kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۱۷۱
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۰
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اول بگویید نتیجه مذاکرات قبلی چه شد بعد نسخه مذاکرات جدید بپیچید!

روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود یادداشتی را در باب مذاکره مستقیم با آمریکا منتشر کرد. در یادداشت این روزنامه آمده است: «به‌طور خاص سياست‌ورزي اصلاح‌طلبانه و نگاه صلح‌مدارانه به عرصه سياست خصوصا در چارچوب روابط بين‌الملل نمي‌تواند با پيشنهاد يا توصيه به مذاكره مستقيم موافق نباشد.»

سرویس سیاسی-

از طرفی طیف اصلاح‌طلب معمولا چنان از سیاست خاص خود سخن می‌گوید که گویی بقیه جناح‌ها و گروه‌ها هر روز و هر ساعت در اندیشه آتش‌افروزی هستند، گرچه گاهی نیز دیده شده که لباس هنجار بر تن ناهنجار پوشانیده‌اند.
معمولا اراده و افعال آدمی به خودی خود بار ارزشی ندارند و عواملی در آن دخیل هستند. همین صلح‌طلبی اگرچه هنجاری ارزشمند و مورد تایید فطرت آدمی است اما هنجار یا ناهنجار بودنش بسته به شرایط و انگیزه فاعل و... تعیین می‌شود. برای نمونه تصور کنید وقتی دشمن بعثی خرمشهر و اطرافش را‌ اشغال کرده بود به‌جای اینکه از لزوم جهاد برای آزادی میهن سخن بگوییم از مهربانی و صلح می‌گفتیم! این دیگر یک هنجار نیست بلکه ناهنجاری به نام «ذلت‌پذیری» است.
در بخشی از یادداشت مذکور نیز ذکر شده است: «سياستمداران و دولت‌ها و دستگاه ديپلماسي‌شان اگر قدرتمند باشند و زبون نباشند و به فنون مذاكره مسلط و براي هر سطح از مذاكره كارگزاران مجرب خود را داشته باشند هيچگاه از مذاكره نمي‌گريزند.»
این نوع برخورد با موضوع دیپلماسی دوران نوجوانی را به یادمان آورد که برای اینکه کسی را به انجام کاری ترغیب کنیم هندوانه زیر بغلش می‌گذاشتیم که اگر آدم فلان باشد و بهمان نباشد نباید ترسی از انجام این کار داشته باشد و او را نیز که حس اثبات خود و حرف‌های ما در میان گرفته بودندش راهی جز آنچه تدارک دیده بودیم برایش نمی‌توانست برگزیند. حال همین گفته اعتماد را ملاک قرار دهیم: نخست اینکه معیار زبونی و قدرت چیست؟ یعنی با چه چیز سنجیده می‌شود؟ به نظر می‌رسد که احتمالا در نظر گرفتن نتایج دو طرف از آن مذاکره راه سنجش باشد. دیگر آنکه با توجه به آنچه اعتماد گفته و با در نظر گرفتن نتایج برجام برای ما که عبارت بود از پر کردن قلب راکتور آب سنگین اراک با بتن و عمل نکردن آمریکا به وعده‌هایش و سپس خارج شدنش از برجام (به‌منظور ایجاد بستری برای فشار بیشتر) نظر روزنامه اعتماد در‌باره دیپلمات‌های هسته‌ای ایران چه می‌تواند باشد و از آنچه گفته چه به‌دست می‌آید؟!
جالب آنکه در همین یادداشت اعتماد آمده است: «روشن است كه اگر اصل مذاكره را ضروري بدانيم به‌طور قهري مذاكره مستقيم كم‌هزينه‌تر است»!  وقتی برجام و همه نتایج و دستاوردها آن را با حقوقی که از ما سلب شد و جلوی شتاب علمی کشور در این موضوع را گرفت را در برابر هم قرار بدهیم ، آیا به‌راستی مذاکره مستقیم ما با آمریکا کم هزینه‌تر بوده است؟!!
دوگانه‌سازی‌های جعلی؛ این‌بار «FATF ، معیشت مردم»
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «با خارج شدن ایالات متحده از برجام و نیز با عدم تصویب لایحه FATF که از طریق فشار و تهدید تندروها شاهدش بودیم، انتظار می‌رود که از چند ماه دیگر تحریم‌های اقتصادی آغاز و تشدید شود. یکی از اولین برنامه‌های هر دولتِ تحتِ تحریم این است که چگونه اثرات تحریم را خنثی کند یا آن را کاهش دهد؟ یک راه آن، اتخاذ سیاست‌های صرفه‌جویانه و کاهش اثرپذیری از تحریم‌هاست. راه دیگر بهبود شرایط تولید و فضای کسب و کار است. ولی این دو سیاست حتی اگر اجرا هم بشود، کافی نیست. از این رو برنامه دور زدن تحریم‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد؛ و این رویه ثابت همه کشورهای تحت تحریم است. ولی دور زدن تحریم به این سادگی نیست، عوارض سنگینی دارد. افزایش قیمت و هزینه مبادله، بالا رفتن ریسک معاملات، سوخت شدن کالا و پول و از همه بدتر گسترش و بسط فساد است».
افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و حامیان دولت در شرایط حاضر می‌کوشند به فضای سیاسی پیش از امضای توافق هسته‌ای دامن بزنند. این جریان در پی آن است تا این بار با ایجاد دوگانه دروغین «FATF، معیشت مردم»، مشکلات اقتصادی مردم را ناشی از FATF جا زده و به این ترتیب با تحت فشار قراردادن نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز، اقدام خسارت بار و مغایر منافع ملی پیوستن به FATF را اجرایی کنند.
 نظیر همین حرف‌ها را آن زمان هم می‌زدند. گلو پاره می‌کردند که با دستیابی به توافق هسته‌ای بالمره تمام تحریم‌ها برداشته و گشایش اقتصادی ایجاد می‌شود! حتی افسانه می‌ساختند و می‌گفتند هر روز تأخیر در اجرای برجام 100 میلیون دلار به کشور ضرر می‌زند! جالب اینکه پس از اجرای برجام و طبق بند 19 این قرارداد باید آن دسته از تحریم‌های ایران که مجری آن FATF است برداشته می‌شد اما FATF با رعایت نکردن این بند از برجام، ایران را از لیست سیاه خارج نکرده و فقط به فرصتی 12ماهه برای انجام باقی توصیه‌ها بسنده کرده و سایر کشورها را به لزوم رعایت توصیه شماره 19 FATF یعنی اعمال شدید شناسایی مشتریان در کشورهای با ریسک بالا (ایران) و سختگیری بر روابط کاری و معاملات با ‌اشخاص حقیقی و حقوقی و موسسات مالی ایران تاکید کرد. شلیک مستقیم ترامپ وقتی روی شقیقه‌ برجام نشست، مدعیان اصلاحات که راهکارشان عقیم مانده بود، به طرف FATF غش کردند و نمی‌گویند دولتی که می‌گوید در حساب مردم سرک نمی‌کشیم، چگونه خواهان پیوستن به FATF است که طبق آن موظف می‌شویم تمامی تراکنش‌های ریالی خود را در اختیار سایر کشورها قرار داده و در صورت طرح سؤال از طرف آنها باید به‌صورت کامل جزئیات مربوط به تراکنش‌ها و طرفین معاملات را تشریح کنیم!
در حال حاضر بیش از 200 شخص و شرکت ایرانی در لیست تحریم‌ها وجود دارند که در صورت پیوستن کامل به FATF باید علیه آنان تحریم‌های متنوعی اعمال کنیم!
جیب مردم، هر روز خالی‌تر از قبل می‌شود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«سال جدید را در حالی آغاز کردیم که از واپسین روزهای اسفندماه شاهد گرانی‌هایی در حوزه مسکن و ارز بودیم. هنوز فروردین به پایان نرسیده بود که دولت در اقدامی دست به یکسان سازی نرخ ارز زد و آن را ۴۲۰۰ تومان اعلام و غیر از این را قاچاق دانست! با اینکه صرافی‌ها ازخرید و فروش دلار منع شدند اما شاهد معاملات زیرزمینی و گاه به‌وسیله پیک موتور بوده‌ایم و این وضعیت تا به آنجا پیش رفت که تنها در عرض سه ماه قیمت دلار را دو برابر کرد. طلا هم در رقابت با ارز جا نماند و سکه خود را تا دو میلیون و ۵۰۰هزار تومان هم رساند تا برق درخشش را به رخ ارز بکشد. در این میان معاملات مسکن هم با توجه به پایان فصل بهار و آغاز جابه‌جایی‌ها رونق گرفت اما رونقی که شاید سود آن فقط به جیب بنگاه‌های معاملات ملکی می‌رود و نه خریداران و فروشندگان و اجاره‌نشین‌ها! دولتمردان اقتصادی هم اوضاع را آرام و قابل کنترل ارزیابی کرده و این افزایش قیمت‌ها را حباب می‌دانند. اما آنچه واقعیت دارد کاسته شدن از قدرت خرید مردمی است که ریال‌شان تاب دوام آوردن در برابر قیمت‌های دلاری را ندارد و هر روز جیب‌شان خالی‌تر از قبل می‌شود».
این روزها حتی نشریات زنجیره‌ای نیز اذعان دارند که کارنامه اقتصادی دولت قابل قبول نیست.
«چنان رونقی به اقتصاد بدهیم و آن‌چنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که نیازی به 45 هزار تومان پول یارانه نداشته باشند»، «اولین تدبیر ما کاهش نرخ بیکاری خواهد بود»، «می‌دانم شما جوانان از بیکاری رنج می‌برید، دولت رونق را به اقتصاد بازمی‌گرداند و به مشکل کارگران، اصناف، کارآفرینان توجه دارد»، «مسئله مسکن نیز در اولویت دوم جوانان است که به آن توجه ویژه‌ای دارم»، «وقتی نقدینگی بی‌حساب و کتاب بالا می‌رود، تورم بزرگی ایجاد می‌شود»، «سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم نیز باید بچرخد»، «می‌توانیم با کاهش خرج دولت و جلوگیری از بزرگ شدن آن، رونق اقتصادی ایجاد کنیم»، «اتکای بودجه جاری کشور به نفت باید کاسته شود زیرا پول نفت از عوامل افزایش تورم است»، «همه تحریم‌های مالی و بانکی و حتی نظامی و موشکی در روز اجرای توافق یکجا برداشته خواهد شد»،  «اگر می‌خواهید ریال ایرانی به جای اول خود و گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد،... پای صندوق آراء بشتابید»، «پس از تشکیل دولت تدبیر و امید، دفتر ویژه‌ای را تحت عنوان «شکایات و نظرات مردم» تاسیس خواهم کرد»، «دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند» و...اینها تنها بخشی از وعده‌های رنگارنگ دولت آقای روحانی به مردم است.
اکنون قریب به پنج سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است اما متاسفانه دولت به هیچ‌یک از وعده‌ها جز در شعار و نه در واقعیت جامه عمل نپوشانده است.
دولت مطالبات شهرداری را هم نمی‌دهد!
روزنامه زنجیره‌ای شرق در گزارشی به بدهی دولت به شهرداری پرداخته و نوشت :« درحالي‌که با تغيير مديريت شهري و شروع تعاملات نزديک و مشترک شهرداران تهران با دولت، اميدواري براي بهبود شرايط تهران و پرداخت سهم بيشتري از مطالبات قانوني و پرداخت بدهي‌ها به شهرداري تهران بالا گرفت، سخنگوي شوراي شهر تهران از پرداخت طلب‌هاي شهرداري در اين شرايط بي‌پولي هر دو طرف اظهار نااميدي کرده است.»
در ادامه این گزارش آمده است : « محمدعلي نجفي، شهردار قبلي تهران، در همان ابتداي حضورش در بهشت و شروع تعاملات با دولت‌سراغ يکي از موارد اختلافي يعني بدهي و طلب‌هاي بين شهرداري و دولت رفت و از همان ابتدا هم موضوع اختلاف بر سر مبلغ اين بدهي و طلب جلوتر از راه‌حل براي پرداختشان مطرح بود. محمدعلي افشاني هم در اولين روزهاي پس از انتخاب‌شدنش به‌عنوان شهردار تهران، راهي جلسه و ديداري با رئيس‌جمهور شد که از نتايج آن ديدار مي‌توانست دريافت بدهي‌هاي شهرداري از دولت باشد. با‌اين‌حال به نظر خيلي نبايد به اين نزديکي دولت و شهرداري دل بست.»
در این گزارش اظهار امیدواری شده است: «در ميان نااميدي سخنگوي شوراي شهر تهران، هنوز هم مي‌توان اميدوار بود که دولت با پرداخت نقد و غيرنقد اين طلب‌ها و البته پرداخت سهمي که حداقل در حمل‌ونقل عمومي دارد، بار روي دوش مردم تهران را کمتر کند و نشان دهد اين چرخه اختلافي دولت و شهرداري با تعامل و تدبير متوقف‌شدني است.»
فارغ از درستی یا نادرستی برخی ارقام موجود در این گزارش می‌توان به دو نکته در این زمینه‌اشاره کرد، مدیریت شهرداری در سال‌های گذشته به اذعان روزنامه‌های زنجیره‌ای با وجود بدقولی دولت در پرداخت مطالبات کار مردم را زمین نگذاشته و با مدیریت جهادی مشکلات را یکی پس از دیگری حل می‌کرد ولی در مدیریت جدید شهری علاوه‌بر اینکه بدهی‌های دولت به شهرداری سر جای خود باقی است حواشی نیز بر متن غلبه کرده و دیگر خبری از کار و مدیریت حلال مشکلات مردم نیست.
نکته دیگر آنکه طبیعتا وقتی ادعا می‌شد پیش از برجام ایران هر روز هزار میلیارد تومان متضرر می‌شد و روی دیگر سکه این ادعا آن است که پس از برجام هر روز هزار میلیارد تومان سود کرده‌ایم سؤالی که مطرح می‌شود آن است که تکلیف 730 هزار میلیارد تومانی که در دو سال گذشته نصیب دولت گشته چه شده است؟! آیا دولت نمی‌تواند از این سود هنگفتی که از طریق برجام حاصل کرده بدهی دوستان خود را در شهرداری بدهد که کار مردم زمین نماند؟!