپ بیش از آنکه تحت تاثیر صهیونیستها و لابی صهیونیستی و عربی اقدام کند بر اساس افکار و ذهنیت خود در رابطه با برجام عمل میکند که البته عملکرد او در قبال برجام با توجه به موضع اتحادیه اروپا نسبت به توافق بینالمللی هستهای چندان نمیتواند بر تصمیم اروپاییها اثر بگذارد. البته اگر پیشبینی وزیر امور خارجه کشورمان مبنی بر اینکه آمریکا از برجام اعلام خروج خواهد کرد را بپذیریم. بر این اساس به نظر میرسد که جامعه جهانی چندان توجهی به ادعاهای ترامپ علیه برجام ندارد».
دو طیف «سهلاندیش» و «ماموریتدار برای بزک آمریکا» در پی آن هستند تا با ایجاد موج ترامپستیزی، وی را یک استثناء معرفی کرده و از این طریق کلیت سیستم حاکمه آمریکا را تبرئه نمایند. این در حالی است که به اذعان بسیاری از رسانهها و کارشناسان غربی، ترامپ چهره بدون نقاب آمریکاست.
برجام محصول همفکری هر دو حزب جمهوریخواه و دموکراتها است و هر دو حزب سرمایهگذاری زیادی برای امضای آن کردند. آمریکاییها میدانند که توافق بهتری نمیتوانند با ایران به دست بیاورند، چراکه تمام اهداف و نیات هستهای آنها در برجام تحقق یافته بدون اینکه دستاوردی برای طرف مقابل یعنی ایران داشته باشد.
در هفتهها و روزهای اخیر مقامات ارشد دولت به دفعات از بدعهدیها و نقض تعهدات برجام از سوی طرف آمریکایی تاکید کردهاند اما متاسفانه روزنامههای زنجیرهای همچنان بدون توجه به منافع ملی، به بزک برجام مشغولند.رونامه آرمان همچنان دلخوش به اروپاست این در حالی است که کارشناسان تاکید کردهاند که اروپا در موضوع برجام و به دلیل جریمههای سنگین وزارت خزانهداری آمریکا، هیچگاه جانب ایران را نخواهد گرفت.
مدعیان اصلاحات هیچگاه به «تکیه بر اقتدار درونی» و «بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم داخلی» اعتقادی نداشته و متاسفانه به نقطههای خیالی چشم دوخته و دیگران را نیز به انتظار بیهوده برای «میوه دادن دستاورد تقریبا هیچ» تشویق میکنند.
آدرس غلط در جذب سرمایهگذاری خارجی!
روزنامه اصلاحطلب ابتکار در گزارشی در صفحه اقتصادی خود ضمن ابراز تردید جدی نسبت به تحقق وعده برجامیِ افزایش ۱۰ برابری سرمایهگذاری خارجی در بخش صنعت و معدن تا 1400نوشت: «رتبه آزادی اقتصادی ایران در سال جاری نیز از 150 پایینتر نیامد. در رتبههای دیگر مانند فساد اداری و البته فضای کسب و کار نیز علیرغم پیشرفتهای اندکی که در 4 سال گذشته داشتهایم اما وضعیت بهتری نداریم. با این همه باید گفت مهمترین عاملی که میتوانست چشمانداز سرمایهگذاری خارجی در کشور را مثبتتر از چند دهه اخیر ترسیم کند توافق هستهای ایران یا همان برجام بود. اتفاقی که داشت کمکم مسیر ورود سرمایههای خارجی را باز میکرد، این روزها در گرداب سیاستهای یاغیگرایانه ترامپ سرگردان شده است. بنا بر پیشبینیهای صورت گرفته از طرف کارشناسان و البته محمد جواد ظریف آمریکای ترامپ قصد دارد از توافق بینالمللی برجام خارج شود. موضوعی که میتواند در آیندهای نه چندان دور تمام معادلات اقتصادی ایران از جمله سرمایهگذاری خارجی را دچار یک تحول جدید کند. با این شرایط باید دید باز هم میتوان به چشم انداز ترسیم شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای افزایش ده برابری سرمایهگذاری خارجی امیدوار بود؟ این در حالی است که براساس گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) که به صورت سالانه منتشر میشود سرمایهگذاری مستقیم خارجی جذب شده از سوی ایران در سال ۲۰۱۵ وارد سومین سال متوالی کاهشی خود شد و کاهش 2/6 درصد نسبت به سال قبل از آن را ثبت کرد. ایران در سال ۲۰۱۴ با کاهش 30/98 درصدی و در سال ۲۰۱۳ با کاهش ۳۵ درصدی جذب سرمایهگذاری خارجی مواجه شده بود.»
این روزنامه زنجیرهای اما در ادامه گفتوگویی با یکی از اعضای اتاق بازرگانی صورت داده که وی بدون اشاره به سوءمدیریت و بیتدبیری دولت، ناکارآمدی توافق خسارت بار برجام و نقض عهدهای مکرر مقامات غربی بویژه آمریکاییها، در اظهاراتی مضحک عدم جذب سرمایهگذار خارجی در ایران را به حضور مقتدارانه کشورمان در منطقه و در مبارزه با تروریسم تکفیری داعش مرتبط کرده و گفته است: «ما هنوز مشخص نکردهایم به دنبال چه هستیم... اگر هدف بسط و نفوذ سیاسی و بحثهای ژئوپولتیکی و منطقهای است که مشخص شود و اگر اولویت با اقتصاد است باید همه شئون کاری ما در مملکت در خدمت اهداف اقتصادی قرار گیرد... این نوع از رفتار نوعی از بلاتکلیفی را نشان میدهد... شرط سرمایهگذاری خارجی علاوهبر تعامل با کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی، روشن شدن تکلیف در داخل با چند آیتم است.»
در اینکه صاحبان چنین تفکری با چه هدفی تلاش دارند مهمترین شاخص جذب سرمایه یعنی مقوله تامین امنیت را به عنوان علت عدم جذب سرمایهگذاری خارجی معرفی کنند، قضاوتی نمیکنیم اما چنین استدلالهایی تکرار اظهارات غربیها از جمله کسینجر استراتژیست آمریکایی است که شرط پیشرفت اقتصادی ایران را تغییر رفتار و یا دست کشیدن از اصول و آرمانهای اصیل و اصلی انقلاب از جمله حمایت از ملتهای مظلوم و مبارزه با تروریسم و استکبار دانسته و گفته بود: «ایران باید بین انقلابی بودن و دولت بودن یکی را انتخاب کند.»
بجاست یادآور شد که رسانههای خارجی بارها تصریح کردهاند که علت عدم همکاریهای اقتصادی با ایران، ترس اروپاییها از جریمههای سنگین آمریکا در پی این اقدام است.
سیب و گلابیهای تلخ برجام!
روزنامه ایران دیروز در گزارشی به افزایش قیمت اقلام اساسی و خوراکی پرداخت و نوشت: «برنج، واردات ممنوع است حال دولت باید تصمیم بگیرد که برای مقابله با گرانی واردات را آزاد بگذارد یا به تولیدکنندگان برنج یارانهای بدهد تا قیمتها کنترل شود.گوشت قرمز هم چند ماهی است که سازش با مردم کوک نیست... ستاد تنظیم بازار میخواهد این عوامل را بررسی کند تا بر اساس آن تصمیمگیری کند و بازار گوشت به آرامش برسد. مرغ هم در لیست 20 درصدیها قرار گرفته است اما نگاهها به آن جدی نیست. مرغ و تخم مرغ جزو کالاهایی هستند که نوسان قیمتشان ممتد نیست...اما در گوشت و مرغ قرار است قیمت نهادهها مورد بازنگری قرار گیرد تا شاید قیمت مصرفکننده روند کاهشی به خود بگیرد. واردات بیشتر هم گزینه دیگری است که ستاد تنظیم بازار میخواهد بررسی کند.»
در ادامه این گزارش آمده است: «کالاهای عنوان شده جزو صدرنشینهای رشد قیمت بودند، اما طی این مدت کالاهای دیگری چون لبنیات، انواع شیرینی و شکلات و... طعم شیرین افزایش قیمت را چشیدند. اما از آنجا که رشد قیمت این کالاها بین 3 تا 15 درصد بود در لیست بررسیهای ویژه دولت قرار نگرفتند. البته دولت برای این کالاها هم قرار است راهکارهای جدیدی اتخاذ کند. پیشبینی مسئولان دولتی این است که بزودی قیمت کالاها ضمن ثبات در مسیر کاهش هم قرار میگیرد.»گران شدن اقلام خوراکی و کالاهای اساسی در حالی است که طبق وعده مکرر روحانی قرار بود پس از اجرای برجام با برداشته شدن بالمره تحریمها، گشایش اقتصادی در کشور ایجاد شود. پس از نقض عهدهای آمریکا در برجام، روحانی نتایج توافق هستهای را به فردا و فرداها مؤکول و تصریح کرد که باید برای رسیدن به سیب و گلابیهای برجام باید انتظار کشید اما امروز مردم طعم تلخ میوههای برجام را با گران شدن کالاها و وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی و بیتوجهی به سیاستهای اقتصاد مقاومتی میچشند.