kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۰۲۲۵
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۸
رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه محصولات تبلیغی نامه به جوانان غربی:

آمریکا به عنوان شیطان بزرگ رئیس ‌‌متعصبین عالم است


بیانات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در بازدید از نمایشگاه محصولات تبلیغی مرتبط با دو نامه به جوانان غربی که در تاریخ یک شهریور ۱۳۹۵ ایراد شده بود، صبح امروز (یکشنبه) در محل برگزاری همایش «طلوع حقیقت» در تهران منتشر شد.
رهبر انقلاب در نخستین نامه که در تاریخ یک‌بهمن 1393 خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشته بودند، با ‌‌اشاره به حادثه‌‌ تروریستی شارلی ابدو و به راه افتادن موجی از اسلام‌هراسی از سوی رسانه‌های غربی، از جوانان غربی خواستند که فارغ از پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی، شناختی مستقیم و بی‌واسطه از اسلام پیدا کنند و با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر اسلام (صلی‌‌الله‌ علیه ‌و آله‌ و سلم) آشنا شوند.
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای همچنین در نامه‌ دوم که در تاریخ 8 آذر 1394 و خطاب به عموم جوانان در کشورهای غربی نوشته بودند، باز هم با ‌اشاره به مجموعه حوادث تروریستی پاریس که توسط گروه داعش انجام شده بود و به کشته شدن حدود ۱۳۰ نفر انجامید و موجی از اسلام‌‌هراسی را در غرب ایجاد نمود، ضمن همدردی نمودن با آنان در درد مشترک تروریسم، تفاوت تروریسم در غرب و دنیای اسلام و سیاست‌های دوگانه‌‌ غرب در حمایت از گروه‌های تروریستی در دنیای اسلام و تلاش برای ترویج اندیشه‌‌ خشونت‌زا از سوی غرب را مورد تأکید قرار دادند و از جوانان خواستند تا بر مبنای یک شناخت درست و با استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیان‌های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنند.
متن بیانات رهبر انقلاب که پس از بازدید از نمایشگاه طلوع حقیقت ایراد شده بود به شرح زیر است:
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم‌(1)
 بسیار دیدار شیرین و مطلوبى بود آنچه امروز در این بازدید قریب دو ساعته ما توانستیم ‌مشاهده کنیم و بشنویم. اوّلاً من عذرخواهى می‌کنم از برادران عزیزى که قرار بود در این‌ گزارش‌دهى سهیم باشند و گزارش بدهند و فرصت نشد؛ از جناب آقاى اعرافى،(۲) جناب آقاى على‌عسگرى(۳) و بعضى دیگر از آقایان که قرار بود از بیانات آنها هم استفاده کنیم و نشد دیگر؛ حالا اذان را زود گفتند یا چه‌جورى شد، دیگر بالاخره [نشد]؛(۴) یادم آمد که ظاهراً قرار بوده از بیانات آقاى ترکمان(۵) هم استفاده کنیم که نشد؛ از ایشان عذرخواهى می‌کنم. ثانیاً خیلى تشکّر می‌کنم از همه‌‌ برادرانى که در این کار دسته‌جمعى و مفید سهیم بودند و نقش ایفا کردند؛ خود مؤسّسه، برادران مسئول، مدیران، دست‌اندرکاران در سطوح مختلف و در جنبه‌هاى مختلف. از همه تشکّر می‌کنم؛ یعنى واقعاً تلاش شده، کار شده، با همّت و با ابتکار، با برخوردارى از ذوق و سلیقه و استعداد و ظرفیّت‌هاى فکرى و ذوقى و همه‌گونه، این مجموعه کار خوب به وجود آمده. این هم یک مطلب.
این کار دارای ارزش بیشتری است
 مطلب بعدى این است که به نظر من این حرکتى که شما راه انداختید، ارزشش از خود آن نامه‌ها بیشتر است؛ خب، نامه‌ها بالاخره یک فکرى بود، یک کارى بود که انجام گرفت، امّا اینکه این‌همه نیرو به کار بیفتد و تشکّل پیدا کند و در یک جهت‌گیرى مشخّصى پیش برود و به این‌همه نتایج منتهى بشود، خیلى چیز باارزشى است. اصل این است، این مهم است؛ بنده این کار را داراى ارزش بیشترى می‌دانم از مثلاً فرض کنید اصل نوشتن یک نامه‌اى؛ این را از دست ندهید. بنشینید فکر کنید؛ دوستان ‌اشاره کردید که اتاق فکرهایى تشکیل دادید که بنشینند فکر کنند براى کیفیّت کار و چگونگى پیشرفت کار و ادامه‌‌ کار؛ بسیار خوب، حالا همین اتاق فکرها بنشینند فکر کنند که از این‌همه استعداد تجمیع‌شده و کنار هم قرارگرفته و آنچه می‌تواند به اینها ملحق بشود، چقدر می‌توانند استفاده کنند براى الى‌ماشاءالله کارى که ما داریم و حرفى که می‌توانیم به گوش مخاطبینى برسانیم. از این استفاده کنید؛ این بسیار خرسندکننده است براى من که این‌همه نیرو، این‌همه استعداد، این‌همه ظرفیّت، این‌همه انگیزه، جوان و پُرنشاط جمع شده.
این انقلاب با پیام عمیق
و پر‌مغز کار و تلاش احتیاج دارد
 بالاخره کار، کار شماها است؛ این شما هستید که بایستى کارها را پیش ببرید. این انقلاب، این حرف نو، این پدیده‌‌ بسیار مهم که اسمش انقلاب اسلامى و نظام اسلامى است، با این پیام عمیق و پُرمغز و سازنده و حقیقتاً سعادت‌بخشى که دارد، خیلى کار احتیاج دارد، خیلى تلاش احتیاج دارد.
 بسیارى از آنچه را ما به آن نیازمندیم تاکنون انجام نداده‌ایم؛ مثل همین کارهاى خود شما که تا قبل از اینکه شما این کارها را انجام بدهید، انجام نشده بود؛ شاید خود شما به ذهنتان هم نمی‌رسید که بشود این کارها را انجام بدهید؛ وارد شدید، فکر کردید، حالا مى‌بینید چقدر کار می‌شود کرد. خیلى خوب، بنشینید فکر کنید براى قدم‌هاى آینده، کارهاى آینده و آنچه باید به‌عنوان محور -محور فکرى و تبیینى- به وجود بیاید و آنچه در اطراف آن بایستى براى انتشار و رساندن آن به دل‌ها و به مغزها کار بشود. این هم یک نکته است که کار شما و کار مجموعه‌‌ شما است که بایست ان‌شاءالله انجام بدهید.
به تنوع استعدادها
و ظرفیت‌ها نیازمندیم
 یک نکته‌‌ دیگر این است که خداى متعال به این کار برکت داد؛ و الّا اوّل که بنده به این فکر افتادم و با دو سه نفر مشورت کردم در اینکه حالا نامه‌اى بنویسیم، به ذهنمان نمی‌رسید که این کار این مقدار گسترش و نفوذ و رونق پیدا کند؛ خداى متعال به این کار برکت داد. از خداى متعال تشکّر کنیم و از او استمداد کنیم براى کارهایمان که به آنها برکت بدهد. گاهى شما یک کلمه حرف می‌زنید، این در فضا گم می‌شود؛ گاهى یک کلمه حرف می‌زنید، خداى متعال این کلمه را در ذهن‌ها و اقطار عالم منتشر می‌کند؛ معناى برکت دادن این است.
 نکته‌‌‌ بعدى این است که ما در این کار و در همه‌ کارهاى دیگر، آزموده‌ایم که تنوّع استعدادها و ظرفیّت‌ها خیلى مهم است. مثلاً فرض کنید که ما از نگارش تا موسیقى تا هنرِ گرافیک تا چیزهاى دیگر، به همه‌‌ اینها براى اینکه بتوانیم یک کار جمعى انجام بدهیم نیازمندیم؛ از هیچ نقطه‌اى غفلت نباید کرد، از هیچ استعدادى صرفِ‌نظر و غمضِ‌عین(۶) نباید کرد؛ از همه‌‌ این استعدادها باید استفاده کرد. اى‌بسا کارى که فرض کنید یک ترانه می‌کند، یک کتاب نکند؛ یک‌جا گاهى کارى که یک پوستر ممکن است انجام دهد، ممکن است مثلاً یک مقاله انجام ندهد؛ امّا درعین‌حال ما به آن کتاب هم احتیاج داریم، به آن مقاله هم احتیاج داریم. یعنى اینکه ما توانستیم تحسین یک عدّه‌اى از نخبگان یا آحاد مردم را مثلاً با این‌جور کارها جذب بکنیم و دل‌هاى اینها را یا ذهن‌هاى اینها را متوجّه کنیم، این ما را غافل نکند از اهمّیّت و ارزش کارهاى ماندگار و بلندمدّت؛ پوستر، یک چیز ماندگارى نیست؛ لازم است، حتماً لازم است، امّا کتاب چرا، کتاب یک چیز ماندگار است. براى تدوین کتاب فکر کنید.
طرحی برای نوشتن یک کتاب
البتّه من روى این قضیّه فکر کرده‌ام، منتها متأسّفانه ‌اشتغالات و گرفتارى‌هاى بنده این‌قدر زیاد است که از ده فکرى که آدم می‌کند، یکى‌اش را هم نمی‌تواند اجرا کند. من یک طرحى براى تدوین یک کتاب به ذهنم رسید براى پاسخ به این سؤال که خب «شما که می‌گویید اسلام را بشناسیم، مستقیم به اسلام مراجعه کنیم، خیلى خب، حالا آن اسلامتان کجا است؟ به ما معرّفى کنید». فقط متن قرآن را به آنها بدهیم؟ این کافى است؛ یا نه، لازم است کار انجام بگیرد؟ من یک طرحى هم به ذهنم رسید، حالا اگر بعداً مجال شد با بعضى از دوستانى که اهل این کارند، ممکن است در میان بگذاریم؛ یک سرفصل‌هایى هست. حالا مثلاً فرض کنید دوستان اینجا ‌‌اشاره کردند در مورد مسئله‌‌ توحید؛ خیلى خب، توحید یک مقوله است امّا معلوم نیست تأثیر آگاه شدن و عمق‌یابى کردن جامعه‌‌ جوانِ مثلاً کشور فرانسه یا انگلیس یا کجا در مورد توحید، کارایىِ آشنایى آنها با نظر اسلام در مورد حمایت از حیوانات را مثلاً داشته باشد. اتّفاقاً حالا این مثال حمایت از حیوانات که ناگهان به ذهن من آمد، این خیلى باب وسیعى دارد در روایات ما -حالا محیط زیست خیلى تکرار می‌شود و گفته می‌شود و گاهى هم اهداف سیاسى، دنبالش در دنیا مطرح می‌شود- اگر چنانچه شما یک جزوه یا یک مثلاً فرض کنید نماهنگ یا یک پوستر یا یک مقاله -هرچه، [یک] وسیله‌ تبیین- درباره‌‌ حمایت از حیوانات مثلاً تهیه کنید، این دل‌هاى بیشترى را متوجّه به اسلام می‌کند تا آن جزوه‌‌ عمیقى که در باب مثلاً توحید شما ممکن است [چاپ کنید]. از اینها نباید غفلت کرد؛ یعنى تنوّع موضوع‌ها [مهم است‌].
رئیس ‌متعصبین عالم آمریکا است
 یا در مورد علائق اجتماعى؛ حالا ‌اشاره کردند به این نوشته‌اى که یک خانم فرانسوى نوشته که من فلان‌کس را آدم متعصّب مثلاً آن‌جورى می‌دانستم، حالا می‌بینم که نه مثلاً [آن‌جورى نیست‌]. درباره‌‌ تعصّب، به قول امیرالمؤمنین: شیطان «عَدُوُّ اللهِ اِمامُ المُتَعَصِّبین»؛(۷) رئیس ‌متعصّب‌هاى عالم وجود، شیطان است؛ از همه متعصّب‌تر است. امروز هم شیطان اکبر که امام فرمودند آمریکا است، اینها رئیس ‌‌متعصّبینند. شما ببینید چقدر «ارزش‌هاى آمریکایى» می‌گویند! این ارزش‌هاى آمریکایى خیال نکنید یک چیزهاى لطیف مثلاً معنوى است؛ نه، ارزش‌هاى آمریکایى همین چیزهایى است که کلان آن در سیاست‌هاى آمریکا در دنیا نشان داده می‌شود؛ یعنى حتّى در آن سیاست‌هاى حمایتى‌شان؛ مثلاً فرض کنید اصل چهارم ترومن -آنهایى که حالا یادشان است، آن قدیمى‌ها، مثل ما- که به معناى کمک بود؛ امّا کمکِ با هدف دیگرى بود. یا آزادى؛ آزادى که گفته می‌شود، همانى است که در این فیلم‌هاى کابویى، فیلم‌هاى چاقوکشى و وسترن‌ها و مانند اینها مشاهده می‌کنید که براى اینکه مثلاً چهار نفر حمله کرده‌اند به گاوها و پنج گاو را [کشته‌اند]، این چهار نفر را می‌کشند؛ اگر چنانچه پشت‌سر این چهار نفر، چهل نفر دیگر هم بیایند، [آن‌] چهل ‌نفر را هم قتل‌عام می‌کنند! یعنى می‌گوید [چون‌] در محیط من است، زندگى من است، مِلک من است، متعلّق به من است، بنابراین من حق دارم؛ آمدى، حمله کردى [لذا کشته می‌شوى‌]؛ آزادى یعنى این! واقعاً امام‌المتعصّبین اینها هستند، ارزش‌هاى آمریکایى که روى آنها تکیه می‌کنند و اصرار دارند [اینها است‌]. تبیین ارزش‌هاى آمریکایى نشان‌دهنده‌‌ این است که اینها رئیس‌المتعصّبین هستند. خود غربى‌ها همین‌جور، رئیس‌المتعصّبین هستند؛ تعصّب در آنها خیلى بیشتر است. تعصّب به معناى پایبندى بى‌منطق است. «عُصبه» یا «عَصَبه»، یعنى پایبندى به خویشاوندان یا به گروه و جناح -حالا از هر مادّه‌اى که گرفتیم- این، معناى تعصّب است؛ اینها بیشتر به این پایبندند تا ماها. ماها اتّفاقاً در این زمینه‌ها یک مقدارى بیش از اندازه مثلاً سهل‌اندیشى و سهل‌انگارى هم می‌کنیم. خب اینها تبیین بشود. خلاصه کنم: انتخاب و گزینش سرفصل‌ها و عناوینى که می‌تواند انسان در مورد آنها نظر اسلام را بگوید، یا صریحاً یا تلویحاً، مقایسه بشود با نظرات دیگرى که امروز در دنیاى متمدّن و در این تمدّن مادّى وجود دارد. اینها آن دنباله‌‌ کار است که بایستى ان‌شاءالله انجام بگیرد و پیش برود.
 به هر حال، خیلى متشکّریم و خیلى خرسندیم از اینکه دوستان را امروز اینجا زیارت کردیم، ملاقات کردیم و بهره بردیم. و آن آهنگى هم که خواندند،(۸) خیلى آهنگ قشنگِ مطلوبى بود؛ منتها عرض کردم، در ترجمه‌ها خیلى مراقب باشید. اینکه گفتند طرف، ایتالیایى‌الاصل بود و ترجمه‌‌ ایتالیایى [نامه‌] را نگاه کرد و دید ‌اشکال دارد، این درست است. ما داریم کسانى را که یک متن فارسى را می‌نویسند، فارسى‌دانند، امّا ما که زبان مادرى‌مان فارسى است، وقتى نگاه می‌کنیم، مى‌بینیم زبان ما نیست؛ یعنى یک چیزهایى در آن هست که در زبان ما نیست؛ این خیلى مهم است. همین مجلّه‌‌ کِرسنت(۹) که مال مرحوم کلیم صدّیقى(۱۰) بود، علّت اینکه خیلى مجلّه‌‌ پُررواجى در کشورهاى انگلیسى‌زبان بود -آدم‌هایى که مطّلع بودند به من می‌گفتند- این بود که این با زبان و فرهنگ انگلیسى نوشته می‌شد؛ این خیلى مهم است. این را اهل زبان می‌توانند بفهمند؛ آن‌که اهل زبان نباشد، نمی‌تواند این را درست احساس کند. در ترجمه‌ها این را رعایت کنید؛ در آهنگ‌ها هم همین‌جور. البتّه آهنگ چون زیبا است و چون با صداى خوش همراه است، اگر چنانچه یک مخلوطى از یک آهنگ دیگر هم داشته باشد، ضررى خیلى نمی‌زند؛ مثلاً فرض کنید حالا یکى دارد آواز ایرانى می‌خواند، وسطش یک تحریر هندى هم اگر بیاورد، این ضربه‌اى نمی‌زند، ضررى نمی‌زند به آهنگ، به شرطى که در همین حد باشد؛ امّا اگر چنانچه کسى بخواهد آهنگ ایرانى بخواند، منتها در مجموع و در کل، مثلاً فرض کنید این آهنگ عربى دربیاید، این خیلى مطلوب نیست؛ به این چیزها خیلى توجّه کنید، اینها تأثیرات خیلى مهمّى دارد. خیلى ممنونیم.
والسّلام علیکم و رحمه‌ًْالله‌
ـــــــــــــــــــــــــ
1) در پى صدور نامه‌هاى رهبر معظّم انقلاب اسلامى به عموم جوانان اروپا و آمریکاى شمالى، مؤسّسه‌‌ پژوهشى - فرهنگى انقلاب اسلامى با تشکیل «ستاد نشر و تبلیغ پیام» و فراخوان و فعّال‌سازى ظرفیّت‌هاى رسمى و مردمى، تلاش‌هایى را به منظور نشر و ترویج نامه‌ها و مضامین آنها به انجام رساند که گوشه‌هایى از این تلاش در نمایشگاه طلوع حقیقت -که در حسینیّه‌‌ امام خمینى (قدّس سّره الشّریف) برگزار شد- در معرض مشاهده‌‌ رهبر معظّم انقلاب قرار گرفت.
۲) آیت‌الله علیرضا اعرافى (رئیس ‌جامعهًْ المصطفى العالمیّه)
۳) عبدالعلى على‌عسگرى (رئیس ‌سازمان صدا و سیما)
۴) خنده‌‌ معظّمٌ‌له و حضّار
۵) ابوذر ابراهیمى‌ترکمان (رئیس‌ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى)
۶) چشم‌پوشى کردن و نادیده گرفتن کارى یا چیزى‌
۷) نهج‌البلاغه، خطبه‌‌ ۲۳۴
۸) ‌اشاره به نماهنگى انگلیسى درباره‌‌ مضامین نامه‌ها که در حضور معظّمٌ‌له رونمایى شد.
9) Crescent
۱۰) مرحوم دکتر کلیم ‌صدّیقى روزنامه‌نگار مسلمان و هندى‌الاصل اهل انگلستان و از نویسندگان و متفکّران اسلامى و مؤسّس مرکز اسلامى لندن بود که با هدف گسترش اندیشه‌‌ اسلامى در سراسر جهان فعّالیّت می‌کرد. رهبر معظّم انقلاب اسلامى در تاریخ ۱۳۷۵/۲/۵ و در پیامى، درگذشت این نویسنده و متفکّر مجاهد و رشید اسلامى را
تسلیت گفتند.