kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۳۲۵۶
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۸
بایدهای روابط همسران

کسـب رزق حـلال




محمدمهدی رشادتی
معناشناسی رزق و روزی
رزق همان عطا و بخشش پی‌درپی و همیشگی خداوند است که انسان از آن بهره‌مند می‌شود، خواه این رزق، مادی باشد و خواه معنوی. بهترین معادل فارسی واژه رزق عبارت است از «روزی». از آنجا که رزق موجودات روز به روز استمرار می‌یابد، و آن را روزی می‌گویند. رزق مادی مانند تمام نعمت‌هایی که در زیرزمین و روی زمین است. رزق معنوی مانند وحی و نبوت، عقل، معارف قرآنی، دین، هدایت و... انسان با استفاده از هر دو رزق مادی و معنوی، آمادگی و قدرت بیش‌تری پیدا می‌کند تا در راه بندگی و اطاعت خداوند رزاق، گام بردارد. (رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث، علی متین ص 23-18)
اهمیت و ضرورت رزق حلال
از جمله بایدهای بسیار بسیار تاثیرگذار در سعادت و شقاوت، خوشبختی و بدبختی، عاقبت‌ به خیری و عاقبت شری، برکت و بی‌برکتی، سلامت روحی و فکری و یا بیماری روحی و فکری، خانواده به طور خاص و عموم مردم به طور عام «مسئله حلال و حرام بودن» اموالی است که همسران کسب کرده و آن را هزینه زندگی می‌کنند.
بدون تردید مکتب اسلام، بیش از سایر مکاتب راجع به تنظیم روابط اقتصادی بر مبنای «حلال» تاکید و پافشاری شده است. شاید بسیاری از تفکرات حاکم بر جوامع بشری به ویژه مردمان مغرب زمین، مقوله‌ای به نام «رزق حلال» مطرح نباشد. چه بسا یکی از علل گرایش‌های جوانان آن مرز و بوم به جریان‌های باطل و بی‌دینی، همین مسئله باشد.
مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرماید: «خدا نکند، حرام در نزد انسان زینت داده شود، این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می‌شود. با وجود راه‌های حلال که نیازش را برآورده می‌کند، خود را به حرام گرفتار می‌نماید. انسان می‌تواند به اختیار خویش، همنشین حضرت سلمان(ع) و یا ابوجهل گردد». (شط شراب، ‌محمدتقی بهجت، ص 165)
ایشان در فرازی دیگری می‌فرماید: «وای بر ما اگر در خصوص خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، از حرام اجتناب نکنیم. زیرا همین غذاها است که منشا علم و ایمان و یا کفر ما می‌شود. یک وقت نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که به یزید ایمان آورده‌ایم. انسانی که قابلیت فرشته شدن را دارد، در اثر خوردن و آشامیدن است که نیروی آن در خون وارد شده و بالاخره تاثیرش در اعضاء بدن بلکه در روح و مغز و فکر انسان ظاهر می‌شود.
علمای سابق که آن همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکری سالم ماندند، (به طور قطع یکی از مهم‌ترین عوامل آن) مصرف غذای حلال و اجتناب از موارد شبهه‌ناک بوده است». (شط شراب، محمدتقی بهجت، ص 178-165)
امام حسین(ع) در دومین سخنرانی روز عاشورا از جمله عوامل اصلی انحراف دشمن را «لقمه حرام» معرفی می‌‌کند. سیاه لشکر عمر سعد که امام و یارانش را محاصره کرده بودند، با سر و صدای زیاد و سوت و کف فراوان، مانع شنیدن سخنان امام(ع) می‌شدند.
حضرت خطاب به آنان فرمود: «وای بر شما، آیا ساکت نمی‌شوید تا به سخنانم گوش فرا دهید؟ آری، در اثرهدیه‌‌های حرامی که به دست شما رسیده و به خاطر خوردن لقمه‌های حرام که شکم‌هایتان از آن انباشته گشته است،‌ نمی‌گذارد، حقیقت را بشنوید. (سخنان حسین‌ابن‌علی از مدینه تا کربلا، محمدصادق نجمی، ص 245 به نقل از مقتل خوارزمی ج 2 ص 7و8)
در حدیث آمده است: «زن و فرزندان آدمی در روز قیامت به پدر آویزان می‌شوند و او را در موقف حضور پروردگار نگه می‌دارند و می‌گویند: خدایا حق ما را از این شخص بگیر. حقیقهًْ ما به احکام دین جاهل بودیم و پدرمان به ما، چیزی آموزش نداد، و لقمه‌های حرام به خوردمان داد و ما این‌ها را نمی‌دانستیم.» (معراج السعادهًْ، ملا احمد نراقی، ص 367)
حقوق الهی
روشن است که در زندگی خانواده‌های مسلمان و مؤمن، دروازه ورود امور حرام و غیرمشروع برای همیشه کاملا مسدود است.
زن مؤمن و شوهر پاک او هرگز دستشان به «دزدی، رشوه، ربا، غش در معامله، کلاه‌برداری، قمار، غصب مال دیگران، معامله فاسد، مال یتیم و...» آلوده نمی‌شود. بنابراین از این بابت هیچ نگرانی وجود ندارد. زیرا همان‌طور که یاد شد، ورود مال حرام از هر نوعی که باشد به درون کانون پاک و مطهر خانواده، قطعا فضای آن را به چالش می‌کشاند.
اخلاق اعضای خانواده، روابط اجتماعی آنان، دین‌داری و تقوا و خداترسی افراد، همه و همه زوایای پیدا و پنهان زندگی زناشویی، در معرض طوفان آسیب‌های جدی قرار خواهد گرفت که اثر آن تا نسل‌های متعددی باقی می‌ماند.
اما در عین حال، برخی از عزیزان در خصوص حساب و کتاب حقوق الهی مانند خمس و زکات و...، غفلت می‌کنند.
به طور یقین همه ما اصل وجوب این قبیل حقوق الهی را قبول داریم، ولی چه بسا گمان می‌کنیم که دارایی‌مان، مشمول خمس و زکات نمی‌شود. بنابراین اگر به عنوان مثال خمس نمی‌دهیم، نه اینکه آن را قبول نداریم، بلکه فکر می‌کنیم به ما تعلق نمی‌گیرد و این ثروتمندان هستند که باید خمس بدهند.
با همین غفلت است که آثار وضعی عدم پرداخت حقوق الهی، دامن‌گیر خانواده می‌شود و آنها را از رسیدن به اهداف والای انسانی و کمالات معنوی باز می‌دارد.
چه باید کرد؟
درپاسخ باید گفت که مسئله زکات بیشتر به کشاورزان و دام‌داران و کسانی که با طلا و نقره سر و کار دارند، مربوط می‌شود. اما کارمندان و کاسبان صنف‌های مختلف، به طور یقین خمس به آنها تعلق می‌گیرد. البته در خصوص احکام، لازم است هر کس به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند، اما به طور خلاصه، درباره درآمدها و هم‌چنین مواد خوراکی (آذوقه) که معمولا در آشپزخانه تجمیع می‌شود، چنانچه سر سال خمسی، اضافه بر مصرف چیزی باقی ماند، یک پنجم آن باید جدا شده و در اولین فرصت به دست مرجع خود و یا نماینده وی رسانده شود.
برای این منظور باید برای خود سال خمسی داشته باشیم. به عنوان مثال، تاریخ اولین درآمد و اولین حقوق دریافتی، شروع سال خمسی محسوب می‌شود و هر سال در آن روز باید حساب خمس خود را محاسبه و پرداخت نماییم و بعد از آن می‌توانیم در باقی‌مانده دارایی خود با خیال آسوده، تصرف کرده و خرج زندگی نماییم و از خدا بابت این توفیق بزرگ، سپاس‌گزاری کنیم.
از نظر فقهی و مطابق با فتوای مراجع معظم تقلید، انسان مؤمن تا خمس مال خود را ندهد، نمی‌تواند در آن تصرف کند، اگرچه قصد دادن آن را داشته باشد. (توضیح‌المسائل امام خمینی(ره) مسئله 1790)
هرچند بخشش به نیازمندان و کمک به آنها، از بهترین ارزش‌های انسانی و دینی قلمداد می‌شود، اما دادن به موقع سهم الهی (مانند خمس، زکات، نذر و قسم و...) از چنان اهمیتی برخوردار است که رسول خدا(ص) پرداخت کننده آن را در ردیف «سخاوت‌مندترین اشخاص» به شمار می‌آورند. (فرهنگ سخنان پیامبر اکرم، محمد دشتی، ص 545)
آثار و نتایج رزق حلال
در این قسمت مناسب است به طور خیلی مختصر و گذرا به برخی از آثار درخشان رزق حلال از منظر سخنان حضرات معصومین(ع) نظری بیاندازیم:
1- فردی که در پی کسب روزی حلال می‌رود، مورد «آمرزش» خدا قرار می‌گیرد.
2- کسب کردن رزق حلال «بالاترین نوع عبادت» است.
3- شخصی که دنبال رزق حلال می‌رود، در قیامت از «پل صراط» با سرعت عبور می‌کند.
4- آورنده روزی حلال «رحمت» خدا را به سوی خود جلب می‌نماید.
5- منزلگاه ابدی به دست آورنده روزی حلال «بهشت» است.
6 - آورنده رزق حلال در بهشت «هم ردیف پیامبران» بوده و همانند آن‌ها «پاداش» دریافت خواهد کرد.
7- دل و جان به دست‌آورنده نان حلال «روشن» می‌گردد.
8- از زبان کسب‌کننده روزی حلال «سخنان حکیمانه» صادر می‌شود. (معراج‌السعادهًْ، ملا احمد نراقی، ص 371)
9- آوردن روزی حلال برای خانواده، نوعی «صدقه» محسوب می‌شود.
10- آورنده رزق حلال برای خانواده، همانند  «مجاهدان در راه خدا» شمرده می‌شود. (مفاتیح الحیاهًْ، آیه‌الله جوادی آملی ص 590- 588)
11- کسب نان حلال از جمله «اخلاق بزرگوارانه و کریمانه» است. (میزان الحکمهًْ، محمدی ری شهرری، ج 1 ص 295)
آثار و نتایج رزق حرام
در این قسمت نیز به اختصار به بعضی نتایج زیان‌بار کسب روزی حرام اشاره می‌شود:
1- شخصی که نان حرام به دست می‌آورد، در واقع پیرو شیطان است. (بقره/168)
2- هیچ‌گونه عبادتی اعم از واجب و مستحب از آورنده مال حرام، در پیشگاه خدا مقبول واقع نمی‌شود.
2- لقمه حرام تاثیرات بسیار زیان‌باری در تربیت خانواده و فرزندان خواهد داشت (همان)
4- آورنده لقمه حرام سرانجام به «دوزخ» وارد خواهد شد. (معراج السعادهًْ، ص 367)
عروس کر و کور و شل
مشهور است که پدر مقدس اردبیلی در اوایل زندگی خود در کنار تبلیغ و ارشاد، به کار کشاورزی در روستای خود «نیار» اشتغال داشت.
روزی سیبی را از آب گرفت و خورد. بعد پشیمان شد. به دنبال صاحب سیب رفت تا رضایت بگیرد. پس از مدتی صاحب باغ را پیدا کرد و جریان را گفت.
صاحب باغ سیب که مرد روشن ضمیری بود، وی را انسان خوبی یافت. پرسید: آیا ازدواج کرده‌اید؟ گفت: نه. صاحب باغ گفت: من حلال نمی‌کنم مگر این که با دخترم ازدواج کنی. البته دخترم، کر و کور و شل است. پدر مقدس اردیبلی به خاطر حلال شدن تنها یک سیب، قبول کرد تا با دختر او ازدواج نماید.
پس از پایان مجلس عروسی، تازه داماد، عروس را در اتاق حجله بسیار سالم و زیبا و با کمال یافت. سریع نزد پدر عروس رفت و گفت: شما که گفتید او عیب دارد.
پدر گفت: دخترم کر است، چون غیبت کسی را نشنیده‌ است.
دخترم کور است، چون به نامحرمی نگاه نکرده است.
دخترم شل است، چون بدون اجازه پدر و مادرش از خانه بیرون نرفته است.
سپس، داماد، همسر خود را به روستای خود نیار آورد و طبیعی است که حاصل این ازدواج شخصیت با عظمت و عالم بزرگواری مانند «مقدس اردبیلی» خواهد بود. (هفته‌نامه، پرتو سخن، 91/6/22)
بدیهی است که خوردن آن سیب، گناه و حرام نیست، اما احتیاط و پرهیز از خوردن آن بدون رضایت صاحب اصلی‌اش، از باب «لقمه شبهه‌ناک» برای انسان‌های بالا مقامی همچون پدر مقدس اردبیلی لازم و ضروری است.
یخ‌های آتشین
آیت‌الله جوادی آملی نقل‌ می‌کند: یک روز در ایام عمره بعد از نماز صبح روبروی ضریح مطهر نشسته بودم. فرد میان سالی آمد و گفت: حاج آقا، آیه «کلا لو تعلمون علم الیقین لتر ون الجحیم، هرگز چنان نیست که خیال می‌کنید، اگر شما به آخرت علم یقین داشتید، آن‌گاه حتما جهنم را خواهید دید.» (تکاثر، 5 و 6) را برای من توضیح بدهید که منظور چیست؟
مختصر توضیحی دادم. گفت برای من اتفاق افتاده است. کارم در ایران آب‌میوه‌ فروشی است. رسم بود که قالب‌های یخ را جلو مغازه می‌گذاشتند.
یک روز صبح نماز خواندم و آمدم جلوی مغازه دیدم از این قالب‌های یخ شعله‌های آتش زبانه می‌کشد. دانستم که کسب من آلوده است. به یکی از علمای شهرمان مراجعه کرده و گفتم قضیه چیست؟ گفت: چگونه آب‌میوه می‌گیری؟ گفتم: فرض کنید لیوانی 100 تومان باشد، من برای خنک شدن آب‌میوه، مقداری یخ درون لیوان می‌اندازم و با آن به مشتری می‌دهم.
عالم گفت: این یخ همان مال حرام است. زیرا بیشتر حجم لیوان را یخ گرفته و نه آب‌میوه. از آن تاریخ توبه کردم و راه برایم روشن شد. دو لیوان تهیه می‌کنم، در یکی آب‌میوه و در لیوان بزرگتر مقداری یخ می‌اندازم و هر کس خواست،‌ می‌تواند از آن استفاده کند. (همان، 92/3/8، درس تفسیر آیت‌الله جوادی آملی 92/2/30)
فروش دین با لقمه حرام
شهید مطهری نقل می‌کند: شریک بن عبدالله نخعی از فقیهان قرن دوم هجری به تقوا و علم معروف بود. مهدی خلیفه عباسی، علاقه داشت او را به خدمت بگیرد، اما او قبول نمی‌کرد.
روزی خلیفه به او گفت: باید امروز یکی از این سه پیشنهاد را بپذیری. 1) قاضی حکومت شوی. 2) آموزگار فرزندان من بشوی 3) ناهار مهمان من باشی. شریک دید یک وعده ناهار خوردن آسان‌تر است. خلیفه دستور داد بهترین غذاها را آماده کنند.
شریک، با اشتهای کامل غذا خورد. خوان سالار آهسته بیخ گوش مهدی گفت: به خدا قسم می‌خورم که این مرد دیگر روی رستگاری را نخواهد دید.
طولی نکشید که هم قاضی شد و هم معلم بچه‌های خلیفه. روزی با متصدی پرداخت حقوق حرفش شد. متصدی گفت: تو که گندم به ما نفروخته‌ای که این‌قدر سماجت می‌کنی.
شریک گفت: چیزی بسیار باارزش‌تر و گرانتر از گندم به شما فروخته‌ام. من دین خود را فروخته‌ام. (داستان راستان، شهید مطهری، ص 98)
اهل دنیا، سجده ایشان کنند
               چون که سجده کبریا را دشمنند
آن سگان را، این خسان خاضع شوند
                    شیر را عار است کو را بگروند
(مثنوی مولوی، دفتر سوم)
جمع‌بندی
شایسته است درباره داشته‌ها و آورده‌های خودمان، یک بار دیگر نیک اندیشه کنیم.
اولا،‌ دقت نظر داشته باشیم که خدای ناکرده، مال حرامی از بیرون، وارد زندگی پاکمان نشود. زیرا همان‌طور که بیان شد، مال حرام و نامشروع مانند آتشی است که خرمن زندگی را دیر یا زود به آتش می‌کشد و اعضای خانواده را به خاکستر تباهی و فساد و گمراهی تبدیل می‌کند.
ثانیا، بااطمنان از ورود مال حرام از بیرون به درون خانواده، ضروری است که با محاسبه دقیق حقوق الهی از جمله حساب سال خمسی و پرداخت به هنگام آن، مراقبت نماییم تا از بروز حرام از درون پیکر داشته‌های منزلمان و درز آن به بیرون، جلوگیری کنیم.
با این محافظت دائمی، مطمئن باشیم که خود و خانواده‌مان بیمه خدایی شده‌ایم و از بیشتر آفات و آسیب‌های دنیایی و حسرت‌ها و خسران‌های آخرتی، در امان خواهیم ماند. الحمدلله رب‌العالمین.