خواب تریلیها با چشمان باز(دیدگاه)
چندسالی است تریلیداران استان هرمزگان با 1550 عضو شرکت تعاونی تشکیل دادهاند. غالب آنها با قرض و وامهای سنگین وسیلهای خریدهاند که نانی بیاورند بر سر سفره بیرونقشان بعضی از این رانندهها جانباز جنگند، کسی را میشناسم که هنوز آثار سالهای جنگ را با خود حمل میکند دست و پاها و کمرش پر از ترکش است اما دور از خانواده در سرما و گرما میراند، با مشقت و کمردردهای سخت و نالههای شبانه، تا بتواند اقساطش را بپردازد اما نمیتواند چرا که باید 8 تا 12 روز در نوبت بار بخوابد این را هم میدانم که قانو ن از حق بومیها برای گرفتن بار حمایت میکند اما به او و دیگر دوستانش بار نمیدهند، سهمیهشان را 50 دستگاه قرار دادهاند در مقابل 1550 تریلی. مسئولان به خیلی کارها مشغولند الا دیدن این مردم. دلالها بازار بار و پایانهها را میچرخانند پولهای گزاف میگیرند و بار میفروشند به نورچشمیهاشان.
مسئول هیچ سوالی را برنمیتابد به هر جا فکرش را بکنی نامه دادهاند و کاغذ سیاه کردهاند به نمایندگان مجلس، استاندار، به ریاست انجمن صنفی رانندگان، به معاون سیاسی امنیتی استاندار، مدیرکل سازمانهای حمل و نقل و پایانههای استان و همه رئیسها و فرمانفرماها...
اما مسئولان نیامدهاند که مشکل شما را حل کنند کارهای مهمتر از اینها دارند، خیلی مهمتر مثل مصاحبههای پی در پی، شرکت در همایشها، فعالیتهای انتخاباتی و همهچیز و بگویم که هر کس صدای عیالالله را نشنود و به قول حضرت امیر(ع) به ستون دین و ستون حکومت اسلامی یعنی مردم توجه نکند طاغوت است، فرمان فرماست و فرعون... فرعونهائی با مصری کوچک و تو با 50 درصد جانبازی که دکترت گفته است هرگز نباید پشت ماشین سنگین بنشینی، باید حرکت تکههای سرب را در تنت تحمل کنی و به اجبار تریلیات را بفروشی و بزنی به دریا و قاچاق تا بچههایت گرسنه نمانند- اینجا ایران است برخی از این رانندهها روزگاری دوستان بهتر از جانشان را در بیابانهای جنوب و کوههای غرب و باتلاقها و سیمخاردارها جا گذاشتهاند- میگویند: شهید بازدار و دژله و اللهپرست و اکرامی و دیگران مگر میگذارند و مگر میتوانیم پا بگذاریم روی خونهای ریخته شده در رملها و آبها که دشمن شاد شود؟ نه هرگز مباد و پایان این قصه راست، سکوت است به عشقی که مثل خون در رگهایشان میرود اما هرگز طاغوتها و فرمانفرماها را تاب نمیآورند که حضرت امیر(ع) فرمود تا ما نباریم غرش نمیکنیم.
رضا محسنی
مسئول هیچ سوالی را برنمیتابد به هر جا فکرش را بکنی نامه دادهاند و کاغذ سیاه کردهاند به نمایندگان مجلس، استاندار، به ریاست انجمن صنفی رانندگان، به معاون سیاسی امنیتی استاندار، مدیرکل سازمانهای حمل و نقل و پایانههای استان و همه رئیسها و فرمانفرماها...
اما مسئولان نیامدهاند که مشکل شما را حل کنند کارهای مهمتر از اینها دارند، خیلی مهمتر مثل مصاحبههای پی در پی، شرکت در همایشها، فعالیتهای انتخاباتی و همهچیز و بگویم که هر کس صدای عیالالله را نشنود و به قول حضرت امیر(ع) به ستون دین و ستون حکومت اسلامی یعنی مردم توجه نکند طاغوت است، فرمان فرماست و فرعون... فرعونهائی با مصری کوچک و تو با 50 درصد جانبازی که دکترت گفته است هرگز نباید پشت ماشین سنگین بنشینی، باید حرکت تکههای سرب را در تنت تحمل کنی و به اجبار تریلیات را بفروشی و بزنی به دریا و قاچاق تا بچههایت گرسنه نمانند- اینجا ایران است برخی از این رانندهها روزگاری دوستان بهتر از جانشان را در بیابانهای جنوب و کوههای غرب و باتلاقها و سیمخاردارها جا گذاشتهاند- میگویند: شهید بازدار و دژله و اللهپرست و اکرامی و دیگران مگر میگذارند و مگر میتوانیم پا بگذاریم روی خونهای ریخته شده در رملها و آبها که دشمن شاد شود؟ نه هرگز مباد و پایان این قصه راست، سکوت است به عشقی که مثل خون در رگهایشان میرود اما هرگز طاغوتها و فرمانفرماها را تاب نمیآورند که حضرت امیر(ع) فرمود تا ما نباریم غرش نمیکنیم.
رضا محسنی