واپسین آرمانشهر: حقوق بشر در تاریخ (نگاهی به یک کتاب)
مهدی ذوالقدر
اشاره: «واپسین آرمان شهر» نام کتابی است از ساموئل موین، استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا که در آن نسبت به تاریخچه طرح مفهوم حقوق بشر نکات قابل تاملی را یادآور شده است. ترجمه-معرفی این کتاب برداشتی است از پایگاه موسسه ترجمان که تقدیم خوانندگان میگردد.
ساموئل موین استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا متخصص در زمینه تاریخ تحولات فکری اروپای مدرن و اندیشههای حقوقی است. در سالهای اخیر، وی آثار برجستهای در حوزه حقوق بشر و تاریخ پیدایش مفاهیم آن نوشته است. رویکرد تاریخی وی به موضوعات و مفاهیم حقوق بشری از جمله رویکردهای نو و بدیع در این حوزه مطالعاتی محسوب میگردد.
موین در این کتاب مفهوم مدرن حقوق بشر را متمایز از مفاهیم و گفتمان «حقها و استحقاقات» و آرمانهای انقلابیون فرانسوی و آمریکایی میداند. وی معتقد است حقوق بشر فعلی نه ریشه در اندیشههای طرفداران مکتب حقوق طبیعی در قرن ۱۹ دارد و نه پیامد فجایع هولوکاست و جنگ جهانی دوم است. نویسنده معتقد است حقوق بشر فعلی حاصل تحولات دههی هفتاد آمریکا و کوششهای «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا میباشد که سعی نمود حقوق بشر را به عنوان یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا مطرح نماید.
او معتقد است جنبش حقوق بشر به عنوان پاسخی اخلاقی و غیر سیاسی به سرخوردگی ناشی از پروژههای سیاسی و انقلابی(پروژهای ضد استعماری و استقلال طلبانه دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی) پدید آمده است. موین در این اثر آرمانشهر بینالمللی حقوق بشری را نتیجهی شکست پروژه حق بر تعیین سرنوشت میداند. او معتقد است این ایده که حمایت حقوقی بینالمللی خارج از حوزه اقتدار حکومتها مستقیماً به افراد تعلق میگیرد، پدیدهی نوینی است. اگرچه به نظر میرسد وی پیدایش دو پدیدهی کمیته بینالمللی صلیب سرخ و حقوق مخاصمات مسلحانه (حق در جنگ) که حاصل وقایع قرن ۱۹ میلادی بودهاند و هر دو نیز دغدغه حمایت از افراد در محیط بینالمللی را داشتهاند، مورد غفلت قرار داده است. موین استدلال مینماید که جنگ جهانی دوم، هولوکاست و وقایع پساز آن همچون تشکیل دادگاه نورنبرگ نقش کوچکی در توسعه و تدوین گفتمان حقها داشتهاند. وی شاهد مثال این مدعای خود را جرایم مورد رسیدگی در دادگاه نورنبرگ میداند و به درستی میگوید در وهلهی اول رهبران حزب نازی برای نسل کشی یهودیان مورد محاکمه قرار نگرفتند بلکه جرایم جنگی ایشان مورد توجه قضات بینالمللی بوده است. موین استدلال مینماید گفتمان حاکمیت ملی با توسعه حقوق بشر جهانشمول رو به زوال میرود و وقایعی همچون بحران سودان و لیبی و بحثهای پیرامون مداخلهی بشر دوستانه شاهد این مدعاست.
نویسنده توسعه حقوق بشر فعلی را محصول دو پدیده میداند. یکی تلاشهای جیمی کارتر در تزریق دیپلماسی حقوق بشری به سیاست خارجی ایالات متحده در دههی هفتاد میلادی و دیگری توسعه و شکوفایی سازمانهای بینالمللی حقوق بشری و ایجاد محاکم کیفری بینالمللی در دهه نود میلادی. موین پایان جنگ سرد را بسیار اثر گذارتر از اختتام استعمارگری و پیداش جنبشهای استقلال طلبانه در توسعهی حقوق بشر موجود قلمداد میکند و بر این اعتقاد است که حقوق بشر فعلی ریشه در وقایع دهه هفتاد میلادی به بعد دارد.
کتاب در ۵ فصل تبویب شده است. عناوین فصلهای کتاب عبارتند از:
۱- انسانیت قبل از حقوق بشر
۲- مرگ از تولد
۳- چرا جنبشهای ضد استعماری جنبش حقوق بشری نبودند؟
۴- یکپارچگی این نزاع
۵- حقوق بینالملل و حقوق بشر