اخبار ویژه
گری سیک: ترامپ طبق فهرست اوباما ایران را تحریم میکند
مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا گفت ترامپ بر اساس فهرست اقدامات تحریمی تهیه شده از سوی اوباما، به تحریمهای جدید علیه ایران میپردازد. گری سیک همچنین تصریح کرد ایران به آزمایشات موشکی ادامه میدهد چون آن را بازدارنده و ثقل امنیت ملی میبیند.
گری سیک در گفتوگو با رادیو فردا اظهار داشت: برخی میگفتند ترامپ، توافق هستهای را پاره میکند اما او این کار را انجام نداده است. آنچه آنها میگویند این است که میخواهند خیلی سختگیرانه آن را اجرا کنند، تحریمهای بیشتری بر ایران اعمال کنند که البته تهران آن را در تناقض با توافق میبیند.
آنچه برای دولت ترامپ خوشایند است، گسترش محدودیتهاست خصوصا وقتی برخی از این محدودیتها که ایران آنها را قبول کرده، بعد از ده یا پانزده سال قرار است برطرف شوند.
وی در پاسخ این سوال که «در روزهای گذشته ما شاهد اقداماتی از جمله آزمایش موشکی از سوی ایران بودیم و با پاسخ آمریکا در قالب افزودن نامهای تازه به فهرست تحریمها مواجه شد. ارزیابی شما از رفتار ایران در این روزها چیست؟»، گفت: ایرانیها این کار را پیشتر هم به صورت مداوم انجام دادهاند و حتی زمانی که ممنوعیت و تحریم مستقیم از سوی شورای امنیت در زمینه آزمایش موشکی وجود داشت این کار را انجام دادهاند. میتوانیم بگوییم که ایران دست به یک اقدام تحریکآمیز زده است. اما من واقعا به این اعتقاد ندارم.
به نظرم ایران مصمم است که موشکها را برای بازدارندگی داشته باشد و آزمایش آن باید انجام میشده است. آنها پس از دستیابی به توافق اتمی هم این آزمایشها را انجام دادند. در همان زمان هم پرزیدنت اوباما معتقد بود که این به وضعیت کمک نمیکند و برخی تحریمها را اعمال کرد و فهرستی تهیه شد که چه اقدامات تحریمی دیگری میتوان انجام داد. این فهرست هماکنون توسط دولت ترامپ استفاده میشود. دولت ترامپ در عرصه عمومی موضعگیریهای پرسروصداتری کرده اما در واقع همان اقدامات دولت اوباما را درباره تحریم ادامه داده است. این موضوعی جدای از برجام است و به آن ارتباط ندارد.
به نظرم ایران به آزمایشهایش ادامه میدهد؛ این اجتنابناپذیر است. آنها این برنامه موشکی را نقطه ثقل دفاع ملیشان میبینند.
سیاستهای اقتصاد مقاومتی همچنان روی کاغذ مانده است
3 سال پس از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی، اجرای این سیاست همچنان روی کاغذ مانده است.
روزنامه جام جم در گزارشی نوشت: اکثر کارشناسان معتقدند دولت، کارنامه موفقی در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی نداشته است. دکتر لطفالله فروزنده، اقتصاددان درباره نحوه اجرای بندهای مربوط به کنترل واردات در سیاستهای اقتصاد مقاومتی گفت: اشکال عمدهای که در دولت وجود دارد رویکرد اقتصادی است که بیشتر متمایل به واردات است.
وی با اشاره به تأکید اقتصاد مقاومتی بر درونزا و برونگرا بودن افزود: حمایت و توسعه تولید یکی از ارکان این سیاستها بوده، اما متأسفانه اقدام مؤثری را در رونق اقتصادی شاهد نیستیم و رکود ایجاد شده مشکلات عدیدهای را به وجود آورده که تبعات آن بیکاری و تعطیلی کارخانههاست.
فروزنده تأکید کرد: برخلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی، واردات رونق پیدا کرده و کالاهای بیارزشی وارد کشور میشود که نیاز مردم نیست.
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز معتقد است: یکی از چالشهای ما در اقتصاد، منفعل بودن بخش اقتصادی وزارت امور خارجه است، اما سفرای کشورهای دیگر زمانی که به ایران میآیند، اولین کاری که میکنند، نمایندگان اقتصادی خودشان را میآورند.
پورابراهیمی به یکی از بندهای اقتصاد مقاومتی مبنی بر افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی تا کاهش و قطع وابستگی بودجه به نفت هم اشاره کرد و گفت: تحریمها علیه ایران نوعی توفیق اجباری بود که سال 94 در اقدامی بیسابقه، فقط 25 درصد بودجه وابسته به نفت بود، اما زمانی که دوباره صادرات نفت خام زیاد شده، شاهد افزایش سهم نفت در بودجه هستیم که خلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
سید ناصر موسوی لارگانی، نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس هم عنوان کرد: اگر در طول سالهای اخیر به نام سالهایی که مقام معظم رهبری در نظر داشتند، عمل میکردیم اکنون قطعاً اقتصاد بیمشکل بود.
یکی از مسائلی که مقام معظم رهبری تأکید کردند دولت باید برخودش حرام کند، این بود: کالایی که در کشور تولید میشود نباید از نوع مشابه خارجیاش استفاده شود، اما امروز شاهد واردات بیرویه برخی کالاها هستیم که در حجم انبوه صورت میگیرد و دولت اقدام قابل توجهی که بتواند کشور را از واردات نجات دهد، انجام نداده است.
وی با تأکید بر این که با اجرای اقتصاد مقاومتی هیچ تهدید و تحریمی نمیتواند ایران را از پا در بیاورد، تصریح کرد: اکنون شاهد واگذاری تهیه غذای قطارهای خودمان به یک شرکت اتریشی هستیم و با این رویکرد نباید توقعی داشت. قراردادهای نفتی که بسیار بحثبرانگیز بود و در حالی که شرکتهای ما توان لازم را برای توسعه پارس جنوبی دارند، این طرحها را به کشورهای دیگر واگذار میکنیم. این گونه اقدامات به معنای مقابله با اقتصاد مقاومتی است که متأسفانه در سالهای اخیر تنها شعار آن را شنیدهایم.
رشد بخش مسکن در سال 95 منفی 14/9 درصد!
رکود بخش ساختمان در یک سال گذشته عمیقتر شد. این بخش با رشد منفی 14/9 درصد مواجه بود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در قالب گزارش تحلیل بخش حقیقی اقتصاد ضمن تحلیل عملکرد شش ماهه نخست، برآوردی از میزان رشد اقتصادی در سال جاری ارائه داد. تحلیل بخش مسکن و تاثیر و اهمیت آن در اقتصاد، از نکاتی است که در این گزارش به آن اشاره شده است.
به گزارش تابناک، یکی از معضلات اقتصاد، وجود نرخ رشد بیثبات است. به گونهای که در برخی از سالها رشد اقتصادی مثبت و در برخی از سالها منفی بوده است. بررسی رشد ارزش افزوده بخش ساختمان نشان میدهد که این بخش از سال 1391 وارد رکودی پنج ساله شده است، به گونهای که رشد این بخش در دوره 1391-1394 به ترتیب برابر با 3/6-، 3/1-، 0/4-، 13/5- بوده و برای سال 1395 نیز رشد این بخش 14/9- درصد برآورد میشود.
با تأمل در حسابهای ملی بانک مرکزی دیده میشود که در ده ساله 1390-1380، متوسط سهم ارزش افزوده (به قیمت ثابت) بخش ساختمان از کل تولید ناخالص داخلی کشور برابر با 7 درصد بوده است.
چنانچه سیاستهای اقتصادی به نحوی باشد که باعث تحریک بخش ساختمان شود، آنگاه با توجه به این که برای ایجاد رشد در بخش ساختمان بایستی بخشها و صنایع بالادستی همچون ساخت فلزات اساسی، ساخت سایر محصولات کانی غیرفلزی، ساخت چوب و محصولات چوبی، ساخت ماشینآلات و دستگاههای برقی طبقهبندی نشده در جای دیگر و... رشد کنند، لذا در مجموع شاهد رشد تولید صنایع فوقالذکر، بخش ساختمان و در نهایت رشد اقتصادی خواهیم بود.
چنانچه در نتیجه اعمال سیاستهای اقتصادی، شاهد رشد ارزش افزوده بخش ساختمان باشیم، آنگاه با توجه به ارتباطات پیشینی این بخش میتوان از یک سو ( به عنوان عنصر طرف عرضه اقتصاد) شاهد رشد ارزش افزوده خدمات مستغلات بوده و از سوی دیگر شاهد رشد تقاضای نهایی (شامل تقاضای مصرفی خانوارها، تقاضای سرمایهگذاری دولت و بنگاهها) بود. قابل ذکر است که با تأمل در حسابهای ملی بانکمرکزی مشاهده میشود که در دوره ده ساله 1390-1380، متوسط سهم ارزش افزوده خدمات مستغلات از تولید ناخالص داخلی کشور برابر با 13/5 درصد بوده است. بنابراین میتوان بیان کرد که به طور متوسط در دوره 1390-1380 سهم ارزش افزوده دو بخش ساختمان و خدمات مستغلات از تولید ناخالص داخلی برابر با 20/5 درصد میباشد که حاکی از اهمیت این دو بخش در طرف عرضه اقتصاد ایران است.
خاتمی گروگان ضدانقلاب است /او باید خود را نجات بدهد
همکار سابق نشریات اصلاحطلب تصریح کرد خاتمی به جای طرح برخی دعاوی مانند آشتیملی، باید نسبت خود را با جریان ضدانقلاب روشن کند.
داریوش سجادی نوشت: خاتمی یک بار دیگر ثابت کرد مرد سیاست نیست و شناختی از دقایق و ظرایف دنیای سیاست ندارد.
وی میافزاید: آیتالله خامنهای به قوت در سلوک سیاسی خود نشان دادهاند که اساسا اهل باجدهی نیستند و نه آن زمان که جورج بوش در فردای عملیات یازده سپتامبر و اولتیماتوماش به دنیا که «تصمیم خود را بگیرید؟ یا با مائید یا با تروریستها» در سکوت مرعوبانه جهان به صراحت گفت: «نه با شمائیم نه با تروریستها»! و نه آن زمان که در 88 سبزها به خیابان آمدند نیز به صراحت و به منظور صیانت از آرای مردم اعلام کردند؛ امام باج ندادند من هم باج نمیدهم.
وی ادامه میدهد: از نظر محتوائی نیز پروژه آشتی ملی محمد خاتمی برخوردار از تناقض بود. آقای خاتمی عنایت به این بداهت نورزیدند که وقتی قائل به آشتی هستند یعنی همزمان قائل به قهر هم میباشند! یعنی میپذیرند قهری موجود هست تا برای نیل به آشتی جهدی نیز ملزوم باشد. لذا پیشنهاددهنده آن آشتی موظف است تا به لوازم پیشنهادش نیز پایبند بماند دائر بر این که برای نیل به آن آشتی ابتدا باید چیستی آن قهر و آنگاه کیستی طرفین آن قهر را شناسایی کنند.
صورت مسئله برخلاف اجتناب از اعتراف آن توسط آقای خاتمی و احباب آقای خاتمی، برخوردار از وضوح است دائر بر آنکه موضوع قهر «تمامیت جمهوری اسلامی» است و طرفین قهر نیز واثقان و رافضان جمهوری اسلامیاند!
بر این منوال اولا تلاش به منظور آشتی بین دو طیف برخوردار از تضاد آنتاگونیستی تلاشی است عبث که اگر لطیفه نباشد قطعا خودفریبی است.
ثانیا برخلاف تصور آقای خاتمی دائربر اهتمام به منظور «ممانعت از ریزش مخالفان نظام به دامان براندازان نظام»، واقعیت آن است که این آقای خاتمی نیست که مانع از ریختن آنها به دامان براندازان شده و این آنهایند که مانع از بازگشتن آقای خاتمی به دامان نظام و انقلاب میباشند!
خاتمی بیمبالاتانه «قهر»مان طبیعی آن «قهر» بانان شده است! و بر این اساس ایشان ممکن شدگی بازتولید مناسبات حسنه خود و اصلاحطلبان ملتزم الرکاب خود با حکومت را به جای توسل به رویکرد بلاوجه آشتیملی میبایست با قهر کردن و ادبار از آن جماعتی بازیابی کنند که در محور مختصات سیاسی، «علیهالسلام» نیستند.
بدین منوال پسندیده است تا آقای خاتمی همان چهره فرهنگی باقی بمانند و عطای سیاستورزی را بر لقایش بخشیده و این ماجرای پر آب چشم را نیز فراموش کنند!
فراکسیون امید با این شعور همان بهتر که سکوت کند!
اقدام افتضاح فراکسیون امید در ارائه طرحی برای بازداشت سؤالکنندگان و منتقدان، صدای یک روزنامه اصلاحطلب را هم درآورد.
روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «به همان سکوتتان ادامه دهید» نوشت: رئیس فراکسیون امید به همراه چند تن از چهرههای دیگر این فراکسیون طرحی دو فوریتی را درخصوص برخورد با افرادی که در سخنرانیها و تجمعات مختلف دست به بینظمی و به هم زدن مجالس میزنند تقدیم هیئت رئیسه مجلس کردند. طرحی که بخشی از آن سر و صدای بسیاری را ایجاد کرده است. در طرح این نمایندگان آمده است که: «هر کسی با هر اقدامی اعم از طرح سوال و یا غیر آن در مراسم سخنرانی اعم از مراسم رسمی یا مراسمی که عرفا بدون مجوز تشکیل میشود موجبات توقف یا جلب توجه به خود و یا تشنج شود به حبس از 6 ماه تا دو سال محکوم میگردد.»
بهار میافزاید: در بررسی این موضوع کاری به اینکه این طرح حضرات نماینده که اکثریتشان هم اصلاحطلب هستند تا چه حد با نوع نگاه اصلاحطلبی به این گونه مسائل در تعارض است کاری نداریم، حتی به این که اگر از مختصر شعور سیاسی هم برخوردار باشیم باید این نکته ساده را بفهمیم که چنین طرحهایی بهانه دادن به دست رقیب است و به این نکته که با بزرگنمایی آن تمام آرمانهای جریان اصلاحات را نمایشی بخواند هم کاری نداریم، به این که بین این همه مسائل و مصائب مردم این موضوع چه اهمیتی دارد که این طرح را با دو فوریت تقدیم هیئت رئیسه کردند هم کاری نداریم.
پرسش قابل طرح از این نمایندگان محترم این است حالا آمدیم و چند صباح دیگر امثال رسایی و کوچکزاده و حسینیان و... سوار بر اسب قدرت شدند، آنگاه همین طرح عجیب و غریبتان را بهانه قرار میدهند و هر که کوچکترین اعتراضی در مجالس سخنرانی کرد را به دو سال حبس مهمان خواهند کرد. اصلا فکر آن روز را کردهاید؟ این ترس موهوم از اعتراض برای چیست؟ این روزنامه نوشت: حالا بر فرض که چند نفری مزاحمتهایی را هم ایجاد کنند، آیا راه مقابله با آن، میلههای سرد زندان است؟ به واقع مشخص نیست که نیت طراحان چنین طرحی چیست اما با کمی دقت میتوان متوجه شد که چنین طرحهایی مصداق بارز «گل به خودی» است. در این قریب به یک سالی که از عمر مجلس دهم میگذرد از جمله ایراداتی که به نمایندگان اصلاحطلب گرفته میشد این بودکه چرا در موضوعات رخ داده در حوزه سیاست داخلی اینقدر منفعل عمل میشود و آقای عارف و سایر همراهان سیاسی ایشان در مجلس معمولا مشی و روشی همراه با سکوت را برگزیدهاند. حالا با تهیه چنین طرحی آدمی به این نتیجه میرسد که چه خوب است که حضرات به همان سکوتشان ادامه دهند، حداقل در آن صورت شاهد چنین طرحهای عجیب و غریبی که بهترین پاس گل برای «دلواپسان» است نخواهیم بود.