kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۸
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۲

نيويورک‌تايمز: آمريکا ابرقدرتي خسته و آسيب‌ديده است(خبر ويژه)

«فقط اوباما در پيشرفت هسته‌اي ايران مقصر نيست، مقصر اصلي 3 رئيس‌جمهور قبلي آمريکا هم هستند.»
«فقط اوباما در پيشرفت هسته‌اي ايران مقصر نيست، مقصر اصلي 3 رئيس‌جمهور قبلي آمريکا هم هستند.»
آري شاويت همکار نشريه صهيونيستي هاآرتص با انتشار تحليلي در نيويورک‌تايمز خاطرنشان کرد: امضاي توافق در ژنو ممکن است به پيروزي ايران و شکست آمريکا تعبير شود و به اين ترتيب ايرانيان قادر شوند برنامه هسته‌اي خود را به منظور غني‌سازي حفظ کنند و در عين حال آمريکا و متحدانش از شدت تحريم‌هاي اقتصادي عليه ايران بکاهند. اما در اين مورد فقط اوباما را مقصر تلقي نکنيد. در واقع اين شکست آمريکا به اقدامات رؤساي جمهور قبلي مرتبط است. آن‌چه که 3 رئيس جمهور آمريکا، 4 نفر از نخست‌وزيران اسرائيل و 12 نفر از رهبران اروپا قول دادند که هيچ گاه اتفاق نمي‌افتد. در واقع با اين رويکرد مواجه هستيم.
وي اضافه کرد: آن‌چه قرار نبود، اکنون محقق شده و بمب ايران تقريباٌ در همين نزديکي است.]!؟[ اما سؤال اين جاست که چرا غرب نتوانست با تجهيز منابع سياسي، اقتصادي و نظامي خود در زمان مناسب تهران را مجبور به کنار گذاشتن بلندپروازي هسته‌اي خود بکند؟ پاسخ‌ها را مي‌توان مانند هجي اشتباه يک کلمه توصيف کرد. بعد از واقعه يازدهم سپتامبر، آمريکا مصمم به مقابله به مثل و نابودي مخفي‌گاه‌هاي تروريست‌ها و نشان دادن قدرت امپراتوري خود بود. اين جرج دبليو بوش بود که تصميم گرفت اين اقدامات را در افغانستان و عراق عملي کند. افغانستان بعضاً يک اشتباه اما موردي قابل درک بود به اين دليل که القاعده با تأمين حمايت طالبان در افغانستان و مناطق تحت کنترل طالبان برخوردار شده بود. اما اشغال عراق کاملاً اشتباه بود زيرا هيچ گونه ارتباطي بين صدام حسين و 19 تروريستي که در ماه سپتامبر 2001 به نيويورک و واشنگتن حمله کردند وجود نداشت.
نيويورک تايمز خاطرنشان کرد: اگر آقاي بوش قدرت رهبري و اعمال قدرت اين کشور را با اقدامات اساسي ديپلماتيک عليه ايران در عوض حمله نظامي به عراق در ده سال قبل به نمايش گذاشته بود، امروز موقعيت بين‌المللي آمريکا بسيار قدرتمند بود. تصميم هيأت اجرايي‌بوش براي دنبال کردن عراق به جاي ايران يک اشتباه مهلک بود و اکنون عواقب بلند مدت آن به تازگي آشکار مي‌شود، از جمله شکست فاجعه‌بار آمريکا در مبارزه با جلوگيري از يک ايران هسته‌اي در تمايل واشنگتن به امضاي يک توافق کاملاً اشتباه انعکاس يافته است.
اين روزنامه مي‌افزايد: مسئوليت آقاي بوش در اين فاجعه اکنون دو جنبه اساسي را نمايان مي‌کند؛ او از هدف قرار دادن ايران در يک دهه قبل شکست خورد و شرايطي را به وجود آورد که امروز هدف قرار دادن ايران را بسيار دشوار کرده است. هيأت اجرايي بوش يک هجمه سياسي و اقتصادي را در زماني که ايران ضعيف بود بوجود نياورد و آقاي بوش آمريکا را به دليل تحليل قدرت اقتصادي و نظامي آن در يک جنگ بيهوده تضعيف کرد.
شاويت معتقد است: آقاي بوش ملتي را تحويل آقاي اوباما داد که عمده توان خود را از دست داده بود و در زماني که با يک تهديد واقعي براي صلح مواجه شد، توان آمريکا به تحليل رفته بود. اين توان در خشونت‌هاي خيابان‌هاي بصره و بغداد محو شده بود. البته قطعا آقاي اوباما هم اشتباهاتي را مرتکب شده است. او پس از شروع کار، فرصت را با اتخاذ يک سياست بيهوده درگير کردن ايران و اعمال تحريم‌هاي ناکارآمد از دست داد، او هشدارهاي انگليس، فرانسه، اسرائيل، مصر و سعودي‌ها در مورد اين سياست‌هاي اشتباه را ناديده گرفت و به جنبش عظيم آزادي‌خواهي ايرانيان در ژوئن سال 2009 پشت کرد. اما وقتي که بالاخره اقدامات ديپلماتيک و تحريم‌هاي تنبيهي جدي را در سال 2011 و 2012 اتخاذ کرد، اقداماتي کوچک و ديرهنگام بود.
نيويورک تايمز در پايان مي‌نويسد: در عين حال، بايستي به اين موضوع توجه کرد که آقاي اوباما اين اقدامات خود را در ويرانه‌هاي فاجعه اقدامات راهبردي که او به ارث برده بود، انجام مي‌داد. پس از عراق، آمريکا تبديل به يک ملت دچار آسيب‌هاي رواني شد که حوزه‌ توجه آن براي مشکلات موجود در خاورميانه محدود شده بود. اين امپراتوري حالا ديگر خسته بود و شوق و عقلانيت خود را براي مواجهه با دشوارترين منطقه جهان و خطرناک‌ترين قدرت‌هاي شرور جهان از دست داده بود. مذاکرات ژنو يک توهم است. به همين ترتيب حسن روحاني که به عنوان رئيس‌جمهور ميانه‌رو ايران تلقي مي‌شود نيز يک توهم است و اين موضوع در مورد مهار رهبر ايران نيز به همين ترتيب است. تمام گزينه‌هاي موجود روي ميز حالا ترسناک شده زيرا آمريکا فرصت اعمال ديپلماسي جدي را از دست داده است. به جاي حصول يک توافق موقت، غرب بايستي به توقف چرخش تمام سانتريفيوژها تا حصول يک توافق نهايي پافشاري کند.