جهاد تبیینی و لوازم تحقق آن در حوزه نشر
روشنگری؛ راهبرد حفظ روحیه استکبار ستیزی
عبدالله مومنزاده
سیرة رهبر معظم انقلاب اسلامی بر «تبیین» و «روشنگری» است و آن را برای تعمیق معارف اسلام و انقلاب اسلامی از هر حرکتی مؤثرتر میدانند. راهکاری راهبردی و استراتژیکتر برای انقلابی ماندن و حفظ روحیة استکبار ستیزی و عدم تبعیت از شیطان بزرگ و نوچههای او و استمرار نظام جمهوری اسلامی و رسیدن به تمدن نوین اسلامی، غیراز راهبرد «روشنگری» وجود ندارد.
در حوزههای مختلف میتوان از جهاد تبیینی استفاده کرد. در حوزه اقتصاد، سیاست، بینالملل و سایر مسائل، روشنگری کاربُرد اولویتدار و نقشآفرین است، لیکن از آنجا که هر چیزی حتی اقتصاد و سیاست ذیل فرهنگ و جهتگیریهای فکری قرار میگیرند، لذاست که جهاد تبیینی در حوزة فکر و اندیشه و تصمیم نقش پُر رنگ و اثرگذارتری خواهد داشت. از جمله حوزههای فکر و اندیشه، حوزة نشر و کتاب است که از دیرباز به عنوان عامل انتقال فرهنگ و ماندگار شدن معارف ترویجی، شناخته شده است.
امروز ابزارهای رسانهای گسترده و سریع الانتقال مانند اینترنت، اگرچه بخاطر بیتوجهی و جهل برخی، به کتاب و نشر تنه میزند تا او را از میدان بدر کند، امّا در واقع این ابزارها به کمک کتاب آمدهاند تا گسترة نفوذ آن را بیشتر و سریعتر کنند. در هر حال جای این بحث در این مقال نیست و ما قصد داریم بطور اجمالی و روشن و صریح لوازم تحقق جهاد تبیینی را در حوزه نشر و کتاب مطرح کنیم و آن را مقدمهای مبارک برای ورود افراد و سازمانها و نهادهای علاقمند به عملیاتی شدن راهبردهای رهبری انقلاب میدانیم.
در حوزة کتاب و کتابخوانی، قلم و نشر، میتوان عوامل و عناصر ذیل را دخیل دانست و برای هر یک از آنها نقشی درخور را با اولویتبندی بازخوانی کرد تا پازل جهاد تبیینی در حوزه نشر و کتاب تکمیل شود:
اهل فکر و قلم، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان، سیاستگزاران و حمایتکنندگان، مصرفکنندگان، تشکلهای صنفی و غیرصنفی نشر.
1- اهل فکر و قلم
زمینههای مختلفی وجود دارد که اهل فکر و قلم میتوانند در آن زمینهها به روشنفکری و تبیین اقدام کنند، لیکن با توجه به ضرورت اولویتبندی و نیز جایگاه و وضعیت نظام جمهوری اسلامی در جهان و فلشهای اصلی توطئههای دشمنان، نیاز به شناخت اولویتهای تبیینی است تا صاحبان فکر و قلم به این مسائل بپردازند. بنظر میرسد انجمن اهل قلم و سایر تشکلهای ذیربط در این زمینه، بایستی راهبردهای مشخصی را ارائه دهند و با مشورتهای لازم، صاحبان فکر را به سمت و سوی این راهبردها سوق داده و قلم آنان را در تبیین این موضوعات بکار گیرند.
دانشگاهها و مراکز عالی آموزشی بویژه نهاد نمایندگی در دانشگاهها و بسیج اساتید و سایر تشکلهای دلسوز انقلاب در مراکز آموزشی میتوانند علاوه بر جهت دهی به پایاننامهها، در گرایشهای مرتبط با موضوعات مهم تبیینی، صاحبان قلم را شناسایی و با مشوقهای لازم به سوی تولید آثار فاخر سوق دهند.
یکی دیگر از وظایف مهم تشکلهای مرتبط با اهل فکر و قلم، بسترسازی و آماده گرداندن زمینه برای اتصال اهل قلم با تولیدکنندگان یعنی ناشران و مراکز چاپ دولتی و خصوصی است تا حاصل زحمات آنان در دسترس عموم و بخصوص دانشجویان و جوانان قرار بگیرد. در این زمینه بایستی اقدامات جدی و نشستهای لازم انجام شود.
2- تولیدکنندگان (ناشران)
در حوزة کتاب و نشر، تولیدکنندگان عمدتاً ناشران هستند چه ناشران خصوصی و چه دولتی، آنان هستند که با سرمایهگذاری و قبول مسئولیت و گاه انجام کارهای فنی مانند ویراستاری، صفحهآرایی، طراحی و غیره، زحمات اهل فکر و قلم را تبدیل به کتاب نموده و ارائه بازار نشر مینمایند.
تولیدکنندگان، میتوانند و بایستی در جهتگیریها نقش داشته باشند. ناشرانی که به دنبال بازار حرکت میکنند و تنها نیازهای برانگیخته شده و گاه کاذب را پاسخ میدهند به مسئولیت خود در نشر عمل نمیکنند. ناشر انقلابی ناشری است که نیازهای انقلاب اسلامی را با توجه به اوضاع منطقه و جهان و نیز راهبردهای رهبری، شناخته و در راستای تبیین، تعمیق و تأثیر در ذهنها با اهل فکر و قلم در تعامل بوده و آثار فاخر و ارزشمند را تولید و عرضه کند و سرمایهها و تلاش خود را در این میدان، عملیاتی کند و از خدای رحمان و رحیم، سود و توجه مخاطبان به آثار را در خواست نماید. انتنصرواالله ینصرکم در حوزة نشر به این گونه آثار که دین خدا را در ذهنها ماندگار میکند و جلوی فتنهگریهای دشمنان را میگیرد تعلق مییابد. ناشر کاسبی نیست که هر جنسی را ویترین کند، بلکه یک اغذیه فروشی فرهنگی است که غذای سالم روح و مقوّی جان را بایستی ویترین نماید.
تعامل ناشران با انجمن اهل قلم و تشکلهای بسیجی و اسلامی مراکز آموزشی و نهادها، برای همپوشانی و رسیدن به این نقطه مطلوب، یک ضرورت است که متأسفانه در حال حاضر این تعامل یا صورت نمیگیرد و یا بسیار اندک و محدود است. این تعامل علاوه بر ایجاد تلاش واحد در اولویتهای تبیینی، از کارهای موازی و مشابه و سرمایهگذاریهای تکراری کم اثر جلوگیری مینماید.