احمد شاکری، در گفت وگو با کیهان:
باید نسبت به «نفوذ» در بخش ادبیات داستانی حوزه هنری هشدار داد(اخبار ادبی و هنری)
یک نویسنده با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رئیسحوزه هنری، نسبت به نفوذ جریان شبه روشنفکری و معارض با آرمانهای انقلاب اسلامی در زمینه ادبیات داستانی در این نهاد انقلابی هشدار داد.
احمد شاکری در گفت وگو با خبرنگار کیهان درباره علت انتشار نامه هشدارآمیز به مدیریت حوزه هنری که در بخشی از آن آمده «برخی مراکز حوزه هنری کانون فتنهگری ادبیاند» گفت: تاریخ نگارش این نامه به یک هفته قبل برمیگردد، اما از آنجایی که طی این مدت امکان ملاقاتی با رئیسمحترم حوزه هنری دست نداد، به نظرم رسید که این نامه باید انتشار عمومی پیدا کند و هشدارهای لازم نسبت به عملکرد این نهاد فرهنگی علنی شود. چون به نظر من، نهادهای فرهنگی متعهد ما باید به طور دائم رصد و پایش شوند و نواقص و هشدارها به آنها تذکر داده شود. البته در این نامه هم به فرصتها اشاره شده و هم به تهدیدها. به هر حال حوزه هنری زاییده انقلاب اسلامی است و در بسیاری از شاخهها به ویژه در زمینه ادبیات پایداری، مستندنگاری و خاطره نویسی خوب عمل میکند. نقد من صرفا در حوزه ادبیات داستانی است. به نظر میرسد که باید هشدارهای جدی درباره عملکرد حوزه هنری در زمینه ادبیات داستانی داده شود.وی تصریح کرد: البته حوزه هنری آثار خوبی را در وادی ادبیات داستانی منتشر کرده است. اما با نگاه کلی به نظر میرسد که رشدی نداشته، بلکه تهدیدهایی هم متوجه حوزه هنری است.
نویسنده «انجمن مخفی» در پاسخ به این سؤال که منظور شما به طور مشخص کدام بخشهای هنری است، گفت: هم مدیران مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری و کارگاه قصه و رمان (که زیر نظر مرکز آفرینشهای ادبی است) و هم خود مدیریت اصلی حوزه هنری. محسن مومنی شریف، رئیسحوزه هنری از این رو خطاب این نامه قرار گرفته که خودش یک نویسنده است و باید نسبت به ادبیات داستانی حساستر باشد و در انتخابها و در رصد کار.
شاکری درباره پیشنهادهای خود برای برطرف کردن این کاستیها نیز اظهار داشت: پیشنهادهای متعددی در دل برخی از بندهای این نامه آمده است. در درجه اول، کاری که باید صورت بگیرد شناخت نقاط ضعف و خلاءها و اقرار به این کاستیهاست. چون اساسا تا مسئله و ابعاد و اهمیت آن درک نشود پاسخ گویی به آن معنی ندارد. بعد از به دست آمدن یک تصویر واقعی و دلسوزانه از حوزه هنری میتوان به سمت راهکارهای متعدد پیش رفت.
وی به بیان نمونهای از انتقادهای خود پرداخت و گفت: برای مثال، روز یکشنبه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات جلسه نقد رمان «شاه بیشین» برگزار شد. وقتی به متن جلسه رجوع میکنید میبینید که رمان و نویسنده آن معتقدند که شاه مظلوم واقع شده است! حتما حوزه هنری باید پاسخ دهد که به عنوان یک نهاد انقلابی، چرا چنین رمانی را منتشر کرده و در جشنواره داستان انقلاب آن را به عنوان تراز ادبیات داستانی انقلاب تبلیغ کرده است؟ این یک نمونه است و میتوان موارد بسیاری از این مصداقها را بیان کرد.