نگاه ویژه قرآن به حقوق بشر (خوان حکمت)
موضوع بحث که جريان حقوق بشر است، اصل اين مطلب را، هم قرآن کريم مبتکراً ارائه کرده است و هم به ديگران آموخت که انسان جهاني فکر کند ،گرچه در منطقه خاص به سر ميبرد، اگر بخواهد در همان منطقه خاص راحت باشد، در امنيت و امانت باشد، بايد جهاني فکر کند، فضل و فلاح جهان را طلب کند، زيرا قرآن حيات طيب را به جامعه آموخت، اولاً؛ و حيات طيب را در گرو امنيت و امانت جهاني دانست، ثانياً؛ و انسان را تافته جدابافته از سايرين نميداند، ثالثاً؛ و کلّ جهان را يک خانه و يک محوطه مخصوص ميداند، رابعاً.
اختصاص اغلب آیات مکی
به موضوع حقوق بشر
بخش وسيعي از آيات مکه در همان اوايل بعثت نازل شد، بخش مهم آياتي که در اوايل بعثت نازل شد، درباره حقوق بشر است. درسوره مبارکه «مدّثّر» که در اوايل بعثت در مکه نازل شد، سه بار کلمه بشر در آن آمده است، يک بار حرف اتاق فکر کفر و ضلالت است، دو بار کلام الهي است، آنها فکر کردند که درباره قرآن کريم چه بگويند و چه ببافند، اتاق فکري تشکيل دادند که وليد و امثال وليد مسئول اتاق فکر بودند: «إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ»، او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت! مرگ بر او باد! چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد!»[1] فکر کردند که درباره قرآن چه بگويند؟ گرچه برخيها قرآن را کهانت، شعر، سحر و مانند آن پنداشتند و دروغ بافتند اما به هر حال اينها تصميم گرفتند که درباره قرآن چه بگويند، قرآن مدّعي دو رسالت بود، فرمود يک سفيري از طرف آسمان الهي به زمين آمد به نام جبرئيل(ع) که «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ عَلَي قَلْبِكَ، روح الامین آن را نازل کرده است، بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشی.»[2] يک سفير و رسولي هم در زمين، آن وحي را دريافت کرد که از او به عنوان مهبط وحي ياد ميشود يعني رسول الهي پيغمبر(ص) اين دو سفارت و رسالت را در آغاز بعثت ذات أقدس اله در سور مکي تبيين کرد.
محصول اتاق فکر مشرکان اين بود: «إِنْ هذا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَر»، این فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا[3] يعني نه رسالت آسماني است، نه سفارت زميني، نه در زمين کسي به نام رسول است، نه از آسمان کسي سفير الهي است تا پيامي بياورد ،اين قول بشر و حرف يک انسان عادي است. در همان سوره مبارکه «مدّثّر» دو بار ذات أقدس اله بعد از چند آيه اين مضمونها را ذکر کرد: «مَا هِيَ إِلاّ ذِكْرَي لِلْبَشَر»[4] «نَذيراً لِلْبَشَر»[5] اين حقوق بشر است، براي تبشير بشريت است، براي انذار بشريت است، بشريت را به حق و عدل تبشير کرده است، به ظلم و فساد انذار کرده است و اين نذير بشر است ،چه اينکه در سوره مبارکه «فرقان» هم فرمود: براي همه جهان است.[6]
نگاه محلی، منطقهای و جهانی قرآن
اين متن است، اين متن را در بخشي از آيات مکي و در بخشي از آيات مدني تفسير کرد، تبيين کرد؛ فرمود در سه بخش جهان دارد به سر ميبرد که اين بخشهاي سهگانه به منزله اعضاي يک پيکر هستند ،يک بخشي به عنوان قلمرو اسلام است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا»[7] خطاب به مسلمين و مانند آن، که برنامههاي خاص دارند ،مطافي دارند، معبدي دارند، قبلهاي دارند و مانند آن؛ بخش ديگر مربوط به منطقهاي است، بخش اول مربوط به ملي و محلي بود؛ بخش دوم مربوط به منطقهاي است که براي موحدان عالَم است، آنها که قائل به توحيد هستند ،قائل به وحياند، قائل به نبوتند، قائل به معاد هستند، کتابي دارند، شريعتي دارند ، مانند کليميها،مسيحيها و مانند آن،آيات مربوط به منطقهاي با آيات مربوط به ملي و محلي کاملاً هماهنگ است ،رهبريهايي که نسبت به مسلمين و موحدان ديگر ميکند هماهنگ است.
بخش سوم بخش بينالمللي است که کاري به توحيد و الحاد، شرک و کفر و امثال آن ندارد ،موحد و مشرک، ملحد و موحد همه در اين برنامه شريک هستند؛ اينکه ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ»،[8] اينکه ميفرمايد: «لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ ، براشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید؛ و از حق آنان نکاهید!»،[9] اينکه ميفرمايد: «نَذيراً لِلْبَشَر»، اينکه ميفرمايد: «ذِكْري لِلْبَشَر»، اينکه ميفرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاس»،[10] اينکه ميفرمايد جوامع بشري، آنکه بشر است ،اين حرفها به سود اوست و رهبري دنيا و آخرت او را به عهدهدارد ،اينها حقوق بشراست و وجود مبارک پيغمبر(ص) با اينکه ستمهاي فراواني از مشرکين حجاز و غير حجاز ديد، از يهود مدينه و امثال آنها ديد، اما در سيرت و سنّت آن حضرت اين چنين آمده است که: «مَا بَيَّتَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّي الله عليه و آله) عَدُوّاً قَطُّ»؛[11] جزء کارهاي قطعي پيغمبر است که اصلاً نکرده است و آن اين است که نسبت به هيچ کافري شبانه حمله نکرده است. آنچه ترامپ مقامر(قمار باز) کافر، نسبت به اين عزيز ما(سردار سلیمانی) انجام داد، شبانه او را ترور کرد، اين با هيچ مکتبي ،با هيچ منطقي هماهنگ نيست. اسلام نسبت به هيچ کافري، هيچ مشرکي و هيچ ملحدي چنين دستوري در صدر اسلام نداد.
تاکید اسلام برپایبندی
به تعهد و پیمان و حفظ حقوق دیگران
اين آيه از يک کلمهاي که جامعترين مفهومهاي الفاظ را به همراه دارد نازل شده است، فرمود: «لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَ هُمْ» فرمود با کسي تعهّد بستيد، ميثاق بستيد، با هيچ کسي بدرفتاري نکنيد که ميثاق بستيد، حق کسي را ضايع نکنيد ،هيچ مفهومي از مفهوم شيء جامعتر نيست، اولاً؛ وقتي هم جمع بسته شد ميشوداشياء، ثانياً؛ فرمود هيچ حقي از هيچ کسي ضايع نکنيد مگر اينکه خود او حق خودش را از بين ببرد. درباره کفار فرمود اگر با آنها ما ميجنگيم محور اصلياش آن است که آنها به هيچ تعهّدي ،به هيچ حقي از حقوق بشر معتقد نيستند، فرمود: «قاتِلُوا أَئِمَّهًْ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ»[12] با رهبران کفر مبارزه کنيد براي اينکه اينها هيچ امضايي، هيچ عهدنامهاي ،هيچ ميثاقي، هيچ روابطي در بين ملل امضا نميکنند و به رسميت نميشناسند: «قاتِلُوا أَئِمَّهًْ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ» نه «لا إيمان لهم (به کسر الف)» نفرمود چون کفر دارند مبارزه کنيد ،فرمود چون امضايشان رامحترم نميشمارند، به عهدشان وفادار نيستند، به ميثاقشان متعهد نيستند،(لاأَيْمانَ لَهُمْ) ]به فتح الف[، با آنها مبارزه کنيد.
اميدواريم اين بحثهاي دقيق و عميق حقوق بشر اسلامي که عدهاي متولّي آن شدند و تلاش و کوشش آنها مقدس و محترم است، روزي در جوامع بشري اثر بگذارد و بشر ولو مسلمان هم نباشد آن رادمردي و تعهد و وفاداري به ميثاق بينالملل را محترم بشمارد.
پیام تصویری حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
به دومین کنفرانس بینالمللی حقوق بشر آمریکایی
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب با محوریت تروریسم دولتی آمریکا و انتقام سخت؛
تهران، 1/11/98
مرکز اطلاعرسانی اسرا
ــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. مدثر ، 18 و 19.
[2]. شعراء ، 193 و 194.
[3]. مدثر ، 25.
[4]. مدثر ، 31.
[5]. مدثر ، 36.
[6]. فرقان ، 1.
[7]. بقره، 104و153و172و....
[8]. فاطر ، 15؛ بقره، ، 28؛ نساء، 1.
[9]. أعراف، 85.
[10]. سبأ، 28.
[11]. الكافي(ط ـ الإسلاميهًْ)، ج5، ص28.
[12]. توبه، 12 .
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر میشود.