تقویت کوچکترین واحد جامعه اسلامی با سیاستهای کلی تحکیم خانواده(بخشنخست)
بالندگی نسل آینده در سایه خانوادهمحوری
گالیا توانگر
خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی،کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی، اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است. مقام معظم رهبری در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را در تاریخ 12 شهریور 95 به قوای سهگانه و تشخیص مصلحت نظام ابلاغ فرمودند.این ابلاغیه و تاکید خود گواه آشکار اهمیت خانواده از منظر معظمله و نیز جامعه اسلامی است. این ابلاغیه شامل شانزده بند بوده و در اغلب بندها به نقش آموزش برای نهادینه کردن سیاستهای خانواده محور و نیز فرهنگسازی درباره رفع برخی چالشهای موجود نظیر مشکلات پیش روی ازدواج آسان و نیز رفع موانع تحکیم خانواده در جامعه اسلامی پرداخته شده است.
برای مثال در بند 5 سیاستهای کلی خانواده چنین آورده شده است: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تأکید بر: بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی. فرهنگسازی و تقویت تعاملات اخلاقی. مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده. ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده. ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی.
کلمهای که یک دنیا امنیت و آرامش است
دیروز به پدرم زنگ زدم، هر روز زنگ میزنم و حالش را میپرسم. موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم؛ گفت: «بندهنوازی کردی زنگ زدی.» وقتی که گوشی را قطع کردم، هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.
دیشب خواهرم به خانهام آمده بود. شب ماند، صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی را برق انداخته، گاز را شسته است، قاشق و چنگالها و ظرفها را مرتب چیده است و...
وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد، اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود و من را از نگاهها و کمکهای با توقع رها کرد.
امروز عصر با مادرم حرف میزدم، برایش عکس بستنی فرستادم. مادرم عاشق بستنیاست، گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم. برایم نوشت: «من همیشه به یادتم، چه با بستنی، چه بیبستنی.»
و من نشستهام و به کلمه «خانواده» فکر میکنم، که در کنارِ تمامِ نارفاقتیها، پلیدیها و دوروییهای آدمها و روزگار، تنها یک کلمه نیست، بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است.
از بردگی شبکههای اجتماعی مجازی «لفت» دهید!
تحقیقات جدید نشان میدهد که خانوادههای انگلیسی به طور متوسط هر ساله 4 روز کامل را به بحث و دعوا میگذرانند.
این تحقیق که روی 3000 خانواده انجام گرفت، مشخص کرد که مادرها، پدرها و فرزندانشان حداقل سه اختلاف برایشان پیش میآید که سر هرکدام حداقل 5 دقیقه بحث میکنند.
بیست موضوع مشاجرات درون خانواده که در این تحقیق مشخص شده عبارتند از: کارهای روزمره خانه. تلقی کردن خانه بهعنوان هتل.بیتوجهی به همدیگر. پیدا نکردن چیزی در خانه. انتخاب کانال تلویزیون. نوبت شستوشوی ظرفهای کثیف. نوبت استفاده از کامپیوتر خانه.هزینه قبض تلفن. بلند بودن صدای موزیک.تکالیف مدرسه فرزندان. درخواست مداوم پول.رانندگی بد.کنترل تلویزیون کجاست؟چای را با چه بخورند؟ گذاشتن بطری یا پاکت خالی شیر یا مایعات دیگر دوباره در یخچال. ساعت خوابیدن بچهها. تمام نشدن مسابقات ورزشی تلویزیون. طول دادن حمام یا دستشویی. زمان برگشت نوجوانان به خانه. چه کسی باید ظرفهای داخل ماشین ظرفشویی را خالی کند؟
در لیست بالا که از مشکلات خانواده غربی گرفته شده به خوبی مشخص است که دور شدن اعضای خانواده به هر دلیل و بیشتر به خاطر استفاده بیمورد و بیش از حد از وسایل ارتباطی نظیر مکالمات طولانی با تلفن و نیز تماشای تلویزیون در ساعات طولانی ریشه بسیاری از چالشهای بعدی قرار گرفتهاند. بیشک امروز باید نفوذ شبکههای اجتماعی در قلب خانواده را نیز به این لیست اضافه کرد.
پیام حقیقی یک روانشناس ضمن هشدار درباره تغییر سریع سبک زندگی در خانواده ایرانی به گزارشگر کیهان میگوید: «اولین راه حل برای نزدیک شدن اعضای خانواده به یکدیگر این است که تلفنهای همراه در محیط خانواده خاموش و تنها برای ساعات معینیدر جهت استفاده مفید از شبکههای مجازی روشن شوند. اگر نتوانیم چنین کنیم شاهد یکی یکی غرق شدن اعضای خانواده خود در فردگرایی محض و قطع پیوندهای عاطفی اعضای خانواده خواهیم بود. طبق آمار هر ایرانی چهار ساعت خود را پای تلویزیون میگذراند و حدودا بیست و هشت میلیون ایرانی تمام مدت درتلگرام آنلاین هستند!»
وی که گاهی به زن و شوهرهای در آستانه طلاق نیز مشاورههایی میدهد، برایمان میگوید: «یکی از چالشهای مهم زن و شوهرهای اختلافدار این است که حرف هم را نمیفهمند.برای فهمیدن یکدیگر باید وقت گذاشت. معتقدم عشق در نگاه اول ایجاد نمیشود و باید برای عاشق شدن و ماندن با یکدیگر حرف بزنیم و برای شنیدن طرف مقابل و درک وی وقت بگذاریم. از این روست هر زن و شوهری که جهت مشاوره به من مراجعه میکند اولین سؤالی که از ایشان میپرسم این است که چند ساعت در روز اسیر شبکههای مجازیند؟ به آنها توصیه میکنم برای رهایی از بردگی در شبکههای مجازی لااقل وقت معینی از شبانهروز تلفن همراه خود را خاموش کنند و با هم گفت وگویی را در پی گیرند. اغلب آنها بعد از اجرایی کردن این توصیه اذعان داشتهاند که روابطشان در مسیر بهتری قرار گرفته است.»
ازدواج آسان در گیرودار توقعات فانتزی
ازدواج آسان و به موقع تنها کانال پا برجا و شکوهمندی است که میتواند به استحکام نهاد خانواده در جامعه اسلامی و نیز رشد نرخ فرزندآوری بینجامد.
-کارگر تولیدی هستم که یکماه است حقوق ناچیزم را هم نگرفتهام. شما برایم شغل فراهم کن، خدا میداند که همین فردا سنت پیامبر(ص) را اجرایی میکنم.
- اصلا مشکل کار و اشتغال نیست، مشکل فرهنگ است. آنهایی هم که ازدواج کردند اغلب فقط یک بچه دارند. الان سن ازدواج بین پولدارها بیشتر از قشر متوسط و فقیر هست.
- من یک دختر سن بالای ازدواج نکردهام.خودم توقعی نداشتم. خانوادهام هر خواستگاری را که خانه و ماشین نداشت رد کرد. حالا دیگر سالی یکبار هم خواستگار زنگمان را نمیزند.
- من یک پسر مجرد سن بالایم. برایم خیلی قیافه دختر مهم بود. البته همه فامیل هم باید روی انتخابم صحه میگذاشتند. هر دختری را که پسندیدم بالاخره یکی از اعضای خانواده و فامیلم موافق نبود. نتوانستم راضیشان کنم کلهم بر سر یک گزینه توافق کنند!
- دختری سی سالهام.خدا میداند توقعی نداشتم، تنها به یک حقوق کارمندی هم راضی بودم، ولی هیچ خواستگاری که شغل پر و پا قرصی داشته باشد، نیامد.
آنچه در بالا خواندید نظرات برخی جوانان سن بالای بازمانده از ازدواج و در مرز تجرد قطعی بود.
افسانه سادات رحیمی یک مشاور ازدواج در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «مشكلات و موانع ازدواج از يك سو و آرزوها، ايدهآلها و تصويري كه دختران و پسران از آينده و زندگي مشترك خود دارند، از سوي ديگر، موجب گرديده كه جوانان به آساني تن به ازدواج ندهند. و اکنون سن ازدواج طبق آخرین آمار در سال 90 برای پسران به 33 سال و برای دختران به 28 سال برسد و این در مقایسه با سال 75 که میانگین سن پسران برای ازدواج 24 سال و برای دختران 18 سال بود بسیار نگرانکننده است که در این زمینه عوامل بسياري در افزايش سن ازدواج جوانان مؤثرند كه برخي از آنها واقعي و برخي ديگر ساخته و پرداخته خود ما هستند.»
وی ادامه میدهد: «با اینکه این همه سال دربارهازدواج آسان صحبت شده ولی بازهم نتوانستهایم آن را در جامعه اسلامی خود پیاده کنیم. به نظر میرسد باید ازدواج آسان با تکیه بر آموزههای دینیمان بیش از پیش از همه تریبونها و نهادها ترویج شود. امام جماعت مسجد این مبحث را در اولویت سخنرانیهای خود قرار دهد. استاد دانشگاه تشویق و تبیین کند. نهادها به کارمندان مجرد تسهیلاتی دهند تا هر چه سریعتر تشکیل خانواده بدهند. ازدواج پر زرق و برق را باید مورد سرزنش قرار داد، حتی اگر دارند باید برای الگو شدن ساده برگزار کنند.به این بیندیشند که در شرایط اقتصاد مقاومتی کشور دارند جهاد میکنند.»
آیا سیاستهای اجرایی برای رشد نرخ فرزندآوری کفاف میدهد؟!
محمد اسلامی معاون دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت طبق آمار موجود میگوید: «طبق بررسیهای کشوری که در سال 93 انجام و نتایج آن در سال 94 منتشر شد، زوجهایی که تازه ازدواج میکنند تمایل به داشتن 2-3 فرزند دارند و این بالاتر از نرخ باروری کلی و حد جایگزینی یعنی 2-1 است. هماکنون نرخ باروری متوسط کشوری 1/9 گزارش میشود و اگر تلاش شود تا زوجین به خواسته خود یعنی داشتن 2-3 فرزند برسند، نرخ باروری کلی افزایش مییابد.»
وی میافزاید: «گروه دوم زوجینی هستند که 5 تا 6 سال از زندگی مشترک آنها گذشته است، اما یک فرزند دارند. زمانی که از آنها پرسیدیم تمایل دارند چند فرزند داشته باشند؟ در پاسخ گفتند دو تا هشت فرزند! بنابراین اگر مشکلات فرزندآوری را در این گروه از زوجین و آنهایی که در آستانه ازدواج قرار دارند، حل و به آنها کمک کنیم تا خواستههای خود در زمینه فرزندآوری را عملی کنند، نرخ رشد جمعیت که کمتر از حد جانشینی است، حل میشود و باید از این پتانسیل استفاده کنیم.»
معاون دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت در تکمیل صحبتهایش میگوید: «برای حل مشکلات و نیازهای فرزندآوری زوجین که در بحث سلامت میگنجد، تلاشهایی را انجام دادهایم و بر همین اساس زایمان طبیعی رایگان شد و در قالب طرح تحول سلامت 10میلیون نفر از مردم حاشیهنشین تحت پوشش قرار گرفتند!»
وی با اشاره به اینکه حدود 11/5 میلیون جوان در سن ازدواج داریم که ازدواج نمیکنند، میگوید: «این موضوع در کاهش نرخ رشد جمعیت تاثیر بسزایی داشته است. ما خانوادههای تک فرزند را آموزش میدهیم که فرزند بیشتری داشته باشند، اما اگر به ازدواج جوانان کمکی نشود، نرخ رشد جمعیت تغییری نخواهد کرد و به منبعی که میتواند مسئله جمعیتی ما را حل کند، دقت نکردهایم.»باید توجه داشت که علاوه بر سیاستهای خانواده در 16 بند، سیاستهای کلی جمعیت در 14 بند نیز پیشتر تبیین شده بود. آنچنان که علیرضا آوایی رئیس ثبت احوال کشور میگوید باید اجرای این قبیل سیاستها لحظه به لحظه رصد شود. وی میگوید: «سیاستهای کلی جمعیت که در 14 بند است، از چنان جامعیتی برخوردار است که به نظر میرسد هیچیک از موضوعات مرتبط با تحولات جمعیتی در آن مغفول نمانده است. در این بسته جامع، به فرازهایی نظیر رفع موانع ازدواج، تحکیم خانواده، سبک زندگی اسلامی- ایرانی، ارتقای امید به زندگی، تکریم سالمندان، توانمندسازی جمعیت درسن کار، بازتوزیع فضایی و جغرافیایی جمعیت، حفظ و جذب جمعیت در روستاها و مناطق مرزی، مدیریت مهاجرت و افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی پرداخته شده و یک بند از آن نیز به رصد مستمر سیاستهای جمعیتی در ابعاد کمی و کیفی اختصاص داده شده است.»