kayhan.ir

کد خبر: ۵۶۳۹۹
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۷
انقلاب اسلامی ؛ یک استثناء در جهان (بخش چهارم و پایانی)

آفت تهدید‌کننده انقلاب (زلال بصیرت)

من این انقلاب را به انقلاب پيغمبر اکرم (ص)تشبیه می‌کنم. با بعثت پيغمبر اسلام، خداي متعال مردمي را که از لحاظ تمدن، فرهنگ و زندگي مادي در پست‌ترين شرايط بودند، در مدت کوتاهي به عالي‌ترين شرايط رساند. اميرالمومنين(ع)در نهج‌البلاغه در وصف اين حالت مي‌فرمايد: شماها مالک کساني شديد که آنها مالک شما بودند؛ بر کساني حاکم شديد که تا به حال آنها بر شما حکومت مي‌کردند. در زمان رژيم گذشته، ايران حيات خلوت آمريکا بود؛ دولت ايران همان نقشي را داشت که امروز عربستان نسبت به آمريکا دارد؛ معادنش را به کمترين قيمت می‌گیرند و بر آنها منت می‌گذارند و مي‌گويند عوض اين پول به شما سلاح مي‌دهيم؛ ما به هر کسی اين سلاح‌ها را نمي‌دهيم! شما خيلي عزيزيد که ما اين سلاح‌ها را به شما مي‌دهيم! همان پول نفتي را که بايد به آنها بدهند، در مقابلش به چند برابر قيمت به آنها سلاح مي‌فروشند. بعد از اینکه سلاح را به آنها فروختند، مي‌گويند باید با اين سلاح مسلمان‌های کشور همسایه‌ات را بکشی! خيلي کار عجيبي است؛ نمي‌دانم در عالم انسانيت حماقتي از اين بالاتر مي‌شود که انسان سرمايه‌اش را به دشمن بدهد، شمشير بگيرد و برادرش را به دستور دشمن بکشد و منت هم بر سرش بگذارند که ما به شما سلاح داديم، به این شرط که مسلمان‌ها را بکشید. ملت ایران در زمان رژيم ستمشاهي چنين ذلتي را داشت؛ سربازان ايراني بايد به دستور آمريکا به عمان می‌رفتند تا با خلق ظفار بجنگند و کشته بدهند و سلاح‌هايشان را آنجا صرف بکنند؛ چرا؟ چون آمريکا مي‌خواهد. اینکه در عمان کساني بخواهند عليه رژيمشان انقلاب کنند، چه ارتباطی با کشور ایران دارد؟ از ايران برويم با آنها بجنگيم، چون دستور ارباب است، چون آمريکا گفته است ما نفتتان را مي‌خريم و در مقابلش به شما فانتوم مي‌دهيم؛ باید با اين فانتوم خلق ظفار را بکشيد تا خواسته‌هاي ما در آنجا عملي شود؛ اين ذلتي بود که مردم ايران در آن زمان داشتند؛ اما امروز وضعیت ما چگونه است؟ مشکل‌ترين و پيچيد‌ه‌ترين حوادث بين‌المللي بدون مشارکت ايران حل نمي‌شود؛ البته اگر قدر خودمان را بدانيم.
آفت انقلاب اسلامی
آفتي که ما را تهديد مي‌کند، همان آفتي است که مسلمان‌ها را بعد از رحلت پيغمبر تهديد کرد. شایسته است در این قسمت چند جمله از نهج‌البلاغه براي شما بیان کنم و ان‌شاءالله  آن را بطور کامل در نهج‌البلاغه مطالعه و دربارة آن فکر کنيد. خطبة قاصعه (خطبه192) یکی از مفصل‌ترین خطبه‌های نهج‌البلاغه است که پیشتر دربارة آن سخنانی داشته‌‌ام که در کتاب زينهار از تکبر چاپ شده است. در این خطبه اميرالمؤمنين براي يارانش خطبه خوانده است، نه براي دشمنان: الا و انّکم قد نَفَضْتُم اَيْدِيَکم مِن حَبْلِ‌ الطّاعَه وَ ثَلَمْتُم حِصْنَ‌ اللهِ الْمَضْروبَ عَليْکم بِاَحکامِ الْجاهليّه. چند سال از ظهور پيغمبر گذشته بود؟ اميرالمؤمنين در حدود سال چهل به شهادت رسيد؛ یعنی چهل سال بعد از هجرت؛ هنوز از عمر اسلام و از آن عزتي که خدا به مسلمان‌ها داده بود که توانستند امپراطوران روم و ايران را به زانو درآوردند، نيم‌قرن نگذشته بود. امام مي‌فرمايد:‌ای مسلمان‌ها! خدا اين عزت‌ها را به شما داد؛ اما دستتان را از ريسمان طاعت تکان داديد. وقتی چيزي به دست انسان چسبيده باشد، آن را تکان مي‌دهد تا بيفتد؛ عرب مي‌گويد قَد نَفَضَ يَدَه،  دستش را تکان داد تا چيزي را که به آن چسبيده است، بريزد. برای مثال، اگر دست انسان گرد‌و‌خاک داشته باشد، دستش را تکان می‌دهد تا گردو‌غبارها بریزد. مي‌فرمايد: خدا به شما اين عزت را داد و تکليف کرد که از خدا و پيشوايان الهي اطاعت کنيد؛ اما شما دستتان را تکان داديد و گفتید نمي‌خواهيم. خدا دژ محکمي به نام اسلام براي جامعة شما به وجود آورد که هم دنياي شما و هم آخرتتان را حفظ می‌کند، ولي شما اين دژ را سوراخ کرديد.
اعتماد بر غیرخدا، لوزان و نیویورک؛عامل سلطه کافران بر مسلمانان
 سابقا دور شهرها برج‌و‌بارو و ديوارهاي خيلي بلندي مي‌کشيدند تا اگر دشمن آمد، نتواند وارد شهر شود. اسلام مانند حصن و قلعه‌اي با دیوارهای بلند است که خدا براي شما درست کرده است. مي‌فرمايد: اما شما اين ديوارها را سوراخ کرديد؛ چگونه؟ ثلمتم حصن‌‌الله المضروب عليکم باحکام الجاهليه؛ شما حکم‌هاي جاهلي را اجرا مي‌کنيد؛ اين ديوار را سوراخ کرديد و دشمن وارد مي‌شود؛ آنچه باعث مي‌شود که اين عزت شما از بين برود، روي آوردن به احکام غيراسلامي است؛ و انَّکم اِن لَجَأْتُم اِلی غَيْرِه حارَبَکْم اَهْلُ الْکُفر؛‌ای مسلمان‌ها! گوشتان را باز کنيد! به شما هشدار مي‌دهم! اگر به غير از خدا پناه ببريد، به لوزان، نيويورک، ژنو و غير خدا پناه ببريد، خدا کافران را بر شما مسلط خواهد کرد و در مذاکرات شکست مي‌خوريد و فريبتان مي‌دهند. آن وقت چه مي‌شود؟ ثُمَّ لا جَبْرائيلَ و لا ميکائيلَ و لا ْمُهاجِرونَ و لا اَنْصارٌ يَنْصُرونَکم؛ اگر چنين شد ديگر جبرئيل و ميکائيل هم براي شما کاري نمي‌توانند انجام دهند؛ کفار بر شما مسلط مي‌شوند و پس از آن شما باید فقط با تمام توانتان با آنها بجنگيد تا ببينيد چه کسي غالب مي‌شود؛ ولي کسي به شما کمک نخواهد کرد.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام عزه) دردیدار با جمعي از پاسداران به مناسبت سالروز تشکيل بسيج سازندگي
 قم ؛   16 /2/94
زلال بصیرت در دهه ولایت (قربان تا غدیر) روزهای  فرد منتشر می‌شود