به ياد شهيد «رضاداروئيان»
تن نهادند و جمله جان گشتند(حدیث دشت عشق)
در سومين روز رمضان المبارک 1386هق برابر 24 آذرماه 1345 ه ش در خانواده اي مذهبي که آن زمان در محله شتربان ـ کوچه حاجي آقا بابا سکونت داشتند ديده به جهان گشود .ستاره اي در آسمان خانواده داروئيان درخشيدن گرفت که بعد از سالها در زمره سرداران بزرگ اين ديار شد. ستاره اي که با پيوستن به کهکشان بيکران شهادت تبديل به خورشيدي روشني بخش گرديد که هزاران خورشيد اين جهان در سايه پرتو و گرماي آن جان مي گيرند .او شيعه واقعي علي ابن ابي طالب(ع)بود. از کودکي علاقه زيادي به قرآن کريم و حفظ آن داشت, به طوري که زير بناي اعتقادي وسنگ زيرين ايمان او با کتاب حيات بخش بشريت مستحکم شد .در بين همسالان خود ، چه در برنامههاي رزمي ، نظامي و چه در مسائل اعتقادي وفرهنگي و حتي در مسائل درسي و مدرسه اي يک سر و گردن بالاتر ظاهر مي شد تا جائيکه با سن کم ، در بين همه بچه هاي محل و پايگاه مشهور بود. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در فيوضات و دبيرستان را تا سال اول نظري در دبيرستان صفا گذرانيد ولي غليان عشقي نهفته در دل به کربلا و عاشورا و جوشش غيرتي مردانه او را واداشت تا به جبهه جنگ اعزام شود .حاج رضا داروئيان در دوران حضور در ميادين نبرد و جبهه هاي حق عليه باطل در عمليات متعددي از جمله : عمليات رمضان _ والفجر مقدماتي _ والفجر چهار _ خيبر _ بدر _ والفجر هشت _ کربلاي چهار و پنج شركت كرد .او در اين عمليات ها چندين بار به شدت مجروح شد. شدت جراحت هايش منجر به از کارافتادن ديد چشم چپ،شنوايي گوش چپ وپاره گي عصب دست چپ شد.اين شهيد بزرگوار پس از حضور مستمر در جبهههاي جنوب و غرب و دفاع غيرتمند از آيين وکيان اسلامي ، عاقبت در رمضان المبارک1409 برابر با 5/2/67 در منطقه شلمچه به شهادت رسيد.