معنا و مفهوم «ثارالله»(پرسش و پاسخ)
پرسش:
ثارالله به چه معناست و چرا به امام حسین(ع) ثارالله میگویند؟
پاسخ:
در کتابهای لغت «ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُوره» به معنای انتقام و خونخواهی و نیز به معنای خون آمده است. (المفردات فی غریب القرآن،ص 181) برای «ثارالله» بودن امام حسین(ع) نیز معانی و وجوه مختلفی ذکر شده، که هر یک تفسیر خاص خود را میطلبد. در مجموع به این معنا است، که خداوند، ولی دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب میکند؛ چرا که ریختن خون سیدالشهدا(ع) در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و طرف شدن با خداوند است.
به طور کلی از آن جهت که اهل بیت(ع) «آلالله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خون متعلق به خداوند است. اگر چه این واژه در قرآن نیامده است؛ لیکن میتوان آن را با آیات قرآنی اینگونه توجیه نمود. خداوند میفرماید: «من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا؛ آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیاش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم». (اسراء- 33) البته هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیای دم او، حق خونخواهی دارند و از آن جا که اهل بیت(ع) - به ویژه امام حسین(ع) - مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شدهاند و جان به جان آفرین تسلیم کردهاند، در واقع «ولیدم» و خونخواه آنان، خود خداوند است. بنابراین «ثارالله» به این معنا است، که خون بهای امام حسین(ع) متعلق به خدا است و او کسی است که خونبهای امام حسین(ع) را خواهد گرفت.این واژه حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا(ع) با خداوند است، که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از امت خدا میماند که جز با انتقامگیری و خونخواهی خدا، تقاص نخواهد شد. (ر.ک، فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص 125، واژه «ثار») اگر «ثار» به معنای خون باشد، قطعا مراد از «ثارالله» معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است. چون مسلم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی، همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است، وجود مقدس امام حسین(ع) نسبت به دین خدا چنین نقشی دارد و احیای اسلام با نهضت عاشورا بوده است.شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجهای نورانی دست یافت. از امام علی(ع) نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر(ص) روایت شده است که خداوند فرمود: بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمیکند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی میکند. آنگاه که او را دوست بدارم گوش او میشوم که با آن میشنود و دیده او میشوم که با آن میبیند و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن ضربه میزند و پای او میشوم که با آن راه میرود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند به او عطا میکنم.» (المحاسن، ج 1، ص 291) از این روایت به خوبی آشکار میشود، که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهیاند. خداوند جسم نیست، اما آن چه را که اراده میکند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود به ظهور میرساند و کمکی را که میخواهد به سوی بندهای بفرستد، با پای اولیای خود میرساند. و خونی را که میخواهد از سوی خود برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش ظاهر میسازد. از این رو همانطور که دست امام علی(ع) دست قدرت خدا و «یدالله» است؛ خون امام حسین(ع) نیز خون خدا و «ثارالله» است. از این رو در زیارت عاشورا میخوانیم: «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره و الوتر الموتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانه دوران!»همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است و بود و نبودش، مرگ و زندگی او را رقم میزند، وجود مقدس امام علی و امام حسین(ع) نزد خدا و در دین او چنین نقشی دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین(ع) نبود، اسلام و تشیع نبود.
آری! تا یاد و نام سیدالشهدا(ع) زنده و بر سر زبانها است، تا عشق حسین(ع) در دلها میتپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسانها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمانها و زمین طنینانداز است؛ نام و یاد خدا زنده و پایدار است؛ چون او همه هستی خود را در راه خدا انفاق و ایثار کرد، سیمای ننگین ریاکاران و تحریفگران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهره زشت آنان برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را بر مردم نمایاند. خون او شرافت «ثارالله» را گرفت.
ثارالله به چه معناست و چرا به امام حسین(ع) ثارالله میگویند؟
پاسخ:
در کتابهای لغت «ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُوره» به معنای انتقام و خونخواهی و نیز به معنای خون آمده است. (المفردات فی غریب القرآن،ص 181) برای «ثارالله» بودن امام حسین(ع) نیز معانی و وجوه مختلفی ذکر شده، که هر یک تفسیر خاص خود را میطلبد. در مجموع به این معنا است، که خداوند، ولی دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب میکند؛ چرا که ریختن خون سیدالشهدا(ع) در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و طرف شدن با خداوند است.
به طور کلی از آن جهت که اهل بیت(ع) «آلالله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خون متعلق به خداوند است. اگر چه این واژه در قرآن نیامده است؛ لیکن میتوان آن را با آیات قرآنی اینگونه توجیه نمود. خداوند میفرماید: «من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا؛ آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیاش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم». (اسراء- 33) البته هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیای دم او، حق خونخواهی دارند و از آن جا که اهل بیت(ع) - به ویژه امام حسین(ع) - مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شدهاند و جان به جان آفرین تسلیم کردهاند، در واقع «ولیدم» و خونخواه آنان، خود خداوند است. بنابراین «ثارالله» به این معنا است، که خون بهای امام حسین(ع) متعلق به خدا است و او کسی است که خونبهای امام حسین(ع) را خواهد گرفت.این واژه حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا(ع) با خداوند است، که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از امت خدا میماند که جز با انتقامگیری و خونخواهی خدا، تقاص نخواهد شد. (ر.ک، فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص 125، واژه «ثار») اگر «ثار» به معنای خون باشد، قطعا مراد از «ثارالله» معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است. چون مسلم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی، همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است، وجود مقدس امام حسین(ع) نسبت به دین خدا چنین نقشی دارد و احیای اسلام با نهضت عاشورا بوده است.شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجهای نورانی دست یافت. از امام علی(ع) نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر(ص) روایت شده است که خداوند فرمود: بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمیکند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی میکند. آنگاه که او را دوست بدارم گوش او میشوم که با آن میشنود و دیده او میشوم که با آن میبیند و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن ضربه میزند و پای او میشوم که با آن راه میرود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند به او عطا میکنم.» (المحاسن، ج 1، ص 291) از این روایت به خوبی آشکار میشود، که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهیاند. خداوند جسم نیست، اما آن چه را که اراده میکند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود به ظهور میرساند و کمکی را که میخواهد به سوی بندهای بفرستد، با پای اولیای خود میرساند. و خونی را که میخواهد از سوی خود برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش ظاهر میسازد. از این رو همانطور که دست امام علی(ع) دست قدرت خدا و «یدالله» است؛ خون امام حسین(ع) نیز خون خدا و «ثارالله» است. از این رو در زیارت عاشورا میخوانیم: «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره و الوتر الموتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانه دوران!»همانگونه که نقش خون در بدن آدمی نقش حیاتی است و بود و نبودش، مرگ و زندگی او را رقم میزند، وجود مقدس امام علی و امام حسین(ع) نزد خدا و در دین او چنین نقشی دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین(ع) نبود، اسلام و تشیع نبود.
آری! تا یاد و نام سیدالشهدا(ع) زنده و بر سر زبانها است، تا عشق حسین(ع) در دلها میتپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسانها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمانها و زمین طنینانداز است؛ نام و یاد خدا زنده و پایدار است؛ چون او همه هستی خود را در راه خدا انفاق و ایثار کرد، سیمای ننگین ریاکاران و تحریفگران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهره زشت آنان برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را بر مردم نمایاند. خون او شرافت «ثارالله» را گرفت.