kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۳۵۶۶
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۵
گفت وگو با شیخ طادی و دیندار درباره معرفی نماینده ایران به اسکار

با دست خودمان به ایران‌هراسی کمک نکنیم


مراحل ابتدایی اسکار ۲۰۱۸ کم‌کم در راه است و باز هم بعضی از کشورها فیلمی را به عنوان نماینده سینمای خود به آکادمی معرفی می‌کنند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که طی سال‌های اخیر نماینده‌ای را به اسکار معرفی نموده و دو بار نیز موفق به کسب این مجسمه شده است. با این حال انتخاب فیلم از ایران برای جایزه اسکار در سال‌های گذشته، نظرات و دیدگاه‌های مختلفی را در پی داشته و با حواشی گوناگونی روبرو بوده است. در همین رابطه و در آستانه معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار 2018 نظر دو سینماگر را پرسیدیم.
***
اسکار و ایران‌هراسی
پرویز شیخ طادی، برنده سیمرغ بهترین کارگردانی سی‌امین جشنواره فیلم فجر درباره انتخاب فیلم برای جشنواره‌ها و جشن‌های سینمایی خارجی به کیهان گفت: انتخاب فیلم برای اسکار را باید در زمینه سیاستگذاری جشنواره‌ای مدیریت سینمایی تحلیل و ارزیابی کرد. بیش از دو دهه است که برخی جشنواره‌ها و جوایز سینمایی خارجی که اهمیت آنها را خودشان برای ما تعریف کرده اند، خیلی روی حوزه سیاستگذاری سینمای ایران أثر گذاشته است. در این میان، جشنواره‌ها و مراسمی چون کن، برلین و اسکار تأثیر بیشتری داشته‌اند. در مقابل هم بدون هیچ بررسی جدی‌ای، در همه دوره‌های مدیریتی، یک نوع ولع برای حضور در جشنواره‌های خارجی وجود داشته است. هیچ قیمتی هم برای این حضور تعیین نشده است. معلوم است که این فضاسازی و جوسازی غربی‌ها روی مسئولین ما هم تأثیر گذاشته است و آنها را به سمتی برده که برای حضور در این جشنواره‌ها و دیده شدن در آنها، آثاری منطبق با سیاست‌های این جشنواره‌ها بسازند. این اتفاق بر حوزه فرهنگ و اندیشه هنرمندان ما سرریز پیدا کرده است. به این ترتیب که حرص و ولع و تلاش برای حضور در این مراسم و جشنواره‌ها، از سوی دولت، مشروع معرفی شده است.
وی افزود: با جوایز خودشان ما را وادار کرده‌اند که برای خودنمایی در جشنواره‌های آنها آثاری بسازیم که تصاویری تیره و تار از کشور و مردم و نظام خودمان داشته باشد تا ما را بپذیرند. ما هم مجموعه این ویژگی‌ها را پذیرفتیم تا در آن جشنواره‌ها حضور یابیم.
کارگردان «روزهای زندگی» تصریح کرد: فقط کافی است تا أثرات این فیلم‌ها روی افکار عمومی مردم جهان را در نظر بگیریم. آثاری که به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنواره‌ها و مراسم سینمایی غربی حضور می‌یابند، وارد منظومه ایران‌شناسی غربی‌ها می‌شوند. متأسفانه اغلب این آثار، تکمیل‌کننده پازل ایران‌هراسی غرب هستند. مجموعه فیلم‌های سینمای ما که برای حضور در جشنواره‌های غربی ساخته می‌شوند، در پروژه «اعتراف جامعه هدف» قرار دارند.
وی ادامه داد: ما تأثیر این فیلم‌ها بر افکار عمومی جهان را نمی‌بینیم و به جای آن، فقط جوایز جشنواره‌ها را ملاک قرار داده‌ایم. افکار عمومی جشنواره‌ها با افکار عمومی مردم، خیلی متفاوت است. ملاک ما به لحاظ فرهنگی باید قضاوت افکار عمومی جهان باشد. ما با فیلم‌های جشنواره‌ای خودمان به افکار عمومی جهان القا می‌کنیم که برخلاف واقعیت، مردمی بی‌اخلاق، با سطح پایین فرهنگی و دارای جامعه‌ای فاقد امنیت هستیم! عمده فیلم‌هایی که از کشور ما به جشنواره‌های غربی می‌رود، چنین درکی را از مردم و کشور ایران به افکار عمومی منتقل می‌کنند. این گونه نگاه‌ها حتی روی سرمایه‌گذاری خارجی موثر است. کسانی که قصد سفر به ایران را دارند اگر چند تا از این فیلم‌ها را ببینند انگیزه خود برای سفر به چنین کشوری را از دست می‌دهند. افرادی که در یک جشنواره جمع می‌شوند، افکار عمومی نیستند. نباید فریب آنها را بخوریم و باید مراقب باشیم و نگذاریم که در جریان‌های فرهنگی، خطوط ما را ترسیم کنند.
شیخ طادی پیشنهاد داد: پیشنهاد من به مسئولین فرهنگی و سینمایی کشور این است که یک گروه یا کمیته برای اثرسنجی فیلم‌های جشنواره‌ای ما بر افکار عمومی مردم جهان تشکیل شود. آنها از طریق این اثرسنجی می‌توانند به روشنی دریابند که فیلم‌هایی که به جشنواره‌های خارجی ارسال می‌کنند، چه تصویری از ایران را در افکار عمومی مردم دنیا ایجاد می‌کنند. حتی اگر امکان انجام این أثر سنجی در کشورهای دیگر را ندارند ، می‌توان این أثر سنجی را روی یک جامعه آماری محدود از خارجی‌ها ، به عنوان مدل کوچک اجرا کرد. به این ترتیب که آنها را گرد هم آورد تا محصولاتی که در جشنواره‌ها جایزه گرفته‌اند را ببینند و بعد، فرم‌هایی در اختیار آنها بگذاریم تا نظرشان درباره تصویری که فیلم از ایران ارائه کرده را پر کنند. با یک کار علمی و مستند می‌توان فهمید که ما با خودمان داریم چه می‌کنیم.
وی درباره موفقیت فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌ها و محافلی چون اسکار گفت: پرچمی که در چنین محافلی بالا می‌رود، پرچم کارگردان است، نه پرچم ایران. کدام عقل سلیمی می‌پذیرد، فیلمی که کشور ما را در همه زمینه‌ها و ابعاد، یک کشور سخیف معرفی می‌کند، باعث بالا رفتن پرچم ایران می‌شود؟
شیخ طادی درباره روش برخورد با اسکار هم اظهار داشت: به نظرم ‌اشکالی ندارد که به اسکار فیلم معرفی کنیم، اما مراقب باشیم که با دست خودمان، پازل دشمن را تکمیل نکنیم. نباید فیلم‌هایی را معرفی کنیم که «اعتراف خودی» به فلاکت محسوب می‌شوند. حضور در اسکار، تفریح نیست، بلکه روی افکار عمومی جهان نسبت به کشورمان تأثیر می‌گذارد. من موافق تحریم اسکار نیستم، اما به نظرم باید محصولات خودمان را به آنجا بفرستیم نه محصولاتی را که آنها می‌خواهند. اینکه در معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار، ملاک‌های برگزار‌کننده‌های این مراسم را اصل قرار دهیم، رویکردی حقیرانه و ضدملی است.
این کارگردان تصریح کرد: اگر قرار است در مراسم اسکار پرچم کشورمان به طور واژگون بالا برود، همان بهتر که اصلا در این مراسم برنده نشویم. حداقل فایده این کار این است که اثبات می‌کنیم که ما مخالف ارتباط با جهان نیستیم و ارتباط سالم را می‌پذیریم، اما خودمان هستیم و حاضر نیستیم زیر بار شرایط و مولفه‌هایی که دیگران می‌خواهند به ما تحمیل کنند برویم.
شیخ طادی اضافه کرد: از طرف دیگر، این نوع مواجهه با اسکار، در داخل کشور و به ویژه در سیاستگذاری فرهنگی خیلی مهم و تأثیرگذار است. با معرفی فیلم عزتمندانه به اسکار اهالی هنر و فیلمسازان ما متوجه می‌شوند که هیئت‌های انتخاب فیلم برای جشنواره‌ها و جوایز خارجی، منویات و انگیزه‌هایشان ملی است، نه ضد ملی. این رویکرد، فیلمساز داخلی را غیرتمند بار می‌آورد و او را متوجه می‌کند که دستگاه فرهنگی کشور، براساس منافع ملی و فرهنگی و اخلاقی خود عمل می‌کند.
این کارگردان تأکید کرد: خودباختگی فرهنگی ما از همین شوراهای انتخاب فیلم برای اسکار یا دیگر جشنواره‌ها و جوایز خارجی شروع می‌شود. چون چشم هنرمندان به این شوراهاست و به آنها القا می‌شود که انتخاب‌های این شوراها، دستورالعمل و راهکاری مشروع است. به همین دلیل هم انتخاب فیلم برای جشنواره‌های خارجی خیلی مهم است؛ هم برای افکار عمومی داخلی و هم افکار هنرمندان و هم افکار عمومی کشورهای دیگر.
تحریم اسکار
 بهتر از حضور خنثی
محمد دیندار محقق، مستندساز و فیلمنامه‌نویس درباره نظر برخی افراد درباره غیرسیاسی بودن اسکار به کیهان گفت: چنین حرفی که اسکار سیاسی نیست یک شوخی قدیمی است که نقض آن در دوره‌های مختلف بارها ثابت شده است. در همین چند سال اخیر دیدیم که یک بار اعلام جایزه اسکار به فیلم ضدایرانی آرگو توسط میشل اوباما از درون کاخ سفید انجام شد و در سالی دیگر خود فیلمسازان آمریکایی به نادیده گرفتن سیاه‌پوستان در فهرست برندگان اسکار و نگاه تبعیض نژادی توسط آکادمی اسکار اعتراض کردند. اینها نشان می‌دهد که رد پای سیاست و در نتیجه دولت نه حتی به شکلی ظریف و پنهان بلکه به شکلی عیان در این مراسم سینمایی آشکار است.
وی درباره حضور سینمای ایران در مراسم اسکار اظهار داشت: به این مسئله نباید به شکل مطلق نگاه کرد. یعنی نباید گفت که هرگز نباید در اسکار شرکت کنیم و نباید گفت حتما همیشه باید داوطلب حضور در اسکار باشیم. به عبارتی اگر حضور ما، داده‌ای فرهنگی برای کشور در پی داشته باشد و همراه با عزت و کرامت باشد،چنین حضوری ارزشمند است، اما اگر حضور سینمای ایران خنثی یا در شرایطی نامناسب انجام شود، چندان مورد قبول نیست. پس شرایط زمانی و سیاسی یکی از فاکتورهایی است که باید هنگام معرفی فیلم به آن توجه کنیم.                               
کارگردان مستند «جورچین» درباره این شرایط بیان داشت: شرایط زمانی مثل وضعیت فعلی است که آمریکا برخلاف تمام تعهدات، بر طبل ضدایرانی خود بیش از پیش می‌کوبد و حتی شرکت آیفون مانع دسترسی کاربران جهان به اپلیکیشن‌های ایرانی می‌شود. این رفتار که نشان می‌دهد حتی گوشی‌های آمریکایی نیز به دولت آن کشور وابسته‌اند، اقدامی است که اگر در برابر آن واکنش نشان ندهیم باعث تحقیر ما و اگر پاسخی درخور به آن داده شود باعث عزت کشور خواهد بود. در این شرایط همه بخش‌ها و از جمله سینما باید به این رفتار ضدایرانی پاسخ بدهند؛ عدم معرفی فیلم به اسکار 2018 می‌تواند رفتار ضدایرانی آمریکا را که حتی اقدامی ضدعلمی و ضدفناوری محسوب می‌شود، در دنیا به شکلی رسا مطرح نموده و باعث مخالفت افکار عمومی جهان با سیاست‌های آمریکا شود. چنانکه در سال 1972 وقتی اسطوره سینمای آمریکا در اعتراض به رفتار و سیاست‌های کشورش نسبت به سرخپوستان در مراسم اسکار حاضر نشد و این مراسم را تحریم کرد،این رفتار و پیام انعکاس و تاثیری جهانی یافت و در تاریخ ماندگار شد. در دو دوره گذشته اسکار نیز وقتی در میان 40 نامزد دریافت اسکار بازیگری نام هیچ سیاهپوستی نبود تعدادی از هنرمندان آمریکا از جمله مایکل مور مستندساز برجسته خواستار تحریم اسکار شدند و چنین رویکردی را سیاسی و نژادپرستانه دانستند. پس نخستین تحریم‌کنندگان تاریخ اسکار، خود آمریکایی‌ها بوده‌اند.
دیندار تصریح کرد: به نظر من گاهی اثرگذاری عدم حضور در اسکار موثرتر از حضور است.امروز ثابت شده سینما و جشنواره‌ها بخشی از دیپلماسی عمومی است. در عالم سیاست و دیپلماسی گاهی حضور و مشارکت ضامن منافع ملی است و گاهی تحریم یک رویداد شرط کرامت و عزت محسوب می‌شود.