kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۵۱۴۵
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۲

روزه ؛ کارگاه تربیت نفس


بی گمان هدف از اسلام و آموزه‌های دستوری شریعت، تغییر مثبت در نفس و اصلاح آن برای کسب مقام خلافت الهی است که در عبادت و بندگی خدا بروز می‌کند. این تغییر مثبت در آموزه‌های وحیانی قرآن دارای عناوین و نام‌های گوناگونی است که هر یک ناظر به درجه و مرتبه و نیز روش‌ها و شیوه‌های دست یابی به این دگرگونی و تغییر است که در نهایت انقلابی عظیم را موجب می‌شود. از جمله نام‌های این تغییر مثبت، دست‌یابی نفس به تقوای الهی است که به عنوان برآیند و نتیجه عبادات از جمله عبادت روزه در آیات قرآنی مطرح شده است. نویسنده در این مطلب ضمن تبیین فلسفه روزه واقعی راه کسب آن را نیز تشریح کرده است.
***
کسب تقوا، فلسفه عبادت و بندگی
خداوند در آیه 56 سوره ذاریات به‌صراحت فلسفه خلقت و آفرینش نه غایت و هدف خالق را، عبادت و بندگی دانسته است. این بدان معناست که خداوند به عبادت و بندگی انسان و هیچ موجود دیگری نیاز ندارد؛ زیرا خداوند غنی بالذات است و نیاز برای موجود فقیری است که دارای فقر و نقص بوده و برای جبران آن غایتی را در نظر گرفته و به عنوان فلسفه و هدف کار خویش قرار داده و برای تحقق آن هدف اقدام و عمل می‌کند؛ اما وقتی خداوند خود را به عنوان  غنی حمید و بی‌نیاز ستوده است (فاطر، آیه 15) دیگر نیازی به عملی ندارد تا بدان کمبود و نقص خود را تامین و جبران کند. پس باید حکمت و غایت عمل و فعل الهی را در متعلق کار و فعل خداوند جست. به این معنا که خداوند به سبب آن که حکیم است و هرگز کاری را بیهوده انجام نمی‌دهد، باید در فعل خلقت و آفرینش خود، هدف و حکمتی داشته باشد تا از بیهودگی خارج و کاری حکمیانه شود. خداوند خود به‌صراحت در حکمت آفرینش انسان می‌فرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.(ذاریات، آیه 56) پس خلقت انسان دارای حکمتی به نام عبادت خدا است و همین مسئله، خلقت انسان را از بیهودگی و عبث بیرون برده است، چنان که در جایی دیگر می‌فرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى‏شويد؟(مومنون، آیه 115)
پس دانسته شد که خداوند بی‌نیاز، به هدف و حکمتی انسان را آفریده است. این هدف و حکمت همان عبادت و بندگی خداوند است؛ اما دانستیم که خداوند خود وقتی بی‌نیاز است، باید این بندگی و عبادت خداوند دارای هدف و حکمت دیگری باشد که به ظاهر به خداوند ربط دارد ولی در باطن به خلق و مخلوق یعنی همین انسان ربط پیدا می‌کند. حال این پرسش مطرح است که هدف از بندگی خدا و عبادتش چیست؟
پاسخ این پرسش را خداوند در آیات دیگری از جمله آیه 21 سوره بقره در یک جوامع الکلم به طور کلی و عمومی این چنین داده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى مردم، پروردگارتان را كه شما و كسانى را كه پيش از شما بوده‏اند ، آفريده است پرستش كنيد باشد كه به تقوا گراييد و متقی شوید.
پس بر اساس این آیه، غایت و هدف عبادت که خود هدف و غایت آفرینش انسان بوده، کسب تقوای الهی بیان شده  است. به این معنا که انسان با عبادت خویش باید به چیزی برسد که از آن به تقوای الهی یاد می‌شود. البته آموزه‌های وحیانی قرآن در آیات دیگر، با اشاره به مصادیق عبادت، این هدف در عبادت را به شکل روشن‌تر و گویاتر تبیین می‌کند. (بقره، آیات 63 و 179 و 183؛ انعام، آیه 153؛ اعراف، آیه 173 و آیات دیگر)
چیستی تقوای الهی
اما تقوای الهی چیست؟ باید در پاسخ گفت در تعریف آن اختلاف است ولی قدر متیقن مراد از تقوای الهی، کسب حالتی نفسانی در درون انسان است تا بدان از خشم و غضب الهی در امان ماند. کسب این حالت ممکن است از راه‌های گوناگونی در مراحل و مراتبی تحقق یابد. دست کم می‌توان سه مرتبه برای تقوای الهی مطرح کرد: 1. مرتبه عام: این مرتبه با ترک محرمات و عمل به واجبات تحقق می‌یابد؛ زیرا همان طوری که با ترک محرمات انسان از غضب الهی در امان می‌ماند، همچنین با انجام واجبات این امر تحقق خواهد یافت؛ چرا که اگر کسی واجبی را ترک کند، خشم خداوند را موجب می‌شود. از این مرتبه به عنوان تقوای عام یاد می‌شود؛ 2. مرتبه خاص: این مرتبه با ترک محرمات و مکروهات و نیز انجام واجبات و مستحبات تحقق می‌یابد و از آن به تقوای خاص یاد می‌شود؛ 3. مرتبه اخص: این مرتبه زمانی تحقق می‌یابد که شخص افزون بر ترک محرمات و مکروهات و انجام واجبات و مستحبات، از برخی از مباحات به اختیار و برای کسب رضایت الهی دست بردارد و مثلا از شهوت غذایی و جنسی مباح بکاهد و سخن کم گوید: به سخن دیگر چنان که شاعر بر اساس آموزه‌های وحیانی اسلام سروده عمل کند:
صُمت و جَوع و سَحَر و عُزلت و ذكر به دوام  
ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام
این پنج چیزی که در اینجا به عنوان عامل تمامیت یابی انسان مطرح شده، در حقیقت ترک مباحاتی است که انسان مبادرت می‌کند. صمت به معنای خاموشی و سکوت و حفظ زبان از گفتار مگر به میزان ضرورت و نیاز است. جوع به معنای گرسنگی و کم خوردن است حتی اگر خوردن مباح باشد. سحر هم به معنای تهجد شبانه و بیداری در هنگام سحرگاهان و کم خوابی است؛ عزلت هم به معنای گوشه‌نشینی و گوشه‌گیری برای خودسازی است و چنانکه می‌دانیم ذکر و یاد دائم خداوند دل را زنده کرده و به انسان اطمینان و آرامش و سکون می‌دهد، از این‌رو در قرآن به کثرت ذکر ترغیب می‌شود.(آل عمران، آیه 41؛ طه، آیات 33 و 34؛ شعراء، آیه 227؛ احزاب، آیات 21 و 35 و 41؛ جمعه، آیه 10) خداوند می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار.(احزاب، آیه 41) در آیه 45 سوره انفال در تعلیل و چرایی این فرمان می‌فرماید: وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ؛ و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
این مراتب سه‌گانه تقوا بر اساس نتایج و برآیندهای آن دسته‌بندی و مطرح می‌شود؛ زیرا خداوند در آیات قرآن، برآیند تقوای الهی را دستیابی به مقام یقین دانسته که خود سه نوع است: 1- علم الیقین(تکاثر، آیه 5)؛ 2- عین الیقین(تکاثر، آیه 7)؛ 3- حق‌الیقین (واقعه، آیه‌9)- یقینی که در این آیات مطرح است، یقینی است که با رویت و دیدن با چشم باطنی و ملکوتی انسان اتفاق می‌افتد؛ زیرا در این مرتبه شخص متقی می‌تواند با چشم ملکوتی خود، حقایق عالم غیب را همانند عالم محسوس ببیند. از همین‌رو به آن علم شهودی می‌گویند؛ زیرا علمی است که با مشاهده ملکوت و عالم غیب همانند عالم محسوس در شخص ایجاد می‌شود. بنابراین، حقایق ملکوتی را می‌بیند. پس دانش وی نسبت به عالم غیب علم حصولی و مفهومی نیست.
روزه رمضان، کارگاه عملی تقوا یابی
بر اساس آنچه گفته شد، همه اعمال عبادی نتیجه‌ای جز تقوا ندارد؛ اما باید دانست برخی از اعمال عبادی از نظر ارزشی و کیفیت تاثیرگذاری از برخی دیگر قوی‌تر است.
از نظر قرآن، روزه کارگاهی برای دستیابی انسان به تقوای الهی است و در این میان ماه رمضان به سبب خصوصیات و مقتضیات ظاهری و باطنی و شرایط خاص حاکم بر آن، از تاثیر بسزایی در دستیابی انسان به تقوا برخوردار است؛ زیرا در این ماه شرایط عمومی به نفع روزه دار است تا بدون دغدغه وسوسه‌های ابلیسی و شیطانی بتواند تنها به جنگ دشمن درونی و هواهای نفسانی برود و خود را برای نبرد بیرونی با وسوسه‌های ابلیسی و شیطانی در آینده آماده کند.
به سخن دیگر، در ماه رمضان انسان می‌تواند به سبب شرایط حاکم بر این ماه، بی‌دغدغه از دشمن شیطانی بیرونی به پاکسازی خانه از دشمن درونی بر خیزد و افسار و مهار نفس را در دست گیرد به طوری که پس از ماه رمضان که دشمنان بیرونی آزاد می‌شوند بتواند به جنگ آنان برود بی‌‌آنکه ترسی از آنها داشته باشد؛ زیرا در ماه رمضان توانسته است آنان را به زندان افکند و تربیت کند، چرا که در ماه رمضان بر مهم‌ترین مباحات از جمله شهوات غذایی و جنسی مسلط شده و با کم گویی، گزیده‌گویی، ترک انواع و اقسام گناهان زبانی و چشمی و شهوت غذایی، شهوت جنسی و مانند آنها توانسته مهار نفس را در دست گیرد و این دشمن‌ترین دشمن را به بند بکشد و در محدوده مورد نیاز اجازه فعالیت و تحرک به او بدهد. در حقیقت در این ماه، خواسته‌های نفسانی نفس را سرکوب نکرده ولی اجازه نداده تا خودسرانه حرکت و فعالیت در مملکت تن و روان کند و تا اجازه خاصی صادر نشده بود، هیچ‌گونه حرکتی نمی‌توانست داشته باشد.
در روایات آمده که شرایط ماه رمضان یک شرایط آرمانی برای مبارزه با هواهای نفسانی و دشمن ابلیسی است؛ زیرا شیاطین و ابلیس دربند هستند و نمی‌توانند از بیرون وسوسه‌گری کنند. پیامبر(ص) می‌­فرمایند: در روز نخست ماه رمضان شیاطین سرکش در­بند می‌شوند.( عیون أخبار الرضا(ع)، ج‏۲، ص۷۱، ح ۳۳۱)
همچنین حضرت علی (ع) می­فرمایند: وقتى ماه رمضان فرا رسید، رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله برخاست و خداوند را حمد گفت و  سپس فرمود: اى مردم، خداوند شما را از دشمنان جن و انس شما حمایت كرد و فرمود: «مرا فراخوانید تا براى شما اجابت كنم و به شما وعده اجابت داد، بدانید به­ راستى خداوند (عزّ و جلّ) بر هر شیطان سركش، هفت تن از فرشتگانش را گمارده است و تا زمانى كه این ماه شما [ماه رمضان‏] سپرى نشده است نمى‏ توانند آزاد شوند.( وسائل الشیعة،  ج‏۱۰، ص۳۰۴، ح ۱۳۴۷۷)
در این شرایط آرمانی که وسوسه بیرونی نیست، انسان باید به مهار نفس سرکش بپردازد که عادت به افراط و تفریط پیدا کرده و به زیاده‌روی در شهوت غذایی و جنسی گرایش یافته است. پیامبر (ص) می­‌فرمایند:‌ ای مردم در این ماه درهای بهشت باز است، از خداوند بخواهید آن را بر شما نبندد، و درهای آتش بسته است از پروردگارتان بخواهید آن را بر شما باز نگرداند و شیاطین را بسته‌اند، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نگرداند.(أمالی الصدوق، ص۹۵، المجلس العشرون.)
وقتی انسان روزه می‌گیرد، دیگر شیطان نمی‌تواند آزادانه حرکت کند؛ زیرا شیطان از طریق مجاری شهوت و غذا در جان آدمی در حرکت است و انسان روزه دار مجاری شهوانی از غذایی و جنسی را مسدود کرده و شیطان دیگر نمی‌تواند در این مجاری حرکت کند. به سخن دیگر، اگر در غیر ماه رمضان انسان با شهوت غذایی و جنسی، زمینه حرکت و حضور شیطان در تمامی وجود خود را فراهم می‌کند، در ماه رمضان با روزه و ترک محرمات و مباحات در این ماه مبارک، راه را بر جریان شیطان می‌بندد؛ زیرا پیامبر(ص) فرموده است: إنَّ الشَّيطانَ لَيَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَيِّـقوا مَجارِيَهُ بِالجُوعِ؛ شيطان در انسان جارى مى‏شود، همچون جريان خون. پس با گرسنگى، مجارى او را تنگ كنيد.(إحياء علوم الدين، ج 1، ص 347 ؛ المحجّة البيضاء، ج 5 ، ص 148، عوالى اللئالى، ج 1، ص273، حدیث97 و ص 325 ، حدیث 66 )
بنابراین وقتی از بیرون فشاری نیست انسان راحت‌تر می‌تواند به مهار نفس و خواسته‌های آن بپردازد. در این میان گرسنگی چون موجب کاهش شهوت می‌شود، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. از این رو امير مؤمنان عليه‏السلام درباره نقش گرسنگی در مدیریت نفس و مهار خواهش‌های آن می‌فرماید: نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ كَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ؛ گرسنگى، چه خوب ياورى براى اسير كردن نفْس و شكستن عادت آن است! (عيون الحكم و المواعظ، 494، غررالحكم، 9944 )
هم چنین پيامبر خدا فرمود: جاهِدوا أنفُسَكُم بِالجُوعِ وَالعَطَشِ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِكَ كَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبيلِ اللهِ؛ به وسيله گرسنگى و تشنگى، با نفس خويش جهاد كنيد؛ چرا كه پاداش آن، مثل پاداش جهادكننده در راه خداست. (إحياء علوم الدين، ج 3، ص 124؛ المحجّة البيضاء ، ج 5، ص 146 )
آن حضرت(ص) هم چنین فرموده است: أحيوا قُلُوبَكُم بِقِلَّةِ الضِّحكِ و قِلَّةِ الشَّبَعِ ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو[ تَصفُ] وَ تَرِقُّ؛ دل‏هاى خود را با كم خنديدن و كم خوردن، زنده كنيد و آن را با گرسنگى، پاك سازيد تا صاف و رقيق شود .( إحياء علوم الدين، ج 3، ص 129؛ المحجَّة البيضاء، ج 5، ص 154)
تربیت نفس، روزه واقعی
بر اساس آن چه بیان شد، هدف از روزه دست یابی به تقوای الهی است که همان تربیت نفس برای تجلیات الهی است. خداوند می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان‌گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد. (بقره، آیه 183) در حقیقت نفس انسانی باید چنان تزکیه و تربیت شود تا بستری برای تجلیات اسمای الهی شده و انسان به عنوان متاله (بقره، آیه 138) و ربانی (آل عمران، آیه 79) در مقام خلافت اسمای الهی قرار گیرد و به پروردگاری در مقام مظهریت بپردازد. (بقره، آیات 30 و 31)
پس هدف از عبادتی به عنوان روزه دستیابی به چنین تقوا و مرتبه‌ای از تحول و تغییر مثبت نفس است. خداوند در آیات قرآن بیان می‌کند که انسان همواره در حال تلاش شدید و بی‌پایان است.(انشقاق، آیه 6) برآیند این تلاش ملاقات پروردگار است (همان)؛ اما چگونه ملاقاتی؟ بر اساس آیات قرآن، انسان می‌تواند با جمال الهی یا جلال الهی ملاقات کند. کسی که سقوط کرده با جلال الهی که نماد آن دوزخ است، ملاقات می‌کند و کسی که صعود کرده با جمال کمال الهی مواجه می‌شود که نماد آن بهشت رضوان است.
انسان در کارگاه کوتاه یک ماهه ماه مبارک رمضان بهترین فرصت را برای رسیدن به کمال دارد تا با تقوا به مراتب عالی تغییر و تحول دست یابد. لذا، واجب است که روزه را به قصد روزه نفس انجام دهد و بکوشد تا نفس خویش را تربیت کند. لذا امام علی(ع) روزه نفس را روزه واقعی و کامل دانسته و می‌فرماید: صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام؛ روزه نفس از لذتهای دنیوی سودمندترین روزه‌ها است. (غررالحکم، ج 1 ص 416 ح 64 )
 برای تحقق این روزه مفید و سازنده که روزه اصلی و حقیقی و واقعی است، باید نفس سرکش را رام کرد و برای رام کردن باید از محارم شروع و محرمات را ترک نمود. از این‌رو امام علی(ع) می‌فرماید: الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب؛ روزه پرهیز از حرامها است همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می‌کند. (بحارالانوار، ج 93، ص249 )
کسی که بتواند محارم الهی را در گام نخست ترک کند، آمادگی می‌یابد تا گام‌های دیگر را برای رسیدن به مراتب سه گانه تقوا بر دارد و بستری برای تجلیات اسمای الهی شود. لذا به هدف خودسازی و تربیت و تزکیه نفس هر روز کاری کنیم تا از روز قبل بهتر باشیم و خودسازی کرده و تحت عنایات الهی و فضلش به مقامات بایسته و شایسته دست یابیم. پس فرصت کوتاه ماه رمضان را غنیمت شماریم.