«سند آموزش 2030» فرش قرمزی برای نفوذ آموزشی
* سمیرا خطیبزاده
از برکات انقلاب اسلامی ایران توجه به موضوع آموزش و گسترش آن در تمام سطوح بوده و هست. در چند سال اخیر نیز تدوین سندهای ملی از جمله «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، «سند جامع علمی کشور» و «سند چشمانداز 20 ساله» به خوبی شاخصهای کمی و کیفی را که با فرهنگ و اعتقادات کشور ما همخوانی دارد تدوین کرده و برای اجرایی شدن به دستگاه مسئول و ذیربط محول نموده است.
متاسفانه اسناد گفته شده در ساختارهای بوروکراسی و غیرضروری کشور دیرزمانی است که خاک بیتوجهی میخورند و متولیان امر آستین همت را چنان که باید برای اجرایی شدن بالا نمیزنند! در این بین خبری به گوش میرسد که مسئولین کشور به جای اسناد بالادستی آموزشی کشور، اهتمام خود را صرف عمل و اجرایی سند بینالمللی دیگری نمودهاند که نه تنها با فرهنگ و اعتقادات کشور ما هیچ سنخیتی ندارد که با اسناد بالادستی و اهداف کشور در تناقضی عمیق و آشکار است.
«سند جهانی آموزش 2030»
اما «سند جهانی آموزش 2030» یونسکو چیست و ایران چه تعهداتی را در قبال پذیرش این برنامه بر عهده گرفته است؟ آیا ابعاد و زوایای مختلف و احیانا پنهانی این برنامه بر مسئولین مرتبط با آن روشن و آشکار شده است؟! این سؤال مطرح است که چه تعهداتی را جمهوری اسلامی ایران پذیرفته است و آنها نسبت به ما چه تعهداتی دارند؟ این توافق کجای نقشه جامع علمی کشور، سند تحول آموزش و پرورش و اسناد بالادستی نظام قرار دارد؟!
روند شکلگیری آموزش 2030
یکی از اهداف مدنظر سند توسعه هزاره (که برای سال 2000 تا 2015، تدوین شده بود) توسعه بحث آموزش بود، که با اتمام سال 2015، سند «توسعه پایدار» جایگزین آن شده است. در آرمان 4 این سند به بحث آموزش پرداخته و در قالب هدف چهارم سند دگرگونسازی جهان، دستور کار 2030 برای توسعه پایدار تضمین آموزش با کیفیت، برابر و فراگیر و ترویج فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه (که از این پس، از آن تحت عنوان آموزش 2030 یاد میشود) و اهداف وابسته به آن در جهان دستور کار بلندپروازانهتری را در حوزه آموزش برای دوره زمانی 2015 تا 2030 ایجاد کرده است. به گفته بیانیه مذکور، این سند از طریق فرآیند مشاورهای و گسترده توسط کشورهای عضو و با تسهیلگری یونسکو و سایر شرکا تنظیم شده است.
مسئولان یونسکو ادعا میکنند که محقق شدن سند 2030 در کشورها بر اساس اولویتها و شاخصهای ملی داخلی آنها خواهد بود. اما موارد بسیاری در کذب بودن این ادعا وجود دارد. به عنوان مثال در پیشگفتار کتابچه بیانیه «اینچئون» که توسط دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران نوشته شده آمده است: دولتها موظفند تا اهداف جهانی را در اهداف، سیاستها، طرحها و اقدامات ملی، چرخه سیاستگذاری و برنامهریزی، سازماندهی نظامهای آموزشی و آمادهسازی منابع ادغام کنند!!
واضح است که در این میان نه تنها سیاستهای آموزشی بلکه سیاستگذاری و برنامهریزی کل کشور در بخش آموزش و حتی منابع و کتب درسی و آموزشی نیز باید منطبق بر سندی بینالمللی تنظیم شود!
رئیس اجرایی صندوق جمعیت ملل متحد نیز در سخنانی اینگونه میگوید: «باید تضمین نماییم و کاری کنیم که در سایه آموزش 2030 ارزشهایی مانند: صلح، حقوق بشر و برابری جنسیتی نهادینه شوند...»
سخن گفتن درباره جزئیات این سند بسیار مفصل و حاوی نکات دقیق و تاملبرانگیزی است که در این مجال نمیگنجد، اما همین مقدار اندک نیز به قدری گویا و واضح است که برای عادیترین افراد نیز جای هیچ شک و شبههای باقی نمیگذارد که هدف اصلی و نهایی اجرایی شدن این سند در کشورهایی چون ایران آن است که سرمنشا حیاتبخش مهم سیاستگذاریهای کشور در بخش آموزش به دست منبعی بیفتد که نه تنها با ارزشهای اسلامی و فرهنگی کشور ما کوچکترین صنمی ندارد بلکه حفظ حقوق همجنسبازان را در راس به اصطلاح متکامل خود میبیند! و زنان را در صورتی خوشبخت و سعادتمند میداند که با چشم بستن بر تفاوتهای جسمی و روحی خود با مردان و فراموش کردن وظیفه و رسالت سنگین همسری و مادری مثل مردان در جامعه حاضر شوند!!
از نکات مهم دیگر سند 2030 که در نظامنامه تدوین آن به صراحت تمام به آن اشاره شده آن است که این سند در سطح جهانی تدوین و تصویب، در سطح منطقهای مورد تقسیم کار و در سطح ملی اجرا میشود. اما در سطح جهانی، منطقهای و ملی مورد نظارت و ارزیابی قرار میگیرد.
پرسش اساسی آن است سندی که تدوین و تصویب آن در سطح بینالمللی است و صرفا براساس معیارها و شاخصهای بینالمللی تنظیم میشود چرا باید تعهداتی را در سطح ملی برای کشورمان ایجاد کند و اساس این تعهداتی که همواره در پشت درهای بسته داده میشود کدام است؟! سابقه ذهنی مردم ما هنوز از برجام چون آفتاب تابان!!! آنچنان مکدر است که هیچ اعتماد و اطمینانی به تعهدات بینالمللی را در راستای منافع کشور نمیبیند.
جالب است بدانید که هیئت وزیران سریعا و در مصوبهای که در تاریخ 1395/6/25 به تصویب میرسد «کارگروه ملی آموزش 2030» را با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به منظور اجرایی شدن هر چه کاملتر سند 2030 تشکیل میدهد و در این مصوبه کلیه دستگاههای اجرایی را موظف به اجرای تصمیمات کارگروه میکند. سر سپردن به موضوعی بینالمللی آنقدر برای هیئت وزیران کشور اهمیت پیدا میکند که از کارگروه مذکور میخواهد از تمامی ظرفیتهای موجود در دستگاههای اجرایی برای اجرایی شدن سند 2030 بهرهگیری کند. در این مصوبه آمده است: «کارگروه ملی موظف است گزارش پیشرفت کار و نحوه همکاری دستگاههای ذیربط را سالانه به هیئت وزیران و گزارش نهایی را به کمیسیون یونسکو برای ارسال به مرجع بینالمللی ارائه کند.»!!
طبق چه استدلالی مسئولین میتوانند توجیه کنند متعهد به اجرای سندی شوند که شعارش «دگرگون ساختن جهان ما» است یعنی ما بعد از گذشت چهار دهه از عمر با برکت انقلاب اسلامی باید کمک کنیم تا جهان را مطابق میل غربیها دگرگون سازند؟؟ و این موضع یعنی پذیرش چشم و گوش بسته اهداف توسعه پایدار. به راستی اهداف توسعه پایدار اگر جوابگوی نیازهای جامعه بود و سعادت آن را تضمین میکرد امروز اینگونه شاهد متلاشی شدن بنیان خانواده در غرب نبودیم که بخواهیم نسخههای ورشکسته آن را برای خانوادههای ایرانی بپیچیم.
در پایان، سخنان رهبر انقلاب را به عنوان بهترین فصلالخطاب و الگوی عملی برای مسئولان متذکر میشویم. «بنده این توسعه غربی را به هیچوجه قبول ندارم، پایههایش غلط است. مبانیاش غلط است، بسیاری از فروعاتش غلط است، اما معتقدم - نمیخواهم هم کلمه توسعه را که در واقع برگرفته از تعبیر انگلیسی و غربی است، به کار ببرم- عمدا کلمه پیشرفت را به کار میبرم- این پیشرفت اسلامی ایرانی میتواند به عنوان یک گفتمان به عنوان یک خواست عمومی مطرح بشود. شتاب دریافتهای علمی از همین قبیل است.»