اقدام مهمی که کمتر از پیروزیهای ارزشمند نیست
اصلاح مکانیزم استعدادیابی گامی بلند در جهت سالمسازی ورزش
اگر میخواهیم ورزش را درست و اساسی اداره کنیم، عزم و اراده جدی برای روبراه کردن آن داشته باشیم و شناخت دقیق از اهداف و آرمانهای آن داشته باشیم و ... باید دیر یا زود تکلیف خیلی از مسایل را که در صورت حل، میتوانند ما را در تحقق اهداف یاری کنند، روشن سازیم. یکی از این مسائل حل نشده و بلاتکلیف، موضوع استعدادهای فراوان اما کشف نشده در رشتههای مختلف ورزشی است.
سرویس ورزشی-
یکی از اصلیترین راههای پیشرفت ورزش و همینطور اقداماتی که باید در اینباره صورت بگیرد، استفاده صحیح و درست و بجا از امکانات و تواناییها و داشتههای مادی و انسانی است، چه آن دسته از امکاناتی که پیدا و آشکار و در دسترس است و چه آن داشتههایی که از آن برخورداریم، اما هنوز نتوانسته یا نخواستهایم آنها را کشف کنیم و برای تحقق هدف خود که پیشرفت ورزش است، به کار بگیریم.
این موضوع کاملاً بدیهی و تکراری است، اما تکرار آن لازم است که اصولاً کشورهایی در دنیا صاحب ورزش هستند و توانستهاند در این عرصه پیشرفت کنند که به سخن ساده لیاقت استفاده از سرمایهها و امکانات خود را در عرصههای مختلف داشته باشند، و این لیاقت را با دغدغهها، برنامه ریزیها و اقدامات نتیجهبخش، ثابت کردهاند. به دیگر سخن هر کشوری در هر نقطهای از دنیا چه شرق و چه غرب و... و در هر مقطعی از زمان، چه امروز، چه دیروز و... چه فردا، از صفت یا ارزش «قدرشناسی» برخوردار بوده و آن را در «عمل» پاس داشته، در هر عرصهای از جمله ورزش موفق بوده است. در واقع استفاده صحیح از داشته ها و پاسداشت- و نه اتلاف- سرمایههای مادی و انسانی، خود ریشه در یک ارزش بزرگ فرهنگی دارد که نامش «قدردانی» یا «قدرشناسی» است.
کشور 4 فصل
وجود فرهنگ قدرشناسی در روح و روان مردم و جامعه است که سرمایه ها و داشتهها را به «نعمت» و نه «نقمت» تبدیل میکند. در آیین و مکتب الهی نیز در اینباره توصیهها و سفارشات کافی خطاب به مؤمنان صورت گرفته است و مؤمن و جامعه مؤمنان این آموزه و سفارش را هم مثل دیگر توصیهها، حتماً انجام میدهند. خوشبختانه کشور پهناور و چهار فصل ایران که از جغرافیای متنوع و آب و هوای گوناگون در نقاط مختلف برخوردار است، چه از لحاظ مادی و چه از نظر انسانی آن قدر دارای امکانات و سرمایه است که بتواند در صورت وجود اراده لازم و برنامه ریزی کارساز در بسیاری از رشتههای ورزشی در سطح قاره و در عرصه جهان مطرح شود و افتخارآفرینی کند؛ به دیگر سخن، کشور ما برای اینکه بتواند به عنوان یک کشور «صاحب ورزش» به معنی واقعی کلمه در جهان ورزش مطرح شود، بهانه و کم و کسری ندارد. بخشی از این امکانات و داشتهها کشف شده و در دسترس مدیران و برنامهریزان ورزش است و میتوان به جرأت گفت که بخش وسیعتری از آن بویژه در بعد انسانی پنهان مانده و هنوز کشف نشده است.
مکانیزم ناقص کشف استعداد
قبول این واقعیت ما را با موضوعات و مسائل عدیدهای مواجه میسازد که اولاً پرداختن به آنها لازم است و ثانیاً نوشتن و گفتن درباره آنها مجال مفصلتر و زمان زیادی را میطلبد که حتماً از حوصله و اندازه یک مقاله خارج است و باید در زمانهای بیشتر و مطالب دنبالهدار به آن پرداخت اما در اینجا، ما فقط به دو نکته در اینباره اشاره میکنیم که اولین آن، میشود گفت اصولاً اولین چیزی است که بلافاصله بعد از طرح مسئله «استعداد انسانی» و امکانات غیرمادی مطرح میشود، واقعیتی ناخوشایند که جزو نقایص ورزش ما بوده و هست و امیدواریم مسئولان برای آن کاری بکنند. این واقعیت تلخ این است که متأسفانه «مکانیزم کشف استعداد» در ورزش ما بسیار ناقص است و ناکارآمد عمل میکند، و این موضوع یکی از همان موضوعاتی است که سرویس ورزشی کیهان از آن به عنوان «موضوعات بلاتکلیف و معطل مانده ورزش» یاد کرده و میکند.
درباره مسائل بلاتکلیف...!
برای خواننده پیگیر و آشنا، این موضوع روشن است، اما مختصر عرض میکنیم: ما اگر میخواهیم ورزش را درست و اساسی اداره کنیم، عزم و اراده جدی برای روبراه کردن آن داشته باشیم و شناخت دقیق از اهداف و آرمانهای آن داشته باشیم و... باید دیر یا زود، تکلیف خیلی از مسائل را که در صورت حل، میتوانند ما را در تحقق اهداف یاری کنند، روشن سازیم. یکی از این مسائل حل نشده و بلاتکلیف، موضوع استعدادهای فراوان اما پنهان و کشف نشده در رشتههای مختلف ورزشی است. استعدادهایی که در سراسر کشور وجود دارند، اما درصد عمدهای از آنها کشف نشده، هدر میروند. البته درباره کشف این استعدادها، تلاشهایی صورت گرفته و میگیرد، اما این تلاشها مقطعی و پراکنده بوده، تا این که به مکانیزم مشخص و سیستم تعیین شدهای استوار باشد. از سالها پیش در رشتههای مختلف از سوی بعضی رئیس فدراسیونها، مثلاً در بسکتبال و والیبال اقداماتی صورت گرفته و اتفاقاً همان اقدامات نیمبند و خودجوش، نتایج مثبتی را هم دربر داشته است و از بطن آن، چهرههای مستعد و آیندهداری، کشف و در سطح بالای باشگاهی و ملی مطرح شدهاند.
قولی که عملی شد
با همه اینها، مشکل کماکان باقی است و این موضوع مهم به یک مکانیزم کارساز و سیستم تعریف شده و واقعی تبدیل نشده است و ورزش ما از این مکانیزم مهم و ضروری و حتی حیاتی بیبهره است. درحال حاضر بسیاری از ورزشکاران ما براثر «اتفاق»، «تصادف»، «شانس»، «سفارش»، «توصیه» و... پا به عرصه ورزشکاری و قدم به میدان شهرت و نامآوری میگذارند، و خیلی بیشتر از آنها، چون آن «اتفاق» نیفتاده یا چون شانس، پا درمیانی نکرده و مددکار نشده یا «پارتی» و «سفارشگری» و... نداشتهاند، همانطور که گفته شد، کشف نشده، استعداد ورزشی آنها ناشکوفا مانده و نفله شدهاند.
باری بحث استعدادیابی و کشف جوانان مستعد یکی از موضوعاتی بود که مسئولان فعلی ورزش تقریباً از شروع کار و بدو تصدی مسئولیت، به آن اشاره و تأکید داشتند و قول اقداماتی هم در این زمینه میدادند و خوشبختانه این عزیزان در عمل هم سعی کردند در اینباره به حرف و قول خود پایبند باشند.
فرصت فراهم شده است!
بر همین اساس کارهایی را هم شروع کردهاند که حتماً با ضعفها و اشکالاتی همراه است، اما همین کار تازه شروع شده، از اینکه اصلاً کاری شروع نشود و طبق روال، مکانیزم کشف استعدادها را به بازی شانس و تصادف و اتفاق و پارتی و... واگذار کنیم و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در اینباره تعیین تکلیف کنند و مثل خیلی چیزها و کارهای ورزش پیش از آنکه به «تدبیر» متوسل شویم، امیدوار به «تقدیر» باشیم، بهتر است. ضمن اینکه از قدیم گفتهاند، شروع کار، خود به تنهایی نصف کار است و نیمی از مسیری است که باید طی شود. اینها را به عنوان مقدمه آوردیم تا به اینجا برسیم که هفته پیش دکتر نصرالله سجادی، معاون قهرمانی وزیر ورزش و جوانان ضمن اعلام خبر برگزاری و گشایش نمایشگاه بزرگ استعدادیابی ورزشی گفت: «دو سال قبل که مسئولیت را قبول کردم تنها در 12 فدراسیون موضوع استعدادیابی در دستور کار بود و الان به 28 فدراسیون رسیدهایم.» خبری خوشحال کننده که از این هم حکایت دارد که مسئولان فعلی ورزش که خود از خانواده ورزش، بعضی از آنها مثل همین دکتر سجادی سوابق مدیریتی در ورزش ایران دارند، درس خوانده و دنیادیده هستند، فراتر از امور روزمره و اتفاقات هیاهوگونه و نتایج گذرا، به مسائل عمیقتر و پایهایتر ورزش- که سرنوشت و آینده ورزش در گروی آنها است- توجه دارند و از برنامهریزی و اقدام درباره آنها غافل نیستند. دکتر سجادی این خبر امیدوارکننده را با این جمله قابل تأمل تکمیل میکند که: «باتوجه ویژه وزیر و فعالیت گسترده همکاران من در معاونت قهرمانی، الان در تمام کشور این فرصت برای استعدادها فراهم است تا با همکاری فدراسیونها و ادارات کل بتوانند زمینههای شکوفایی خود را پیدا کنند.»
کاری ساختاری و زیربنایی
خبری که به گمان ما ازنظر شاد کردن دل اهالی ورزش هیچ دستکمی از پیروزیهای ارزشمندی که قهرمانان ما در میادین مختلف کسب میکنند، ندارد. چه این خبر، اگر همینطور که آقای سجادی به آن اشاره و تأکید دارد، باشد، یعنی این که مقدمهای اساسی برای کسب پیروزیهای بزرگتر و مهمتر از آن آینده روشن ورزش فراهم آمده و یک کار ساختاری و زیربنایی ورزش که سالهای سال - و تقریباً از بدو ورود ورزش نوین به کشورمان تا حالا- مغفول و معطل مانده بود، انجام شده و به مرحله بهره برداری رسیده است.
این خبر یعنی این که حالا دیگر بیش از گذشته می توان به شناسایی و کشف استعدادهای پرشمار و نهفته ورزشی در جایجای این مملکت پهناور امیدوار بود.