به یاد سردار شهید «علی شفیعی»(حدیث دشت عشق)
خدایا! از تمامی مظاهر جاری بریدم تا به تو بپیوندم
شهید «علی شفیعی» سال 1345 در شهر کرمان پا به عرصه هستی گذاشت. در این زمان پدر را بخاطر ابتلا به بیماری سرطان از دست داد و در کنار مادر رنجدیده خود به دست و پنجه نرم کردن با فقر ایستاد.
سال 1357 به دلیل شلوغی اوضاع مملکت ترک تحصیل کرد و فعالیتهای خود را با ورود به بسیج مسجد گسترش داد. با شروع جنگ تحمیلی همراه با هدایای مردمی که به جبهه فرستاده میشد به جبهه رفت و کمکم در میان رزمندگان حضور پیدا کرد. سال 1362 وارد سپاه شد و علاوه بر حضور در عرصه جنگ، در فعالیتهای سیاسی- مذهبی از جمله در گروه امر به معروف و نهی از منکر شهر کرمان هم شرکت داشت.
با حضور در جنگ با آن سن کم، و بروز خصلتهای بارزی چون مدیریت، تدبیر، اخلاص و عاشق بودن و بسیاری از خصلتهای دیگر توانست خیلی زود یکی از فرماندهان جنگ و جبهه شود. در عملیات بدر، والفجر8 و کربلای 4 شرکت فعال و نقشآفرین داشت.
سرانجام علی دی ماه 1365 در عملیات کربلای 4، پس از منهدم کردن سنگر دشمن در محور عملیاتی جزیره امالرصاص، براثر برخورد ترکش خمپاره به بالای ابروی چپ، یکی از مسافران آسمان شد.
فرازی از وصیتنامه شهید: خدایا! شاهد باش به ظاهر و به درستی نیتم و تو را بهترین دوستها و عشقها و اعمالها یافتم پس مرا به راه خودت فراخوان و بدان از تمامی مظاهر جاری بریدم تا به تو بپیوندم. خدایا! من خواهان شهادت هستم پس در حقم لطفی کن، خدایا! این دستها درخانه تو را زده است. خدایا! این چشمها بهانه تو را میگیرد و بیاختیار اشک میریزد.