اقتصاد در آینه رسانهها
تصور کاهش قیمت خودرو را از ذهنتان خارج کنید!
شرق
عضو شورای سیاستگذاری خودرو به شرق گفته است: کیفیت یعنی تولید مطابق با مشخصاتی که برای کالا تعریف شده است؛ مسلما پراید، مرسدس بنز نیست اما پراید مشخصا طبق چیزی که به عنوان پراید تعریف شده تولید میشود. در هیچ جای دنیا خودرویی که ایبیاس و ایربگ داشته باشد، به قیمت پراید یعنی زیر شش هزار دلار فروخته نمیشود...
بهبود قیمت نخواهیم داشت. با توجه به اینکه بانکهای ما توان تأمین مالی تولیدکنندگان را ندارند، گشایشهای پساتحریم کمک میکند تولید با قیمت و هزینه کمتر انجام شود. بنابراین با فاینانس و یوزانس فقط نیاز به نقدینگی واحدهای تولید برطرف میشود و در قیمت فروش محصول تأثیری ندارد...
تصور اینکه قیمت پایین بیاید را از ذهنتان خارج کنید. شاید شرایط پساتحریم بخشی از هزینههای مالی را کم کند اما هزینههای دیگر مرتبا در حال افزایش است. دولت اعلام کرده ١٢ درصد تورم داریم یعنی متوسط قیمتها ١٢ درصد افزایش یافته است اما ما که خودرو را گران نکردهایم. پس اگر قیمت تمامشده کاهش پیدا کند، تازه جای افزایشهایی که انجام نشده و به خودروسازان زیان زده را میگیرد.
حذف قيمت مصرفكننده براي مقابله با گرانفروشی!
آرمان
این روزنامه حامی دولت گزارش داد: آنطور كه روز گذشته رئيس اتحاديه بنكداران مواد غذايي عنوان كرده است، قرار است قيمت مصرفكننده از روي برخي از كالاها حذف شود تا زمينه گرانفروشي آن كالاها از بين برود! محمد آقاطاهر در حالي از مقدمه چيني براي اجراي اين طرح خبر داده است كه در سالهاي اخير همواره عنوان شده است درج قيمت مصرفكننده روي كالاها تمهيدي براي جلوگيري از گرانفروشي است... در حالي كه همواره گرانفروشي و عدم درج قيمتها تخلف اصلي اصناف توصيف شده است، حالا خبر ميرسد قرار است در راستاي جلوگيري از سوءاستفاده و گران فروشي درج قيمت مصرفكننده از روي برخي كالاها حذف شود!...
همانطور كه عنوان شد درج قيمت روي محصولات مختلف از جمله تمهيداتي است كه در سالهاي اخير براي جلوگيري از گرانفروشي انديشيده شده است. تعزيراتيها حتي در گشتهاي خود تاكيد دارند كه قيمت محصولات فلهاي نيز بايد با نصب اتكت مشخص شود. براي مثال زماني كه قرار است تخلفات ميوهفروشيها يا خوار و بارفروشيهايي كه برنج، عدس، نخود و... فلهاي ميفروشند بررسي شود ماموران روي اين ماجرا تاكيد دارند كه آيا اتكت قيمتها نصب شده است يا نه؟ اكنون تقريبا روي تمامي محصولات كارخانهاي قيمت مصرفكننده درج شده است. حتي در ماههاي اخير فشارهايي به مرغداريها آورده شده است كه بايد قيمت تخممرغ را روي هر تخممرغ درج كنند. اما به يك باره عنوان ميشود كه درج قيمت مصرفكننده روي محصولات مختلف باعث سوءاستفاده و گرانفروشي ميشود. طرحي كه رئيس اتحاديه بنكداران مواد غذايي از آن حرف ميزند شايد به صورت نظري طرح درستي باشد، اما مشخص نيست چه ساز و كاري براي نظارت بر قيمتگذاري وجود دارد. براساس اين طرح ظاهرا قرار است فاكتورهاي خريد بررسي شده و ماموران ببينند كه فروشندگان محصولات خود را با چه قيمتي خريداري كردهاند. درباره فروشندگان خرد قرار است 10 تا 15 درصد به قيمت خريد اضافه شود. اجراي درست اين طرح در صورتي امكانپذير است كه فاكتورهايي واقعي وجود داشته باشد و ساز و كار مناسب براي بررسي مداوم آنها باشد.
لزوم اصلاح روابط اقتصادی با چین
جهان صنعت
جهان صنعت هم نوشت: به گواهی حدود یک دهه مناسبات اقتصادی اخیر بین این دو کشور، آنچه ایران به چین داده است، دارای بدترین بازیافت و وجاهت اقتصادی بوده و آنچه چین به ایران داده، برای آن کشور دارای بهترین و مطلوبترین بازیافت اقتصادی است.مناسبات اقتصادی که حجم آن در حال حاضر حدود 50 میلیارد دلار است و قرار است طی یک دهه آینده به 600 میلیارد دلار برسد، قابل تامل است. به جهت آنکه اگر قرار است این مناسبات به همان روال قبلی تداوم یابد بسیار جای تاسف خواهد بود زیرا آنچه ایران به چین صادر میکرده و ایضا هنوز هم میکند، بهطور عمده نفت است که همان دارایی کشور است...
فاجعه آنجا شروع میشود که کشوری که محصولات مصرفی آن در سراسر دنیا و بهخصوص آمریکای شمالی و اروپای غربی جزو بهترین و مرغوبترین کالا محسوب میشوند، محصولاتی را به ایران صادر میکرده و میکند که از نظر صنعتی و اجتماعی موجب زحمت بوده و هست.
آنچه تاکنون و بهخصوص طی یک دهه اخیر در ازای دریافت نفتخام به ایران صادر کرده نه تنها موجب تحقیر مردم بلکه موجب مرگ هزاران ایرانی نیز شده است. از ملزومات پزشکی و نخ بخیه تا لاستیکهای حامل مسافران معصوم و سایر خوراکیها و مایحتاج مردم مظلوم ایران با بدترین و بیکیفیتترین شکل آن وارد کشور شده و با نازلترین قیمت در دسترس مردمی قرار میگیرد که توان خرید همان را هم به سختی دارند و اگر جایی به نام اتاق بازرگانی ایران و چین در تسهیل و پدیدار شدن این پدیده و این فرآیند بازرگانی دخیل بوده و هستند، جواب وجدان خود را چه خواهند داد؟!...
برای تا حالای این ضعف و ناکارآمدی یک توجیه بسیار ضعیف و پوپولیستی میتوان ارائه داد و آن هم استفاده از سپر کاغذی تحریم است اما از این پس چه؟ حالا به چه بهانهای میتوان این سرشکستگی را تداوم بخشید اگر مناسبات اقتصادی و تجاری فیمابین ایران و چین به این سان تداوم یابد. مصرفکننده مطلق کالاهای تولیدی کشوری مانند چین بودن یک عیب است اما مصرفکننده مطلق کالاهای بنجلی که توسط طبقه پایین همان کشور هم مصرف نمیشوند، عیب مضاعفی است که درد را در وجود هر انسانی مستولی میکند.... بسیار دور از ذهن است که حالا با برداشته شدن تحریمها و باز شدن فضای اقتصادی کشور، عزیزان و متولیان تجاری و اقتصادی کشور اجازه تداوم تجارت مواد معدنی خام را بهطور اعم و ذخایر نفتی کشور را بهطور اخص دهند. حالا با پشتسر گذاشتن فراز و فرودهای تند اقتصادی حتما به خوبی دریافتهاند که کسب ثروت با فروش مواد خام تحقق نمییابد بلکه ثروت واقعی ایجاد و فروش ارزش افزوده روی مواد اولیه خامی است که به وفور در این کشور یافت میشود در غیر این صورت در بازی اقتصادی و تجاری ایران و چین، این چین است که برنده بلامنازع بازی خواهد بود. امید است که از این پس چنین نشود.