اعترافات ذهن خطرناکِ جبیر(نگاه)
محمدرضا مرادی
سرانجام پس از هفت ماه تجاوز، عربستان به تدریج به سمت پذیرش واقعیات میدانی یمن پیش میرود. عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان که این روزها به دلیل اظهارات تکراری و هتاکانهاش «مرد عصبانی» خاورمیانه لقب گرفته است در دیدار با وزیر خارجه انگلیس، اعتراف سختی در مورد یمن کرد. وی در این دیدار بر نزدیک بودن پایان عملیات نیروهای ائتلاف سعودی علیه یمن تاکید کرد. توقف گزینه نظامی که به گفته الجبیر آخرین گزینههای پیش روی کشورش است به خوبی بیانگر این است که مسئولان سعودی لحن تهدید آمیز علیه یمن را که در روزهای نخست حمله به این کشور بر آن تاکید داشتند، در زبان هم که شده، کنار گذاشتهاند. این در حالی است که مجتهد افشاگر معروف سعودی نیز اخیرا فاش کرد آمریکا به عربستان توصیه کرده به دنبال خروج آبرومندانه از یمن باشند. البته مقامات انصارالله با شک و تردید به این اظهارات جبیر مینگرند و آن را حیلهای جدید از سوی عربستان میدانند. اما تحلیل سخنان جبیر و اعتراف به شکست در یمن ارزش تحلیل و بررسی را دارد. اما چه اتفاقی افتاده که سعودیهای جنگ افروز به فکر خاتمه جنگ در یمن افتادهاند؟
زمانی که عربستان در فروردین ماه امسال به یمن حمله کرد هدف اصلی خود را «فراهم کردن زمینه برای بازگشت منصورهادی» رئیس جمهور فراری یمن اعلام کرد. برای این منظور عربستان در تلاش بود تا جنوب یمن را اشغال و با خود همراه کند تا سرانجام مقدمات اشغال صنعا و شکست کامل انقلاب یمن مهیا شود. اما هفت ماه حمله هوایی و زمینی تاکنون نتوانسته هیچ کدام از این اهداف را محقق سازد. اگر بخواهیم از زاویه سعودیها هم به بحران یمن نگاه کنیم، این عملیات باید تنها در دو حالت متوقف شود:
اول: این عملیات نظامی تمام اهداف مورد نظر یا بخش اعظم آن را تحقق بخشیده باشد. این اهداف شامل در اختیار گرفتن صنعا و بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهور قانونی به کاخ ریاست جمهوری و نیز موافقت سایر گروهها با این گزینه بود. دوم: روند سیاسی در یمن به موفقیت رسیده و توافق نهایی بین گروههای درگیر را به ثمر مینشاند به گونهای که رضایت همه این گروهها جلب میشد و براساس آن دولت وحدت ملی با حضور تمام گروهها تشکیل شده و زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی فراهم میشد.
این در حالی است که آلسعود به جز اشغال بخشهایی از عدن در جنوب یمن و تحویل آن به القاعده و قربانی کردن بیش از شش هزار یمنی و نابودی بیمارستانها و مدارس دستاورد دیگری نداشته است. پس چرا مرد عصبانی شبه جزیره از عقب نشینی و ترک مخاصمه سخن به زبان میآورد؟ به نظر میرسد پاسخ این سوال در مشکلات داخلی و منطقهای عربستان نهفته باشد.
یکی از دلایل عقبنشینی جبیر و (البته در صورتی که صحت داشته باشد)، مربوط به مسائل اقتصادی و تبعات جنگ یمن برای اقتصاد سعودیها است. عربستان ماهانه حدود 175 میلیون دلار به خاطر بمباران و 500 میلیون دلار به دلیل عملیات زمینی در جنگ یمن هزینه میکند. این بدان معنا است که سعودیها تاکنون یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای بمباران یمن هزینه کردهاند و این آمار شامل هزینه عملیات زمینی نمیشود. این آمار به این معناست که آلسعود در آستانه فاجعه بزرگی قرار دارد. اخیر خبرگزاری آمریکایی سی ان بیسی اعلام کرد، در سال 2018 میلادی، عربستان دچار بحران اقتصادی میشود. اگر قیمتهای نفت در حد کنونی باقی بماند، عربستان که اکنون 650 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد در اواخر سال 2018 دیگر ذخیره ارزی نخواهد داشت. کارشناسان اقتصادی همچنین بر کسری ٢٠ درصدی در بودجه عربستان تاکید کردهاند، همان طور که گزارشهای صندوق بینالمللی پول، پیش بینی کرده بیشترین میزان کسری بودجه عربستان از ده سال پیش تاکنون به ثبت رسیده است. گزارشهای صندوق بینالمللی پول نیز حاکی، عربستان با بهای نفت کمتر از میزان کنونی، تا پنج سال دیگر با کسری بودجه شدید مواجه خواهد شد. با این تفاسیر، طولانیتر شدن جنگ یمن، معنایی جز خالی شدن ذخایر ارزی عربستان نخواهد داشت.
دلیل دیگر عقبنشینی جبیر ریشه در جنگ قدرت در آل سعود دارد. بنابر اطلاعات موجود از 12 پسر زنده بنیانگذار آل سعود، هشت نفر با پادشاهی ملک سلمان مخالف هستند و 75 درصد علمای سعودی، خواستار به قدرت رسیدن احمد بن عبدالعزیز به جای ملک سلمان هستند. این در حالی است که بنابر اسناد موجود، شروع جنگ علیه یمن تنها با موافقت بخش اندکی از شاهزادهها صورت گرفت و عقلای آل سعود این جنگ را بسیار احمقانه و غیرعقلانی میدانند. بنابراین طولانی شدن بیش از حدِ جنگ میتواند اختلافات بین شاهزادهها را عمیقتر کند.
جدای از این جنگ قدرت، در ماههای اخیر نارضایتیها علیه جنگ یمن در عربستان هم افزایش یافته است. قطعی بودن شكست عربستان در یمن باعث شده تحلیلگران آمریكایی نسبت به فروپاشی پادشاهی آلسعود هشدار بدهند. «جان هانا» عضو ارشد كنونی «بنیاد دفاع از دموكراسیها» در آمریکا، در مطلبی برای فارین پالیسی به نقل از مشاور امنیت ملی «دیك چنی» (معاون اول بوش پسر) درباره «جنگ یمن» هشدار داده است که هر چه این جنگ بیشتر ادامه یابد، این خطر كه مداخله سعودی علیه انصارالله سبب نارضایتی داخلی در عربستان شود، بیشتر میشود.
بسیاری از سعودیها مقصر اصلی در این موضوع را متوجه شاهزاده محمد بن سلمان میدانند؛ كسی كه لقب غیررسمی «بیملاحظه و عاری از حس مسئولیت» به او داده شده چراكه محمد بن سلمان متهم به عجله در به راه انداختن جنگ با یمن بدون داشتن استراتژی مشخص یا طرح خروج از آن شده است. دكتر مداوی الرشید استاد مدعو «مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن» در این باره میگوید: پیروزی در جنگ یمن برای سعودیها به صورت فزاینده در حال تبدیل شدن به غیرممكن است. با توجه به این دلایل به نظر میرسد عربستان گزینه «پایان جنگ» را به صورت جدی در دستور کار خود قرار دهد. چرا که طولانی شدن جنگ بدون پیروزی در یمن حتی میتواند موجودیت آل سعود را نیز به خطر بیندازد، همانطوری که تاکنون نیز به خطر انداخته است.
سرانجام پس از هفت ماه تجاوز، عربستان به تدریج به سمت پذیرش واقعیات میدانی یمن پیش میرود. عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان که این روزها به دلیل اظهارات تکراری و هتاکانهاش «مرد عصبانی» خاورمیانه لقب گرفته است در دیدار با وزیر خارجه انگلیس، اعتراف سختی در مورد یمن کرد. وی در این دیدار بر نزدیک بودن پایان عملیات نیروهای ائتلاف سعودی علیه یمن تاکید کرد. توقف گزینه نظامی که به گفته الجبیر آخرین گزینههای پیش روی کشورش است به خوبی بیانگر این است که مسئولان سعودی لحن تهدید آمیز علیه یمن را که در روزهای نخست حمله به این کشور بر آن تاکید داشتند، در زبان هم که شده، کنار گذاشتهاند. این در حالی است که مجتهد افشاگر معروف سعودی نیز اخیرا فاش کرد آمریکا به عربستان توصیه کرده به دنبال خروج آبرومندانه از یمن باشند. البته مقامات انصارالله با شک و تردید به این اظهارات جبیر مینگرند و آن را حیلهای جدید از سوی عربستان میدانند. اما تحلیل سخنان جبیر و اعتراف به شکست در یمن ارزش تحلیل و بررسی را دارد. اما چه اتفاقی افتاده که سعودیهای جنگ افروز به فکر خاتمه جنگ در یمن افتادهاند؟
زمانی که عربستان در فروردین ماه امسال به یمن حمله کرد هدف اصلی خود را «فراهم کردن زمینه برای بازگشت منصورهادی» رئیس جمهور فراری یمن اعلام کرد. برای این منظور عربستان در تلاش بود تا جنوب یمن را اشغال و با خود همراه کند تا سرانجام مقدمات اشغال صنعا و شکست کامل انقلاب یمن مهیا شود. اما هفت ماه حمله هوایی و زمینی تاکنون نتوانسته هیچ کدام از این اهداف را محقق سازد. اگر بخواهیم از زاویه سعودیها هم به بحران یمن نگاه کنیم، این عملیات باید تنها در دو حالت متوقف شود:
اول: این عملیات نظامی تمام اهداف مورد نظر یا بخش اعظم آن را تحقق بخشیده باشد. این اهداف شامل در اختیار گرفتن صنعا و بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به عنوان رئیس جمهور قانونی به کاخ ریاست جمهوری و نیز موافقت سایر گروهها با این گزینه بود. دوم: روند سیاسی در یمن به موفقیت رسیده و توافق نهایی بین گروههای درگیر را به ثمر مینشاند به گونهای که رضایت همه این گروهها جلب میشد و براساس آن دولت وحدت ملی با حضور تمام گروهها تشکیل شده و زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی فراهم میشد.
این در حالی است که آلسعود به جز اشغال بخشهایی از عدن در جنوب یمن و تحویل آن به القاعده و قربانی کردن بیش از شش هزار یمنی و نابودی بیمارستانها و مدارس دستاورد دیگری نداشته است. پس چرا مرد عصبانی شبه جزیره از عقب نشینی و ترک مخاصمه سخن به زبان میآورد؟ به نظر میرسد پاسخ این سوال در مشکلات داخلی و منطقهای عربستان نهفته باشد.
یکی از دلایل عقبنشینی جبیر و (البته در صورتی که صحت داشته باشد)، مربوط به مسائل اقتصادی و تبعات جنگ یمن برای اقتصاد سعودیها است. عربستان ماهانه حدود 175 میلیون دلار به خاطر بمباران و 500 میلیون دلار به دلیل عملیات زمینی در جنگ یمن هزینه میکند. این بدان معنا است که سعودیها تاکنون یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای بمباران یمن هزینه کردهاند و این آمار شامل هزینه عملیات زمینی نمیشود. این آمار به این معناست که آلسعود در آستانه فاجعه بزرگی قرار دارد. اخیر خبرگزاری آمریکایی سی ان بیسی اعلام کرد، در سال 2018 میلادی، عربستان دچار بحران اقتصادی میشود. اگر قیمتهای نفت در حد کنونی باقی بماند، عربستان که اکنون 650 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد در اواخر سال 2018 دیگر ذخیره ارزی نخواهد داشت. کارشناسان اقتصادی همچنین بر کسری ٢٠ درصدی در بودجه عربستان تاکید کردهاند، همان طور که گزارشهای صندوق بینالمللی پول، پیش بینی کرده بیشترین میزان کسری بودجه عربستان از ده سال پیش تاکنون به ثبت رسیده است. گزارشهای صندوق بینالمللی پول نیز حاکی، عربستان با بهای نفت کمتر از میزان کنونی، تا پنج سال دیگر با کسری بودجه شدید مواجه خواهد شد. با این تفاسیر، طولانیتر شدن جنگ یمن، معنایی جز خالی شدن ذخایر ارزی عربستان نخواهد داشت.
دلیل دیگر عقبنشینی جبیر ریشه در جنگ قدرت در آل سعود دارد. بنابر اطلاعات موجود از 12 پسر زنده بنیانگذار آل سعود، هشت نفر با پادشاهی ملک سلمان مخالف هستند و 75 درصد علمای سعودی، خواستار به قدرت رسیدن احمد بن عبدالعزیز به جای ملک سلمان هستند. این در حالی است که بنابر اسناد موجود، شروع جنگ علیه یمن تنها با موافقت بخش اندکی از شاهزادهها صورت گرفت و عقلای آل سعود این جنگ را بسیار احمقانه و غیرعقلانی میدانند. بنابراین طولانی شدن بیش از حدِ جنگ میتواند اختلافات بین شاهزادهها را عمیقتر کند.
جدای از این جنگ قدرت، در ماههای اخیر نارضایتیها علیه جنگ یمن در عربستان هم افزایش یافته است. قطعی بودن شكست عربستان در یمن باعث شده تحلیلگران آمریكایی نسبت به فروپاشی پادشاهی آلسعود هشدار بدهند. «جان هانا» عضو ارشد كنونی «بنیاد دفاع از دموكراسیها» در آمریکا، در مطلبی برای فارین پالیسی به نقل از مشاور امنیت ملی «دیك چنی» (معاون اول بوش پسر) درباره «جنگ یمن» هشدار داده است که هر چه این جنگ بیشتر ادامه یابد، این خطر كه مداخله سعودی علیه انصارالله سبب نارضایتی داخلی در عربستان شود، بیشتر میشود.
بسیاری از سعودیها مقصر اصلی در این موضوع را متوجه شاهزاده محمد بن سلمان میدانند؛ كسی كه لقب غیررسمی «بیملاحظه و عاری از حس مسئولیت» به او داده شده چراكه محمد بن سلمان متهم به عجله در به راه انداختن جنگ با یمن بدون داشتن استراتژی مشخص یا طرح خروج از آن شده است. دكتر مداوی الرشید استاد مدعو «مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی لندن» در این باره میگوید: پیروزی در جنگ یمن برای سعودیها به صورت فزاینده در حال تبدیل شدن به غیرممكن است. با توجه به این دلایل به نظر میرسد عربستان گزینه «پایان جنگ» را به صورت جدی در دستور کار خود قرار دهد. چرا که طولانی شدن جنگ بدون پیروزی در یمن حتی میتواند موجودیت آل سعود را نیز به خطر بیندازد، همانطوری که تاکنون نیز به خطر انداخته است.