kayhan.ir

کد خبر: ۹۸۷۶۴
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۲
به مناسبت چهلمین روز شهادت آتش‌نشان‌ها

ظهور دوباره پدیده‌ انسانِ ایرانیِ مؤمن در حادثه پلاسکو


تهیه و تنظیم: کامران پورعباس

صبح روز پنجشنبه 30 دی 1395 آتش‌سوزی در ساختمان قدیمی پلاسکوی تهران که مرکز تولید و پخش گسترده پوشاک بود باعث شد تا تیم­های متعدد آتش­‌نشانی با حضور به موقع در محل حادثه نسبت به اطفای حریق و امداد‌رسانی اقدام نمایند. پس از نزدیک به چهار ساعت از تلاش آتش‌­نشانان که مصدومیت، سوختگی و دود‌گرفتگی برخی از آنها را در پی داشت، در حالی که نیروهای فداکار آتش نشان پس از تخلیه ساختمان از مردم و کسبه در حال جدال با آتش بودند ناگهان و در عین ناباوری این ساختمان 54 ساله  فرو ریخت و عده ­ای از آتش‌نشانان و هم­وطنان که تعداد آنها حدود بیست نفر بود در زیر آوار هولناک گرفتار شدند.
سوء­استفاده از حادثه پلاسکو
از همان آغاز وقوع حادثه پلاسکو افراد زیادی در داخل و خارج به همدردی پرداخته و عده زیادی نیز هر آنچه در توان داشتند برای آواربرداری و تعیین تکلیفِ اشخاص مؤمن و متعهدی که در زیر آوارها گرفتار شده بودند، به کار بسته بودند اما با نهایت تأسف و شرمساری برخی افراد و جناح­ها بدون توجه به عمق فاجعه و بدون توجه به فداکاری آتش‌­نشانان غیور و قهرمان و هموطنان فهیم و با مسئولیتی که به آواربرداری مشغول بودند، به سوء­استفاده از حادثه و احتمالاً بهره‌برداری سیاسی با هدف تخریب برخی مسئولانی که فکر می‌­کردند در انتخابات ریاست‌­جمهوری آتی می­‌خواهند شرکت کنند مبادرت ورزیدند. این طیف پروژه کشته‌­سازی را دنبال کرده و کوشیدند تا موج­‌سواری کرده و بر طبل افزایش دروغین قربانیان بکوبند تا برخی مسئولان را تخریب کنند و سند این مدعا نیز آن است که بی­‌محابا و بدون توجه به جو همدردی و همکاری عمومی در کشور در شیپور اختلافات دمیدند و تیتر زدند که فلانی­‌ها باید استعفا دهند.  
کفتارها و مرده­‌خورهای
حادثه پلاسکو
از این افراد در برخی جاها با عنوان کفتار و مرده‌خور یاد شده بود که بسیار تعبیر به جا و واقع‌­گرایانه‌­ای است.
این پدیده شوم نشان داد که متأسفانه برخی افراد در عرصه قدرت­‌طلبی حد و مرزی نمی‌شناسند و حتی برای جنازه‌­های مردم هم برنامه دارند و پیکرهای مطهر شهدا را نیز از اغراض سیاسی­‌شان بی‌­نصیب نمی­‌گذارند. این طیف آرزوی تلفات سیصد نفری را در این حادثه داشتند که ان شاء الله این دست آرزوها را هر چه زودتر به گور خواهند برد.
تأسف‌­بارتر از همه آنکه یکی از اولین پایگاه‌هایی که شایعه تلفات سیصد نفره را منتشر کرد روزنامه وابسته به دولت یازدهم بود و دردناک­تر از همه اینکه یکی از دشمنان خونی ملت ایران یعنی بی‌­بی‌­سی کثیف و توطئه­‌گر از این اقدام تشکر و قدردانی کرد.   
بگذریم هر چه کمتر در این بحر نجس غوطه‌ورتر شویم بهتر است؛ خدا بهتر از پس این طیف برمی‌­آید و امید است - اگر قابل هدایت نیستند - هر چه زودتر رسوا و بدعاقبت­‌شان نماید.
تدبیر رهبر انقلاب
در چنین شرایطی و در شرایطی که طیف‌های یادشده در حال موج­‌سواری و سوء­استفاده و فراکنی بودند، بزرگ­ترین پاسدارِ عزت، کرامت و حقوقِ ملت ایران یعنی رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌­ای به فریاد همه رسیدند و این جو پلید و توطئه‌­های شیطانی هم­سوی داخلی و خارجی را خنثی نموده و در پیامی روحیه­‌بخش و وحدت­‌آفرین شهامت و فداکاری آتش­‌نشانان را ستوده و بر ضرورت تلاش برای نجات گرفتارشدگان حادثه پلاسکو تأکید فرمودند.
بخشی از پیام معظم‌­له که در 30 دی 1395 در پی‌حادثه دردناک آتش‌سوزی و فروریختگی ساختمان در مرکز تهران صادر شد به این قرار است:
«حادثه­‌ دردناک آتش­‌سوزی و فروریختگی ساختمان در مرکز شهر مایه­ اندوه و تأسف و نگرانی عمیق اینجانب است. شهامت و فداکاری آتش­‌نشانانی که در عملیات نجات مردم، خود دچار حادثه­‌ خطیر شده و در حال فداکاری متعهدانه به امتحانی دشوار گرفتار آمده­‌اند، دل را از تحسین و تمجید و نیز از نگرانی و اندوه، آکنده می‌سازد.
در حال حاضر همه­‌ تلاش‌ها باید برای نجات جان گرفتارشدگان جهت­‌دهی شود. رسیدگی به علل حادثه مسئله­‌ بعدی است.
از همه مسئولان می‌خواهم همانگونه که در این چند ساعت، تلاش کرده­‌اند کار مجاهدانه­‌ خود را ادامه دهند و وظیفه­‌ فوری را بر هر حرف و حدیثی مقدم بدارند.»
صدور این پیام باعث شد پیگیری­‌های مسئولان در مورد عوامل حادثه به بعد موکول شود و مسئولان به تبعیت از دستور رهبر انقلاب سخنی در این مقوله نگویند و ملت و مسئولان همدل و همدوش یکدیگر در عزمی ملی به آواربرداری بپردازند هر چند که در این مدت نیز شانتاژها و لجن‌­پراکنی­‌های کفتارها و مرده‌­خورها ادامه داشت؛ همان کسانی که خود را به کر و کور بودن زدند و پیام رهبر و مجاهدت­‌های مردم و همدردی­‌های ملت ایران و مردم دنیا را ندیده و نشنیدند و همچنان تخریب برخی مسئولان را در دستور کار قرار دادند و علیه مسئولان تیتر و مطلب می­زدند و فقط روسیاهی در این ماجرا برای­شان ماند.
پدیده‌ انسان ایرانی مؤمن
با تلاش مجاهدانه­ مسئولان، مردم و آتش‌­نشانان آواربرداری انجام شد و پیکر حدود بیست شهید کشف گردید.  
رهبر انقلاب پس از آواربرداری و در آستانه به خاک سپارِ شهدای حادثه پلاسکو پیامی صادر فرمودند. در بخشی از پیام رهبر انقلاب در تجلیل از فداکاری آتش‌نشانان مؤمن و شجاع که در 10 بهمن 1395 صادر شد آمده است:
«اکنون پس از شبها و روزهای تلخ نگرانی و کاوش، نوبت آن است که یاد فداکاری با‌شکوه و مظلومانه‌ آتش‌نشانان مؤمن و شجاع ملت ایران ثبت و بزرگ داشته شود و مردانی را که حقاً باید قهرمانان کم‌ادّعا و با اخلاص نامیده شوند همگان بشناسند و درس آنان را در خاطر نگه دارند.
این جوانمردان برای نجات جان و مال هم‌میهنان خود، با شهامتی شگفت‌انگیز به درون آتش و آوار رفتند و جان خود را در خطر نهادند و خود را فدا کردند. آنان یک بار دیگر خاطرات فداکاری‌های دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان است عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه می‌کند. خانواده‌های داغدار و همه‌ ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند و صاحبنظران، این پدیده را در تحلیل‌ها و محاسبات خود درباره‌ ایران و ایرانی مؤمن به حساب آورند. این حادثه از سوئی غم‌انگیز و از سوئی افتخارآمیز است. اینها شهیدان راه خدمت دشوار و انجام وظیفه‌ پرخطرند و هرگز فراموش نخواهند شد ان‌شاء‌الله.»
در پایگاه اطلاع­‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌­ای در تاریخ 16 بهمن 1395 مقاله‌‌‌ای در مورد این پیام رهبری با عنوان «پدیده‌ انسان ایرانی مؤمن» درج شده است که بخش­هایی از آن را نقل می­‌نماییم.
در ابتدای این مقاله آمده است: «پیام اخیر رهبر انقلاب درباره‌ آتش‌نشانان، در کنار تسلیت و تجلیل، با پیشنهاد یک تحلیل همراه بود: «خانواده‌های داغدار و همه‌ ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند و صاحب‌نظران، این پدیده را در تحلیل‌ها و محاسبات خود درباره‌ ایران و ایرانی مؤمن به حساب آورند.»
پدیده‌ انسان «ایرانی مؤمن» و «عزم» و «شجاعت»ش که این روزها در آتش‌نشانان شهید بروز و ظهور یافته موضوع کمتر تحلیل‌شده‌ای است. موضوعی که به معنای واقعی، یک «پدیده» و استثناء است. همین خلاف‌آمد عادت بودن است که به روایت کنش آتش‌نشانان ایرانی ارزش خبری «بداعت» بخشیده، به آن بُرد خبری داده و همدردی آتش‌نشانانی از سراسر جهان را برانگیخته است. در آموزش‌های کلاسیک به آتش‌نشانان می‌آموزند نجات جان آتش‌نشان بر جان مردم اولویت دارد. از این‌رو آتش‌نشانِ جهان بیش‌تر از دیگران، عظمت این عزم و شهامت را شهادت می‌دهند.
حادثه‌ پلاسکو، اگر چه تولد این پدیده‌ نبود اما یک تجلی و نمود قابل توجه از آن بود؛ امری که ذهن‌ها را به خاطراتی از دفاع مقدس ارجاع می‌داد. اگر بخواهیم این پدیده را تحلیل کنیم لازم است برگردیم به موقعیت عدم این پدیده. جایی که این دو شاخصه‌ فوق «عزم» و «شهامت» در انسانی ایرانی نبود و این پدیده‌ انسانی نیز وجود نداشت. در دوره‌هایی از حیات اجتماعی معاصر جامعه‌ ایرانی، اگرچه در میان آحاد انسان‌های ایرانی عزم و شجاعت‌هایی وجود داشت اما به یک وصف اجتماعی تبدیل نشده بود و به تاریخ‌سازی منتهی نیانجامیده بود. «انقلاب اسلامی» این عزم و شهامت را به جهان اجتماعی انسان ایرانی وارد ساخت؛ و اگر خواسته باشیم دقیق‌تر سخن بگوییم انقلاب اسلامی هم خود محصول این عزم و اراده بود. انقلاب اسلامی هم همچنان که مولِّد این عزم و شجاعت است، خود نیز محصول و مولود آن است: از مبدأ انقلاب اسلامی انسان ایرانی واجد عزم و شهامتی می‌شود که امکان کنش‌گری اجتماعی و تاریخ‌سازی را می‌یابد.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است:
«به تفسیر کنش شجاعانه‌ آتش‌نشان‌ها بازگردیم. چرا آنان بر خلاف آموخته‌های کلاسیک شغلی‌شان، جان و حتی مال مردم را بر جان خود مقدم دانستند؟ این شجاعت از کجا آمده بود؟ اگر بخواهیم فراتر از تجلیل از نحوه‌ مرگ‌شان، کنش عجیب آتش‌نشانان را تحلیل کنیم، نیاز است این «تهور انسانی» را بازگردانیم به یک «تحول انسانی». تحولی بیش از چهار دهه است موجودی عجیب را به جهان اجتماعی ما وارد کرده است. موجودی که از متن انقلاب، تا بطن دفاع مقدس، تا قلب جبهه‌ کنونی مقاومت در منطقه و تا عمق آوار ساختمانی در قلب پایتخت، دست برتر را در شکل‌دهی به تغییرات اجتماعی دارد. از این روست که در تحلیل این پدیده باید آن را ارجاع بدهیم به انسانی که هرگاه امکانی یافته امر درونی و «عزم» و «شهامت» خود را بروز داده است.
آتش‌نشانان شهید جلوه‌ای امروزین از پدیده‌ انسان ایرانی مؤمن بودند. جامعه و تاریخ ما در چهار- پنج دهه‌ اخیر و نیز در آینده، با کنش‌گری این انسان در حال ساخته شدن است. انسان ایرانی مؤمن پدیده‌ای نیست که تنها به کار برداشتن هزاران تُن آوار پلاسکو بیاید. آوار ۲۵۰۰ سال تاریخ شاهنشاهی را همین انسان از میان برداشت و آوار آسیب‌های اجتماعی فزاینده‌ پیش‌رو و مسائل دیگر را با همین «پدیده» می‌توان بهبود بخشید.
کافی است امکانی برای بروز و کنشگری یابد. هیچ لزومی ندارد میدان کنشگری این «پدیده» در بحران‌ها باشد. اگر چه بحران امکان «نمود» آن را بیشتر می‌کند اما «بود» این پدیده برای تغییرهای بنیادین در وضعیت اجتماعی‌مان کفایت می‌کند. کافی است امکان کنش‌گری اجتماعی‌ او را به عرصه‌های گوناگون حیات اجتماعی‌مان بسط دهیم؛ دیگر چالش‌ها و مسئله‌ها نیز با پدیده انسان ایرانی مؤمن قابل رفع خواهند بود. تجربه‌ تاریخی و اجتماعی ما این را می‌گوید.»