گفتوگو با عباس لاجوردی کارگردان فیلم «جشن تولد»
داعشیها برای سرِ ایرانی دلار میدهند!
«جشن تولد» به عنوان اولین فیلم سینمایی در ایران با موضوع داعش و مدافعان حرم، روی پرده سینماها رفته است. فیلمی که به گفته کارگردانش، در نزدیکی داعشیها و زیر خمپارهها و گلولههای آنها ساخته شده است. این فیلم اولین تجربه کارگردانی عباس لاجوردی است، مستندسازی که پیش از این در سوریه چند فیلم مستند ساخته بود. به همین مناسبت با این کارگردان گفتوگو کردیم.
تصویرروز
- پرداختن به درگیریهای سوریه به عنوان فیلم اول، آن هم در سوریه و در نزدیکی داعشیها کمی ترسناک به نظر میرسد. شما چطور جرأت ساخت چنین فیلمی را پیدا کردید؟
بله، واقعا ترسناک است. من هم از ابتدا میدانستم که کار سختی پیش رو دارم. خیلیها توصیه میکردند که مثل بسیاری دیگر از کارگردانها، فیلم اول خودم را در آپارتمان بسازم، اما هدف من این بود که حرفی که دغدغهام بود را کار کنم. توکل به خدا کردیم و جواب هم گرفتیم. چون هم فیلم به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد و هم جایزه عماد مغنیه جشنواره فیلم مقاومت را از دست دخترهای سردار قاسم سلیمانی و شهید مغنیه گرفت.
- چرا فیلم را در سکوت خبری ساختید؟ تقریبا تا موقع نمایش فیلم در جشنواره، هیچکس نمیدانست که چنین فیلمی در حال ساخته شدن است.
چون اگر اینجا اطلاعرسانی میکردیم، آنجا گرای ما را میگرفتند و ممکن بود که تهدیدهایی پیش بیاید. به همین دلیل هم اطلاعرسانی نکردیم و حتی تا اواسط تصویربرداری هم نگذاشتیم تصویری از پشت صحنه کار منتشر شود.
- موقع ساخت فیلم، با توجه به اینکه در سوریه کار میکردید، خطری پیش نیامد؟
فضای کار ما کاملا جنگی بود. گاهی هواپیماهایی در ارتفاع پایین پرواز میکردند و اطراف ما هم دائم گلوله و خمپاره میخورد. بهخاطر همین مسائل هم مجبور میشدیم به طور مکرر تصویربرداری را قطع کنیم چون مزاحمت صوتی داشت. مدام لوکیشن را تغییر میدادیم، بدون اینکه اعضای گروه از قبل بدانند. چون ممکن بود، محل کارمان لو برود و ما را با خمپاره بزنند. وقتی در چنین فضایی کار میکنید، خود همان سوژه بزرگترین دشمن است. چون ممکن است در پروژه، نفوذی حضور داشته باشد. مثل اتفاقی که هر روز در سوریه افتاده و آدمها دوست و دشمن را نمیشناسند و خیلی راحت آدم را میفروشند. به ویژه اینکه سر ایرانی آنجا بالاترین قیمت دارد؛ یعنی بابت سر ایرانی دلار میدهند!
- از قیمت سر ایرانی در سوریه خبر دارید؟
خبر دارم، اما اگر گفته نشود بهتر است!
- فیلمهایی مثل «جشن تولد» به خاطر موضوع و دشوار بودن تولید، مشکلات فراوانی برای تدارک نیرو و بازیگر دارند. شما چه تجربهای داشتید؟
با خیلی از بازیگران بزرگ که تماس میگرفتیم، وقتی میگفتیم قرار است فیلمی در سوریه بسازیم، صحبتمان به یک دقیقه هم نمیکشید! با این حال، افرادی که به ما پیوستند، تا آخر پای کار ایستادند.
- با توجه به اینکه مسئله سوریه با امنیت ملی ما گره خورده و همچنین تا به حال دهها نفر از هموطنان ما به عنوان مدافع حرم در جنگ با داعش و گروههای تکفیری به شهادت رسیدهاند، با گذشت پنج، شش سال از این وقایع، چرا باز هم سینمای ما کمکاری میکند؟
بزرگترین سؤال من هم همین هست و پاسخش را هم حضرت آقا به ما داده اند؛ ولنگاری فرهنگی. ما سردارها و بچه بسیجیهای گلی که دیگر جایگزینی ندارند را در سوریه از دست دادهایم اما هیچ فیلمی برای آنها ساخته نمیشود و آن وقت من عباس لاجوردی و دوستانم باید با هزینه شخصی خودمان فیلم تولید کنیم. البته انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم پای کار آمد و دستشان هم درد نکند. اما موقعی به کمک آمدند که فیلمبرداری تمام شده بود و به شرط دیدن راشها و کیفیت، مشارکت کردند. اما به جز این، هیچ نهاد دیگری حاضر نشد به ما کمک بکند. اگر این فیلم با بودجه خوب و حمایت دولت ساخته میشد، دست ما بازتر میبود و اتفاقات بهتری میافتاد. همین الان هم فیلمنامههایی درباره سوریه در دست دارم که با مشورت بزرگان نوشته شده و هر کس بودجه بیاورد، من برای ساخت آن اقدام میکنم.
- هالیوود هم وارد این قضیه شده و قصد دارند تا درباره سوریه فیلم بسازند. تحلیل شما از ورود هالیوود به جنگ سوریه چیست؟
آنها با نگاه خودشان به سوریه خواهند پرداخت. افکار مردم مثل زمین بایر میماند که کسی چیزی روی آن نریخته است. اگر ما بذر خودمان را نکاریم، هالیوود علف هرز خواهد کاشت. آن وقت باید مدتها تلاش کنیم تا علفهای هرز آنها را نابود کنیم. به هر حال این اتفاقی است که افتاده و همه آنهایی که واقعا دغدغه دارند باید از شعار دست بردارند. الان دیگر وقت تعارف نیست و حقایق باید گفته شود. امیدوارم مسئولانی پای کار بیایند و بتوانیم فیلمهای خوبی بسازیم. میتوانیم جلوی هالیوود بایستیم به شرطی که بودجه مناسب هزینه شود. برخی از مسئولان فرهنگی برای یک کلیپ چند دقیقهای در تهران هزینهای کردند که ما با همان هزینه یک فیلم سینمایی در سوریه ساختیم. آنجا پر از سوژههای ناب است و خود من هم در فیلمهای مستندم به برخی از این سوژهها پرداخته ام. جنگ سوریه ناگفتههای زیادی دارد که همه اش عبرت انگیز است. امیدوارم مسئولان متوجه باشند که دشمن قصد دارد فتنه سوریه را در ایران هم تکرار کند. به همین دلیل هم مسئولان باید دست به کار شوند و برای آگاهی و هوشیاری جامعه درست کار کنند. خود من ایدههایی در این زمینه دارم که درباره حوادث آینده هشدار میدهند. اما هیچ حمایتی برای ساخت فیلم درباره این ایدهها نمیشود. روزمرگی فرهنگی بس است. دشمن آن طرف دارد جدی کار میکند و آن وقت ما این طرف خودمان را به خواب زدهایم.
- مردم سوریه هم فیلم را دیدهاند؟
ما این فیلم را فقط برای بازیگرانمان در سوریه نمایش دادیم که خیلی راضی بودند. چون برنامهمان این است که اول در تهران اکران کنیم و بعد در کشورهای لبنان، سوریه و عراق هم نمایش دهیم.
- واکنش مردم به این فیلم چه بوده؟
برخی به فیلم ما برچسبهایی مثل حکومتی و سفارشی میزنند، این در حالی است که این فیلم با نگاه شخصی خودم ساخته شده و جالب این است که همه تیپ آدمی هم به دیدن فیلم میرود و راضی از سینما بیرون میآید. حتی افرادی که ظاهر متفاوتی دارند. مثلا یکی از آنها میگفت که من تا به حال برایم سؤال بود که چرا ما به سوریه نیرو اعزام میکنیم، اما با دیدن این فیلم به پاسخ خودم رسیدم. جدا از جوایز، حالا که مخاطب با فیلم ارتباط برقرار میکند و تأثیر میپذیرد یعنی ما به هدف خودمان رسیدهایم.
- در پایان اگر حرف ناگفتهای باقی مانده بفرمایید.
فقط از مردم میخواهم که کمکاری مسئولان در حمایت از این فیلم را جبران کنند. با توجه به اینکه دولت هیچ حمایتی از این فیلم نکرده و با هزینه شخصی ساخته شده است، ما به حمایت مردم نیاز داریم.