kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۲۶۸۷
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۸

جامعه را کریمانه اداره کنیم(خوان حکمت)



  حضرت امیر(ع) در حکمت 49 نهج‌البلاغه می‌فرماید: «احْذَرُوا صَوْلَهًْ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ‏» بترسيد از حمله افراد با شخصيت به هنگام نياز و گرسنگى و از حمله افراد پست به هنگام سيرى!؛ فرمود: اگر مردان بزرگ و کریم ـ خداي ناکرده ـ دستشان تهي بشود بخواهند حمله کنند، مثل افراد پست نيستند که با چاپلوسي شکمشان را سير کنند؛ اينها حمله مي‌کنند. اگر ملّتي کريم بود؛ چون کريم برتر از کبير است، برتر از عظيم است. ما در فارسي ابزار کارمان همين چهار تا لغت است؛ کريم را مي‌گوييم بزرگ! کبير را مي‌گوييم بزرگ! عظيم را مي‌گوييم بزرگ! ديگر نمي‌دانيم کسي که استخوان و ريشه اصلي دارد، او را بايد بگوييم عظيم که داراي عظم و استخوان است. کبير معناي ديگري دارد.
امکان ارتقاء انسان به مقام برتر از فرشتگان
کريم صفت فرشته‌هاست. چون در قرآن هر جا سخن از کرامت است: (بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ * لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ)؛ بلكه [فرشتگان] بندگانى ارجمندند كه در سخن بر او پيشى نمى‌گيرند و خود به دستور او كار مى‌كنند؛ (1) (بِأَيْدِي سَفَرَهًْ * كِرَامٍ بَرَرَهًْ) به دست فرشتگانی والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار!؛(2) کرامت را وصف فرشته‌ها مي‌داند. اگر انساني فرشته‌منش بود مي‌شود کريم و حرف‌هاي حکيم سنايي همين بود که فرمود:
تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک
برگ توت است بتدريج کنندش اطلس(3)
همين حکيم سنايي مي‌گويد مگر خودت کمتر از مَلک هستي؟! چرا فرشته نمي‌شوي؟! حرف ايشان اين است که در تمام روي زمين ما فرشي گرانتر از ابريشم و اطلس و پرنيان نداريم. اينها را گفت:
ســه نگـردد بــريشـم ار او را
پرنيـان خوانـي و حريـر و پرنـد(4)
همه اسم ابريشم است. اين ابريشم چهار تا برگ توت بود که در سطل زباله مي‌انداختند، وقتي رفت مدرسه و درس خواند و استاد ديد و شاگرد کرم ابريشم شد، شده اطلس. حرف حکيم سنايي اين است:
تو فرشته شوي ار جهد کني از پي آنک
برگ توت است بتدريج کنندش اطلس
وقتي اين برود مکتب کرم ابريشم و بشود اطلس، ما چرا به مکتب قرآن و عترت نرويم و نشويم فرشته؟ در بيانات نوراني حضرت امير در نهج‌البلاغه هست که «لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَهًْ»،(5) انسان پاک‌چشم، پاکدست، فرشته است. عزيزاني که در جبهه‌هاي جنگ شربت شهادت نوشيدند يا جانباز شدند، بعضي مي‌شوند سيّد شهدا، بعضي هم مي‌شوند جعفر طيّار. وجود مبارک حضرت امير فرمود: برادرم که جانباز شد، دو تا دستش را داد، ذات اقدس اله دو تا بال مرحمت کرده، شده جعفر طيار که «يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَهًِْ فِي الْجَنَّهًْ»(به وسیله این بال‌ها همراه فرشتگان در بهشت پرواز می‌کند).(6) پس مي‌شود آدم دستي بدهد و بالي بگيرد،اگر فرشته‌ها براي خدمت به انسان می‌آیند و فرّاشي مي‌کنند که «إِنَّ الْمَلَائِكَهًْ لَتَضَعُ أَجْنِحَتَهَا لِطَالِبِ الْعِلْمِ»(فرشتگان بال‌های خود را به زیر پای طالب علم می‌گسترند)؛(7) معلوم مي‌شود که انسان مي‌تواند برتر از فرشته هم باشد.
حضرت هم فرمود اگر کريم گرسنه شد زير بار ظلم نمي‌رود. لئيم اگر وضع مالي‌اش خوب شد، آن لئامتش را حفظ مي‌کند. فرمود بپرهيزيد از يک ملّت کريمي که تحريم اقتصادي بشود و ‌فقر بر او تحميل بشود، او هرگز تحمّل نمي‌کند. اين طور نيست که اگر ـ خداي ناکرده ـ گراني را بر ملّتي تحميل کردند که ملت کريم باشد و او تحمل بکند، اين طور نيست. ببينيد هر تلاش و کوششي که بيگانه مي‌کند آن صولت و جلال و شکوه اين ايراني مسلمان شيعه، آنها را پس مي‌زند. اين خاصيت کرامت است. يک ملّت کريم هرگز از تحريم نمي‌هراسد، يک انسان فرومايه اگر وضع مالي‌اش خوب بشود به هر حال خطر او به ديگران مي‌رسد.
رفتار مودبانه و کریمانه، راه ورود به دل‌های مردم
فرمود: «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيهًْ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ» (8) (دل‌هاى انسان‌ها وحشى و رمنده است، هرکس با آنها انس گیرد رو به سوى او مى کنند)؛ ما تا مي‌توانيم بايد دل‌هاي مردم را به دست بياوريم، چون مردم داراي آن صبغه الهي‌اند، دل به دست کسي نيست، طبع مردم را خدا فرمود: (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم؛ براستى ما فرزندان آدم را به موهبت عقل و خرد گرامى داشتیم) (9) مگر اينکه خودش خودش را پست بکند، وگرنه ما او را کريم آفريديم،ما با مردم کريم بايد کريمانه رفتار بکنيم. مهم‌ترين راه پيشرفت انبيا و اوليا ادب آنها بود. جامعه را ادب اداره مي‌کند. گفتار خوب، رفتار خوب، کردار خوب، نيت پاک؛ فرمود دل‌هاي مردم، باادب به دست مي‌آيد.
ضرورت تشکیل مجالس مذهبی برای احیای فرهنگ اهل بیت
 وجود مبارک حضرت صادق(ع) فرمود: «تَزَاوَرُوا»؛ شما شيعيان ما هستيد به زيارت يکديگر برويد و يکديگر را ترک نکنيد. چرا؟ «فَإِنَّ فِي زِيَارَتِكُمْ إِحْيَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِيثِنَا»؛ شما شیعيان ما هستيد وقتي دور هم جمع شديد؛ البته آن احوالپرسي‌هايتان که تمام شد به هر حال کلمات ما را نقل مي‌کنيد، احاديث ما را نقل مي‌کنيد. اين جمله خبريه‌اي است که به داعي انشا القا شده است؛ يعني دور هم که جمع شديد حرف‌هاي ما را نقل کنيد. غالب اين جمله‌هاي خبري به داعي انشا نقل شده است؛ يعني شيعيان ما! وقتي دور هم جمع شديد، نگذاريد مجلستان به حرف‌هاي عادي بگذرد. آيه‌اي، روايتي بخوانيد که حرف‌هاي ما مطرح بشود. «تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِي زِيَارَتِكُمْ إِحْيَاءً لِقُلُوبِكُمْ وَ ذِكْراً لِأَحَادِيثِنَا»؛ يعني «أحْيُوْا أحاديثنا في مجالسکم»، اين صرف جمله خبريه نيست؛ بلکه به داعي انشا القا شده است.
حالا که زيارت کرديد و احاديث ما را گفتيد، احاديث ما چه خاصيتي دارد؟ «وَ أَحَادِيثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَي بَعْض»؛(10) عاطفه ايجاد مي‌کند، محبت ايجاد مي‌کند، رازداري ايجاد مي‌کند، ادب ايجاد مي‌کند. خاصيت احاديث ما اين است.ما يک مَثل داريم که اين مَثل حق است، مي‌گوييم: «سنگ روي سنگ بند نمي‌شود»! درست هم هست. الآن اگر بخواهند بُرجي، قصري بسازند، سنگ اوّل را گذاشتند سنگ دوم که روي آن بند نمي‌شود. يک ملات نرم مي‌خواهد وگرنه شما سنگ دوم را بگذاري روي سنگ اوّل مي‌لغزد و سنگ روي سنگ بند نمي‌شود. فرمود احاديث ما و کلمات ما ادب‌آموز است ادب، آن ملات نرم است، آن وقت می‌توانید قصر بسازيد. با ملات، قصر ساخته مي‌شود نه با سنگ.ادب است که جامعه را اداره مي‌کند. انسان ،کريم است و کَرم با ادب آميخته است.
در زيارت جامعه کبيره يکي از اوصافي که وجود مبارک امام هادي(ع) براي ائمه(عليهم السلام) و اهل بيت ذکر مي‌کند همان وصفي است که خدا در قرآن در سوره «انبياء» براي ملائکه ذکر کرده است. در سوره «انبياء»فرمود اين ملائکه کساني هستند که: (لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ)(11) عمل مي‌کنند. وجود مبارک امام هادي در زيارت جامعه کبير وصف ائمه(عليهم السلام) را همين قرار مي‌دهند که اهل بيت کساني هستند که «لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»(12) نه بدون اجازه خدا سخن مي‌گويند، نه بعد از دستور خدا عقب افتاده‌اند، نه جلو مي‌زنند، نه دنبال هستند، ما پيرو اينها هستيم. فرمود جامعه را کريمانه بايد اداره کنيد؛ آن وقت نه طلاق خواهيم داشت، نه دادگاه‌ها خواهيم داشت. آنچه که مشکل ما را حلّ مي‌کند ادب ماست. فرمود مؤدّبانه جامعه را اداره کنيد؛ حالا گاهي ضرورتي پيش مي‌آيد براي اختلافات، حرفي ديگر است سهو و نسيان، آن حرف ديگري است.
فرمود: اگر کسي با الفت و با ادب رفتار کند دل‌هاي جامعه او را مي‌طلبد.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظله)
در جلسه درس اخلاق؛ 97/9/29
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
___________________________________________
1. أنبياء، 26 و 27.
2. عبس، 15 و 16.
3. سنايی، قصايد، قصيده90.
4. ديوان هاتف اصفهانی، ترجيع بند.
5.  نهج البلاغهًْ صبحي صالح، حکمت478.
6. الأمالي(للصدوق)، ص463.
7. الکافي(ط ـ الاسلاميهًْ)، ج1، ص34.
8. نهج‌البلاغه، حکمت 50
9. اسراء، 70.
10. الکافی(ط ـ الإسلاميهًْ)، ج2، ص186.
11. انبياء، 27.
12. زاد المعاد _ مفتاح الجنان، ص514.
خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می‌شود.