kayhan.ir

کد خبر: ۹۸۰۷۱
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۳
نگاهی مستند به بزرگ‌ترین جنایت‌جنگی انگلستان در ایران- ۷

قتل عام اهالی سوسنگرد به دست انگلیسی‌ها


در 20 فوریه 1915، عده‌ای آلمانی به سرپرستی واسموس کنسول آلمان در بوشهر، از راه فارس به خوزستان آمدند. ورود آلمانی‏ها ‏‏و خبر استقرار قوای ترک همراه با 15000 تن از افراد عشایر در ساحل رود کرخه، دیگر عشایر را به مقاومت علیه انگلیسی‏ها تشویق کرد. انگلیسی‌ها نیز کشتی‏های ‏‏توپدار بیشتری روانه کارون کردند. در 3 مارس 1915 انگلیسی‏ها ‏‏به گروهی از افراد عشایر که در غدیر نزدیک اهواز اردو زده بودند حمله برده و تلفات سنگینی بر آنها وارد ساختند و اجازه ندادند که آنها به ترک‏ها ‏‏بپیوندند. بلافاصله پس از این برخورد، انگلیسی‏ها ‏‏دستگیری همه مقام‏های ‏‏کنسولی و افراد آلمانی در جنوب ایران را آغاز کردند. این اقدام اعتراض‏های ‏‏متعدد دولت ایران و خشم شدید مطبوعات را در پی داشت.
با موفقیت روسیه در آذربایجان و دستاوردهای انگلیس در خوزستان، صحنه برای تقسیم دوباره ایران میان انگلیس و روسیه آماده شد. همان طور که پیشتر گفته شد، طبق قرارداد انگلیس و روسیه در 13 اوت 1907، ایران به دو «حوزه نفوذ» روسیه و انگلیس و یک منطقه «بی‏طرف» تقسیم شد. اندکی بعد، در منطقه «بی‌طرف» نفت کشف شد. در 4 مارس 1915، دولت روسیه به بریتانیا و فرانسه اطلاع داد که روسیه اصرار دارد قسطنطنیه و داردانل پس از جنگ به امپراتوری روسیه ملحق شود و این قدرت‏ها ‏‏را آگاه ساخت که در عوض با نقشۀ انگلیس و فرانسه برای منطقه خاور نزدیک همراهی خواهد کرد. پس از مذاکرات مفصل، لندن و پاریس به طور اصولی با خواسته‏های ‏‏روسیه درباره قسطنطنیه و تنگه‏ها ‏‏کنار آمدند. در مقابل در 12 مارس 1915، انگلیسی‏ها ‏‏رسماً خواستار بازنگری در قرارداد اوت 1907 و الحاق «منطقه بی‏طرف» ایران به حوزه نفوذ انگلیس شدند. در 20 مارس 1915، یزد به حوزه روسیه افزوده شد. اندکی بعد، در قرارداد جدید انگلیس و روسیه در مارس 1915، تمام جنوب ایران به انگلیسی‏ها ‏‏واگذار شد و بخش شمالی در حوزه نفوذ روسیه باقی ماند. تاریخ‏نگاران روس گلایه می‏‏کنند انگلیسی‏ها ‏‏صرفاً در برابر وعده دادن قسطنطنیه به روسیه، منافع چشمگیری در جنوب ایران به دست آوردند، حال آن که دست روس‏ها ‏‏را چیز چندانی نگرفت. اما، همان طور که در ادامه توضیح داده می‏‏شود، انگلیسی‏ها ‏‏برای به دست گرفتن کنترل جنوب ایران باید با ایلات منطقه می‏‏جنگیدند. بلافاصله بعد از توافق، دو قدرت آماده به دست گرفتن کنترل مناطق تحت نفوذ خود شدند.
در 20 فوریه 1915، کابینه مستوفی‏الممالک دوباره تشکیل شد. در 13 مارس 1915، این کابینه استعفاء کرد و کابینه جدید به ریاست مشیرالدوله آغاز به کار کرد. طولی نکشید که انگلیسی‏ها ‏‏و روس‏ها ‏‏دریافتند مشیرالدوله در امر برخورد با فعالیت آلمانی‏ها ‏‏امتیاز بیشتری ندارد. وزرای مختار انگلیس و روسیه در تهران با ناخشنودی عمیق از مشیرالدوله، تلاش کردند وی را مجبور به استعفاء کنند که منجر به بحران سیاسی 24-23 آوریل 1915 شد. با ادامه فشار، مشیرالدوله در 1 می ‏‏1915 مستعفی و عین‏الدوله به جای او منصوب شد.
آغاز خصومت روس و انگلیس علیه ایران بهار-تابستان 1915
در 6 آوریل 1915، وزیران مختار آلمان و اتریش در ایران، همراه با حدود 150 آلمانی از خانقین در عراق وارد ایران شدند. در طول ۹ماه بعد این آلمانی‏ها ‏‏و همراهان و هواداران ایرانی‏‏شان مایه دردسر و نگرانی فراوان روس‏ها ‏‏و انگلیسی‏ها ‏‏شدند. در اواخر آوریل 1915، یک نیروی کوچک ترک که وارد خاک ایران شده بود، پس از روبرو شدن با مقاومت سخت عشایر کرد سنجابی از منطقه خارج شد. در می ‏‏1915، نیروی دیگر ترک به فرماندهی آلمانی‏ها ‏‏و همراهی هواداران ایرانی خود، از جمله ژاندارمری تحت فرمان سوئدی‏های ‏‏ایران، کنترل کرمانشاه را به دست گرفتند و خواستار خروج کنسول‏های ‏‏روسیه و انگلیس از کرمانشاه شدند. آلمانی‏ها ‏‏نخست به سمت تهران پیش رفتند و پس از پیشروی روسیه در پاییز 1915، به سمت اصفهان، یزد و کرمان رفتند. اما موفقیت ترک‏ها ‏‏در کرمانشاه، برای جبران شکست سختی که در آوریل 1915 در شعیبه در جنوب عراق خورده بودند، کافی نبود.
در بهار 1915، ترک‏ها ‏‏پس از تلاش ناموفق برای به دست گرفتن کنترل کانال سوئز از دست انگلیسی‌ها، سعی کردند بصره را پس گرفته و آنها ‏‏را از جنوب عراق بیرون کنند. این به نبرد شعیبه در بیرون بصره انجامید (12 تا 14 آوریل 1915). در این نبرد انگلیسی‏ها ‏‏پیروزی سرنوشت‏سازی به دست آوردند. انگلیسی‏ها ‏‏با تثبیت موضع خود در عراق بار دیگر متوجه خوزستان شدند و تا 21 آوریل 1915، حدود 13000 نیرو و 3000 اسب و قاطر به اهواز آوردند. در 29 آوریل 1915، یک گروه 1500 نفره از عشایر ایرانی به یک گشتی انگلیسی در نزدیکی روستای علی بن حسین در کنار رود کرخه حمله کرده و شماری از نیروهای انگلیسی را کشتند. از آن پس انگلیسی‏ها ‏‏موضع هجومی گرفتند. در16-14 می‏‏1915، انگلیسی‏ها ‏‏به شهر خفاجیه (سوسنگرد امروز) حمله کرده و شمار زیادی از سکنه آن را که بیشتر از قبیله بنی‌طرف بودند، کشتند، بسیاری از ساختمان‏ها ‏‏را آتش زدند، بسیاری از محصولات ‏‏را از بین برده و حیواناتشان را ضبط کردند. به نظر می‏‏رسد قتل‌عام خفاجیه پشت مقاومت علیه انگلیسی‏ها ‏‏را در خوزستان شکست. خط نفتی به سرعت در طول ژوئن تعمیر شد و جریان نفت به سمت پالایشگاه در 3 ژوئیه 1915 از سر گرفته شد. با تکمیل اشغال خوزستان، انگلیسی‏ها ‏‏بلافاصله پیشروی خود را در طول دجله در عراق از سر گرفتند. در 31 می ‏‏1915، انگلیسی‏ها ‏‏به شهر عماره در کنار دجله حمله بردند و در روزهای دوم و سوم ژوئن 1915 شهر را کاملاً تصرف کردند. با تصرف عماره، میدان‏های ‏‏نفتی و موضع انگلیسی‏ها ‏‏در خوزستان امن شد. در پی تسخیر عماره، انگلیسی‏ها ‏‏به سمت شرق و در طول فرات پیشروی کردند و شهرهای سوق‌الشیوخ را در 6 ژوئیه 1915، و ناصریه را در 25 ژوئیه 1915 گرفتند. با تسخیر این شهرهای حاشیۀ فرات، انگلیسی‏ها ‏‏اشغال ولایت بصره، یعنی بخش جنوبی عراق، را تکمیل کردند. از آن پس، انگلیسی‏ها ‏‏برای یورش به بغداد آماده شدند.
روس‏ها ‏‏هم از انگلیسی‏ها ‏‏عقب نیفتادند. در 17 می‏‏1915، معاون کنسول روسیه در اصفهان ترور و همکار بلژیکی او به شدت مجروح شد. واکنش روسیه تعیین‏کننده بود. در 22 می‏‏1915، سواره نظام بزرگی از روسیه در تبریز به سمت جنوب ساوجبلاغ حرکت کرد و بعد از دنبال کردن مدافعان کرد، شهر را اشغال کرد. سپس عازم شمال شد و بدون برخورد با مقاومت خاصی از سوی ترک‌ها، ارومیه را در اول ژوئن 1915 اشغال کرد. به این ترتیب اشغال آذربایجان کامل شد. با اشغال ارومیه، روس‏ها ‏‏به سرعت یک نیروی مسلح شبه نظامی هفت هزار نفری از مسیحیان نسطوری معروف به «آسوریان» را سازمان داد. از این نیروی شبه نظامی به عنوان پلیس شمال یاد می‏‏شود. این شبه نظامیان، ارتش روسیه را در پیشروی به سمت غرب ایران در بهار 1916 همراهی می‏‏کردند و علیه کردها جنایات بسیاری مرتکب شدند. همچنین این شبه‌نظامیان مسبّب بسیاری از مشکلات دولت ایران در سال پایانی جنگ بودند. همزمان با حملات آنها در آذربایجان، در اواخر می‏‏1915، روس‏ها ‏‏نیروی بزرگی در انزلی و خزر پیاده کرده بودند که به سرعت تا قزوین پیش آمدند و در آنجا ماندند تا تهدیدی دائمی علیه تهران باشند. در ژوئن 1915، روس‏ها در خراسان پیش رفتند و بعد از اشغال مشهد، در جنوب تا بیرجند جلو رفتند. در همین حال انگلیسی‏ها ‏‏از بلوچستان به سمت شمال پیش آمدند و به روس‌ها در بیرجند پیوستند. نیروی اشغال‌کننده شرق ایران به دست روسیه و انگلیس با نام نیروی اشغالی شرق ایران شناخته می‏‏شود. نیروی انگلیس و روسیه در شرق ایران در اوت 1915 افزایش یافت و در 22 اوت 1915، انگلیسی‏ها ‏‏تصمیم گرفتند خط راه آهن را از هندوستان تا شرق ایران امتداد دهند.
در همین زمان، در 12 و 13 ژوئیه 1915، ایلات تنگستانی جنوب فارس به قوای انگلیسی در نزدیکی بوشهر حمله کردند. انگلیسی‏ها ‏‏به سرعت نیرویی از بصره اعزام کردند. این نیرو در 8 اوت 1915 به بوشهر آمد. انگلیسی‏ها ‏‏بلافاصله کنسول عثمانی در بوشهر را برکنار و اخراج کردند. این کار اعتراض تند دولت عثمانی را خطاب به دولت آمریکا در پی داشت. در 13 اوت 1915، حمله سنگینی به بندرگاه اصلی و روستای دلوار، در حدود بیست مایلی بوشهر، صورت گرفت. از آن پس درگیری متناوب تا 9 سپتامبر 1915 که ایلیاتی‏ها ‏‏با قدرت حمله کردند، ادامه یافت. این فرصتی بود که انگلیسی‏ها ‏‏منتظرش بودند: ضدحمله انگلیسی‏ها ‏‏شکست سنگینی بر تنگستانی‏ها ‏‏تحمیل کرد و آنها تلفات بسیاری دادند. از آن پس دیگر تنگستانی‏ها ‏‏تهدیدی جدی برای انگلیسی‏ها ‏‏محسوب نشدند.
با برقراری آرامش مطلوب در بوشهر، توجه انگلیسی‏ها ‏‏بار دیگر متوجه عراق شد. در پاییز 1915، انگلیسی‏ها ‏‏تصمیم گرفتند پیشروی خود را در طول دجله تا بغداد ادامه دهند. نبرد کوت‏العماره در روزهای 26 تا 28 سپتامبر 1915 رخ داد و در آن ترک‏ها ‏‏مجبور به ترک شهر و عقب‏نشینی تا تیسفون، در نزدیکی جنوب بغداد شدند و در آنجا مواضع دفاعی گرفتند. اگرچه نبرد کوت‏العماره پیروزی انگلیسی‏ها ‏‏دانسته می‏‏شود، اما ترک‏ها ‏‏کمابیش بدون تلفات از کوت‌العماره عقب نشستند و توانستند بار دیگر سامان یافته و برای یک روز دیگر بجنگند. برای ترک‏ها ‏‏روشن بود که اگر بغداد سقوط کند، ایستادگی در تیسفون اجتناب‌ناپذیر بود. در همین زمان، قوای کمکی ترک به بغداد رسیده بودند. با درگیری کامل انگلیسی‏ها ‏‏در عراق، نوبت روس‏ها ‏‏بود که به اوضاع خراب ایران بپردازند.