عوامل موفقیت در امتحان الهی
بهروز نصرتخواه
انسان برای دستیابی به کمالات میبایست انواع امتحانات را در زندگی دنیوی خویش پشت سر بگذارد. بنابراین، انسانی را نمیتوان یافت که در زندگیاش با انواع و اقسام امتحانات و ابتلائات الهی مواجه نباشد. از نظر آموزههای قرآن، این امتحانات و ابتلائات شامل خیر و شرّ است.
همچنین از نظر قرآن، همان اندازه که شروری چون بیماری، نقص در مال و فرزند، فقر و فاقه میتواند ابزار امتحان و ابتلاء الهی باشد، خیرهایی چون تمکّنات مالی و ثروت و فرزندان صالح از دختر و پسر میتواند به عنوان ابزار امتحان الهی قرار گیرد؛ چنانکه خدا بصراحت میفرماید: وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَهًْ؛ و شما را با شرّ و خیر میآزماییم.(انبیاء، آیه 35)
البته از تقدیم شرّ بر خیر در آیه این معنا را میتوان استنباط کرد که هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت، بیشترین آزمونهای الهی از طریق شرور انجام میشود؛ هر چند که افزایش کمی یا کیفی شرور به معنای این نیست که با خیر آزمونی صورت نمیگیرد، بلکه به این معنا است که برای بسیاری از مردم مواجه شدن با خیر به عنوان امتحان، آسانتر از آزمون با شرور است و شخص ممکن است بگوید انسان با ثروت مورد آزمایش قرار گیرد، بهتر از آن است که با فقر و نداری و فاقه مورد آزمایش قرار گیرد.
از آنجا که زندگی بشر حتی برای پیامبران سرشار از انواع و اقسام شر و خیر به عنوان آزمونهای الهی است، عبور از گردنههای امتحان الهی نیازمند «توفیق الهی» است. به این معنا که خدا میبایست امور را به گونهای سامان دهد که انسان بتواند از آزمونها بویژه شرور به سلامت عبور کند و این آزمونهای الهی موجب «جزع و فزع» و رفتارهای هیجانی و افراطی یا تفریطی نشود که میتواند گاه به کفر و کفران بینجامد و ابدیت شخص را به خطر اندازد؛ زیرا کسی که بر مصیبتهای آزمونهای الهی «صبر» نمیورزد، ممکن است مواضع یا رفتارهایی را در پیش گیرد که مساوی با کفر یا کفران و در نهایت شقاوت ابدی است.
از نظر آموزههای قرآن، همان طوری که انسان با خیر مورد آزمایش قرار میگیرد با شرور نیز ممکن است آزموده شود. امام صادق(ع) روایت میکند: مَرِضَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) فَعَادَهُ قَوْمٌ فَقَالُوا لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ أَصْبَحْتُ بِشَرٍّ فَقَالُوا لَهُ سُبْحَانَ اَللَّهِ هَذَا كَلاَمُ مِثْلِكَ فَقَالَ يَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى: وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ اَلْخَيْرِ فِتْنَهًْ وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ فَالْخَيْرُ اَلصِّحَّهًْ وَ اَلْغِنَى وَ اَلشَّرُّ اَلْمَرَضُ وَ اَلْفَقْرُ اِبْتِلاَءً وَ اِخْتِبَاراً؛ امیرمومنان علی(ع) بیمار میشود. گروهی به عیادت ایشان میروند. آنان به امیرمومنان (ع) میگویند:ای امیرمومنان چگونه ای؟ آن حضرت فرمود: گرفتار شرّ شده ام. آنان گفتند: سبحان الله! از مثل تویی چنین سخنی نسزد. آن حضرت فرمود: خدای تعالی در قرآن میفرماید: و ما شما را به شر و خیر به عنوان فتنه میآزماییم و به سوی ما باز میگردید. پس خیر همان صحت و سلامت و ثروت و غنا است و شر همان مرض و فقری است که به عنوان ابتلاء و آزمون، انسان بدان گرفتار میآید.(بحارالانوار، ج 78، ص 209)
در حقیقت، از نظر آموزههای اسلامی، هر انسانی از جمله پیامبران و معصومان(ع) ممکن است گرفتار آزمونهای الهی در قالب شروری چون فقر و بیماری و مانند آنها شوند؛ ولی انسان باید بداند که خاستگاه همه آنها حکمت الهی است که با این شرور و خیرها به عنوان آزمون میخواهد انسان به کمالی برسد و به سوی خدای تعالی بازگردد.
نقش مشیت مبتنی بر حکمت الهی
در توفیقیابی
از نظر آموزههای قرآن، فشار شرور به عنوان امتحان و آزمون الهی میتواند انسان را به مشکلاتی اندازد که کفر و کفران از جمله آنها است. از این رو هر کسی میبایست از خدا بخواهد تا توفیق عبور سالم از مشکلات و آزمونهای الهی را به او بدهد؛ زیرا بدون توفیق الهی عبور از آزمونهای الهی دشوار یا ناشدنی است.
با نگاهی به گزارشهای قرآنی میتوان دریافت که حتی پیامبران برای عبور از آزمونهای سخت، نیازمند توفیق الهی بودند و این عنایات الهی موجب عبور سالم آنان از آزمونها بویژه شرور بوده است. به عنوان نمونه، حضرت ابراهیم(ع) در انواع و اقسام آزمونهای الهی (بقره، آیه 124) از جمله در آزمون سخت قربانی فرزند، به توفیق الهی از آن عبور کرده است.(صافات، آیات 103 تا 106)
همچنین حضرت اسماعیل(ع) در پذیرش آزمون قربانی شدن(صافات، آیات 102 تا 106) یا مجاهدان در جنگها و جهادها(انفال، آیه 17؛ حجرات، آیه 3) و بلکه هر انسان گرفتار مصیبتی (بقره، آیه 155) تنها با توفیق الهی است که توانستند یا میتوانند از آزمونهای سخت الهی به سلامت عبور کنند و سربلند جام موفقیت را بر سر دست بالا برند و بدان پیروزی افتخار کنند.
باید به این نکته توجه داد که مشیت الهی که بر اساس حکمت الهی سامان یافته است، خاستگاه توفیق و عدم توفیق هر انسانی در عبور از گردنههای سخت آزمونهای الهی است. در حقیقت این حکمت الهی است که مشیت الهی را به گونهای قرار میدهد تا شرایط را برای پیروزی یا شکست در کاری فراهم آورد. بنابراین، این گونه نیست که اراده انسانی به تنهایی موجب پیروزی شود، بلکه پیش از آن، این حکمت و مشیت الهی است که تعیینکننده وضعیت هر انسانی در پیروزی یا شکست است. این بدان معناست که اسباب و عوامل مادی یا معنوی در هر کاری زمانی موثر است که «مطابق مشیت و حکمت الهی» باشد و اگر حکمت و مشیت الهی بر امری نباشد، هرگز عوامل مادی و معنوی نمیتواند به عنوان یک سبب مستقل عمل کند؛ چنانکه حضرت امام سجاد(ع) بر اساس همین نگرش الهی و قرآنی میفرماید: یا مَنْ لا تُبَدِّلُ حِکْمَتَهُ الوَسائِل؛ای خدایی که هیچ یک از وسایل و اسباب، حکمت او را تبدیل نمیکند.(صیفحه سجادیه، دعای 13)
بنابراین، مشیت الهی که برخاسته از حکمت الهی است، اگر مقتضی تاثیر اسباب و عوامل باشد، آن عامل تاثیرگذار خواهد بود؛ و گرنه تاثیری نخواهد گذاشت؛ چرا که اگر چنین نباشد، این قوانین صادره از سوی خدا است که بر خدا نیز حاکمیت مییابد و خدا را محدود میسازد؛ در حالی که نباید چنین باشد؛ زیرا قانون تحت سلطه مشیت و اراده الهی است، نه خدا تحت سلطه قوانین. البته خدا هرگز بر خلاف «عدالت» عمل نمیکند و با آنکه قانون عدالت را خود به عنوان «حق» قرار داده است، اما بر خلاف آن عمل نمیکند؛ زیرا حکمت و مشیت الهی بر این قرار گرفته تا خودش نیز بر اساس عدالت عمل کند و بر همین اساس اصل عدل در اصول دین اسلام مطرح میشود تا نشان دهد که خدا هر چند نسبت به قوانین خود آزاد است و کسی نمیتواند بگوید که امری بر خدا واجب است: «یجب علیه»؛ ولی خدا به حکمت و مشیت خویش به گونهای عمل میکند که خلاف «عدالت» نباشد. این همان چیزی است که در اصطلاح از آن به «یجب عنه» تعبیر میشود؛ یعنی از خدا جز این برنمیآید که به عدالت عمل کند.
به هر حال، بر اساس آموزههای قرآن، عوامل توفیق، زمانی تاثیرگذار خواهد بود که «مشیت مبتنی بر حکمت الهی» بر تاثیرگذاری عوامل باشد؛ و گرنه حتی با وجود عوامل توفیق ممکن است، چنین توفیقی برای شخص نباشد و نتواند به سلامت از گردنه آزمونهای الهی بیرون آید.(اعراف، آیه 155)
عوامل توفیق
برای عبور از آزمونهای الهی
البته چنانکه گفته شد از آیات قرآن به دست میآید که توفیق یابی انسان برای عبور از آزمونهای الهی، نیازمند عوامل و بسترهایی است که انسان میبایست آنها را فراهم آورد. پس هر انسانی هنگام گرفتار شدن به انواع و اقسام آزمونهای خیر و شر از سوی خدا میبایست دنبال عوامل توفیق برود تا خدا به او توفیق عبور سالم از آزمون را بدهد.
از نظر قرآن این عوامل توفیق میتواند متعدد و متنوع باشد که مهمترین آنها امور زیر است:
1. جهان بینی توحیدی: مهمترین عامل در توفیق را میبایست در نگرش توحیدی شخص دید؛ به این معنا که اگر شخص دارای نگرش توحیدی باشد به این نکته میرسد که سر نخ هر چیزی در دست خدایی است که حکیم و علیم و قدیر است و بر اساس حکمت خویش مشیت را سامان داده و کارها را در جهان انجام میدهد. چنین شخصی با اعتماد به چنین خدایی که بر اساس حکمت و هدف متعالی و بر اساس دانایی مبتنی بر بصیرت و بینایی و با قدرت نه عجز،شخصی را گرفتار انواع و اقسام امتحان از خیر و شر میکند، به سادگی در برابر هر مصیبت خوب و بدی، «صبر» میورزد و به دور از جزع و فزع، با استقامت و تحمل آزمون با تکیه بر فضل و عنایات الهی از آن آزمون به سلامت بیرون میآید.(بقره، آیات 155 و 156)
2. ذکر الله: ممکن است فردی، جهان بینی توحیدی داشته باشد، ولی در هنگام بروز و ظهور امتحانات الهی، از خدا غافل شود. بنابراین، لازم است تا این نگرش توحیدی همراه با «ذکر» و نه «غفلت» همراه باشد تا انسان بتواند از آزمونهای الهی سربلند و موفق بیرون آید. از همین رو در آیات قرآن از «ذکرالله» به عنوان یک عامل مهم و اساسی برای عبور موفقیت آمیز از گردنههای آزمونهای الهی سخن گفته شده است.(جن، آیات 16 و 17)
3. تقوای الهی: کسی که نگرش توحیدی دارد و از خدا غافل نیست و همواره «ذکرالهی» در ذهن و جان وی حضور دائم دارد، چنین شخصی در هر کاری که وارد میشود، بر آن است تا خود را از خشم و غضب الهی در امان نگه دارد. بنابراین، هرگز کاری نمیکند که بر خلاف حکمت و مشیت الهی باشد؛ و چون در برابر خدا اهل تسلیم و اطاعت است، هرگز نسبت به دادهها و گرفتههای خدا واکنش منفی نشان نمیدهد و بر اساس اصول و قوانین الهی زندگی خود را سامان میدهد و بر اساس تکلیف و وظیفه عمل میکند. این گونه است که با چنین روحیه و رویهای میتواند به سادگی از مشکلات عبور کند و آزمونهای الهی را پشت سر گذارد و خدا نیز به او توفیق میدهد تا با بهرهگیری از راههای برونرفت به سلامت از آزمون بیرون آید.(انفال، آیات 28 و 29)
4. صبر: چنانکه بیان شد هر انسانی در برابر فشارها و مصیبتها، صبر نمیکند، بلکه بسیاری از افراد گرفتار جزع و فزع و کفر و کفران میشوند و کارهای افراطی و تفریطی براساس هیجانات بروز میدهند اما کسی که به خدای حکیم و علیم و قدیر باور دارد، به این نگرش توحیدی رسیده است که خدا هر چیزی را بر اساس حکمت انجام میدهد و اگر حکمت بر این قرار گرفته است تا هر انسانی در زندگی دنیوی با انواع و اقسام شرور و خیرها به عنوان آزمون الهی دست و پنجه نرم کند تا به کمال برسد و استعدادها و ظرفیتهای خویش را تجلی و ظهور بخشد و فعلیت دهد، به طور طبیعی نسبت به مقدرات الهی صبر و استقامت پیشه میکند و با صبوری در مقام صابرین از مشکلات آزمون به سلامت بیرون میآید.(بقره، آیات 155 و 156؛ آل عمران، آیه 186؛ فرقان، آیه 20)
آثار و نشانههای توفیقیابی
هر کسی که از عوامل پیش گفته برای عبور سالم از آزمونها بهره گیرد، با نشانهها و آثاری مواجه میشود که خود گواه روشنی از توفیق یابی اوست. از مهمترین نشانهها و آثاری که قرآن در این باره سخن گفته میتوان به موارد زیراشاره کرد:
1. انجام کارهای نیک: کسی که در هر آزمون خیر و شری یا پس از آن، به اعمال و کارهای نیک میپردازد، در حقیقت نشان میدهد که از توفیقات الهی بهرهمند شده است؛ زیرا چنین انسان نیکوکاری تحت فشار آزمونها خود را نباخته و از مسیر هدایت فطری تکوینی و تشریعی خارج نشده است، بلکه همچنان بر اساس فطرت و عقل و نقل عمل میکند و کارهای خیر را هرگز ترک نمیکند.(مائده، آیه 48؛ کهف، آیه 7؛ ملک، آیه 2)
2. رعایت آداب و اخلاق: یکی از نشانههای توفیق یابی شخص در عبور سالم از آزمونهای خیر و شر الهی، مراعات آداب و اخلاق در همه حال است؛ زیرا چنین شخصی به دور از تاثیر فشارهای سهمگین آزمونها بویژه آزمونهای شرّ، زندگی و حرکت کمالی خویش را ادامه میدهد؛ این خود گواه روشنی است که چنین فردی از شخصیتی استوار برخوردار است و چون بر خدا اعتماد و توکل دارد، کاری نمیکند که خروج از دایره تسلیم و اطاعت نسبت به مقدرات الهی باشد. بنابراین، میتوان گفت کسی که در همه حال اخلاق و آداب را مراعات میکند و تحت تاثیر هیجانات، رفتار افراطی یا تفریطی در پیش نمیگیرد و اصول اخلاقی را کنار نمیگذارد و متادب به آداب است، چنین شخصی از شخصیت محکم و توفیق الهی برخوردار است.(حجرات، آیه 3؛ اسراء، آیه 84)
3. بهرهمندی از آمرزش: کسی که از سوی خدا توفیق مییابد تا از آزمونها سربلند و موفق بیرون آید، از مغفرت و آمرزش الهی نیز بهرهمند میشود و خدا شرایط بهتری را برای آیندهاش رقم میزند. در حقیقت عبور از آزمونی، شرایط را برای آزمونهای دیگر الهی بهتر و تاثیرات مثبت آن را افزایش میدهد؛ زیرا مغفرت الهی به معنای قرار دادن در شرایط مناسب و چتر حمایتی است.(انعام، آیه 165)
4. تحیت و سلام الهی: توفیق یافتگان از سوی خدا پس از عبور از هر آزمون سخت، مورد عنایت الهی قرار میگیرند و تحیت و حیات طیب و سلامت را به دست میآورند که آنان را در موقعیت بهتر و نیکوتری قرار میدهد و سلامتشان را تضمین میکند.(بقره، آیات 155 تا 157؛ صافات، آیات 102 تا 109)
5. خوشنامی: توفیق الهی به کسانی که گرفتار آزمونهای الهی میشوند، افزون بر عبور سالم از آزمون، موجب میشود تا محبوبیت اجتماعی را برای ایشان رقم بزند و خدا آنان را در اجتماع و میان امتها به عنوان انسانی نیکو معروف و مشهور میسازد.(صافات، آیات 102 تا 109)
6. رحمت: از آثار توفیق الهی در عبور از گردنه آزمونها میبایست به رحمت الهیاشاره کرد؛ زیرا شخص موفق، از رحمت خاص رحیمی الهی بهرهمند خواهد شد و خدا به طور خاص او را مورد عنایتهای خویش در آینده قرار میدهد.(بقره، آیات 155 تا 157)
7. صلوات الهی: کسانی که توفیق یابند و از گردنه امتحانات سخت به سلامت عبور کنند، مورد عنایت خاص خدا قرار گرفته و خدا این امکان را فراهم میآورد تا همواره از امدادهای ظاهری و غیبی برخوردار باشند؛ زیرا صلوات الهی به معنای بهرهمندی از شرایط خاص موفقیت آمیز است و کسی که از صلوات الهی برخوردار میشود در حقیقت مورد عنایت دائمی و بهرهمند از «صله» الهی خواهد بود؛ زیرا اتصال و وصل با خدا آثاری دارد که از جمله آنها بهرهمندی از رحمت خاص و امدادهای الهی است.(همان)
8. دستیابی به مقام امامت: امامت به معنای پیشوایی، مقامی بس بلند است که همه مومنان میتوانند از آن بهرهمند شوند، به شرطی که در زندگی خویش هیچگونه ظلمی نداشته و حتی دمی شرک نورزیده باشند؛ زیرا شرک ظلم عظیم است.(بقره، آیه 124؛ لقمان، آیه 13) از نظر قرآن کسانی که توفیق عبور سالم از امتحانات را داشته باشند، میتوانند به مقام امامت برسند که از خواستههای بلند و والای هر انسان مومنی است.(فرقان، آیه 74)
9. هدایت یافتگی: موفقیّت در امتحان الهى سبب هدایتیافتگى انسان است؛ و انسانهای موفق در شرایطی قرار میگیرند که از هدایت خاص برخوردار میشوند و این با هدایت عمومی فرق دارد.(بقره، آیات 155 تا 157)
10. اولیای خاص: از نظر قرآن، موفقیت در امتحان الهی موجب میشود تا شخص از اولیای خاص قرار گیرد.(بقره، آیه 249)