kayhan.ir

کد خبر: ۸۵۵۱۳
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۹
تنها هدف بردن و رفتن به جام‌جهانی شده است

نتیجه‌گرایی و کمیت محوری بلای جان فوتبال ایران



سرویس ورزشی-
 فوتبال ایران سال‌هاست راه و هدف خود را گم کرده است و در بیراهه مشغول پیشروی است. برای همین است که دیگر کسی از دیدن این فوتبال لذت نمی‌برد. برای اینکه هدف دیگه فوتبال نیست، بردن، نتیجه گرفتن و رو کم کنی و... است.
بعد از اتفاقاتی که در اواخر بازی تیم ملی فوتبال ایران با قطر افتاد، اتفاقات ناخوشایندی که چون اهل ورزش و فوتبال از آن آگاه هستند، نیازی به بازگو کردن آن نیست، به طور طبیعی بسیاری از علاقه‌مندان و کارشناسان و پیشکسوتان و خلاصه کسانی که به نوعی با فوتبال سروکار دارند از این اتفاقات و مسببان اصلی آن که کادر فنی تیم ملی و به طور مشخص سرمربی و به ویژه مربی تازه‌کار او بود، انتقاد کردند. از جمله این منتقدان، چهره شناخته شده فوتبال ایران جعفر کاشانی بازیکن اسبق تیم ملی و تیم پرسپولیس بود که گفته بود: «بازی را دیدم، اما هیچ لذتی نبردم، ما برنده شدیم و سه امتیاز گرفتیم، ولی همه چیز در فوتبال برد و باخت نیست...» او اضافه کرد: «شان نیمکت تیم ملی در این بازی زیر سؤال رفت، فوتبال مقوله‌ای است که باید از طریق آن، تبادل فرهنگ کرد...»
درباره فوتبال و حضور تیم ملی ایران در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی،  پیش از این به نکاتی اشاره کرده‌ایم، در اینجا می‌خواهیم به بهانه این حرف‌ها و آن اتفاقات بار دیگر تاکید کنیم فوتبال ما متاسفانه سال‌هاست راه و هدف خود را گم کرده است. نتیجه‌گرایی و کمیت‌محوری چون بلایی خانمانسوز، در حال سوزاندن ریشه‌های فوتبال ایران است.
وقتی نتیجه‌گرایی و کمیت‌محوری در فوتبال به شکل افراطی، اصل و هدف بزرگ قرار بگیرد، آن وقت وقوع هر اتفاقی و دست زدن به هر وسیله‌ای مباح می‌شود. آن وقت باید شاهد درگیری‌های لفظی و شدید و تاسف‌بار در داخل میان سرمربی تیم ملی از یک سو و دیگران از سوی دیگر باشیم و آن وقت دیگر نباید آقای کاشانی و هر کس دیگر انتظار داشته باشد «شأن نیمکت تیم ملی» حفظ شود. اصلا شأن و احترام و شخصیت چیست و کیلویی چند است؟! اصل، نتیجه و افزایش عدد و رقم و «له کردن» حریفان و کسب پیروزی و تسخیر صدر جدول و... بالاخره صعود به کعبه آمال یعنی جام جهانی است، بقیه‌اش حرف و تعارف است! فرهنگ، یعنی چه؟! اخلاق کدام است؟! فوتبال برخلاف گفته آقای کاشانی که نظر همه چهره‌های اصیل و استخوان خرد کرده فوتبال ایران و جهان است فقط و فقط می‌شود: «ضربه زدن به توپ و کسب برد و باخت.» اصلا مهم هم نیست «به لحاظ اخلاقی» بازنده باشیم، با فرهنگ و حیثیت یک ملت ریشه‌دار و باآبرو بازی کنیم، مهم این است که «ببریم» و برویم «جام جهانی»!
نام سنگین و مرد افکن «مسئول»!
فوتبال ما راه و هدف خود را گم کرده است. با نظر آقای کاشانی موافق هستیم. مقصر، کی‌روش و نکونام و بازیکن و فلان گزارشگر و روزنامه و... نیست بلکه مقصر، «بزرگترها» هستند، همان‌ها که نام سنگین و مرد افکن «مسئول» را یدک می‌کشند، اما «رفتار مسئولانه» ندارند، مثل بچه‌ها و جوانترها با کسب نتیجه و برد و صعود به جام جهانی، دنبال اثبات لیاقت‌های مدیریتی خویش و ارتقا به پست‌های بالاتر هستند نه ارتقا و پیشرفت فوتبال مستعد اما گرفتار افکار غلط ایران.
آقای کاشانی هم می‌گوید: «این مسائل تقصیر مربیان نیست، و باید مسئولان رفتار مسئولانه‌تری داشته باشند، وقتی مدام از پیروزی حرف می‌زنیم، این طور هم از گل زدن بی‌خود می‌شویم و یادمان می‌رود، رسالت‌مان در فوتبال چیست؟»
بعله، مقصر، نکونام نیست، حتی کی‌روش هم نیست. باید پرسید چه کسی اجازه داد، نکونام که تا دیروز بازیکن بود، امروز بدون طی هیچ مرحله‌ای از مربیگری یکراست روی نیمکت تیم ملی بنشیند؟ صحبت هم فقط مربوط به نکونام نمی‌شود، بارها این اتفاق درباره تیم ملی و تیم‌های بزرگ ما افتاده است و این طور چیزهاست که رفته رفته و از پیش به شأن و منزلت فوتبال ایران ضربه زده است.
داستان درگیری بازی قطر، نمود عینی و عمق فاجعه را نشان می‌دهد. باید پرسید، ناظر و مسئول و مقام ارشد آقای کی‌روش در فوتبال با کی است؟ آیا آنها به راستی حق دارند، به کی‌روش امر و نهی کنند و درباره او مدیریت خود را اعمال نمایند؟ ‌ما بارها به سهم خود گفته‌ایم و نوشته‌ایم هرچند که این گفته‌ها و نوشته‌ها مثل نظایر آن در هیاهوی غوغاسالاران و معرکه‌گیران، غاصبان قلم و میکروفون و... گم شده، در بررسی و تحلیل مسائل به جای پرداختن به معلول، باید سراغ علت رفت. نکونام، کی‌روش، و... معلول هستند، علت، دیدگاه و افکار و روش حاکم بر فوتبال ماست. وقتی ما از کی‌روش می‌خواهیم و به او حقوق می‌دهیم فقط برای اینکه «هر طور شده» ما را به جام جهانی ببرد، وقوع این اتفاقات هم طبیعی است و باید هم از دیدن آنها، یکه نخوریم و شوکه نشویم و از کسی گلایه نکنیم.
از فوتبال لذت نمی‌بریم
بار دیگر تاکید می‌کنیم فوتبال ما سال‌هاست راه و هدف خود را گم کرده است و در بیراهه مشغول پیشروی! است. برای همین است که دیگر کسی از دیدن این فوتبال، «لذت» نمی‌برد. برای اینکه هدف دیگر فوتبال نیست، «بردن» و «نتیجه‌گرفتن» و روکم‌کنی و عقده‌گشایی و... است، ببینید و بخوانید در غالب رسانه‌های ما چگونه کمیت‌گرایی و نتیجه‌محوری، در بوق می‌شود. هدف این است، نه لذت بردن از فوتبال، نه به قول آقای کاشانی، تبادل فرهنگی از طریق فوتبال، نه ارتقاء اخلاق جوانمردی و ارزش‌های پهلوانی. دنیای امروز و کشورهای پیشرفته، حرفه‌ای و صاحب فوتبال، از فوتبال، در بازی آن، تماشای آن، رقابت‌ها و لیگ آن، تیم ملی آن و... لذت می‌برند، از آن به عنوان ابزاری مؤثر در جهت پیشبرد برنامه‌های خود در حوزه‌های مختلف اجتماعی، بهره می‌برند. ما چه؟ ما به چه کاری مشغول هستیم، ما از فوتبال چه می‌خواهیم، ما از طریق این فوتبال که درست کرده‌ایم به کدام هدف و آرمان رسیده‌ایم؟
هفته گذشته در این صفحه نوشتیم و توضیح دادیم که اگر به «فوتبال» می‌پردازیم، نه از سر فوتبال‌زدگی است و نه به خاطر افزایش تیراژ و فروش بیشتر و این حرف‌ها، ما به فوتبال می‌پردازیم، چون دلمان به حال این رشته بالقوه جذاب و مستعد برای پیشرفت که گرفتار افکار غلط، جریانات سودجو، باندهای اختاپوسی و... شده است، می‌سوزد و برای نجات آن و بیداری بعضی از مسئولان از خواب غفلت تلاش می‌کنیم.
ما معتقدیم، وضعیت فعلی فوتبال «اصلاح» نمی‌شود، مگر آن که دیدگاه، افکار و روش‌های راهبردی و مدیریتی آن تغییر کند. رشد و اعتلای فوتبال، هدف اصلی تعیین شود، نه فقط صعود به جام جهانی آن هم به هر قیمتی. وقتی هدف رشد و پیشرفت فوتبال شد، آن وقت روزهای خوش فوتبال، صعود به جام‌جهانی، درخشش در میادین بین‌المللی، مطرح شدن در همه گروه‌های سنی و... بالاخره لذت بردن از این ورزش جذاب هم، از راه می‌رسد که: چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.