kayhan.ir

کد خبر: ۷۹۰۵۳
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۲
ضرورت کار آفرینی و خلاقیت و فراز و نشیب‌های پیش رو(بخش دوم)

رونق اقتصادی با همت و مهارت حرفه‌ای(گزارش روز)



 چند سال پیش سردرگم شده بودم. احساس خستگی، ترس، تردید، اضطراب و شکست داشتم. در بن‌بست کاری گیر کرده بودم و از انتظارات جامعه به تنگ آمده بودم.نمی‌دانستم واقعاً باید با زندگیم چه کنم؟! آنقدر برای خودم ارزش قائل بودم که بخواهم زندگیم را تغییر دهم، اما نمی‌دانستم از کجا باید شروع کنم؟ روزها را با این امید می‌گذراندم که اوضاع تغییر کند. بدترین قسمت ماجرا اینجا بود که من طوری زندگی می‌کردم که جامعه از من انتظار داشت؛ اینکه کار مطمئنی پیدا کنم و سخت کار کنم، پله‌های ترقی را یکی‌ یکی بالا بروم. تصور کنید وقت با ارزشتان را به انجام کارهایی تلف کنید که واقعاً دوست ندارید. بعد انگار چیزی مثل یک چکش به سرم اصابت کرد. قبلاً هم شنیده بودم، اما هیچ‌وقت به آن دقیق نشده بودم. انگار صدایی از اعماق ذهنم خیلی واضح و بلند با من حرف می‌زد: «خود واقعی‌ات را کشف کن و همه جنبه‌های خاص بودنت را به دنیا نشان بده. می‌توانی با تلاش و خلاقیت کاری را که دوست داری راه‌اندازی کرده و با کارآفرینی خلاقانه زندگی‌ات را شادتر و موفق‌تر رقم بزنی!»
برای شناخت فرد کارآفرین باید ابتدا بدانیم که او چه کارهایی می‌کند؟ و سپس دریابیم کدام خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی او را از دیگران متمایز می‌کند؟ کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرآیند ایجاد کسب و کار (‌کسب و کار خانگی، کسب و کار مجازی، کسب و کار در مغازه یا شرکت یا سازمان‌) توام با بسیج منابع و مخاطره مالی و اجتماعی، محصول یا خدمت جدیدی را به بازار عرضه می‌کند.
در مورد تعريف كارآفريني ديدگاه‌هاي مختلفي وجود دارد و درك كامل مفهوم و موضوع  كارآفريني نيازمند اطلاع از ديدگاه‌هاي بين رشته‌اي است. كارآفريني برحسب ماهيت خود و توجه محققان رشته‌هاي مختلف از نظر روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد، صنعت و حتي تاريخي تعريف شده است.
گره زدن مهارت شغلی و وظیفه مادری
واضح است که مقوله کار‌آفرینی بیش از همه به پویایی زنان خلاق و صاحب مهارت در قلب خانواده کمک می‌کند؛ چرا که می‌توانند مثلا با ایجاد یک شغل در منزل مدیریت زمان را کاملا در دست گرفته و ضمن بهره‌برداری از استعدادهایشان، وظیفه مادری و همسری خود را نیز به نحو احسن انجام دهند.
«من سعی کرده‌ام هر کاری را که انجام می‌دهم با نظم و ترتیب باشد تا بتوانم در کنار کارم به دیگر کار‌ها هم برسم. خدا را شکر کار‌های خانه را به نحو احسن انجام می‌دهم و مهم‌تر از همه تربیت و رسیدگی به فرزندان و همسرم است که از این موضوع بسیار مهم غفلت نکرده‌ام.»
مهین داورزنی بانوی جوان کارآفرین و مادر دو فرزند به نام‌های یوسف و کیمیا ضمن بیان مطالب بالا در گفت‌و‌گو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «من بافتن فرش را به صورت تجربی از سنین کودکی کنار دست مادرم یاد گرفتم. مادرم گل‌ها را می‌بافت و من چاله‌ها و حفره‌های حاشیه‌ها را پُر می‌کردم. اهل شهرستان داورزن 75 کیلومتری سبزوار(خراسان رضوی) و فارغ‌التحصیل رشته تاریخ و تمدن اسلامی از دانشگاه تهران هستم. از همان ابتدا دوست داشتم شغلی برای خودم ایجاد کنم و خودم کارفرمای خودم باشم. یک مدت دوره فنی و حرفه‌ای حسابداری را نیز گذراندم، اما بعدا با مشورتی که با اعضای خانواده بویژه مادرم داشتم، ایشان به من متذکر شدند که اگر بتوانم روی هنرآباء و اجدادیمان- هنر بافندگی فرش- سرمایه‌گذاری کنم، نتایج بهتری عایدم خواهد شد؛ چرا که هنر قالیبافی یک هنر سنتی است و حس نوستالژی افراد را برانگیخته می‌کند. امروز مردم حاضرند برای یادگیری این هنر هزینه کنند تا به این حس نوستالژی برسند.»
وی که بیمه قالی‌بافی دارد، ملزم است که همیشه یک دار بزرگتر از 50 در 70 سانتیمتر علم شده در منزلش داشته باشد تا به وقت سرکشی مامور بیمه با مشکل بیمه‌ای مواجه نشود و همیشه به‌روز باشد. این بانوی کار‌آفرین ضمن اینکه در آموزشگاه فنی و حرفه‌ای محله قنات کوثر تهرانپارس مشغول آموزش این هنر به هنرجویان علاقه‌مند می‌باشد، در سرای محله منطقه خود نیز مدرس فعالی محسوب می‌شود.
این بانوی کار آفرین برایمان می‌گوید: «من کار را با یک تابلو فرش صد هزار تومانی شروع کردم. شیوه بافت نقوش سنتی را از مادرم به یاد داشتم.  بعدها شیوه بافت نقشه‌های مدرن‌تر را نیز آموختم و مدرکم را از فنی و حرفه‌ای گرفتم که الان خود مدرس قالی‌بافی در آموزشگاه فنی و حرفه‌ای هستم.»
برکت درآموزش هنر آبا و اجدادی
داورزنی که این روزها بر روی بافت یک نقشه مدرن- نقشه شکارگاه استاد فرشچیان- کار می‌کند، برایمان از شیوه ترویج کار خود می‌گوید: «من ابتدا نمونه‌ای از کارهایم را درمدارس رونمایی کردم و گفتم هر کس طالب یادگیری است می‌توانم با هزینه کمتر از هزینه‌های معمول کار آموزش را انجام دهم. کم‌کم از جاهای مختلف با من جهت آموزش دادن تماس گرفتند. سرای محله 40 درصد درآمد حاصل از آموزش را به من می‌داد. من نگفتم این میزان خیلی کم است، آموزش را در سرای محله‌مان شروع کردم تا مردم با هنرم آشنایی پیدا کنند و یک تبلیغ غیر مستقیم برای هنرم باشد.ضمن اینکه برای آموزشگاه فنی و حرفه‌ای هم از همان ابتدا تدریس داشتم.در حال حاضر در مرکز فنی و حرفه ای هنرجویان ترمی 72 هزار تومان می‌پردازند و با 150 هزار تومان وسایل کار در اختیارشان قرار می‌دهیم. در حالی که آموزش خصوصی 150 هزار تومان تمام می‌شود. من در آموزش خصوصی نیز با همین مبلغ 150 هزار تومان وسایل در اختیار هنر جو قرار می‌دهم. آموزش در مرکز فنی و حرفه‌ای یک روز در هفته و از ساعت 9 صبح تا 12ظهر است. خیلی‌ها که مشاغل دیگری هم دارند و گرفتارند، تنها درس آن روز را گرفته و تمریناتشان را به منزل می‌برند، اما بعضی‌ها هم که وقت آزادتری دارند همان‌جا در مابقی ساعات به تمرین و بافتن مشغول می‌شوند.»
وی ادامه می‌دهد: « دو نوع کار درعرصه بافندگی داریم که یکی فارسی بافت و دیگری ترکی بافت است. من در این حرفه به سراغ ترکی بافت که همان گره ممتاز تبریز است رفته‌ام که از دید کارشناسان بهترین گره به شمار می‌رود و در پای دار قالی به قالی‌بافی و فرش دستباف مشغولم. کارهایم معمولا در ابعاد کوچک و به صورت تابلو فرش به بازار عرضه می‌شود. با شرکت شایان بافت تبریز نیز همکاری دارم. به کار آموزش این هنر بسیار عشق می‌ورزم و دوست دارم این راه را با جدیت ادامه دهم. هنرجو می‌تواند طی چهار جلسه دو ساعته به بافنده‌ای نیمه حرفه‌ای تبدیل شود. باورکنید هنر‌جویانی دارم که در همین ابتدای آموزش به حدی تابلو فرش‌های زیبایی بافته‌اند که کیفیت کارشان از کارهای خود من کمتر نیست. چند مدت قبل دو خانم از محله مان به جلسه آموزشی سرای محله آمدند،  گوشه‌ای ساکت ایستادند و گفتند ما امروز فقط آمده‌ایم که ببینیم شما چه کار می‌کنید؟ شاید باورتان نشود که همین دو خانم خیلی سریع علاقه‌مند شدند، و زودتر از سایر هنرجویان شروع به چله‌کشی کردند.»
 این بانوی هنرمند و کار‌آفرین در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «یادم است روزی که قرار بود برای امتحان فنی و حرفه‌ای و گرفتن مدرک آن شرکت کنم هوا بسیار بارانی و برفی بود. به طوری که تردد بسیار سخت و مانده بودم که در این هوا چگونه تردد کنم و از طرفی این مزیدی برعلت شده بود تا استرس هم داشته باشم، اما توکلم را به خدا کردم و اتفاقا با نمره بسیار خوبی توانستم مدرک فنی و حرفه‌ای خودم را بگیرم. همچنین در روز‌های اخیر اتفاق خوبی برای من رخ داد و من در یکی از برنامه‌های بسیار پربیننده از شبکه یک سیما به عنوان بانوی کارآفرین نمونه دعوت شدم. جالب است بدانید فرزندان من با توجه به اینکه سن بسیار کمی دارند، اما بسیار علاقه‌مند به کار من شده‌اند. کیمیا دوست دارد در کار بافت به من کمک کند و پسرم یوسف بسیارعلاقه به کار ‌طراحی این حرفه دارد.»
 از فروش شربت تا روزهای سخت مدیریت
کار‌آفرینی هر لحظه‌اش امید و شکوفایی است، تا آن حد که اگر آحاد مختلف جامعه بخصوص جوانان هر روزه سرگذشت یکی از کار‌آفرینان را در لابه‌لای صفحات روزنامه‌ها و مجلات پیگیری کنند، افسردگی‌های ناشی از بی‌هدفی تا حدود زیادی از ذهنشان رخت بر بسته و با تکیه به ذهن خلاق ایرانی و الگو‌گیری مثبت از کارآفرینان موفق، می‌توانند مسیر زندگی خود را از این‌رو به آن‌رو کنند؛ بنابراین گزاف نیست که بگوییم جای ستون و صفحه کار‌آفرینی درهنگامه اقتصاد مقاومتی اغلب در مطبوعات کشورمان بسیار خالی است.درست است که در زمینه کارآفرینی ممکن است تجربه و مهارت بیش از سواد آکادمیک به کار آید، اما وجود دانشکده کارآفرینی می‌تواند قدم موثری در مسیر شناساندن الگوهای ناب کارآفرین به جامعه باشد. دکتر محمد‌رضا زالی؛ رئیس دانشکده کارآفرینی، افکار و ایده‌ها و تجارب و شخصیت کم‌نظیر کارآفرینان ایرانی را بهترین کتاب و درس برای دانشجویان و جوانان دانسته و یکی از رسالت‌های دانشکده کارآفرینی را مطالعه،  شناسایی و معرفی این سرمایه‌های بزرگ در قالب جشنواره رهبران کارآفرین بیان می‌کند.
وی داستان پر فراز و نشیب کارآفرینی خود را از زمان کودکی که با فروش شربت و خوراکی به امرار معاش خانواده در فقدان پدر مشغول بوده تا استخدام در بخش رادار نیروی هوایی و اعزام به انگلیس و سپس بازگشت به ایران به عنوان یکی از اولین متخصصان رادار در ایران، بیان کرده و می‌گوید: «از رویاهای کودکی من این بود که یخ بهداشتی تولید کنم؛ به خاطر همین در کالج انگلیس صنعت تبخیر و تبرید را آموختم و در کنار تخصص رادار، در کارگاه کوچکی به خدمات تعمیر یخچال و کولر و بعدا تولید و مونتاژ آن پرداختم. در نهایت با مشارکت فرزندان و همسر و نوه‌هایم به کارخانه‌داری رسیدم.»
رئیس دانشکده کارآفرینی رمز موفقیت کارآفرینان را تلاش خستگی‌ناپذیر در کنار داشتن یک حرفه و  نیز عشق به کار و وطن و یادگیری و آموزش دانسته و می‌گوید: «بزرگ‌ترین مشکل برخی جوانان  نداشتن پشتکار و فرار از سختی‌ها و فشارهاست، در حالی که  از دید کارآفرینان، فشارها  لذت‌بخش و سازنده هستند و شخصیت انسان را کامل می‌کنند.»
حس استقلال در کار آفرینی
معصومه رحیمی یک کارگر نمونه و جهادگر اقتصادی اهل ارومیه که سال گذشته از طرف بسیج به عنوان جهادگر و کارگر نمونه تقدیر شده است، برایمان می‌گوید: «اگر می‌خواهید به کسی وابستگی نداشته باشید با کمترین جا و مکان و سرمایه با توکل بر خداوند مهربان می‌توانید کار‌های بزرگی را آغاز کنید. من خودم در ابتدا یک گاو شیری داشتم، اما با توکل بر خدا و تلاش و کوشش توانستم آن را به 60 گاو و گاومیش برسانم.»
وی ادامه می‌دهد: «من ازهمان ابتدا روحیاتم طوری بود که نمی‌توانستم در شهر مشغول به کاری باشم و کار خیاطی هم که می‌کردم، در جای محدودی در داخل شهر بود تا اینکه  یک روز دامپزشکی به من گفت؛ بسیج برای خوداشتغالی وام می‌دهد که شامل کار شما هم می‌شود. من توانستم از این طریق مبلغ 60 میلیون تومان وام بگیرم و کارم را آغاز کنم.»این کارگر نمونه می‌افزاید: «در حال حاضر چیزی حدود 1400 جوجه دارم و تعداد زیادی هم گوسفند، گاو شیری و گاومیش. خوراکی‌هایی که دام‌ها مصرف می‌کنند از نوع ارگانیک و سالم‌اند تا فرآورده‌های گرفته شده از این دام‌ها سالم و سلامت باشد، به همین خاطر دام‌ها بیشتر در مراتع چرا می‌کنند. من تا این سن که رسیده‌ام تا به حال دکتر نرفته‌ام و همیشه سعی کرده‌ام از تغذیه سالم و طبیعی استفاده کنم و در سفره‌خانه ما همیشه مواد غذایی پرمغذی و سالم و طبیعی وجود دارد. به نظر من بسیاری از بیماری‌ها و به خصوص سرطان‌ ریشه در تغذیه ناسالم و سبک زندگی غلط افراد دارد.»