فروشنده!(نگاه)
مسعود اکبری
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی برنامه دیدار خود با «زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه آلمان را لغو کرد. ماجرا از این قرار است که نتانیاهو از گابریل خواسته بود که با دو گروه حقوق بشری اسرائیلی دیدار نکند و دلیل لغو ملاقات نیز این بوده است که وزیر خارجه آلمان با گروهی دیدار کرده است که به سربازهای اسرائیلی تهمت و افترا میزند.
مهرماه سال 95 «گابریل» به ایران سفر کرد. وی پیش از سفر به ایران در مصاحبه با «اشپیگل» با تکرار ادعاهای حقوق بشری علیه ایران، اعلام کرد که علاقهمند است درباره موضوعات حقوق بشری و جنگ در سوریه با مقامات ایرانی به رایزنی و تبادل نظر بپردازد؛ او البته در اظهارنظری گستاخانه گفت که «ایران تنها زمانی میتواند رابطهای متعارف و دوستانه با آلمان داشته باشد که حق بقا و دوام اسرائیل را بهرسمیت بشناسد»!.
به نظر شما واکنش دولت آقای روحانی به این اظهارات گستاخانه چه بود؟ «سفر گابریل به ایران لغو شد؟ رئیسجمهور کشورمان، وزیر خارجه آلمان را به حضور نپذیرفت؟ وزیر خارجه کشورمان، دیدارش با همتای آلمانی را به دلیل اظهارات ضد ایرانی، لغو کرد؟». متاسفانه هیچکدام از این موارد اتفاق نیفتاد و گابریل با استقبال مقامات دولت یازدهم وارد تهران شد.
اما این پایان ماجرا نبود. وزیر خارجه آلمان در نشست مشترک تجاری ایران و آلمان در محل اتاق بازرگانی ایران، با دخالت در امور داخلی کشورمان گفت: «موضوعهای دشواری چون سوریه، اسرائيل و حاکمیت قانون در کانون گفتوگوهایش با مقامات ایرانی خواهد بود»!.گابریل در ادامه در اظهارنظری گستاخانه گفت: «تمامی نیروهای درگیر در جنگ سوریه باید نقطه پایانی بر اعمال وحشیانه! بگذارند که این امر در مورد ایران و روسیه نیز صادق است که از رژیم بشار اسد، رئيسجمهور سوریه، حمایت میکنند».
خب دیگر اینجا حتما شاهد واکنش قاطع مقامات دولت ایران خواهیم بود. توهین از این آشکارتر و گستاخانه تر؟! آن هم در کشور میزبان! اما در کمال تأسف باز هم خبری از واکنش قاطع و در شأن ملت ایران نیست. مقامات دولت یازدهم نه تنها در رفتاری حقارتآمیز از واکنش قاطع امتناع کردند، بلکه در اقدامی تاسف برانگیز اظهارات گستاخانه مقام آلمانی را نیز توجیه کردند. نوبخت، سخنگوی دولت یازدهم در قامت سخنگوی هیئت آلمانی ظاهر شد و با حمایت از گابریل مدعی شد که سخنان وزیر اقتصاد آلمان در تهران تحریف شده است!
این واکنش در حالی بود که در فرهنگ روابط بینالملل و عرف سیاسی، اینگونه اظهارات به معنای دخالت در امور داخلی و نقض حاکمیت کشورمان تلقی میشود و در چنین شرایطی کمترین انتظار از دولت آن است که در اعتراض به گستاخی مقام خارجی، سفر وی به کشورمان را لغو کند و مادام که رسما از دولت و ملت ایران عذرخواهی نکرده است به او اجازه سفر به کشورمان داده نشود.
این قبیل واکنشها در دولت یازدهم به همین مورد محدود نمیشود و چنین رویکردی در کارنامه دولت آقای روحانی به دفعات قابل مشاهده است. برای نمونه، در بهمن ماه سال گذشته در حالی که وزیر خارجه فرانسه در اظهاراتی گستاخانه مدعی شد که آزمایش موشکی ایران ناقض قطعنامههای سازمان ملل است و نباید انجام شود، دولت یازدهم قراردادهای پرسود اقتصادی به پاریس هدیه داد!. همچنین در آذرماه 95 در روزی که نخست وزیر انگلیس، ایران را تهدید منطقه توصیف کرد و نام جعلی برای خلیجفارس به کار برد، وزارت نفت دولت یازدهم تفاهمنامه نفتی با شرکت انگلیسی شل امضا کرد!
وادادگی مقامات ارشد دولت یازدهم در مقابل مقام آلمانی در حالی است که این کشور بعد از جنگ جهانی دوم و تا چند سال قبل، تحت قیمومت 4 کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه اداره میشد و هرگاه برخی از مطبوعات آلمانی خواستار استقلال آلمان از این قیمومت چهارگانه میشدند، پاسخ آمریکاییها و فرانسویها و انگلیسیها و روسها این بود که «آلمان لیاقت استقلال ندارد». جالب است بدانید در حالی که تعداد یهودیان آلمان فقط 150 هزار نفر است، بیشاز 100 کرسی نمایندگی مجلس این کشور در اختیار یهودیان غیرآلمانی تبار است.
دولت یازدهم با شعارهایی همچون «تعامل سازنده با جهان»، «تنشزدایی با جامعه بینالملل» و «بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی»، نحوه رویکرد خود در سیاست خارجی را تعریف کرد. اما در نهایت آنچه از سوی افکار عمومی مشاهده شد، «وادادگی در سیاست خارجی» و بیاعتبارکردن عزت مردم کشورمان بود. و یکی از نتایج این وادادگی این بود که اعتبار پاسپورت ایران در 4 سال اخیر، 12 پله سقوط کرد.
دولت یازدهم در حالی تعامل یکسویه و تحقیرآمیز با کشورهای غربی را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داد که بیست و چند سال پیش، روند «تنش زدایی با اروپا» در دولت سازندگی با بن بست مواجه شد و سرانجام آن به صدور حکم جلب و بازداشت برای رئیسجمهور وقت- آقای هاشمی رفسنجانی- و خروج دسته جمعی و توام با تهدید سفرای اروپایی در سال 75 انجامید.
با مداقه در سیاست خارجی دولت یازدهم، راز تداوم بدعهدیها و زیادهخواهیهای کشورهای سلطهگر غربی آشکار میشود. اینکه برخلاف واقعیت، وانمود شود که ایران کشوری منزوی است و برای خروج از این انزوا و رسیدن به پیشرفت، راهی جز تعامل سازنده با جهان- بخوانید بزرگنمایی قدرت غرب و تحقیر ایران- وجود ندارد. کارشناسان روابط بینالملل معتقدند که چنین رویکرد خطرناکی به دشمن بد ذات این جسارت را میدهد که تعدی و گستاخی و بدعهدی خود را تا حد امکان افزایش دهد.
وبسایت رادیو فرانسه 11 اکتبر2013 (19 مهر 1392) در تحلیلی درباره روانشناسی سیاست خارجی دولت یازدهم نوشت: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند».
خداوند در سوره «محمد»(ص) با زبان نهی میفرماید: «فلا تَهِنوا و تَدعوا الی السَّلمِ و انتم الاَعلَون... هرگز سست نشوید و (دشمن) را به سازش دعوت نکنید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و چیزی از اعمال شما را کم نمیکند».
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان نظام به مناسبت عید مبعث، به نکتهای بسیار کلیدی اشاره فرمودند و آن اینکه: «ملت با حضور در انتخابات پیشِ رو، دشمنان اسلام و ایران را مأیوس خواهد کرد ضمن اینکه لازم است نامزدهای محترم به مردم قول دهند برای پیشرفت کشور و باز کردن گرهها، نگاهشان به خارج از مرزها نخواهد بود».