«آبزرور» از اعتراضهای کارگری فرانسه میگوید
التهابهای عمیق اجتماعی زیر پوست فرانسه
هفتهنامه انگلیسی «آبزرور» تظاهرات و اعتراضات ناتمام کارگری در فرانسه را بررسی کرده و در پایان به این نتیجه رسیده که جامعه این کشور از وجود التهابات عمیق اجتماعی به شدت رنج میبرد.
سرویس خارجی -
هفتهها و ماههای اخیر فرانسه شاهد تظاهرات و اعتصابهای پیدرپی اتحادیهها و سندیکاهای کارگری در اعتراض به برنامههای ریاضتی واصلاحی دولت ماکرون بوده. همه فکر میکردند ماکرون مردی است که میتواند فرانسه را از بحران اقتصادی نجات دهد ولی در یک سالگی دولت وی ظاهرا ورق برگشت و میزان محبوبیت وی نیز بین اقشار مختلف مردم فرانسه به شدت افت کرد.
همین شنبه گذشته هزاران فرانسوی با تجمع در مرکز پاریس به سیاستهای «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور این کشور در سالگرد به قدرت رسیدنش اعتراض کردند. اسپوتنیک نیز از بروز درگیری در جریان برگزاری این تظاهرات خبر داد. معترضان سنگ و بطری به سمت نیروهای پلیس پرتاب میکردند و پلیس نیز از گاز اشکآور علیه معترضان استفاده میکرد. در تظاهرات پاریس، شماری از معترضان نوشتههایی در دست داشتند که با تشبیه سیاستهای اقتصادی ماکرون به مارگارت تاچر نخستوزیر پیشین انگلیس، او را با عنوان «امانوئل تاچر» توصیف میکردند. مقامهای فرانسوی شمار تظاهرکنندگان را 40هزار نفر ذکر کردهاند. حزب «فرانسه سرسخت» که از این تظاهرات حمایت میکند در توئیتر از حضور 160هزار نفر سخن گفت. پلیس فرانسه هم اعلام کرد که 2هزار پلیس، مسئولیت تامین امنیت تظاهرات را بر عهده داشتند.
هفتهنامه انگلیسی آبزرور اما با مرور این اعتراضها و تحولات در گزارشی تحت عنوان «زیر پوست فرانسه التهابی عمیق نهفته است» نوشته: «از قرار معلوم اعتصابات پرشور دیگری در انتظار خیابانهای پاریس و شهرهای دیگر است، چراکه امانوئل ماکرون پیام داده است که هیچ انعطافی در مقابل مطالبات سندیکاها نشان نمیدهد. سندیکاها برای مقاومت در مقابل دولت نیاز به قدرت دارند اما دولت در قانون کار جدید توان چانهزنی آنها را به شدت تضعیف کرده است.»
آبزور در ادامه نوشته: «مشت آهنین حاکمیت، جنبشهای مدنی فرانسه را هیچگاه از پای نینداخته است. ماه مه سال ۱۹۶۸ شاهدی بر این مدعاست. در آن سال رئیسجمهوری وقت شارل دوگل همانند ماکرون هیچ انعطافی نشان نداد با کاهش ساعت کار از ۴۵ ساعت در هفته به ۴۳ ساعت مخالفت کرد و افزایش ۵۰درصدی دستمزد کارگران در روزهای اعتصاب را نیز نپذیرفت. همین امر زمینه بروز خشونت را فراهم ساخت. در آن سال جنبش دانشجویی که به خاطر سرکوب سازمان یافته به تسخیر دانشگاهها اقدام کرده بود با کارگران متحد شد. اتحادی که در ۱۳ مه در مقابلش آتش گشودند. در نتیجه ۶ نفر از معترضان کشته شدند و صدها نفر تنها در یک روز بازداشت شدند.»
در پایان این گزارش میخوانیم: «مطالبات سندیکاها همواره در تعارض با سیاست اقتصادی دولت است. دولت تلاش میکند کارفرمایان و سرمایهگذاران را با انواع امتیازها به خود نزدیک کند تا حمایت آنها را پشت سرش داشته باشد برای همین پای تبعات آن ایستاده است؛ حتی اگر بار دیگر شاهد تکرار حوادث تلخ باشد.»