kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۴۷۰۵
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۹

اخبار ویژه


اعتراض منتجب‌نیا به رفتار مافیایی از مجمع روحانیون تا حزب اعتماد ملی
قائم‌مقام حزب‌اعتماد ملی برای چندمین‌بار از انحصارطلبی در جبهه اصلاحات انتقاد کرد.
رسول منتجب‌نیا در گفت‌وگو با «شفقنا» به سابقه انحصارطلبی در طیف جریان موسوم به چپ و مجمع روحانیون پرداخت و گفت: « متاسفانه حادثه‌ای اتفاق افتاد که از آن گستردگی و فعالیت مجمع روحانیون جلوگیری شد و به شکل محدودی درآمد. در سال ۸۴ علی‌رغم ‌اینکه مجمع روحانیون مبارز، آقای کروبی را برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا کرده بود و اکثریت قریب به اتفاق رای داده بودند ولی در‌ایام تبلیغات انتخابات، اعضای مجمع چند دسته شدند یک عده که ما بودیم از آقای کروبی حمایت کردیم، یک عده از مرحوم آقای هاشمی و عده دیگری هم از آقای معین حمایت کردند. آقای کروبی به شدت ناراحت شد و گفتند ما را کاندیدا کردند و مجموعه به من رای داده‌اما چرا حمایتی از من نکردند و حتی از اطلاعیه هم مضایقه کردند. بعد از انتخابات آقای کروبی گفت: من به هیچ قیمت در‌این تشکیلات نمی‌مانم، با شما رفیق هستم ولی کار سیاسی با شما نخواهم کرد. از تشکیلات بیرون آمد. ما قبلا با هم صحبت‌هایی داشتیم و تصمیم گرفته بودیم که حزبی را به نام حزب اعتماد ملی تشکیل دهیم بنابراین بعد از استعفای‌ایشان، من هم استعفا دادم؛ علی‌رغم‌اینکه دوستان خیلی اصرار کردند که بمانم چون قریب ۲۰ سال کارهای اجرایی مجمع بر عهده من بود و خروجم ممکن بود ضربه‌ای به مجمع وارد کند‌اما گفتم نمی‌توانم بمانم ولی قول می‌دهم اعلام نکنم و تا سال‌ها بعد اعلام نکردم که در‌این تشکیلات نیستم و هنوز هم برخی فکر می‌کنند من درون مجمع روحانیون مبارز هستم. بنابراین ما بیرون آمدیم آقای ذاکری و شکوری هم بیرون آمدند و عضو حزب اعتماد ملی شدند».
منتجب نیا ائتلاف نکردن در انتخابات 84 را یک‌اشتباه بزرگ تاریخ توصیف کرد و گفت: «این مسئله به بدنه اصلاحات بر نمی‌گشت بلکه برمی‌گشت به سران و بزرگان اصلاح‌طلب که نتوانستند به توافق برسند. مرحوم آقای هاشمی که کاندیدا بود و وارد صحنه شد و آقای کروبی هم که از قبل گفته بود من کاندیدا هستم و کاندیدای مجمع روحانیون مبارز هم بود و تشکیلات عظیمی مثل مجمع او را کاندیدا کرده بود؛ خب طبیعی بود که بین‌این دو نفر رقابت شکل بگیرد، علاوه بر کاندیدای در سایه که وجود داشت برخی از بزرگان اصلاح‌طلب سراغ آقای دکتر معین رفتند و با اصرار، ‌ایشان را وارد صحنه کردند چیزی که ما تصور نمی‌کردیم که آقای دکتر معین، یک چهره دانشگاهی که خیلی هم در مسایل سیاسی فعال نبود، کاندیدای ریاست‌جمهوری شود.‌ایشان آمد و به عنوان رقیب آقای هاشمی و کروبی وارد صحنه شد. همان موقع من جزو کسانی بودم که اعتراض کردم و نامه نوشتم به بعضی از بزرگان اصلاح‌طلب که‌این کار درستی نیست شما انجام دادید. شما اولا رئیس‌جمهور هستید و باید برای ائتلاف و وحدت تلاش کنید. بعضی از نیروهای تند و افراطی هم جبهه‌ای در برابر آقای هاشمی و کروبی تشکیل دادند و از آقای معین حمایت کردند؛ البته مشخص بود که شورای نگهبان دکتر معین را به دلیل موضع‌گیری‌هایی که داشت تایید صلاحیت نمی‌کند. شورای نگهبان دکتر معین را تایید نکرد و آقای مهرعلیزاده هم احراز صلاحیت نشدند. آقای حداد عادل پادرمیانی کرد و از مقام رهبری درخواست کرد که‌این دو نفر را تایید کنند؛ مقام رهبری هم به حکم حکومتی آقای دکتر معین و مهرعلیزاده را تایید کردند. جالب‌این است که آن جمعیتی که آقای کروبی را همیشه مورد اعتراض قرار می‌دادند و می‌گفتند در مجلس ششم در مورد طرح اصلاح قانون مطبوعات،‌ایشان حکم حکومتی را مطرح کرده است و‌ایشان چنین و چنان است و او را مورد حمله قرار می‌دادند، مواجه شدند با پدیده‌ای که کاندیدای آنها رد صلاحیت و به حکم حکومتی تایید شد؛‌اینجا دیگر نمی‌توانستند از صحنه خارج شوند چون تایید شده بود و نمی‌شد بعد از‌این همه سر و صدا انصراف دهد و اگر هم می‌ماندند، حربه حکم حکومتی از آنها گرفته می‌شد. تنها نتیجه منفی که حضور دکتر معین در صحنه داشت‌این بود که آرا را پراکنده کرد و اصلاح‌طلب‌ها شکست خوردند.
وی افرود: احمدی‌نژاد بالا آمد و پیروز میدان شد و آن همه خسارت و تاوان‌هایی که ما دادیم به خاطر‌این خطای بزرگ تاریخی بود که اولا بعضی از بزرگان اصلاح‌طلب مرتکب شدند و بعد نیروهای تند و افراطی که موجب انشقاق و شکاف شدند و جالب‌اینکه الان گاهی در تحلیل‌ها آقای هاشمی و کروبی را محکوم می‌کنند. آقای هاشمی که مرحوم شده و نمی‌تواند از خود دفاع کند و آقای کروبی هم در حصر است. گاهی‌این تحلیل‌گران تازه به دوران رسیده می‌گویند که در سال ۸۴ اگر آقایان کروبی و هاشمی نمی‌آمدند، آقای معین پیروز شده بود در حالی که آقای معین چقدر رأی آورد؟ بنابراین، ‌این ضربه را زدند و کشتی اصلاحات را به گل نشاندند و ضربه‌ای که به اصلاح‌طلب‌ها و جریان اصلاحات خورد یکی در سال ۸۴ بود و دیگری هم در شورای دوره اول بود که آن اختلافات و حرکت‌های زشت بچگانه‌ای که دوستان اصلاح‌طلب ما در شورای اسلامی تهران انجام دادند.
منتجب‌‌نیا در ادامه‌این گفت‌و‌گو تصریح کرد: یک پدیده بسیار زشت و نامطلوبی که در فضای سیاسی اصلاح‌طلبان به وجود آمده،‌این است که یک مجموعه‌ای نشستند و به خودشان اجازه می‌دهند که بر کل اصلاح‌طلب‌های کشور حاکمیت داشته باشند و به جای آنها تصمیم بگیرند و همه از آنها کورکورانه تبعیت کنند. متاسفانه آنها تصمیم‌سازی می‌کنند و به نام بعضی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب هم تمام می‌کنند یعنی به نام آنها و به کام آن چند نفر. یکی از شگردهایشان‌این است که اگر فردی با آنها مخالفت کرد، زود متهمش می‌کنند که‌این اصلاح‌طلب بدلی است و سرسپرده فلان جاست! اتهامی به او می‌چسبانند که جلوی اثرگذاری او را بگیرند، اگر حزب و تشکیلاتی خواست مستقل شود نفوذ و اختلاف‌ایجاد می‌کنند.‌این کار را انجام دادند یعنی تا الان در چند حزب قدرتمند اصلاح‌طلب اختلاف‌ایجاد کردند.
دکتر رهامی موسس انجمن مدرسین دانشگاه‌ها بود و سال‌ها خدمت می‌کرد چون تفکرش با آنها کمی زاویه داشت، پس برنامه‌ریزی کردند و در جلسه‌ای‌ایشان را کنار گذاشتند؛ برادر دیگری را آوردند که با آنها کاملا هماهنگ شود.‌ایشان را کنار گذاشتند که صدای مخالفی از انجمن در برابر آنها نباشد. سراغ انجمن اسلامی مهندسین رفتند و چون آقای مهندس غریبانی، موسس انجمن اسلامی مهندسین تبعیت محض نمی‌کرد طی جلسه‌ای افراد را تحریک کردند و شخص دیگری را به جای‌ایشان مطرح کردند و آقای غریبانی را کنار گذاشتند. در انجمن اسلامی معلمان، آقای سید عبدالرزاق موسوی دبیرکل‌این انجمن که چهره ارزشی آزاده و بیش از ۱۰ سال در اسارت بود، چون کمی با آنها زاویه داشت او را هم کنار گذاشتند و فرد دیگری را جایگزین کردند.
حزب اعتماد ملی، حزب مستقلی است و با افکار و اندیشه‌های آقای کروبی شکل گرفته بود و با هم کاملا هماهنگ بودیم، اصرار داشتیم که حزب استقلال خودش را حفظ کند. آقایان تلاش کردند که کاری کنند‌اما نمی‌توانستند آقای کروبی یا من را عزل کنند پس آمدند تعدادی از اعضا را تحریک کردند که‌ایجاد اختلاف کنند و سر و صدا راه اندازند و به رسانه‌ها بکشند و ‌این کار را بیشتر از بیرون به وجود آوردند؛ یک شگرد زشت غیر اخلاقی است که متاسفانه در جریان اصلاحات شکل گرفته است به جای‌اینکه بعضی از بزرگان وحدت‌ایجاد کنند و اختلافات را رفع کنند دامن به اختلافات می‌زنند که گروهی نشستند برنامه‌ریزی می‌کنند یعنی سیاست انگلیسی اختلاف بینداز و حکومت کن و متاسفانه‌این سیاست را در جبهه اصلاحات اعمال می‌کنند که کار زشتی است.
به گزارش شفقنا، منتجب نیا ادامه داد: «ما تلاش کردیم حزب اعتماد ملی را از‌این آفت کنار نگه داریم هر چه ما تلاش می‌کنیم آنها بیشتر فشار می‌آورند و هر چه هم آنها بیشتر فشار می‌آورند هرچه هم آنها بیشتر فشار می‌آورند و دامن می‌زنند بیشتر مورد تشویق قرار می‌گیرند. مشکل حزب ما‌این است و الا اکثریت قریب به اتفاق اعضای شورای مرکزی و مسئولان استان کاملا منسجم هستند و در همان مسیر مرامنامه‌ای که برای حزب تدوین شده، حرکت می‌کنند؛ همان افکار و اندیشه‌های آقای کروبی و بنده که اصطلاحا می‌گوییم «اصلاح‌طلبی با قرائت خط‌امام» بر همان مسیر حرکت می‌کنند‌اما چند نفری هستند که متاسفانه ماجراجویی کردند و هنوز هم دست برنداشتند و اجازه نمی‌دهند آرام بگیرند آنها بسته به جایی شدند که یا باید از حزب خارج شوند که نمی‌شوند و راه قانونی ندارد و خودشان باید استعفا دهند یا بمانند که اختلافات را دامن بزنند و به رسانه‌ها بکشند. اگر حزب موضع‌گیری می‌کند بلافاصله یکی از آنها موضعی به نفع جریان تند و افراطی می‌گیرد و موضع حزب را تضعیف می‌کند؛‌این هم وضعیتی است که در حزب اعتماد ملی به وجود آمده است».

کارچاق کنی فرانسه برای ترامپ بی‌معنا و فاقد وجاهت قانونی است
یک دیپلمات سابق کشورمان تأکید کرد حق مذاکره مجدد درباره برجام را نداریم و سخنان دولتمردان فرانسوی دراین‌باره بی‌معناست.
ناصر نوبری در روزنامه وطن‌ امروز نوشت: محوری که ترامپ دست روی آن گذاشت، باز بودن انتهای برجام یا اصطلاحا همان بند «غروب آفتاب» است. در برجام وضعیت برنامه هسته‌ای ایران پس از اتمام دوره زمانی 10ساله مشخص نشد و حالا ترامپ به دنبال آن است تا با فشار بر ایران، محدودیت‌های هسته‌ای در برجام را از یک دوره 10 ساله تبدیل به محدودیت‌های مادام‌العمر کند.
آنچه آقای مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در نیویورک به آقای روحانی گفته، در واقع تقویت همین محور دوم نقشه‌ای است که ترامپ برای برجام کشیده است. مکرون می‌گوید باید درباره وضعیت برنامه هسته‌ای ایران پس از سال 2025 مذاکره و نگرانی‌های ترامپ برطرف شود. خب! مشخص است که این موضع فرانسه در واقع باز کردن میدانی است که از یک طرف مقوم زیاده‌خواهی آمریکا است و از طرف دیگر نشان‌دهنده وفادار نبودن به برجام.
مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران پس از برجام، در واقع خلاف مبانی مذاکرات هسته‌ای طی 4 سال گذشته است. این را آقای مکرون می‌داند. ایران و 1+5 طی 4 سال گذشته براساس یک بستر و مبانی مشخص مذاکره کرده و به برجام رسیدند. قرار بود طرفین داده‌ها و ستانده‌هایی معقول مبادله کنند (که البته طرف ایرانی با ضعف خود ستانده‌های بسیار کمتری نسبت به ستانده‌های طرف مقابل دریافت کرد). ایران برای 10 سال برنامه هسته‌ای خود را تعطیل یا نیمه‌تعطیل کرد برای اینکه بهانه‌جویی طرف مقابل برطرف و در مقابل تحریم‌های ظالمانه هسته‌ای برداشته شود. این مبنای توافق برجام بود. هر آنچه در جزئیات برجام و وضعیت تعهدات آن رخ داد در قالب این بستر رخ داد.
اما آنچه حالا ترامپ و اینک آقای مکرون می‌گویند خلاف قاعده و مبنای برجام است. اینکه ایران پس از دوره برجام با برنامه هسته‌ای خود چه می‌کند، اساسا چه ربطی به برجام دارد که حالا یکی از شروط بقای آمریکا در برجام شده است؟
از طرف دیگر وضعیت برنامه هسته‌ای ایران باید براساس قواعد و قوانین بین‌المللی سنجیده شود. محدودیت‌های برجام صرفا یک آوانس با خیال رفع نگرانی‌های ساختگی آمریکا و برداشتن رژیم تحریم‌های ظالمانه بوده است، بنابراین طرح مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران پس از دوره زمانی برجام، در واقع تکرار همان ادعاهای اوباما قبل از برجام و در واقع به معنای بازگشت اختلاف هسته‌ای به اواخر دهه 80 شمسی است!
حالا شما تصور کنید اگر قرار بود 4 سال قبل در آستانه مذاکرات هسته‌ای در دوره جدید، طرف 1+5 با ادبیات فعلی ترامپ و مکرون درباره برنامه هسته‌ای ایران وارد مذاکره می‌شد، اساسا امکان مذاکره یا توافق وجود داشت؟ خیر! مذاکره برای محدودیت دائمی برنامه هسته‌ای ایران یعنی فشار برای نادیده گرفتن حقوق قانونی و بین‌المللی یک کشور!
 به همین دلیل این موضوع اساسا غیرقابل پذیرش و غیرقابل مذاکره است. اساسا ما درباره حقوق هسته‌ای مردم و حقوق نسل‌های آینده حق مذاکره نداریم و هرگونه ورود به این مذاکرات نامشروع است. کاری که فرانسوی‌ها می‌کنند و اظهاراتی که رئیس‌جمهور فرانسه در دیدار آقای روحانی مبنی بر ضرورت مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای ایران پس از سال 2025 مطرح کرده است، خلاف قواعد و مبانی برجام بوده و متاسفانه حاکی از آن است که آنها در ماجرای برجام، جانب ترامپ را گرفته‌اند. مذاکره مجدد بر سر وضعیت برنامه هسته‌ای ایران تلاشی برای اعمال محدودیت‌های بیشتر علیه ایران به بهانه حفظ برجام است. فرانسوی‌ها یک بار دیگر نشان دادند غیرقابل اعتمادند.
 
بی‌چشم ‌و رویی فرانسه با وجود دریافت امتیازات برجامی
گویا هدیه امتیازات برجامی واگذار شده، فرانسه را راضی نکرده که دولتمردان این کشور از مذاکره برای تمدید محدودیت‌های برجام علیه ایران پس از سال 2025 سخن می‌گویند.
به گزارش رجانیوز صحبت‌های رئیس‌جمهور فرانسه که همان تاکید بر برجام دو و یا برجام مکمل است نشان از آن می‌دهد که امتیازات فراوان دولت یازدهم و دوازدهم به 5+1 رضایت کامل این کشورها را به ارمغان نیاورده و فرانسه نیز به شکل آشکاری در پی ایجاد محدودیت‌های جدیدتری بر روی ایران است. در واقع نظام استکباری قدم به قدم جلوتر آمده و قصد ایجاد سدهای جدید در برابر پیشرفت‌های ایران در زمینه‌های مختلف چون موشکی و منطقه‌ است.
عقب‌نشینی صورت گرفته در مسئله‌ هسته‌ای که به برجام انجامید نه‌تنها باعث کاهش بهانه‌های نظام استکباری نشد بلکه این روزها شاهد زیاده‌خواهی‌های روزافزون این کشورها نیز هستیم. درهمین راستا درحالی‌که دولت‌مردان از کشورهای اروپایی انتظار داشتند که در برابر نقض عهدهای مکرر آمریکا درقبال برجام در برابر این کشور قرار بگیرند اما این کشورها نه‌تنها با آمریکا مقابله به مثل نکردند بلکه با این کشور همراه نیز شدند چنان‌که رئیس‌جمهور فرانسه در دیدار با حسن روحانی «چشم‌انداز مذاکرات هسته‌ای جدید با ایران بعد از سال 2025» را مطرح کرد. امانوئل مکرون به روحانی هشدار داده است تهران می‌بایست تحریک آمریکا ازطریق فعالیت‌های منطقه‌ای‌اش را متوقف کند.
ماکرون با این اظهارات در سخنان خود در مجمع عمومی سازمان ملل نیز تکرار کرد و گفت: من امیدوارم که بتوانیم بر روی محدود کردن برنامه موشک‌های بالستیک ایران هم کار کنیم. ما باید بر روی راهکاری برای دوره پس از 2025 کار کنیم.
صحبت‌های رئیس‌جمهور فرانسه که همان تاکید بر برجام دو و یا برجام مکمل است نشان از آن می‌دهد که امتیازات فراوان دولت یازدهم و دوازدهم به 5+1 رضایت کامل این کشورها را به ارمغان نیاورده و فرانسه نیز به شکل آشکاری در پی ایجاد محدودیت‌های جدیدتری بر روی ایران است. در واقع نظام استکباری قدم به قدم جلوتر آمده و قصد ایجاد سدهای جدید در برابر پیشرفت‌های ایران در زمینه‌های مختلف چون موشکی و منطقه است.
گفتنی است که سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز ماه گذشته به نقل از ماکرون گفته بود: رئیس‌جمهور ]امانوئل ماکرون[ روز 29 آگوست خاطرنشان کرد که توافق وین را می‌توان با همکاری برای دوران پس از سال 2025 و همکاری‌های ضروری درباره استفاده ]ایران[ از موشک‌های بالستیک تکمیل کرد.
 ژان ایولو وزیر خارجه فرانسه نیز در حاشیه نشست مجمع عمومی گفته است پیشنهاداتی برای تقویت برجام بعد از پایان دوره 10 ساله آن در سال 2025 داریم و فرانسه سعی می‌کند ترامپ را برای حفظ این توافق قانع کند حتی اگر کارهایی برای تکمیل آن انجام شود.
وی گفته است مذاکرات بر سر توافق باید تقویت شود و پس از 2025 را هم در بر بگیرد.

شرق: دولت بدون شفافیت و مخفیانه در پی گران کردن ارز است
روزنامه شرق در گزارشی از بازار ارز نوشت تلاش‌های مخفیانه برای گرانی دلار وجود دارد و تقصیرها بر گردن بانک مرکزی است.
این روزنامه با اشاره به صعود نرخ دلار به بالای 3900 تومان نوشت: افزایش قیمت دلار در دو هفته اخیر سیگنال‌های مختلفی را به بازار ارسال کرده است. برخی کارشناسان اعتقاد دارند دولت به‌دنبال افزایش نرخ ارز است و برخی دیگر می‌گویند به‌دلیل درپیش‌گرفتن سیاست‌های پولی و بانکی از سوی بانک مرکزی، قیمت دلار در یکی، دو هفته اخیر افزایشی شده است. آنها می‌گویند منابع بانکی به‌دلیل کاهش سود سپرده‌ها به سمت خرید ارز سرازیر شده و در کنار آن، تحریم‌های جدید نیز شرایطی ایجاد کرده تا نرخ ارز افزایش یابد.
برخی کارشناسان می‌گویند بانک مرکزی به‌دنبال افزایش نرخ ارز است، اما ترجیح می‌دهد قیمت‌ها را به‌تدریج و در سایه شوک‌های کوتاه‌مدت و مقطعی افزایش دهد. یکی از این کارشناسان، آلبرت بغزیان است که می‌گوید بانک مرکزی تلاش می‌کند نرخ ارز را در روندهای مقطعی و حساب‌شده افزایش دهد.
آلبرت بغزیان تأکید دارد که رد پای بانک مرکزی در افزایش قیمت دلار به چشم می‌خورد: «با بررسی همه مواردی که ممکن است باعث افزایش قیمت دلار شده باشد، به نقش بانک مرکزی در این موضوع برمی‌خوریم؛ از نظر من، بانک مرکزی با توجه به مقطع کنونی، قیمت فروش ارز به صرافی‌ها را افزایش داده تا با استفاده از زمان، قیمت دلار را با افزایش مقطعی روبه‌رو کند». به گفته او، قیمت ارز پس از افزایش دیگر برگشت ندارد و در همان نقطه بالا باقی می‌ماند؛ به همین دلیل اکنون هم نباید منتظر ارزان‌شدن قیمت دلار باشیم: «بانک مرکزی تمایلی به حفظ قیمت قبلی در نقطه سه‌هزارو ٧٠٠ تومانی نداشته و به بازار ارز نگاه سود کوتاه‌مدت دارد؛ البته نمی‌توان هم گفت قیمت ارز تا چه مقدار افزایش خواهد داشت اما این قیمت در ایران همواره به سمت افزایشی حرکت کرده و هیچ‌گاه منفی نشده است».
بغزیان همچنین از تأثیر منفی افزایش قیمت ارز بر تولید گلایه کرد و گفت: «افزایش قیمت ارز به این صورت باعث افزایش بی‌اعتمادی در بازار می‌شود.»
شرق با بیان اینکه «سیاست ارزی بانک مرکزی مشخص نیست» می‌افزاید: سیاست‌های نابسامان بانک مرکزی نیز از جمله مباحثی است که سبب نوسان در بازار ارز و به‌ویژه دلار شده است. یک کارشناس دیگر بازار ارز در این‌ ارتباط اعتقاد دارد نامشخص‌بودن سیاست ارزی دولت سبب شده مشکلات پولی و ارزی در ایران بیشتر شود.
میثم رادپور گفت: «متأسفانه دولت‌ ما سیاست ارزی مشخصی ندارد و صندوق بین‌المللی پول نیز ایران را جزء کشورهایی طبقه‌بندی کرده که از هیچ سیاست مشخصی پیروی نمی‌کنند». به گفته او، صندوق بین‌المللی پول کشورها را بر اساس سیستم‌های ارزی طبقه‌بندی کرده که ایران جزء هیچ‌یک از این سیستم‌ها نیست. او البته تلاش‌های بانک مرکزی برای تثبیت نرخ ارز در بازه‌های زمانی طولانی را قابل ‌تحسین می‌داند اما تأکید دارد شوک‌های ارزی نیز تأثیر مستقیمی بر بازار دارند: «کشور ما دوره‌های تثبیت طولانی را پشت سر گذاشته اما شوک‌های ارزی مقطعی سبب شده تلاش‌ها برای تثبیت نرخ ارز زیر سؤال برود.»