نگاهی به فیلم «شیفتگی»
شما فیلمت را بساز، موضوعات اجتماعی پیش کش!
حسام آبنوس
فیلم سینمایی «شیفتگی» به کارگردانی «علی عصمتی زمانی» فیلمی است که به گفته کارگردانش به موضوعات انسانی پرداخته است. این فیلم که با دیدن آن بیشتر به یاد فیلمهای بدون مجوز افتاده و این سوال در ذهن ایجاد میشود که این فیلم در جمهوری اسلامی پروانه ساخت نمایش گرفته است؟ و آیا فیلمهای دیگر به موضوعات غیر انسانی می پردازند که حالا کارگردان فیلم این گونه ابراز نظر کرده است؟ این در حالی است که شاید به سختی بتوان عنوان فیلم را به این اثر تصویری اعطا نمود.
این روزها بازار فیلم هایی که به معضلات اجتماعی میپردازد داغ است و مورد توجه مخاطبان سینما قرار میگیرد و کارگردانان و فیلمسازان نیز از این استقبال عمومی بهترین استفاده را میکنند، که در این میان تولید فیلمهایی که نمایی از چهره مظلوم زنان را نمایش میدهد بسیار مورد توجه قرار گرفته است. «شیفتگی» نیز با پرداختن به همین موضوع سوار موجی شده که طرفداران نظریههای فمنیستی به راه انداختهاند. در این فیلم یک شخصیت با بازی رویا تیموریان، جنسیت خود را پنهان کرده و با تراشیدن موهای خود و گذاشتن کلاه پشمی بر سر، تصویر یک مرد را در میان مردم به بهانه حفاظت از خواهر خود به نمایش در آورده است. اتفاقی که هیچ سابقهای از دلیل این رفتار به تماشاچی ارائه نمیشود و مخاطب را در فضای نامعلوم و گنگ از اتفاقاتی که فقط با کد «30 سال پیش» از آن یاد میشود رها میکنند. در «شیفتگی» بیننده متوجه نمیشود، کارگردان به کدام دلیل که آن را یک موضوع انسانی خطاب کرده، بازیگرش را در یک مخفی کاری جنسیتی قرار داده است. در این فیلم تیموریان به طور کامل بیحجاب است و به نظر ممیزی جشنواره و ارشاد در برخی تصاویر با فتوشاپ کلاهی بر سر او گذاشته تا قضیه را ختم به خیر کند ولی موضوع فقط کشف حجاب تیموریان نیست. او در برخی سکانسها به صورت فیزیکی با بازیگر مرد فیلم درگیر میشود که این موضوع نیز جای تامل دارد.شخصیت زن که خود در این فیلم اهل نواختن ساز دف است و در محافل مردانه با یک گروه از مردان نوزانده، دف می نوازد. سرپرست این گروه عاشق شخصیت زن است و به او میگوید که از خر شیطان پیاده شود و با او ازدواج کند.
یکی دیگر از نکاتی که به کرات و بارها و به علت نامعلومی در این فیلم دیده می شود سیاه شدن تصویر است. در این سیاه شدن تصاویر، بیننده صدای بازیگران را میشنود ولی تصویر آنها را نمیبیند. این اتفاق با توجه به موقعیت داستان و سایر موضوعات ذهن بیننده را به تصویر سازی در ارتباط با تصویر سیاه شده سوق میدهد.
میتوان از کارگردان «شیفتگی» پرسید پرداختن به موضوعات اجتماعی بدون کشف حجاب و زیرپا گذاشتن موازین اسلامی میسر نیست؟ در قسمتی از فیلم شاهد خوانندگی غوغا با بازی لیلا زارع هستیم. آیا بدون اینکه بازیگر زن به خوانندگی بپردازد و سایر نکاتی که ذکر شد نمی توان به موضوعات اجتماعی پرداخت و تاثیر گذار نیز بود؟
از دیگر نکات قابل توجه در «شیفتگی» نحوه برخورد شخصیت ها با موضوعات است. در این فیلم اتفاقاتی رخ میدهد، ولی در هیچکدام از این اتفاقات افراد به دستگاههای قضایی و انتظامی مراجعه نمیکنند. این فیلم به نوعی در نظر دارد ضعف دستگاههای قضایی و انتظامی در بر طرف نمودن مشکلات شهروندان را القا نماید و این طور وانمود نماید که افراد خودشان بهتر از پس کارهایشان بر میآیند. به گونهای که هیچ کدام از بازیگران در این فیلم برای حل مشکلات گوناگونی که در فیلم برایشان ایجاد میشود به هیچکدام از این مراجع مراجعه نمینمایند. حتی خواننده زن فیلم نیز با زیرپا گذاشتن قوانین شرعی و قضایی و با توجه به تاکید قاضی مبنی بر عدم انتشار آلبوم موسیقی خود، باز نسبت به انتشار آلبوم خود اقدام مینماید. این موضوع در دیالوگی که حاجیشا(رویا تیموریان) میگوید نیز به خوبی دیده می شود: همونی باش که خودت میخوای و نذار کسی و چیزی عوضت کنه ...
اما باید این سوال پرسیده شود که آیا کارگردان «شیفتگی» همان فیلمی را ساخته که میخواسته، یا بیشتر برای خوشامد و کف و سوتهای محافل به ظاهر روشنفکری و جشنواره های خارجی که به قوانین شرعی پایبندی ندارند دوربین به دست گرفته است.
در «شیفتگی» هویدا نمودن جنسیت واقعی حاجیشا و لباس زنانه پوشیدن میشود معنای دگردیسی و تحول! فیلمی که نه ابتدا دارد، نه انتها و از هیچ طرح داستانی نیز پیروی نمیکند و فاقد یک درام مشخص است نتوانسته حتی خواست کارگردان را برآورده نماید چه رسد به جذب مخاطب.