kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۰۰۸۶
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۱

کدخدا(گفت و شنود)



گفت: چرا نُچ‌نُچ می‌کنی؟ از چه تعجب کرده‌ای؟!
گفتم: من تا حالا فکر می‌کردم که فقط «سگ» هفت تا جان دارد! اما تازه متوجه شده‌ام که حیوان دیگری هم هست که به جای هفت تا جان، هزار تا جان دارد!
گفت: کدام حیوان؟
گفتم: «برجام»!... این حیوان فقط 2 سال است که خلق شده ولی در این 2 سال دهها بار توسط آمریکا به قتل رسیده اما هنوز نفس می‌کشد و زنده است!
گفت: زنده که نیست، دولت اصرار دارد آن را زنده نشان بدهد! چون 4 سال وقت و امکانات و سرمایه نظام را به پای آن ریخته و الان اگر اعتراف کند که این حیوان مرده است، باید پاسخگوی خسارت‌های فراوانی باشد که به ملت وارد کرده است.
گفتم: چه عرض کنم؟!... یارو وارد روستایی شد و اهالی روستا را نگران دید، پرسید؛ چه شده؟ گفتند؛ کدخدا بدجوری مریض شده. گفت؛ من او را مداوا می‌کنم و وارد اتاق کدخدا شد و دستور داد انواع و اقسام غذاها را آماده کنند و او را با کدخدا تنها بگذارند و بعد از چند ساعت بیرون آمد و گفت؛ متاسفانه کدخدا فوت کرد!  گفتند؛ پس معالجات تو چه شد؟ و یارو گفت؛ اگر این معالجات نبود که خود من هم از گرسنگی مرده بودم و الان دو تا جسد روی دستتان مانده بود!