kayhan.ir

کد خبر: ۹۹۳۵۲
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۴

قول و عملتان را دیدیم آقای رئیس!


ماجرای دادن وعده و وعیدها به مردم و عملکرد متناقض ظاهراً در بین مسئولان فرهنگی تمامی ندارد. در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر وعده‌هایی از طرف رئیس‌سازمان سینمایی شنیدیم که بسیار ما را امیدوار و خوشبین کرد. اما در روزهای اکران فیلم‌ها هر چه گشتیم اثری از این وعده‌ها و صحبت‌های جذاب در فیلم‌ها پیدا نکردیم. به جز چهار یا پنج فیلم خوب با پیامی درست، مابقی فیلم‌ها نه تنها آن گونه نبود که آقای ایوبی وعده داده بود، بلکه حتی کاملاً عکس بود. در سخنرانی افتتاحیه عنوان شد که در جشنواره امسال امید موج می‌زند و یکی از امیدبخش‌ترین جشنواره‌ها را خواهیم داشت. اما وقتی حتی اسامی فیلم‌ها را نگاه انداختیم دیدیم نه تنها امیدی در کار نیست بلکه خفگی، آزادی مشروط، گرفتگی، تروما، بن‌بست، قتل، دیوانگی، دود، دیوار، سکوت و انزوا موج می‌زند. این کلمات فقط در اسامی فیلم‌ها وجود دارد چه برسد به محتوای فیلم‌ها که هر کدام تفسیر یک ساعت و اندی از این کلمات است. نمی‌دانم آقای ایوبی در کدام فیلم اثری از امید دیده‌اند که به وجد آمده‌اند؟ شاید تعریفشان از امید با ما متفاوت است. عشق‌های غلطی که عاقبتش قتل و بدبختی است را باید امید بدانیم یا خانواده‌های فقیر و پایین شهری که هرچه فقر و بدبختی است بر سر آن‌ها می‌آید و هیچ راه نجاتی ندارند؟ وقتی الفاظ و فحش‌های رکیک روی پرده سینما می‌شنویم باید احساس امید کنیم یا وقتی می‌بینیم دختری نوجوان از زندان بیرون آمده است تا با دلبری و عشوه‌گری مردی که جای پدرش است را عاشق خود کند و این‌گونه او را از افسردگی نجات دهد؟ یا آن جایی باید احساس امید کنیم که فیلم‌ها از فرط شعارهای فمنیستی افراطی دارند بالا می‌آورند؟ مردان هیز و دزد و فریبکار و خشنی که همچون هیولا بر سر زنان آوار گشته‌اند و چاره‌ای نیست جز اینکه یا از دست آنان فرار کنیم یا روی آن‌ها چاقو بکشیم و در انتهای فیلم همه را با هفت تیر به قتل برسانیم. در فیلم‌های امسال جشنواره این فمنیسم زدگی و شعارهای افراطی ضد مردان بیش از همه سال‌های گذشته بود، به حدی که حتی در چند فیلم نام شخصیت‌های فمنیستی بر زبان آورده شد و تقدیر و تقدیس شد. از فیلم شنل گرفته، که نام فیلم از یک شخصیت فمنیستی است تا اسم آوردن از فلورانس نایتینگل در فیلم پشت دیوار سکوت. احتمالاً وقتی داوری‌های ناعادلانه و غیر کارشناسانه مشاهده شد نیز این تأثیرپذیری وجود داشت که اقدام مؤثری انجام نشد و بعد از اعتراض‌ها و کلی استدلال‌ها و اعتراضات، تازه آقای ایوبی متوجه شد که در داوری‌ها اشکالات فاحش وجود دارد. بگذریم که حتی بعد از اصلاح داوری‌ها نیز فیلم بدون تاریخ، بدون امضا که اصلاً موسیقی متن نداشت همچنان در کاندیداهای موسیقی متن قرار داشت!
آقای ایوبی در جایی دیگر از سخنرانی افتتاحیه، سینماگران را به عنوان مرزداران هویت و فرهنگ ایرانی عنوان می‌کند و به آنان افتخار می‌کند.
 در اینکه هنرمندان مرزداران هویت و فرهنگ ایران اسلامی هستند شکی نیست و باید به فرهنگمان و به هنرمندان دغدغه‌مندمان افتخار کنیم اما در غالب فیلم‌های امسال مرزداری‌ای از هویت و فرهنگ ایرانی ندیدم. آیا رقص زنان و سیگار کشیدن آن‌ها و خوانندگی‌شان حفاظت از مرزهای هویت و فرهنگ ایرانی است؟ و باید در چندین فیلم نشان داده شود تا مبادا این مرزها کمرنگ شوند؟ شاید تقدیس زنان فمنیستی همچون کوکو شنل و فلورانس نایتینگل روی پرده سینمای ایران پاسداری از هویت و فرهنگ ایرانی است. یا شاید هم نشان دادن افرادی با ظاهر مذهبی که بد دهان، عربده‌کش و مزاحم هستند از مؤلفه‌ها و مرزهای هویت و فرهنگ ایرانی است. شاید هم هویت و فرهنگ ایرانی روابط عاشقانه خارج از حریم خانواده است و یا شاید فحش‌های رکیک جزئی از فرهنگ و هویت ایرانی است و نیز داشتن حیوان خانگی از نشانه‌های فرهنگ و هویت ایرانی است. از دو حالت خارج نیست، یا از نظر شما این‌ها مرزهای هویت و فرهنگ ایرانی است و یا اینکه مایلید اینگونه باشد. که خیالتان راحت شد و خستگی‌تان در رفت. ظاهراً آن همه شمس و مولانا خواندنتان برای سینماگران نتیجه داد و نتیجه‌اش شد فیلم سوفی و دیوانه. خیالتان از اصغر فرهادی راحت است که می‌رود در دنیا و مرزهای فرهنگ ایرانی را معرفی می‌کند اما متوجه نشدید که مرزی میان فیلم او با فیلم «آرگو» نبود. و ایرانی که اصغر فرهادی نشان داد با ایرانی که فیلم «آرگو» نشان داد هیچ تفاوتی نداشت و هر دو فیلم پیامشان یک چیز بود: از ایران بروید! ایران جهنمی است برای ماندن.
محمد بحرینی