بررسی دیدگاه قرآن درباره شایعهپراکنی و راههای مبارزه با آن
شایعات و امنیت اجتماعی
* علی جواهردهی
فلسفه وجودی اجتماع، تامین امنیت و رفاه و آرامش و آسایش است؛ بنابراین هر چیزی که این فلسفه اجتماعی را تهدید کند، به عنوان دشمن اجتماع تلقی شده و باید حذف شود. از جمله مهمترین عوامل تهدید درونی اجتماع، شایعاتی است که امنیت روانی جامعه را در معرض خطر قرار میدهد و امنیت را از آن سلب میکند. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای قرآن نقش شایعات را در تخریب امنیت اجتماعی و راههای مبارزه با شایعات را تبیین کرده است.
***
آثار تخریبی شایعات در اجتماع
از نظر قرآن، انتشار اخباری که صحت و سقم آن تایید نشده، به عنوان شایعه بد تلقی شده و حرام شمرده میشود؛ زیرا تولید اخبار مشکوک و بیپایه، جایز نیست(نساء، آیه 83؛ احزاب، آیات 60 و 61؛ نور، آیات 11 تا 19)؛ و آثار مخربی بر رفتار فردی و جمعی افراد جامعه بجا میگذارد و انسان و اجتماع را از حرکت در مسیر درست و راست خارج و دور میسازد.
اصولا از نظر قرآن، اجتماع قرآنی و امت اسلامی، جامعهای عقلانی است، به طوری که عقلانیت و منطق بر اندیشهها و انگیزههای آن حاکمیت دارد. بنابراین، آنچه جزم او را شکل میدهد، منطق عقلانی است. قضایایی که در عقل و اندیشه او شکل میگیرد، براساس مبادی و مبانی منطق است. در اجتماع جاهلی، آنچه در مقام اندیشه حرف اول را میزند همانا وهم و خیال است که در قالب ظن(گمان) و تخرص (تخمین) مدیریت اندیشه را به عهده میگیرد. شکی نیست ظن و گمان نمیتواند جایگزین مطمئنی برای علم قطعی و یقینی جازم باشد: وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا؛ و ايشان را به اين كار علم و آگاهی نيست، جز ظن و گمان خود را پيروى نمىكنند؛ و در واقع گمان در وصول به حقيقت هيچ سودى نمى رساند. (نجم، آیه ۲۸)
از نظر قرآن هر جامعهای که به جای مبادی و مبانی عقلانی، بر مبادی و مبانی ظنی میاندیشد و عمل میکند، جامعهای جاهلی است. در این جوامع اخباری که رد و بدل میشود، ظنی است؛ بنابراین در تولید اخبار و انتشار آن براساس وهم و خیال و ظن و گمان و تخمین عمل و رفتار میشود و افراد بدون آنکه تحقیق قطعی از صحت و سقم اخبار به دست آورند، به انتشار آن میپردازند. این همان عملی است که امروزه به عنوان شایعهسازی و شایعه پراکنی مطرح است و به عنوان عامل مخرب امنیت اجتماعی و آرامش روانی مورد تحلیل عالمان و کارشناسان و نخبگان در علوم انسانی قرار میگیرد.
همچنین ظهور ابزارهای نوظهور همچون شبکههای اجتماعی و اطلاعرسانی بستری بسیار روان و آسان برای بروز انواع شایعات و شایعهسازی شده است. از این رو پرداختن به مقوله شایعهسازی در عصر حاضر و آثار آن ضروری مینماید.
از مهمترین آثار مخرب شایعه پراکنی به معنای انتشار اخباری که صحت و سقم آن از نظر منطقی تایید نشده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- اضطراب: انتشار اخبار بیپایه و اساس، موجب اضطراب در افراد جامعه میشود و امنیت روانی اجتماع را در معرض خطر قرار میدهد. تشویش، نگرانی و رفتارهای نامتعادل با توجه به تاثیر خبر میتواند شدت و ضعف داشته باشد. تاثیر خبر نیز بستگی به میزان اهمیت محتوای آن در زندگی مردم دارد. پس هر خبری که امنیت جانی، مالی و عرضی مردم را نشانه بگیرد از درجه حساسیت بیشتری برخوردار خواهد بود. اخبار نادرست و بیپایه از حمله نظامی یا احتمال آن، میتواند بحران فراگیری را موجب میشود و موجی عظیم و سهمگین از اضطراب در سطح وسیعی از مردم ایجاد کند.
اصولا هر خبری که به حوزه امنیت و ناامنی اجتماعی بستگی دارد، باید پیش از انتشار از سوی افراد، از صحت و سقم آن تحقیق شود و مسئولان مربوط در جریان آن قرار گیرند؛ زیرا انتشار چنین اخباری میتواند جامعهای را با بحران مواجه کرده و موجبات هرج و مرج و شورش گسترده را فراهم آورد.(نساء، آیه 83؛ احزاب، آیه 60) تعبیری که خداوند در قرآن درباره اخبار با درجه حساسیت بالای اجتماعی و در عین حال بیپایه و اساس آورده، اصطلاح ارجاف است. ارجاف به چیزی گفته میشود که همچون زلزله دارای تکانههای شدید است. مرجفون کسانی هستند که نه تنها به انتشار اخبار بیپایه و شایعات میپردازند؛ بلکه خود آنان شایعه سازانی هستند که اخبارشان همچون زلزله جامعه را به لرزه در آورده و گاه به سبب ایجاد شورش آن را زیر و رو کرده و شخم میزند و اثری از اجتماع باقی نمیگذارد.(احزاب، آیه 60)
2- ارتداد و نابودی اجتماع: از دیگر آثاری که برای شایعات و اخبار بیپایه و اساس میتوان بر شمرد، ایجاد فضایی است که افراد اجتماع را به واگرایی سوق میدهد و زمینه ساز ارتداد افراد آن و در نتیجه فروپاشی اجتماعی به نام امت میشود؛ زیرا امت، مجموعه افراد از اقوام و قبایل و فرهنگها و نژادهای گوناگون است که به هدف متعالی گرد هم آمده و به قصد تحقق آن براساس یک رویه به نام شریعت عمل میکنند. در حقیقت، امت دارای فلسفه و سبک زندگی خاصی است که مرامنامه آن را تشکیل میدهد. امت اسلام، یکی از امتهای مهم از اجتماع بشری است که بیرون از دایره قومیت و نژاد و مانند آن شکل گرفته و همه افراد بشری را تحت پوشش خود قرار میدهد. برخی از شایعات آنچنان مخرب و زیانبار است که میتواند افراد یک امت را متزلزل کرده و اجتماع امت را نابود سازد. به عنوان نمونه شایعه مرگ یا قتل رهبر امت که بنیاد اجتماع امت بر آن شکل گرفته، میتواند افراد را به جای همگرایی و انسجام، به سوی واگرایی سوق دهد و امت را نابود سازد بیآنکه افراد آن نابود شده باشند. به سخن دیگر، موجب ارتداد فکری و عملی آنان شده و آنان را از همراهی با فلسفه و سبک زندگی و اساسنامه امت دور و جدا میکند و این گونه است که آن امت از میان میرود. خداوند نسبت به چنین رویکردی از سوی امت اسلام هشدار میدهد و از آنان میخواهد حتی در صورت درستی خبر مرگ رهبر نباید آنان از مرامنامه امت دست بردارند، بلکه با حفظ ساختار، همچنان به راه خویش ادامه دهند تا به هدف متعالی دست یابند؛ اما این هشدار الهی نشان میدهد که ظرفیتی در شایعات است که میتواند چنین آثار مخرب و زیانباری را بجا گذارد و امت را از اسلام و اهداف آن دور سازد.(آل عمران، آیه 144)
3- شکست: از دیگر آثار مخرب اجتماعی شایعات شکست است. برخی از شایعات میتواند همان طوری که ارتداد و اضطراب اجتماعی را ایجاد کند یا دامن بزند، میتواند بستری برای هرج و مرج در میدانهای نبرد شود و مدیریت میدان نبرد را از مهار خارج کند. این گونه است که شکست در میدان نبرد از پیامدهای شایعهسازی است. هر چه شایعه در حوزه امور حساس تری نسبت به امت باشد، به همان میزان تاثیر شایعه و آثار مخرب آن نیز بیشتر خواهد بود. به عنوان نمونه اخبار کشته شدن فرمانده و رهبری میتواند افراد متزلزل را از ادامه نبرد بازدارد و بحران در مدیریت میدان ایجاد کند. این گونه است که شکست برای متاثران از شایعه حتمی و قطعی است.(آل عمران، آیه 144) البته کسانی که براساس مرامنامه امت اسلام فعالیت میکنند در صورت حتی صحت خبر، بر پایه آتش به اختیار عمل میکنند و اجازه تقدم به دشمن را نمیدهند بلکه با تثیبت مواضع خودی بر آن میشوند تا اوضاع را سر و سامان دهند و شکست را از جامعه و میدان نبرد دور سازند. به هرحال، نمیتوان از آثار مخرب و زیانبار شایعهها از جمله شکست به سبب تعلل افراد اجتماع چشم پوشید و آن را نادیده گرفت. همین تاثیر سوء است که آموزههای قرآنی به شدت علیه شایعه پراکنی مواضع سخت و شدیدی گرفته است.
4- هتک حرمت: چنانکه گفته شد، اخبار در برخی از حوزهها مانند جانی، مالی و عرضی به سبب درجه حساسیت انسان نسبت به آن، میتواند تاثیرات مثبت و منفی بزرگی بجا بگذارد. شایعات و اخبار بیپایه در حوزه عرضی میتواند زمینه ساز بحرانهای اخلاقی و حتی اجتماعی بزرگ و بلکه سیاسی شود؛ زیرا اگر شایعات نسبت به رهبران اجتماعی باشد که بنیاد آن اجتماع براساس اخلاق شکل گرفته است، هر گونه شایعه اخلاقی میتواند بحران اجتماعی – سیاسی بزرگی را موجب شود. به عنوان نمونه امت اسلام یک امت اخلاقی است؛ چرا که پیامبر(ص) خود در تبیین فلسفه بعثت و ایجاد امت اسلام میفرماید: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده ام.» (بحارالانوار،ج 16، ص 210) بر این اساس هر گونه شایعه علیه رهبری یا رهبران اسلامی به معنای ایجاد بحران اجتماعی – سیاسی خواهد بود. این جنگ روانی از سوی منافقان در صدر اسلام علیه رهبری پیامبر(ص) انجام شد و تاثیر مخربی نیز به دنبال داشت تا آنکه خداوند آنان را رسوا کرد و این گونه نقشه دشمنان خنثی شد.(نور، آیات 11 تا 19) از نظر قرآن، اخبار ناموسی نباید در جامعه انتشار یابد و باید به هر شکلی شده از تولید و اشاعه آن جلوگیری شود؛ زیرا چنین اخباری موجب گسترش زشتیها و منکرات در جامعه میشود و امنیت روانی اجتماع را به خطر میاندازد.(همان)
5- ارعاب: از دیگر آثار شایعه پراکنی و شایعه سازی، ایجاد رعب و ترس در دوست و دشمن است. از نظر قرآن، مسلمانان میبایست مواظب باشند تا تحت تاثیر شایعات دشمن قرار نگیرند و رعب و ترس در ایشان ایجاد نشود. دشمنان از طریق ایادی خویش در میان امت اسلام اقدام به این عمل میکنند به طوری که انسانهای ساده گمان نمیکنند که این دشمن است که این شایعات را تولید و به دست دوستان نادان یا منافقان منتشر میکنند. در صدر اسلام شايعاتی از آمادگى نظامى دشمن از سوى منافقان، براى ارعاب و وحشت مجاهدان امت اسلام انتشار مییافت. از این رو، خداوند به مومنان هشدار میدهد تا مواظب چنین مکر و حیله دشمنان باشند.(آل عمران، آیه 173)
6- عمل شیطانی: از نظر قرآن، شایعه پراکنی در میان مسلمانان عملی شیطانی است و این افراد کاری شیطانی انجام میدهند و باید بدانند خداوند با آنان به عنوان اولیای شیطان برخورد میکند.(آلعمران، آیات 173 و 175؛ نساء، آیه 83)
راههای مبارزه با شایعات
از نظر قرآن، حفظ امنیت و آرامش از درجه نخست اهمیت برخوردار است و باید مسلمانان به گونهای عمل کنند که این مهمترین عنصر و مولفه سعادت بشر و اجتماع حفظ و تضمین شود. از این رو خداوند ضمن حکم به حرمت شایعهسازی و شایعه پراکنی (نساء، آیه 83؛ احزاب، آیات 60 و 61؛ نور، آیات 11 تا 19)، احکام سخت و شدیدی را به شکل کیفری مطرح کرده است.
از جمله راهکارهای قرآنی در مبارزه و مقابله با شایعهسازی و شایعه پراکنی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- تهدید: خداوند شایعه پراکنان را تهدید میکند تا از انجام آن خودداری کنند و به عنوان حرام و منکر به سراغ آن نروند.( (نساء، آیه 83؛ احزاب، آیات 60 و 61؛ نور، آیات 11 تا 19)
2- لعن: از نظر قرآن شایعه سازان و شایعه پراکنان دشمن خدا و امت اسلام و افرادی ملعون هستند. خداوند شایعه سازان و شایعه پراکنان بویژه آنان که موجب اضطراب اجتماعی و بحران روانی در اجتماع شده را لعن کرده و آنان را به عنوان ملعونین معرفی میکند.( احزاب، آیات 60 و 61)
3- بغض و خشم الهی: از نظر قرآن کسانی که به شایعه پراکنی میپردازند به جای آنکه محبوب خدا باشند مبغوض خدا خواهند شد. از این رو آنان را مورد سرزنش قرار میدهد.(نساء، آیه 83؛ نور، آیات 11 تا 19)
4- تبعید: از احکام جزایی اسلام نسبت به شایعه پراکنانی که امنیت اجتماعی را مورد تهدید قرار میدهند و اجتماع را به اضطراب میکشانند، تبعید و طرد اجتماعی است.(همان)
5- عذاب اخروی: از نظر قرآن، شایعه پراکنان مستحق عذابهای دنیوی همچون تبعید و اعدام و عذابهای اخروی چون آتش دوزخ هستند.(نور، آیات 11 تا 19)
۶- ارجاع به رهبری: از جمله راهکارهای قرآنی برای مقابله و مبارزه با شایعهسازی و شایعه پراکنی ارجاع اخبار مشکوک و شایعات به رهبران جامعه است تا آنان با اتخاذ مواضع و تصمیمهای درست جلوی شایعه و انتشار آن را بگیرند و حقایق را برای مردم روشن سازند.(نساء، آیه 59؛ حجرات، آیات 6 و 7)
۷- تحقیق و تفحص: جامعه قرآنی اجتماع عقلانی است. بنابراین مدار اندیشه و انگیزه را عقل نظری و عقل عملی شکل میدهد. بر این اساس، مردم مسلمان به جای آنکه با ظن و گمان و شهوت و غضب عمل کنند، به علم قطعی و عقل عملی توجه یافته و براساس آن عمل و رفتار میکنند. لذا پیش از هر اقدامی نسبت به اخبار و شایعات به تحقیق و تفحص اقدام میکنند و هیچگونه واکنشی پیش از تایید یا تکذیب اخبار مشکوک و شایعات نشان نمیدهند. خداوند میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى، گروهى را آسيب برسانيد و بعد از آنچه كرده ايد، پشيمان شويد.(حجرات، آیه 6)
همچنین استقامت و پایمردی بر مواضع حق و علم قطعی و عدم تاثرپذیری در برابر اخبار مشکوک(آل عمران، آیه 173)، اظهار تعجب نسبت به شایعات و عدم پذیرش آن(نور، آیات 11 تا 19)، تکذیب و دروغ دانستن شایعات و اخبار مشکوک(همان) از جمله راهکارهای دیگر قرآن برای مقابله با شایعات و آثار آن است.
از نظر قرآن کسانی که اهل ایمان و تقوا و فضل الهی باشند هرگز به شایعه توجهی نمیکنند و تحت تاثیر آن کنش و واکنشی ندارند.(نور، آیات 11 تا 19)
قرآن به برخی از طیفها و گروههای شایعهپراکن اشاره کرده که عبارتند از: بیماردلان(احزاب، آیه 60)، منافقان(همان، نساء، آیه 83؛ آل عمران، آیه 173))، سست ایمان ها(احزاب، آیه 60)، جاسوسان(آل عمران، آیه 173)، زنان بویژه در مسائل و روابط جنسی(یوسف، آیات 30 و 50)، ساده لوحان(نساء، آیه 83، نور، آیات 11 تا 19)، یهود از اهل کتاب(احزاب، آیه 60)
از نظر قرآن عوامل روان شناختی نیز در انتشار شایعه نقش اساسی دارد؛ زیرا بسیاری از کسانی که به شایعه دامن می زنند، کسانی هستند که ساده لوح و زود باور هستند و به جای تحقیق و تفحص هر چیزی را به سرعت باور کرده و بر اساس آن رفتار و عمل می کنند.(نور، آیات 11 تا 19)
از راهکارهای قرآنی برای مقابله با شایعه پراکنی و آثار آن می توان به ضرورت جبههگيرى و مقابله مسلمانان با شايعه هاى نارواى ديگران اشاره کرد که در آیات قرآن بیان شده است.(آل عمران، آیات 144 و 173؛ نساء، آیه 83؛ نور، آیات 11 تا 19)