kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۸۰۰
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۹

اخبار ویژه

این که گفتید شیب ملایم یعنی چه؟!
شیب ملایم از چند ماه قبل وارد دایره لغات اقتصادی مسئولان شده و هنگامی که آنها می‌خواهند از تاثیر تصمیم خود بر قیمت‌ها سخن بگویند، بر  شیب ملایم تاکید می‌کنند.
این مطلب را روزنامه وطن امروز مورد توجه قرار داد و با تاکید بر لزوم بازتعریف «شیب ملایم» نوشت: دولتی‌ها از بهمن ماه سال 1392 و هنگامی که قرار بود تبصره هدفمندی یارانه‌ها را تقدیم مجلس کنند، شیب آرام را وعده می‌دادند. ایام نوروز با آن همه تبلیغات ناموزون برای انصراف مردم از دریافت یارانه گذشت و 97درصد ملت به دریافت یارانه آری گفتند و با این اقدام به دولتی‌ها یادآور شدند که موضوع معیشت باید اولویت اصلی باشد و مسئولان به جای حذف یارانه نقدی که طبق قانون حق آنهاست باید به معیشت مردم رسیدگی کنند. در اردیبهشت ماه دولت نرخ سوخت را 70درصد گران و نرخ کالاهای اساسی را به صورت دستوری تثبیت کرد. دولت برای اینکه تاثیر اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در بازار التهاب ایجاد نکند اجازه افزایش قیمت کالاها را نداد. البته این تثبیت دستوری نیز جواب نداد و بسیاری از تولیدکنندگان تقاضای افزایش قیمت تولیدات خود را به دولت ارائه دادند چرا که دولت نتوانست از تولید حمایت کند.
این تحلیل‌ می‌افزاید: از طرف دیگر سخنگوی دولت مدام از مخالفت دولت با هر گونه افزایش قیمت سخن می‌گفت. جالب اینکه همان زمان که سخنگوی دولت درباره موافقت نکردن دولت با انواع گرانی‌ها سخن می‌گفت، برخی مسئولان دولتی در پی افزایش قیمت برخی کالاها بودند. به عنوان مثال نرخ شیر خام به راحتی 30درصد گران شد و یارانه 300 میلیارد تومانی دولت آنقدر ناچیز بود که مانع افزایش نرخ شیر نشد به دنبال آن انواع محصولات لبنی حداقل 15درصد گران شد و این در حالی بود که مسئولان وزارت جهاد کشاورزی وعده داده بودند لبنیات تا بعد از ماه مبارک رمضان گران نشود، گرانی شیر و لبنیات در حالی اتفاق افتاد که مسئولان سازمان حمایت مصرف‌کنندگان این گرانی را طبیعی خواندند.
وطن امروز یادآور شد: جالب‌ترین افزایش قیمت برای خودرو اتفاق افتاد. شورای رقابت نرخ جدید خودرو را 3هفته پیش اعلام و قیمت انواع اتومبیل را تا 7درصد گران کرد اما چند روز بعد شورای رقابت عقب‌نشینی و اعلام کرد این نرخ‌ها بدون محاسبه کیسه هوا، بیمه، مالیات، عوارض و... اعلام شده و قیمت‌های جدید به زودی اعلام می‌شود. مسئولان شورای رقابت برای اعلام نرخ‌های جدید امروز و فردا می‌کردند و حداقل 3هفته خریداران و فروشندگان را در بلاتکلیفی قرار دادند تا نرخ‌های جدید اعلام شود و سرانجام اعلام هم شد، نرخ خودرو تا 25درصد افزایش یافت و پراید رسما به بالای 20میلیون تومان رسید! واقعا نمی‌دانیم باید عمل دولتی‌ها را بپذیریم یا گفتارشان را اما این را می‌دانیم که در حوزه خودرو افزایش بیش از 5، 6درصدی ملایم نیست.
نویسنده می‌افزاید: افزایش 30درصدی قیمت شیر و لبنیات و افزایش40درصدی نرخ انواع میوه ملایم نیست، مسئولان در حالی دم از تثبیت قیمت‌ها می‌زنند که پای نظارت‌ها و بازرسی‌ها می‌لنگد و با فرا رسیدن ماه مبارک بسیاری از قیمت‌ها افزایش یافته است. آیا واقعا شیب ملایم مدنظر دولت همین بود؟ اصلا تعریف مسئولان از شیب ملایم چیست؟ افزایش 5 درصدی یا 10درصدی؟ افزایش نرخ 20درصدی یا 30درصدی؟ جالب اینکه برخی مسئولان از کاهش تورم و موفقیت دولت با اقدامات سنجیده سخن می‌گویند و هنوز بر ملایمت شیب‌ها تاکید می‌کنند اما آیا واقعا منظور دولتی‌ها از شیب ملایم قیمت‌ها همین بود؟ اگر پاسخ مثبت است، پس تعریف مسئولان از شیب تند چه خواهد بود؟

وقتی مأمور سیا در آژانس برای 5+1 استدلال می‌تراشد
معاون سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید: ایران برای اعتمادسازی محدودیت تعداد سانتریفیوژها را بپذیرد و سوخت را از فروشندگان بین‌المللی بخرد.
اولی هاینونن که متهم به همکاری با سازمان سیا می‌باشد، در مصاحبه با مهر و درباره راه توافق در مذاکرات وین گفت: زمانی که من به تاریخچه فعالیت هسته‌ای ‌ایران نگاه می‌کنم می‌بینم که ایران کلید حل اغلب مشکلات را در اختیار دارد. برای از میان بردن بی‌اعتمادی، ایران باید با تعداد منطقی و واقعی سانتریفیوژها کنار بیاید تعدادی که در واقع برای ادامه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز مورد نیاز است. یکی از پرسش‌هایی که باید در این رابطه پاسخ داده شود آن است که آیا این سانتریفیوژها واقعا برای تولید سوخت راکتورهای آب سبک فعالیت می‌کنند؟ اغلب کشورها اقدام به خرید سوخت از فروشندگان بین‌المللی که اقتصادی‌تر است می‌کنند. خرید از فروشندگان بین‌المللی البته امنیت و کیفیت سوخت را تضمین می‌کند. علاوه بر موضوع غنی‌سازی نکته دیگری نیز وجود دارد و آن نیاز به اورانیوم است که البته منابع آن در ایران محدود است. همراه با این موارد پاسخ‌گویی به پرسش در خصوص ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای نیز وجود دارد. ایران می‌تواند با پاسخگویی به این پرسش‌ها مسیر رسیدن به توافق جامع را هموار کند. پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها موجب می‌شود طرف دیگر نیز با جدیت بیشتری مذاکرات را پیگیری کند.
آقای هاینونن ظاهرا تعهد دارد تاریخ واقعی را مرور نکند چه اینکه او به روشنی می‌داند غربی‌ها درباره اصل قرارداد احداث نیروگاه بوشهر، ارائه سهم 10درصد ایران از نیروگاه یورودیف فرانسه، و تأمین سوخت 20درصدی رآکتور تهران در ازای واگذاری اورانیوم 3/5 درصد غنی شده از سوی ایران، گروکشی کردند یا زیر تعهدات خود زدند و به این اعتبار ایران چگونه می‌تواند به آنها اعتماد کند؟ آقای هاینونن باید پاسخ دهد وقتی غربی‌ها 3سال پیش، حتی نیاز دارویی 800 هزار بیمار را گروگان گرفتند، چگونه می‌توانند قابل اعتماد باشند؟!

هاشمی سال 76 جدید‌الاسلام بود؟!
مواضع این روزهای آقای هاشمی رفسنجانی راجع به مسائلی مثل تندروی، آزادی و تحجر شاید بیش از آن که برای عده‌ای خوشحال‌کننده باشد، برای آشنایان به ادبیات او در دوران زمامداری امورش تعجب‌برانگیز است. چرا که خیلی از مردمی که این روزها مواضع جدید هاشمی را می‌شنوند طی دو دهه گذشته در تریبون نماز جمعه و مصاحبه‌های او مواضع دیگری را شنیده‌اند. تناقض «دیدگاه هاشمی راجع به بدحجاب‌ها» تنها یکی از نمونه‌ها بود.
رجانیوز در این زمینه نوشت: اظهارنظرهای متناقض آقای هاشمی با گذشته ظاهرا تمامی ندارد و هاشمی طی سخنانی که مدتی پیش توسط سایت او منتشر شد راجع به ماهواره صحبت کرده و ضمن انتقاد از اقدامات محدودکننده درباره آن می‌گوید: «جدید‌الاسلام‌ها به جان انقلاب و مردم افتاده‌اند، این گروه فرصت‌طلب که در دوران مبارزه حضور نداشتند، امروز قدرت را برای خودشان ابدی و مادرزادی و ارث حساب می‌کنند، اینها تصورات دیگری هم می‌توانند بکنند. چقدر تلاش شده که نگذارند در کشور اینترنت باشد. چقدر ماهواره را از بالای پشت‌بام‌ها جمع کردند و من نمی‌دانم چه تاثیری کرد؟ نه تنها از آگاهی مردم چیزی کم نکرد بلکه بر آگاهی مردم افزود، یعنی مردم فکر کردند چرا اینجوری می‌شود؟ چی درمی‌آید از این؟ چه نتیجه‌ای دارد؟ یعنی یک جایی را ما ببندیم، چندین جای دیگر را بشر باز می‌کند. یک راه دیگری پیدا می‌شود. واقعا باید موکول کنیم به عقل و تصور مردم.»
این سخنان هاشمی در حالی است که وی در سال 76 در حالی که رئیس‌جمهور بود در مصاحبه با شبکه سی‌بی‌اس آمریکا موضعی خلاف موضع امروز خود اتخاذ کرده بود. هاشمی در پاسخ به این سؤال که چرا استفاده از ماهواره در قانون منع شده؟ آیا علت آن نگرانی از علاقه‌مند شدن جوانان به سبک زندگی غربی است می‌گوید: «به هر حال آنهایی که به این قانون رای داده‌اند فکر می‌کنند که محدود کنند زیرا می‌دانند که از طریق آن سیستم‌های ارتباطی افکاری در ذهن جوانان وارد می‌شود که ما نمی‌پسندیم. در بقیه کشورها هم شما می‌بینید که این اقدام‌ها وجود دارد. الان در خیلی کشورهای اروپایی هم از تهاجم فرهنگی آمریکا و برنامه‌های شما نگرانی دارند.»
هاشمی همچنین ادامه می‌دهد: «شما هم باید قبول کنید که این گونه برنامه‌ها جوانان را دچار مشکل می‌کند، بنیاد خانواده را تضعیف می‌کند، مشکلاتی که الان در غرب وجود دارد، شما امسال نزدیک به 16 میلیارد دلار برای مبارزه با مواد مخدر تخصیص دادید. بالاخره همین موارد عامل این کارهای بد است. من شنیده‌ام باید 400 میلیارد دلار در ظرف 10سال خرج کنید، آمار زنان بی‌سرپرست و بچه‌های بی‌پدر در غرب بسیار وحشتناک است. ایدز اکنون وبای قرن ماست که خب به همین کارها مربوط می‌شود. به هر حال حفاظت اخلاقی اقدام درستی برای حکومت‌هاست.
با این حساب مشخص نیست آیا باید بر طبق مواضع امروز آقای هاشمی، دفاع آن روزهای او از ممنوعیت ماهواره را ناشی از «دل نکندن از قدرت» و یا «ابدی و مادرزادی و ارث دانستن قدرت» بدانیم و یا آن که آن را از روی درد دین و اخلاق جامعه تلقی کنیم؟ طبیعی است که نه تقوا و نه هیچ عقل سلیمی چنین حکم نمی‌کند، چرا که شاید مواضع سالیان گذشته هاشمی به مذاق امروزش خوش نیاید، اما قطعا اقدامی صحیح و قانونی مثل ممنوعیت ماهواره نه ریشه در حب قدرت هاشمی و مدافعان آن طرح، بلکه همان‌طور که او می‌گوید ریشه در تعهدی که حاکمیت برای حفظ حریم اخلاق در جامعه به دوش می‌کشد دارد.

در حق فتنه‌گران محارب ملاطفت شده است
آنچه که از فعل و قول و تقریر فتنه‌گران در هشت ماهه فتنه سال 88 صادر شده مصداق اتم «بغی» و «محاربه» است. «بغی»، «باغی»، «محاربه»،‌ اینها اصطلاحات فقهی است. باید دید در لسان قرآن و قرائت فقها معانی آن چیست؟ این‌طور نیست که یکی از راه برسد و آن را به «نقد»، «انتقاد» و «منتقد» ترجمه کند و از او بپذیرند.
روزنامه رسالت این تحلیل را در پاسخ یکی از نمایندگان مجلس که فتنه‌گران را منتقد و نه محارب و باغی خوانده بود عنوان کرد و از وی خواست معنای محاربه را از مرجع مورد قبول خود بپرسد. به نوشته این روزنامه آیت‌الله موسوی اردبیلی در مورد محارب می‌گوید «اخلال در امنیت عمومی، تنها از طریق کشیدن سلاح نیست بلکه فتنه‌انگیزی، ایجاد تفرقه و دشمنی در میان مردم نیز مصداق آن است. بنابراین هر چه موجب از بین رفتن نظم اجتماع و امنیت مردم شود مشمول حکم سوره شریفه (مائده آیه 33) است. پس باید آشکار گفت که اخلال در نظم و امنیت جامعه مصداق محاربه است، چه این عمل به قصد براندازی نظام سیاسی صورت گرفته باشد و چه به قصد دیگری.» آیت‌الله اردبیلی تاکید می‌کنند «در تحقق جرم محاربه آنچه اهمیت دارد بر هم زدن آرامش جامعه است و نوع سلاح مورد استفاده، تاثیری در تحقق محاربه ندارد و حتی شامل سنگ‌اندازی هم می‌شود.» (فقه‌الحدود و التعزیرات چاپ اول، مکتبه امیرالمومنین(ع)، قم، صفحه 787 به نقل از سایت جهان نیوز)
محمدکاظم انبارلویی در این یادداشت خاطرنشان کرد: یک انتخابات پرشور با مشارکت فوق‌العاده که چشم جهانیان را خیره کرده بود، برگزار می‌شود. در این انتخابات 85 درصد واجدین شرایط شرکت می‌کنند. منتخب ملت با 24/527/516 رای با 63/62 درصد آرا انتخاب می‌شود. نفر دوم با اختلاف 11/311/105 رای قبل از شمارش آرا و قبل از اعلام رسمی آرا در ساعات پایانی انتخابات در همان روز که هنوز شماری از مردم در صفوف فشرده رای‌دهندگان در پای صندوق‌های رای بودند، خود را پیروز انتخابات اعلام می‌کند! با آنکه او و شریک تبهکارش در فتنه در فرم ثبت‌نام نوشته بودند التزام عملی به اسلام و قانون اساسی و ولایت مطلقه فقیه داریم، زدند زیر امضا و قول و عهد و پیمان‌شان و فرمان شورش عمومی و اردوکشی خیابانی صادر کردند. آنها همه راه‌های قانونی و مسالمت‌آمیز را کنار گذاشتند و اعلام جنگ با جمهوریت نظام و آرای ملت دادند.
نویسنده با مرور شعار فتنه‌گران و آشوب‌طلبان در ضدیت با اسلام و قانون اساسی می‌پرسد: آیا اعلام جنگ در خیابان‌ها، آرزوی مرگ برای رقیب و اعلام جمهوری ایرانی و حذف اسلامیت از جمهوری اسلامی، نوعی انتقاد است؟ این انتقاد با کدام ادب و آداب «نقد» می‌خواند؟! اینکه در روز جهانی قدس شعار بدهند؛ نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، ناظر به کدام اختلاف و نقد به نتایج انتخابات است؟ اینکه به تمثال مبارک امام(ره) در 16 آذر اهانت کنند و در روز عاشورا شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» سر دهند با کدامین منطق می‌خواند؟ آیا هزینه این نقد باید حمله به هیئت‌های عزاداری در روز عاشورا و به آتش کشیدن قرآن و مسجد باشد؟
رسالت همچنین پرسیده است: آیا هزینه این نقد باید اخلال در نظم عمومی، حمله به بانک‌ها و موسسات عمومی و خصوصی و مغازه‌های مردم و غارت کردن آنها باشد؟ این غارت ناظر به کدامین اختلاف در انتخابات 88 و پاسخ به چه کسی بوده است؟! آیا اینکه نخست‌وزیر روسیاه رژیم صهیونیستی رسما بگوید اصلاح‌طلبان به نمایندگی از ما در تهران می‌جنگند و وزیر خارجه آمریکا و انگلیس بی‌رودربایستی حمایت و مداخله خود را از فتنه‌گران و سران فتنه اعلام کنند، آیا این هم جزو پروژه نقد و منتقدین است؟ اینکه یک مشت روزنامه‌نگار دوم خردادی دوران اصلاحات را بفرستند اروپا و آمریکا و رسانه‌های اهریمنی امپریالیسم خبری علیه نظام را شارژ کنند، آیا این هم جزو نقد و ابزار منتقدین بوده است؟ باادب‌ترین منتقدین کسی بود که بی‌پروا در یکی از رسانه‌های فتنه نوشت «حالا وقت شورش است، حالا وقت تبدیل خیابان به پارلمان مردم است» (اعتماد 88/5/5 محمدرضا تاجیک).
نویسنده می‌افزاید: وزیر خارجه آمریکا خانم کلینتون دو بار اعتراف کرد ما در تهران کمک‌های زیادی به معترضین (بخوانید فتنه‌گران) کردیم. این چه انتقادی است که حق موسوی و کروبی است آن هم با قیمت هم‌رایی و هم‌زبانی با آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس؟!
یادآوری می‌شود بنابر گزارش رسانه‌ها رهبر معظم انقلاب در دیدار فراکسیون شاهد مجلس و در پاسخ به اظهارات یکی از حضار درباره تردید نسبت به ضرورت حصر فرمودند من قبلا درباره بصیرت صحبت کرده‌ام و این که نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام(ره) بودند، شدیدتر برخورد می‌کردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعا شما راضی نخواهید بود. در حق اینها ملاطفت شده است.