kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۰۸
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۲

شعر انقلاب « خط مقدم » جنگ نرم است


رضا اسماعیلی
 بیا به آینه ، قرآن ، به آب برگردیم
بیا به اسب، حماسه، رکاب برگردیم
بیا دوباره مروری کنیم خاطره را
به روزهای خوش التهاب بر‏گردیم
کنون که موعظه در کاخ‌ ها نمی ‏گیرد
بیا به سرب، به سرب مذاب برگردیم
به دست‌های پر از پینه، سفره ‏های تهی
به حرف اوّل این انقلاب برگردیم
اگر چه طی شده وقت سفر ، ولی ای دل!
بیا به آینه ، قرآن ، به آب برگردیم
 ( مصطفی محدثی خراسانی )
می خواهم باور نکنم که جنگی در کار است و ما در وسط  میدانی از  مین قرار گرفته ایم . می خواهم به خودم القاء کنم که « همه چیز آرام است » و من دچار توهم توطئه شده ام . اما وقتی در کوچه ها و خیابان‌های شهر راه می روم و بر فراز بام ها ؛ دیش های ماهواره را می‌بینم ، وقتی در خیابان انقلاب ، جدیدترین نسخه فیلم های « مبتذل » بین جوانان دست به دست می گردد ،  وقتی بر پیشخوان کتابفروشی‌ها، مجموعه شعرها و داستان های « اروتیک » مثل نقل و نبات به رهگذران چشمک می‌زنند، وقتی پیاده راه های تهران نمایشگاه آخرین مدل لباس و آرایش‌های غربی‌ست ، وقتی نبض معماران شهرم  « پست مدرن » می‌زند و دیگر اثری از معماری نجیب و شریف ایرانی – اسلامی در شهرسازی‌ها نیست ، وقتی حتی ذائقه  همشهریان و فرزندانم  به « فست فود » و «‌پیتزا » گرایش دارد و طرفداری از غذاهای اصیل و سالم سنتی چون « آبگوشت و آش و کوفته » نشانه عقب ماندگی  و تحجر است ، وقتی چشم های معصوم و نجیب نوجوانان و جوانان کشورم  در تسخیر  شبکه‌های ماهواره‌ای آن‌چنان است ، وقتی  هر روز مچاله شدن برخی جوانان‌مان  را در چنگ هیولای اکس و مواد توهم زا و مخدر می بینم ، وقتی ... به خودم نهیب می زنم که : نه ، این تصورات برخاسته از حس بدبینی و بی اعتمادی من به دشمن و « توهم توطئه » نیست . واقعیتی عینی و ملموس است که انکار آن نوعی خودفریبی ست .
آری ، این واقعیتی غیر قابل انکار است که ما در وسط یک میدان مین ایم . یک میدان مین فرهنگی . ولی  بعضی ها بی توجه به همه این نشانه ها ، بر این واقعیت روشن چشم فرو بسته اند و ساده لوحانه  تظاهر می کنند که : « شهر در امن و امان است ، آسوده بخوابید ! » و نمی دانند که این تظاهر ، در حکم خنثی کردن عصب های حسی ست که تنها ثمره  آن حس « بی دردی » کاذب است و آسیب پذیری ما را در برابر ویروس های مزمن و موذی فرهنگی دو چندان می کند ، ولی دریغ  که در هیاهو بازار این روزها ، شنیدن حرف هایی از این جنس ، خریداری ندارد ، چنان که استاد اوستا  گفته است :
از درد سخـن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بی درد ، ندانی که چه دردی ست !
عزیزان ! تکلیف سربازی که در میدان مین گرفتار شده « بیداری‌»‌ست‌. ولی حکایت بعضی از ما به حکایت مردی می ماند که با چشمان بسته در حال عبور از یک بزرگراه شلوغ است ، و این یعنی انتحار .
در چنین شرایطی عقل حکم می کند که  تا خنثی کردن همه مین‌ها و بر طرف شدن خطر ، در حالت آماده باش دائم باشیم . چرا که یک‌لحظه غفلت  می تواند طومار هستی ما را در هم بپیچد . وسط میدان مین جای خواب آلودگی و خواب زدگی  نیست .
این مقدمه را گفتم تا به این نکته برسم که در این جنگ نرم « شعر انقلاب » حکم « خط مقدم » جبهه را دارد ، و شاعران راست قامت انقلاب در حکم سربازان از جان گذشته ای هستند که باید در سنگر « قلم » و به مدد « کلمه » به خنثی سازی این مین های  فرهنگی وسوسه کننده و به ظاهر شیرین بپردازند . مین هایی که در بسته بندی شکلات عرضه می شوند ، حال آن که عسلی آغشته به زهرند !  
همسنگران ! بیدار باشیم و دشمن را دریابیم و به دشمن مذبذب و حیله گر فرصت ندهیم که با استفاده از غفلت ما ، با شبیخون فرهنگی از کشته های ما پشته بسازد . به یاد دارم رهبرمعظم انقلاب  نیز در یکی از دیدارهایی که با جمعی از شعرا ، فرهیختگان و اهالی فرهنگ داشتند به این نکته مهم که در جنگ نرم « هنر و فرهنگ » در خط مقدم مبارزه هستند اشاره کرده و خطاب به اصحاب فکر و فرهنگ فرمودند : «وقتی انسان، تجهیز، صف آرایی، دهانهای با حقد و غضب گشوده شده و دندانهای با غیظ فشرده شده علیه انقلاب، امام خمینی و آرمانهای نظام اسلامی را می بیند ، وجود این جنگ نرم را باور می کند ، هرچند ممکن است عده‌ای اینها را نبینند... در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار  شود... اهل فرهنگ و ادب گوشه ای از حرکت عظیم و مستمر انقلاب اسلامی هستند که باید آنچه را به عنوان حقیقت می فهمند با فصاحت و بلاغت، بیان کنند چرا که با شیوه سیاستمداران نمی توان در عالم فرهنگ حرکت کرد ، بلکه باید با تبیین و رساندن حقایق، گره گشایی کرد... شعر انقلاب باید در خدمت مفاهیم و آرمانهای رفیع انقلاب همچون عدالت، اخلاق، «استقلال حقیقی از جمله استقلال فرهنگی» و بازیابی هویت ایرانی و اسلامی قرار گیرد و ما در دوران دفاع مقدس دیدیم که ملت ایران می‌تواند به سمت آرمانهای خود پر بگشاید و پرواز کند. »
امروز سنگر شعر ، سنگر پاسداری  از نوامیس ملی و اسلامی ست. سنگر حفظ ارزش هاست ، سنگر ابلاغ پیام های انسانی انقلاب به مردم جهان است ، سنگر مقاومت و پایداری در برابر زیاده خواهی های قدرت‌های استکباری ست ، سنگر حق جویی و عدالت خواهی ست ، سنگر غیرت و شرف و آزادگی ست . از ما دور باد که در این سنگر مقدس به واگویه‌ی « حدیث نفس » بنشینیم و با خزیدن در لاک غفلت و بی تفاوتی –‌ناخواسته – جاده صاف کن این تهاجم ناجوانمردانه فرهنگی - که در نهایت راه را برای حمله غافلگیرانه ی نظامی دشمن هموار می کند - باشیم .
     حسن ختام این نوشتار را به کلامی حکمت آمیز از  مولی‌الموحدین، حضرت امیرالمومنین علی (ع) مزین می کنم که در همین مورد می فرمایند: « کسی که دربرابردشمنش به خواب رود (ازاوغافل باشد)حیله‌ها (ی غافلگیرانه دشمن) اوراازخواب بیدارمی کند.(غررالحکم ، ج۵ ، ص۳۴۴ )  
اگر چه حيله ی كفار بيش از اين باشد
سـلاح دشمن غدار بيش از اين باشد
 قسم به نور،‌كه ما استوار مي‌مانيم
 شكوهمند و هميشه بهـار مي‌مانيم
( سیمیندخت وحیدی )