kayhan.ir

کد خبر: ۵۰۹۰۱
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۱۳
دانشجویان دیروز و امروز در دیدار دانشجویی رمضانه رهبر معظم انقلاب( بخش دوم )

صریح و بی‌پرده با دانشجویان(گزارش روز)

ضیافت ساده و صمیمی رهبر انقلاب با دانشجویان از جمله دیدارهایی است که در آن رهبری بسیار صمیمانه و خودمانی با دانشجویان برخورد می‌کنند. این نوع برخورد غیررسمی ایشان با دانشجویان در طول برگزاری این مراسم، بارها موجب نشستن شکوفه لبخند بر لبان حاضرین شده و خاطرات شیرینی را برای آنان رقم می‌زند. در بخش نخست به دیدگاه‌های فعالان سابق دانشجویی درباره جایگاه این دیدار دانشجویی و ویژگی‌های خاص آن پرداختیم.



 در این شماره بیشتر از ابعاد عاطفی این دیدار خواهیم گفت. از نصایح پدرانه تا سوژه‌هایی که در کلام آقا در دل دانشجوها قند آب کرده است. از بی‌تابی مشتاقان این دیدار خواهیم گفت و از دانشجویی که پس از سال‌ها انتظار بعد از گرفتن کارت دعوت مجبور شد از حضور در آن انصراف دهد.  
دنبال سوژه‌های ناب
«دیدار دانشجویی پر از سوژه برای خندیدن‌های مکرر برای رفع خستگی در طول جلسه طولانی ضیافت افطار دانشجویان با آقاست».
 این را جلال خالقی عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور و از فعالان دانشجویی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید. او امسال برای دومین بار در این مراسم شرکت کرده است.
 وی درباره فضای این مراسم اظهار می‌دارد: « برخلاف بسیاری از دیدارهای دانشجویی با مسئولین که فضا خیلی رسمی و غیرصمیمانه است، در مراسم افطار دانشجویی، آقا طوری صحبت می‌کنند که انگار نه انگار سن پدربزرگ ما را دارند.  صمیمانه حرف می‌‌زنند و پا به پای جوان‌های 22، 23 ساله و بلکه بسیار جلوتر از آنها هم صراحت دارند و هم شفاف صحبت می‌کنند و خیلی راحت مسئولین را در برابر دانشجویان به نقد می‌کشند و در کنار این نقدها گاهی شوخی‌هایی می‌کنند که خیلی هم شیرین است، آن‌قدر که قند در دل همه آب می‌شود. مثلاً  سال قبل آقا وسط صحبت هایشان از استات اویل و مسایل مهم سیاسی و اجتماعی کشور بدون مقدمه مسئله ازدواج را پیش کشیدند که کل جمعیت هزار نفری بدون هماهنگی قبلی، یک‌صدا در پاسخ به صحبت‌های آقا گفتند: احسنت. احسنت. آقا هم خندیدند و گفتند می‌‌دانستم استقبال می‌‌کنید!»
انتقاد صریح اما پدرانه
مطلب دیگری که در نوع برخورد رهبر معظم انقلاب با دانشجویان خودنمایی می‌کند، برخورد منتقدانه و دلسوزانه ایشان با اشتباهات دانشجویان است.
محمدصادق اسحاقی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز که به سبب مسئولیتش در تشکل‌های دانشجویی، امسال برای بار چهارم است که در ضیافت افطار دانشجویی رهبر انقلاب شرکت می‌‌کند، در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان اظهار می‌‌دارد: « دیدارهای دانشجویی یکی از صریح‌ترین و خودمانی‌ترین و عاطفی‌ترین دیدارهاست، به طوری که آقا در این دیدار بسیار صریح اما با لبخند و خودمانی دانشجویان را نقد می‌‌کنند. مثلا در افطار دانشجویی که پس از ماجرای تسخیر سفارت انگلیس بود، مجموعه نظام استقبال خوبی از این اقدام بچه‌ها نکرده بودند و افرادی که در این اتفاق دست داشتند منتظر بودند حمایتی از سوی آقا از آنان بشود تا آن برخوردها از دل‌شان در بیاید، اما آقا خیلی صریح گفتند آخر این چه کاری بود که شما کردید؟ و  فرمودند البته استکبارستیزی شما را تأیید می‌‌کنیم اما کار عاقلانه‌ای نبود. همه آنها از این موضع آقا شوکه شدند.»
عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با اشاره به گفت‌وگوهای بسیار صریح میان دانشجویان و رهبرمعظم انقلاب  می‌‌افزاید: «این برخورد آقا این درس را به جنبش دانشجویی داد که صرفا خیلی از کارهایی که فکر می‌‌کنیم مطابق با آرمان‌گرایی و ماهیت جنبش دانشجویی است نباید انجام شود و باید عقلانیت را وارد آرمان‌گرایی کنیم.»
وی خاطرنشان می‌‌کند: «آن‌چه در تلویزیون از این دیدارها به نمایش درمی‌‌آید، چکیده‌ای از این دیدارهاست و واقعیت این است که ایشان فرصتی را فراهم می‌‌کنند که جدی‌ترین و صریح‌ترین گفت‌وگوها میان ایشان و دانشجویان رخ می‌‌دهد و دانشجویان صریح‌ترین نقدها را به مسئولین رده بالا و پایین کشور در حضور ایشان مطرح می‌‌کنند و ایشان هم گوش می‌‌دهند و در مواردی تایید و در مواردی پاسخ می‌‌دهند.»
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
وقتی از سارا خانبره، دانشجوی ارشد مدیریت رسانه و فرمانده سابق بسیج دانشجویی یکی از دانشگاه‌های تهران سوال می‌‌کنم که آیا تاکنون در این مراسم شرکت داشته است، می‌‌گوید: «بله، من یک بار شرکت داشتم. یک سال، دو نفر از ظرفیت شرکت در این مراسم را به بسیج دانشگاه ما اختصاص دادند که در آن زمان من مسئولیت فرماندهی بسیج دانشگاه را برعهده داشتم و این دعوت برای من و جانشینم بود اما من نمی‌خواستم از مسئولیتم استفاده کنم و دوست داشتم همه در برابر این دو کارت دعوت مساوی باشیم. قرار شد قرعه‌کشی کنیم. با خود گفتم اگر قسمت باشد، اسم من درمی‌‌آید. بعدا یک کارت هم اضافه شد. وقتی قرعه کشی شد، اسم من هم در‌آمد و این‌طور که شد احساس کردم واقعا من به این مراسم دعوت شدم.»
یافتن کارت دعوت برای حضور در مراسم افطار دانشجویان در بیت رهبری نیز داستان خودش را دارد. تا آخرین لحظه همه در تکاپو هستند تا کارت دعوتی به آنها برسد و گاهی نیز از غیب می‌رسد. تقریباً از ابتدای ماه مبارک رمضان همه به دنبال پرس و جو از این و آن هستند تا ببینند آیا کارت دعوتی نیز به آنان می‌رسد یا نه. بعضی از دعوت شدگان نیز که طبع بلندی دارند، متواضعانه کارت دعوت شان را به دست کسانی می‌رسانند که تا کنون امکان شرکت در این مراسم را نداشته‌اند تا آنها را نیز در تجربه‌ای که از دیدار با رهبر انقلاب داشته‌اند، سهیم کنند.  
راحت، با صراحت و بی‌پرده
خانبره با تایید صحبت‌های اسحاقی خاطرنشان می‌‌کند: «نمایندگان تشکل‌های مختلف دانشجویی در این مراسم خیلی راحت، با‌صراحت و بی‌پرده درباره مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور اظهار نظر می‌‌کنند به خاطر برخی از ملاحظات در خیلی جاها شاید نتوان صریح انتقاد کرد اما در محضر مقام معظم رهبری امکان این نقد و نقادی به خوبی فراهم است.»
وی درباره احساس خود در آن مراسم چنین می‌‌گوید: «آقا در آن مراسم خوب به حرف نمایندگان دانشجویی گوش می‌‌کردند و نکاتی را یادداشت می‌‌کردند. چشم من تمام مدت به آقا دوخته شده بود و چشمانم پر از اشک بود و کم‌کم اشک‌هایم سرازیر می‌‌شد. دیدار آقا به صورت رودررو لذتی خاص و فراموش نشدنی دارد که هر فرد شیفته‌ای را بی‌اختیار بی‌قرار و اشکبار می‌کند.»
سادگی و صمیمیت
فهیمه امینی‌پور دانشجوی رشته تدوین و از فعالان فرهنگی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان تجربه یگانه خود را این چنین به تصویر می‌‌کشد: « من تنها یک بار در این مراسم شرکت کردم و پیش از آن نیز اصلا حسینیه امام خمینی را از نزدیک ندیده بودم و چون تا به حال نرفته بودم کارت دعوت به من رسید. در واقع از جایی این کارت به من رسید که تنها به کسانی که تا به حال این توفیق را نداشتند کارت داده می‌‌شد. من با دیدن فضای حسینیه و سادگی آن شوکه شدم از اینکه این قدر کوچک و ساده است و براساس تصاویری که در تلویزیون دیده بودم فکر می‌‌کردم خیلی بزرگ‌تر باشد.»
وی می‌‌افزاید: «چقدر رهبر به من نزدیک بود. در فاصله بسیار کمی از آقا نشسته بودم و مات و مبهوت آن همه سادگی و صمیمیت شده بودم.»
امینی پور درباره سایر شرکت کنندگان در این مراسم یادآور می‌‌شود: «موقع نماز در وضوخانه که وضو می‌‌گرفتیم با یکی از نخبه‌های دانشجویی برخورد داشتم که دکترای شیمی داشت و از نخبگان کشور و از برگزیدگان جشنواره خوارزمی بود اما از نبود کار گله داشت و می‌‌گفت مدتی به صورت حق التدریس در دانشگاه درس می‌‌داد و اکنون نیز بیکار است. این اتفاق برای من هم تاسف‌آور بود و هم برایم بسیار جالب بود که چنین فردی با علاقه در این مراسم شرکت می‌‌کند.»
آرزوی دیرین
نازنین امیری از دانشجویان سال آخر کارشناسی فناوری اطلاعات که سالهاست مشتاق داشتن یک کارت دعوت برای دیدار رهبر انقلاب در ضیافت افطار دانشجویی است، در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان در حالی که غمگین است، می‌‌گوید: «امسال از دو جا کارت دعوت برایم فراهم شد اما مشکلی پیش آمد که مانند اویس، بین رضایت قلبی مادر و شرکت در افطار باید یکی را انتخاب می‌‌کردم و انتخابم را نیز کردم و هر دو کارت را به دوستان مشتاق دیگر دادم. شاید دیگر هیچ گاه نصیبم نشود اما خدا را شکر به آن چه تکلیف بود عمل کردم.»
اشکی از گوشه چشمانش پایین می‌غلتد و پس از کمی مکث و سکوت می‌گوید: «شاید دیگر هیچ وقت این فرصت پیش نیاید. مهم نیست. مهم در خط ولایت بودن است. خدا کند که واقعا برایش اویس باشم.»
تعریف‌هایی که دانشجویان شرکت‌کننده در مراسم سال‌های گذشته می‌کنند، شوق و اشتیاق را برای شرکت در آن دو چندان می‌کند. وقتی در این مراسم حضور پیدا می‌کنی و شنیده‌های دیروزت را با چشم می‌بینی و با گوش می‌شنوی و می‌بینی مردی را که در بالاترین نقطه قدرت در کشورت است می‌بینی که با تو صمیمانه، قاطع، شفاف و راحت صحبت می‌کند، تازه می‌فهمی که چرا بعضی‌ها برای حمایت و دفاع از شخص او این‌قدر پافشاری می‌کنند. تازه می‌فهمی که چرا برخی با آن که کارت دعوت ندارند و می‌دانند که به سبب مناسبات امنیتی ابدا امکان ندارد بدون کارت اجازه ورود به مراسم را به آنها بدهند اما باز هم با زبان روزه در آن گرمای شدید پشت در بیت التماس می‌کنند که راهشان بدهند.  از عمق وجودت آرزو می‌کنی کاش حسینیه امام خمینی بزرگ‌تر بود و افراد بیشتری می‌توانستند در این مراسم شرکت کنند.
توجه ویژه به دانشجویان
مجدالدین معلمی دبیر سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان درباره توجه ویژه رهبر معظم انقلاب به جریان دانشجویی و دانشجویان خاطرنشان می‌‌کند: «سال 82 که دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان بودم توفیق یک دیدار خصوصی به همراه 40 نفر از میهمانان دیگر داخلی و خارجی را داشتم تا اگر فرصتی دست داد به بیان مشکلات بپردازم. آقا پس از زمان کوتاهی از حضورشان در جمع و سلام و احوال‌پرسی تا ما را که در انتهای اتاق بودیم دیدند، گفتند بگذارید ببینیم این جوانان چه می‌‌گویند و فرصتی در آنجا فراهم کردند تا ما بسیاری از مشکلات خود را مطرح کنیم در حالی که در آن جمع چندین نفر از ائمه جمعه کشور و مسئولین مملکتی و چند مهمان خارجی حضور داشتند.»
معلمی با تاکید بر توجه ویژه رهبر انقلاب به جوانان و دانشجویان ادامه می‌‌دهد: «علاوه بر این، پس از این جلسه من خدمت ایشان رسیدم و از ایشان خواستم نامی برای پسرم انتخاب کنند. ایشان نام علی را برای پسرم انتخاب کردند. همان جا نام پسرم را علی گذاشتم.»