بالاترين امتياز انسان(بخش سوم و پایانی)
اخلاص امام خمینی (ره)
انسان ميتواند در کنار اینکه مجراي فيض مادي و دنيوي براي مردم است و مثلا به دانشجویان، پزشکي ياد میدهد، بعد ديگري را لحاظ کند و به دانشجو ياد بدهد که براي خدا کار کند.
انسان ميتواند در کنار اینکه مجراي فيض مادي و دنيوي براي مردم است و مثلا به دانشجویان، پزشکي ياد میدهد، بعد ديگري را لحاظ کند و به دانشجو ياد بدهد که براي خدا کار کند. ارزش این تلاش، هزاران برابر از ارزش آن درسي که ميدهد بيشتر است: مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ. آن مربوط به دنيايي است که از بين ميرود و تمام ميشود، ولی این مربوط به روحي است که تا ابد باقي است. خدا به انسان اين هنر را داده که میتواند بین اين دو را جمع کند، اما باید همانگونه که مثلا براي یادگیری و یاددادن علم پزشکي و زبان زحمت کشيده، اين را نیز ياد گرفته باشد و برنامهاي هم براي اين کار داشته باشد. باید ابتدا خودش را بسازد تا بتواند تأثيري در سازندگي ديگران داشته باشد. هر کسي نميتواند به ديگران بگويد که براي خدا کار کنید و مثلا وقتی برای فلان عمل جراحي ميگويد ابتدا ده ميليون به حساب من بريزيد تا بيايم، نمیتواند به دانشجو بگويد کارت را براي خدا انجام بده. اول خودش را بايد ساخته باشد. اگر خودش را ساخت، حتي لازم نيست بگويد، بدون آنکه بگويد در ديگران اثر ميکند. بسياري از بزرگان ما فقط در اثر دیدن رفتار اساتیدشان به مقامات عالي معنوي رسيدند و این گونه نبوده که در این مورد درس و کتابي خوانده باشند، بلکه معاشرت با استاد و دیدن اعمال و رفتار او چنین تأثیری در آنها داشته است.
لزوم داشتن برنامه، هدف و تلاش در راه ارتقاي شناخت دین
همه ما کمابيش ميتوانيم چنين نقشی داشته باشيم. براي اين کار، اول بايد همان نيازهاي مادي را که ضرورتهاي زندگي است و بايد تأمين شود به عنوان وظيفه خودمان انجام بدهيم، دوم اينکه در اين کار خودمان، قصد قربت داشته باشيم و سوم اينکه ديگران را تربيت کنيم که آنها نیز قصد قربت داشته باشند. اهميت این کار از همه بيشتر است، اما براي اين کار بايد برنامه داشت؛ ما بايد سطح معرفت خودمان را نسبت به اسلام و معارف دين بالا ببريم و به آنچه داریم قانع نباشيم. همان طور که معمولا بين همه پزشکان مرسوم است که گزارشات و مقالات پزشکي که نو به نو در نشریات معتبر دنیا منتشر ميشود، مطالعه ميکنند و در باره اکتشافات، داروها و روشهای معالجه جدید اطلاعات کسب میکنند، باید در زمينه دين نیز همینگونه باشیم. ما نباید به معرفتي که در مکتبخانه، يا از پدر و مادر يا از درس شرعيات دوره ابتدايي به دست آوردهایم، اکتفا کنيم؛ بلکه بايد بکوشیم هر روز مطلبي بر معلومات ديني ما افزوده شود. اگر برای اینکار برنامهريزي داشته باشیم به راحتی میتوانیم این کار را انجام دهیم. وقتی بيماري به پزشک مراجعه ميکند، در حالي که برای او نسخه مينويسد و براي معالجهاش به او کمک ميکند، ميتواند براي تقويت دين و ايمان او هم تلاش کند. همين که بیمار ميبيند که پزشک هنگام نوشتن نسخه «بسم الله الرحمنالرحيم» ميگويد، در بيمار مؤثر است و او نیز ياد ميگيرد در رفتارش بسم الله بگويد. اگر هنگام توصيه به بیمار بگويد با توکل بر خدا اين کار را بکن، هيچ برایش دشواری ندارد، اما اين کار ميتواند اثری بهتر از معالجه، براي سعادت او داشته باشد؛ البته همه این آثار در صورتي است که آن پزشک، خود ساخته بوده و عمل خود را باور داشته باشد و کاملا بداند چه بگويد و چگونه رفتار کند.
تأثير کار گروهی
اين کارها را هر کسي در حد خودش تحت تأثير عوامل تربيتي که از پدر و مادر، خانواده، استاد، دوست یا همسرش ياد گرفته، ميتواند انجام دهد، اما کارهاي انسان در اين عالم به صورت فعالیتهای فردی سامان نمیپذیرد. کارهاي عظيمي که در عالم انجام ميگيرد به برکت زندگي اجتماعي است و هر قدر ارتباط انسانها بيشتر و پیچیدهتر باشد و بیشتر به هم کمک کنند، آثار کارها با تصاعد هندسي بالاتر ميرود. بنابراين باید بکوشیم نهادي به وجود بياوريم که اين کار به صورت اجتماعي انجام بشود و در این صورت اثر این کار به صورت تصاعدي در جامعه بالا ميرود و اصلا با اثر فعالیت فردی قابل مقايسه نيست. کارهاي فردي و پراکنده نیز محدودهاي دارد، اما وقتي کار اجتماعي شد و تشکلي با برنامه و هدف مشخص از نيروها و امکانات یکديگر استفاده کردند، کار تأثير عظيمي ميبخشد و گاهي کشوري را عوض ميکند.
اخلاص امام (ره)
نگاهي به نهضت امام (ره) بکنيم؛ عالمي با امکاناتی در حد صفر قيام کرد و زلزلهاي در عالم ايجاد کرد. امام ابتدا آخوند سادهاي بود که برای تعدادی طلبه درسي ميگفت و نه درآمد و پولي داشت و نه شهريهاي ميداد، حتی زندگي خودش هم به سختي ميگذشت. او فقط براي خدا قيام کرد. وقتی فهميد اين وظيفهاش است، گفت جانم نیز برود، برود، همه عالم نیز با من مخالفت کنند، تکليف من را ساقط نميکند. عزم جدي و تصميم قطعي بر کار گرفت و اقدام و استقامت کرد تا نهضت را به ثمر رساند و اين حرکت عظيم را در عالم به وجود آورد. کاري که با هيچ نيروي مادي نميتوان انجام داد و قدرتهاي عالم با امکانات علمي، مالي و تبليغاتي بسیار از پس آن برنميآيند، يک آخوند بدون هيچ پشتوانه مادی به انجام رساند. او فقط يک چيز داشت و آن اخلاص بود. او با خدا عهد بسته بود که آن کاري که ميفهمد خداوند راضي است در حدي که ميتواند انجام دهد. خدا نیز اينگونه به او کمک کرد.
نه خدا مخصوص امام است و نه امام نبوغ عجيبي داشت که در عالم منحصر به فرد باشد؛ البته امام امتيازات بسیاری داشت اما اینطور نبود که بگوییم موجود برجستهاي بود که هيچ نظير و شبیهی نداشت. در تدریس، ديگران نیز کمابیش مثل او درس میدادند، استادهاي ديگري نیز بودند که شايد درسشان پرجمعيتتر و مطلوبتر نیز بود، ولي وقتي امام تصميم گرفت که همه چيزش را صرف بندگي خدا بکند، خدا نیز چنين برکتي به او داد.
خداوند با امام خويشاوندی نداشت: ليس بين الله و بين احد قرابه؛ خدا با هيچ کس خويشاوندی ندارد. هر کس بندگي خدا کند، خدا کمکش ميکند. ما بايد بکوشیم راه بندگي خدا را ياد بگيريم و کارمان را خالصتر کنيم تا خدا به اندازه ظرفيت خود ما به ما نیز برکت و توفیق بدهد. فراموش نکنيم که اثر کارهاي فردي به هيچ وجه قابل مقايسه با کارهاي اجتماعي نيست و وقتي کارها به هم گره بخورد و به صورت يک کار تشکيلاتي با هدف و برنامهای مشخص دربيايد و اشخاص خودشان را متعهد بدانند که تقسيم کار کنند و کار را به عهده بگيرند و کاري را در حد توانشان عمل بکنند، برکت کار صدها و هزاران برابر ميشود.
سخنرانی آيت الله مصباح يزدي(دامت بركاته) در جمع تعدادي از پزشکان مرتبط با دفتر پژوهشهاي فرهنگي ـ23/4/1391
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.