kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۶۰۰۹
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۵۸

شباهت انسان به فرشتگان با روزه(خوان حکمت)


ماه مبارك رمضان آن‌طوري كه در برخي از منابع ديني ما آمده براي آن است كه انسان به صورت يك فرشته دربيايد. تنها اين نيست كه گناه نكند و نسوزد، نسوختن و به جهنم نرفتن كَف برنامه‌هاي ديني است، عدّه زيادي هستند كه در قيامت به جهنم نمي‌روند، كودك‌ها جهنم نمي‌روند ،ديوانه‌ها و كفاري كه در مناطق دوردست هستند و احكام دين به آنها نرسيده جهنم نمي‌روند، جهنم نرفتن و نسوختن كَف زندگي ديني است، اين هنر نيست؛ بهشت رفتن هم بهره اوساط مؤمنين است. شما مي‌بينيد اين مسئله بقدري مهم است كه از كتاب‌هاي معقول به كتاب‌هاي نقلي آمده. همه شما و ما شنيديم كه جواهر از كتاب‌هاي بزرگ فقهي ماست، صاحب جواهر، اين فقيه نامور در اين كتاب فقهي، در اول كتاب صوم می‌فرماید كه در فضيلت روزه همين بس كه انسان شبيه فرشته مي‌شود[1] در كتاب شريف العروهًْ‌الوثقي هم مرحوم آقا سيّد محمدكاظم یزدی(ره) در بخش فضايل روزه‌هاي مستحبي همين فرمايش صاحب جواهر را دارد [2] اگر كسي شبيه فرشته شد، نه بيراهه مي‌رود، نه راه كسي را مي‌بندد و كشور مي‌شود كشور وليّ عصر.
رمضان؛ ماه سراسر سلامتی
مطلب ديگر آن است كه براي ماه مبارك رمضان يك استقبال است و يك بدرقه، استقبالش را كه ـ ان‌شاءالله ـ انجام داديد، در اواخر ماه شعبان ـ ان‌شاءالله ـ روزه گرفتيد. بدرقه ماه مبارك رمضان اين است كه گفتند شش روز بعد از عيد فطر مستحب است انسان روزه بگيرد كه اين ماه باعظمت را بدرقه كند، سرّش آن است كه اين ليله قدر تنها خودش سلامت نيست بلكه كلّ ماه را سالم نگه مي‌دارد و محور سلامت قرار مي‌دهد، شما در دعاي نوراني امام سجاد(ع) كه درباره وداع ماه مبارك رمضان است مي‌بينيد وجود مبارك امام سجاد(ع) مي‌فرمايد اين ماه ـ نه فقط شب قدر، اين ماه ـ «مِن كلّ أمرٍ سلام» است[3] يعني از شب قدر، سلامت توسعه پيدا مي‌كند به كلّ ماه مبارك رمضان مي‌رسد و چون كلّ ماه مبارك رمضان طبق روايات، «رأس‌السّنه»[4] و «غرّهًْ‌الشهور» است[5] اول سال، ماه مبارك رمضان است، اگر اين اول سال سالم بود كلّ سال سالم است.
مطلب اساسي آن است كه ما كه در دنيا زندگي مي‌كنيم، به حسب ظاهر خيال مي‌كنيم بيداريم، اما در روايات ما، در دعاهاي ما، به ما گفتند از خدا بخواهيد كه شما را بيدار كند، در دعاي ماه مبارك رمضان هست كه «نبّهني فيه عن نومهًْ الغافلين»[6]، در مناجات شعبانيه هست كه خدايا «لم يكن لي حول فانتقل به عن معصيتك إلاّ في وقتٍ أيقظتني»[7]، طبق بيان نوراني اميرمؤمنان(ع) كه فرمود: «الناس نيامٌ فإذا ماتوا انتبهوا»[8] اكثر مردم خوابند، وقتي مُردند بيدار مي‌شوند.
مرگ؛ عامل بیداری
همه ما كه خوابيم، رؤياهايي داريم، خيلي از ماها خواب مي‌بيند كه فلان مال را پيدا كرده، فلان سِمت را پيدا كرده، فلان علم را پيدا كرده، فلان كتاب را نوشته، اينها را ما در رؤياها مي‌بينيم، وقتي صبح بيدار شديم مي‌بينيم دست ما خالي است. فرمود: «الناس نيامٌ فإذا ماتوا انتبهوا» شما خواب كه مي‌بينيد، صبح كه بيدار شديد دستتان خالي است، خيلي‌ها خيال مي‌كنند چيز دارند، يا خيال مي‌كنند باسوادند، خيال مي‌كنند روحاني‌اند، همه ما اين‌طور هستيم، هنگام مرگ دست آدم خالي است، مي‌بينيم ما عمري زحمت كشيديم، درس خوانديم، بحث كرديم، چيزي همراه ما نيست. كم نبودند عالمان دين كه هنگام پيري «آنها كه خوانده‌ام همه از ياد من برفت»[9] شدند. آیه: (وَمِنكُم مَن يُرَدُّ إِلَي أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ مِن بَعد عِلْمٍ شَيْئاً)[10] نكره در سياق نفي است، يعني برخي‌ها در دوران كهنسالي و فرتوتي به جايي مي‌رسند كه همه خوانده‌هايشان از يادشان مي‌رود. برخي‌ها مال فراهم كردند از دست مي‌دهند، برخي‌ها علم فراهم كردند از دست مي‌دهند، برخي‌ها مقام فراهم كردند از دست مي‌دهند. فرمود خيلي‌ها خوابند، وقتي مُردند بيدار مي‌شوند، مي‌بينند چيزي همراهشان نيست با چه چيزي بروند؟!
حقیقت مرگ
مهم‌ترين حرفي كه انبيا (عليهم السلام) آوردند كه زير اين آسمان، حرفِ آنهاست و احدي هم اين حرف را نزده اين است كه انسان يك دشمن دارد و آن مرگ است و انسان در مصاف با اين دشمن بر اين دشمن پيروز مي‌شود، مرگ را مي‌ميراند نه مرگ او را بميراند؛ اين حرف را غير از انبيا چه كسي آورده است؟ ماييم كه مرگ را اماته مي‌كنيم نه مرگ، ما را از پا در بياورد، چون مرگ، پوسيدن نيست، از پوست به در آمدن است؛ ما از پوست به درمي‌آييم، از قفس به در مي‌آييم و براي ابد هستيم. اين غائله مرگ كه دشمن توانفرساي ماست، در درگيري با ما زمين مي‌خورد، ما آن را از پا درمي‌آوريم، وارد برزخ مي‌شويم ديگر مرگي نيست، وارد صحنه قيامت مي‌شويم ديگر مرگي نيست، ان‌شاءالله وارد بهشت مي‌شويم ديگر مرگي نيست؛ ما مرگ را اماته مي‌كنيم نه مرگ، ما را. خدا كه نفرمود «كلّ نفس يذوقها الموت» هر كسي را مرگ مي‌چشد، فرمود هر كسي مرگ را مي‌چشد: (كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةهًْ الْمَوْتِ)[11] ومعلوم است هر ذائقي، مذوق را از پا درمي‌آورد، هضم مي‌كند؛ شما يك ليوان شربت یا يك ليوان آب را كه نوشيديد، آیا آن شما را از پا درمي‌آورد يا شما آن را هضم مي‌كنيد؟ ذائق، مذوق را از پا درمي‌آورد، هضم مي‌كند و نابودش می‌کند. ما مرگ را هضم مي‌كنيم نه مرگ، ما را. مي‌بينيد حرفي كه انبيا (عليهم السلام) آوردند حرف تازه است، الآن هم كه علم پيشرفت كرده، اينها خيال مي‌كنند مرگ، آخر خط است و انسان مي‌پوسد، در حالي كه انسان از پوست به درمي‌آيد. ما براي اينكه وقتي از پوست به درآمديم و اين قفس را شكستيم، باید با دست پر برويم، بايد بيدار باشيم، وقتي بيدار شديم مي‌بينيم كه چه چيزي رفتني است، چه چيزي ماندني است، چه چيزي براي ماست، چه چيزي براي ما نيست و به دنبال چه چيزي داريم مي‌گرديم.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دامت بركاته) در جلسه درس اخلاق در ديدار با جمعی از دانشجويان و طلاب، قم؛ 24/5/1392
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . جواهرالكلام، ج16، ص181.
[2] . العروهًْ الوثقي (السيد اليزدي)، ج2، ص241.
[3] . صحيفة سجادية، دعاي 45.
[4] . تهذيب‌الأحكام، ج4، ص333.
[5] . الكافي، ج4، ص66.
[6] . اقبال‌الأعمال، ص109.
[7] . همان، ص686.
[8] . خصائص‌الأئمه (سيدرضي)، ص112.
[9] . ديوان سعدي، غزل 421.
[10] . سوره حج, آيه 5.
[11] . آل‌عمران، 185؛ انبياء، 35؛ عنکبوت، 57.