نگاهی گذرا به شخصیت حضرت معصومه(س) به مناسبت دهمربیعالثانی سالروز وفات غمبارش
پارهای از بارگه شاه طوس
حضرت فاطمه معصومه (س) دارای شخصیتی رفیع و والامقام میباشد بطوری كه ائمه طاهرین (علیهم السّلام) از این بانو، با جلالت و تكریم یاد كردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلكه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه (علیهم السّلام) آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند كه به بعضی از آنها اشاره میشود.
حضرت فاطمه معصومه (س) دارای شخصیتی رفیع و والامقام میباشد بطوری كه ائمه طاهرین (علیهم السّلام) از این بانو، با جلالت و تكریم یاد كردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلكه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه (علیهم السّلام) آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند كه به بعضی از آنها اشاره میشود.
امام صادق (ع) میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [1] بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد كه او دختر موسی است...».
آن حضرت در حدیثی دیگر پیش از اینكه این فرزند گرانقدر متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید«شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر كس او را زیارت كند بهشت برای او ثابت میشود...»[2]
همه این بیانات حاكی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مكرم اسلام میباشد. بیشك این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است كه او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی كاظم (ع) دارای 37 فرزند بود كه در میان آنها این بانوی مكرم است كه مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام كاظم (ع) بعد از امام رضا (ع) هیچ كدام، همسنگ او نمیباشد. حال به خصوصیات و فضایلی اشاره میكنیم كه باعث عظمت و درخشش او در میان دیگر امامزادگان شده است.
شرافت خانوادگی
او ماه تابانی است كه از برج امامت طلوع كرده، در آغوش امامت تربیت یافته و قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همه نیاكان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوههای فضیلت و استوانههای ولایتند. مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از زنان كم نظیر تاریخ بشریت است.
بدیهی است كه تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انكار كرد، این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه (س)نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و میتوان سرّ برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر (ع) را در همین نكته یافت. البته این نمیتواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و كوشش آن حضرت در این راه باشد بلكه علاوه بر همه شایستگیهای فردی كه در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مكمل و پشتوانه ترقی و تكامل معنوی اخلاقی و علمی سود میبرد.
عبادت حضرت معصومه ( س )
بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست، كسانی كه به این هدف مهم پی بردند، در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمیشناختند.
یكی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه است. او با عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن الخزرج، گوشهای از یك عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا را در برابر ذات پاك الهی به نمایش گذاشت.[3]
محدثه بودن آن حضرت
از ویژگیهای حضرت معصومه (ع) این بود كه از علوم اسلام و آل محمد (ص) آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت كنندگان حدیث بود و چندین حدیث است كه در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه به چشم میخورد كه علامه بزرگوار امینی در كتاب شریف الغدیر به بعضی از آنها استناد میكند مانند، عن فاطمه بنت موسی بن جعفر حدثتنی... «من كنت مولاه فعلی مولاه» [4]. نقل این احادیث حاكی از مقام علمی والای آن بانو میباشد.
لقب معصومه (س)
مقام عصمت كه عالیترین مقام معنوی و پاكی است، درجاتی دارد و در وهله اوّل بر دو گونه است: 1. معصوم از خطا
2. معصوم از گناه.
حضرت معصومه (س) مانند حضرت زینب (س) در یكی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم (علیهم السّلام) نباشد.
روایت شده حضرت رضا (ع) فرمودند«من زار المعصومه بقم كمن زارنی» [4] كسی كه معصومه را در قم زیارت بكند مانند آن است كه مرا زیارت كرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم شاید اشارهای باشد كه حضرت معصومه (س) دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است كه: این لقب را حضرت رضا (ع) به فاطمه كبری (س) داده است. وگرنه نام آن حضرت معصومه نمیباشد.
______________
پی نوشت ها :
[1] . سفینة البحار، ج 2، ص 276.
[2] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 216.
[3] . قم شناسی و گردشگری، ص 292.
[4] . علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص 196.
از:تبیان