دستاورد پوشالی نفتی تنها آورده برجامی
6 ماه از برجام گذشت و کشور همچنان منتظر آثار مثبتی است که دولت یازدهم وعده آن را داده بود ولی در شب گفتگوی روحانی با مردم، وی تنها به آمار فروش نفت در پسابرجام اشاره کرد آماری که خود نیز نمیتواند دستاوردی برای دولت یازدهم باشد چرا که برجام نتوانست سد تحریم ورود پول نفت به کشور را بشکند.
رئیس جمهور در گفتگوی تلویزیونی با مردم با اشاره به آمار وضعیت صنعت نفت در طول چند ماه گذشته پسابرجام گفت: پیش از برجام و در 10 ماهه نخست سال 94، مجموع تولید نفت خام و میعانات گازی ما 3 میلیون و 250 هزار و صادرات یک میلیون و 348 هزار بوده است. در 4 ماهه سال 95، تولید ما 4 میلیون و 122 هزار بشکه در روز و صادرات 2 میلیون و 382 هزار بشکه بوده است. در تیرماه تولید نفت خام و میعانات 4 میلیون و 154 هزار بشکه و صادرات نفت خام و میعانات ما 2 میلیون 428 هزار بشکه است که نشان میدهد طی چند ماه از تولید 3 میلیون و 250 به 4 میلیون و 154 هزار رسیدیم که قریب به یک میلیون بشکه نفت خام و میعانات افزایش پیدا کرده است و این حرکت بسیار خوب، یکی از آثار برجام است.
این صحبت رئیس دولت یازدهم در حالی صورت گرفت که کشور حتی اگر به جای 2 میلیون و 400 هزار بشکه نفت صادراتی خود، 10 میلیون بشکه صادر میکرد؛ هیچ نفعی به کشور نمیرسید چرا که وقتی پول نفت همچنان در کشور خریدار نفت بلوکه میشود و ضعفهای جدی در متن توافق هستهای ایران با 1+5 (برجام) نتوانسته این تحریم اصلی را لغو کند، کشور همچنان تشنه این پول میماند و با این پول صرفا توان واردات کالاهای خارجی را دارد و به همین علت است که با گذشت 5 ماه از سال، هیچ اتفاق مهمی در پیشرفت پروژههای عمرانی کشور رخ نداده و غالب این پروژهها به خاطر عدم تخصیص بودجه، معطل و توقف ماندهاند. حال این تحریم باقی مانده نفتی چیست که رئیس جمهور از آن عبور کرده و صرفا برای خالی نبودن عریضه، به بخش بیاثر فعالیت نفتی اشاره میکند؟
باید گفت که، ایران در کشمکشهای هستهای خود با غرب از سوی دولت آمریکا مورد تحریم نفتی قرار گرفته بود. این تحریمها در 3 مرحله به اجرا در آمده بودند:
1- کاهش تولید نفت ایران: اولین حرکت تحریم بانک مرکزی ایران بود که در قانون NDAA مصوب شد و براساس آن دسترسی به دلارهای نفتی برای ایران ممکن نبود و بانک مرکزی ایران نمیتوانست از حسابهای دلاری خود بهره ببرد. در کنار تحریم بانک مرکزی، آمریکا کشورهای دیگر را تهدید کرده بود که اگر در تراکنشهای مالی مرتبط با نفت ایران مشارکت داشته باشند، موسسات مالی و حتی بانک مرکزی آنها را تحریم خواهد کرد. این تهدید در بخش (3) (d) 1245 sec این قانون آمده است.
2- کاهش و کانالیزه کردن فروش نفت ایران: در مرحله اول بانک مرکزی ایران هنوز میتوانست پولهای نفتی را با ارزهای دیگر دریافت کند و به کشورهایی مانند ترکیه منتقل کرده و در آنجا با تبدیل آن به طلا به داخل کشور منتقل کند. این مسیر برای مدت کوتاهی کارآمد بود چرا که با حساس شدن دولت آمریکا به واردات طلای ایران، دولت آمریکا با دستور اجرایی ۱۳۶۲۲ (جولای ۲۰۱۲- مرداد ۱۳۹۱) تجارت طلا با ایران را تحریم کرد. در نتیجه فروش طلا به نهادها و سازمانهای دولتی ایران ممنوع و مشمول تحریم شد.
3- محدودیت دسترسی ایران به درآمدهای نفتی: در مرحله سوم برای تشدید تحریمها، خرید نفت خام از ایران را مشروط به بلوکه شدن درآمد حاصل از آن در کشور خریدار نفت کرد. به عبارت دیگر شرط دیگری در کنار شرط کاهش مستمر خرید نفت خام از ایران قرار داد. براساس بخش ۵۰۴ (504 sec) قانون TRA این پولها در حسابی به نام ایران در آن کشور واریز میشد و تنها ایران میتوانست در تجارت دوجانبه استفاده کند.
دیوید کوهن در اینباره به کنگره میگوید:
اثر قانون NDAA با اقدام دیگری که در قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر در سوریه، که از ۶ فوریه ۲۰۱۳ اجرایی شد، قرار دارد بیشتر شد. ذیل بخش ۵۰۴ این قانون هر کشوری که براساس قانون NDAA میتواند از ایران نفت بخرد، باید اطمینان حاصل کند که درآمد حاصل از آن تنها برای تجارت دوجانبه و یا خرید بشردوستانه استفاده شود. درآمدهای نفتی نمیتواند به ایران منتقل شود و یا به کشور ثالثی منتقل شود الا برای خریدهای بشردوستانه. این یک قانون قدرتمند است و درآمدهای ایران از معدود کشورهای خریدار نفت «منع از دسترسی» «locks up» میشود.
با توجه به تحریمهای موجود در قبل از توافق هستهای سوال مهمی که وجود دارد این است آیا ایران پس از اجرای میتواند از محل فروش نفت درآمد ارزی داشته باشد یا خیر؟
در پاسخ به این سوال باید گفت؛ متاسفانه، در هیچ بخشی از متن برجام هیچ ارجاعی به بخش (4) (d) sec1245 از قانون NDAA و نیز به بخش sec 504 قانون TRA نشده، بلکه تنها به بخش 1 و 3 از قانون NDAA اشاره شده است که براساس آن فقط تحریم بانک مرکزی ایران و موسسات مالی خارجی طرف حساب ایران، تعلیق میشود و به عبارت سادهتر تحریم تراکنش مالی با موضوع نفت خام ایران همچنان پابرجا میماند. همچنین براساس قانون TRA شرط محصور شدن درآمدهای نفتی ایران (Locking Up Iran’s Oil Revenues) هنوز پابرجاست، چرا که بند مرتبط در قانون کاهش تهدید ایران یعنی(504 TRA sec) نیز در برجام مورد اشاره قرار نگرفته است.
در نتیجه درآمدهای نفتی ایران چه آنهایی که در گذشته حاصل شده است و هماکنون در کشورهای هند، چین، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه است و چه آنهایی که در آینده قرار است فروخته شود، از دسترس ایران خارج شده و به صورت محصور(Locking Up) درخواهد آمد.
اگر به زبان ساده وضعیت فعلی فروش نفت را بخواهیم توضیح دهیم میتوان این مثال را زد که پول نفتی که ایران به کشور چین میفروشد از سوی مشتری چینی به حساب ایران در Kunlun بانک چین واریز خواهد شد و این تنها در صورتی میتواند از این پول برداشت کند که دولت یا بازرگان ایرانی که حواله ارزی چین را در اختیار دارند خواهان خرید یک کالای چینی هستند. این مثال در خصوص سایر کشورهایی که به آنها نفت میفروشیم صادق است.
روحانی به این مسئله اشاره نکرد و نگفت که کشور نمیتوان پول نفت به فروش رسیده را وارد کشور کند و نگفت که دولت وی به همین منظور مجبور شده است که در کشورهای خریدار نفت اقدام به سرمایهگذاری خارجی کند به طوری که تنها در کره جنوبی برای راهاندازی و توسعه یک مجتمع علمی و پزشکی در این کشور ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده و این میزان سرمایهگذاریهای خارجی دولت تدبیر و امید در پسابرجام در خارج از کشور به 10 میلیارد دلار نزدیک شده است.
در خاتمه میبایست بار دیگر سوالی که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با اقشار مردم فرمودند را از رئیس دولت اعتدال پرسید و آن اینکه:
«مگر بنا نبود تحریمهای ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از ۶ ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده میشود؟ اگر نقض عهد آمریکاییها نبود آیا دولت نمیتوانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟»