بسیج همگانی برای ارتقای فرهنگی جامعه(زلال بصیرت)
انقلاب اسلامی ایران، انقلابی فرهنگی است.همان طور که اسلام، ابتدا باورها و ارزشهای مردم را تغییر داد و تغییر در سایر ساحتهای زندگی انسان مانند سیاست، اقتصاد، صنعت و روابط بینالملل نیز ریشه در همان تغییر فکر دارد، کار اصلی این انقلاب نیز تحول در فکر و احیای باورها و ارزشهاي اسلامي بود.
لزوم تصحیح فکرها وباورها توسط نهادهای فرهنگی
نهضت اسلامی بدون امکانات و تنها با سخنرانی و بیانات و اعلامیههای امام(ره) شروع شد و با حمایت و سخنرانی و نوشتن کتاب و مقاله توسط یاران وي ادامه یافت،امروز هم باید فکرها را تصحیح و تقویت کرد و اساس فرهنگ، یعنی باورها و ارزشها را مورد توجه قرار داد و با تصحيح آن، سایر امور را نیز سامان داد.
برخی نهادها بزرگترین نقش را در تحولات فرهنگی و تصحیح باورها و ارزشها در جامعه دارند، این نهادها برسه دسته هستند: نهادهایی که فکر صحیح را تولید و افکار انحرافی را نقد کرده، نقاط ضعف و قوت آنها را بیان کنند؛ نهادهایی که محتواهای تولید شده را در قالب آموزشهای رسمی در جامعه نشر دهند؛ و نهادهایی که آنها را در قالب آموزشهای غیررسمی با استفاده از ابزار هنر در جامعه ترویج کنند. وظيفه اول بر عهده محققان و پژوهشگران است، وظيفه دوم را نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی عهدهدار شده و وظيفه سوم کار رسانه است که باید محتواهاي تهيه شده را با بیان ساده، شیوا، جذاب و قابل فهم برای سطوح مختلف، در جامعه مطرح کند و در این مسیر از ابزارهای موجود از جمله هنر، استفاده نماید.
در ابتداي انقلاب، با مدیریتی در کشور مواجه بودیم که نه تنها برای انجام این کارها، یعنی تولید محتوای فرهنگی صحيح و ترویج آنها ضعیف بود، بلکه آفت زده و دچار برخی آسیبهای فکری بود؛ لذا افکار غلطی توسط رسانهها پخش میشد، تئوریهای اشتباه در دانشگاهها تدریس میشد و کتابهاي بسياري به نشر نظريات و ارزشهاي بيگانگان میپرداختند که زیانبار بودند. مقابله با این فرهنگ کار آسانی نبود.
دست الهی در کار بود که امکان تحول فرهنگی را در کشور به وجود آورد،وگرنه شرایط عادی بههيچ وجه برای تحول فرهنگی مساعد نبود؛ چون از طرفی، بسياري از اساتيد دانشگاهها با فکر ناب اسلامي بيگانه بودند و در حوزه هم، اگر چه مایههای صحیح اسلامی وجود داشت، اما امکاناتی برای پیشرفت نبود و نيروهاي موجود هم بهرهبرداری نمیشد؛ اما با همت و همیاري همه دستگاههاي متعهد و دلسوز این روند شروع شد و بحمدالله هم در حوزه و هم در دانشگاه و هم در جامعه، اين حرکت معجزهوار شروع شد و به صورت فوق انتظار رشد کرد.
فرهنگ؛ مهمترین سرمایه حفظ دستاوردهای انقلاب
این انقلاب به برکت خون صدها هزار شهید از بهترین جوانان و نوجوانان این مرز و بوم به بار نشسته است و ما علاوه بر وظيفه ديني، وظيفهاي انساني داريم که نگذاريم آنچه آنها با خون خود به دست آوردند، از دست برود؛ حتی اگر آخرتی هم در کار نبود، وجدان انساني حکم میکرد که جلوی از دست رفتن حاصل خون شهدا را بگیریم؛ زيرا آیندگان درباره ما چه خواهند گفت؟ آیا نميگویند یک زمانی، با رهبری یک پیرمرد روحانی، حتی نوجوانان جلویتانک رفتند و این انقلاب را به پیروزی رسانده و حفظ کردند، اما نخبگان کشور آن را رها کردند تا دستاوردها از دست رفت؟
فرهنگ مهمترین سرمایه ما برای حفظ دستاوردهاي انقلاب است، پیشرفت انسانی بدون فرهنگ ناممکن است؛ چرا که ارزش انسان به باورها و ارزشهاست و ما معتقدیم نابترين باورها و ارزشها را اسلام معرفی کرده است؛ لذا مهمترین کار، استخراج و فرآوري منابع غني فرهنگی اسلام است که پس از تولید محتوا باید ابتدا در بین خواص و سپس در ميان سایر مردم جامعه در سطوح مختلف منتشر و ترويج شود.
لزوم اهتمام رسانهها به تولید و ترویج محتوا
هرچند وظيفه رسانهها و صدا و سیما اصالتاً نشر محتوا در ميان مردم است، ولي در دو بخش اول، یعنی تولید محتوا و ترویج آن در بین خواص نیز میتوانند نقشآفرینی کنند، با کارهای رسانهای حتی میشود محققان را به مسائل مورد نياز توجه داد؛ يا زمینه، امکانات و ابزار براي استخراج معارف و نشر آنها را فراهم کرد. این همان همیاری برخاسته از احساس مسئولیت در یک کشور انقلابی است؛ زيرا در کشور انقلابی «به من چه» معنا ندارد و هر کسی باید در حد توان خود برای رسیدن انقلاب به اهدافش کمک کند؛ البته آن جایی که این وظیفه با تقسیم کار و مسئولیتهای مشخص شکل بگیرد، پیشرفت بهتری حاصل میشود؛ اما اگر چنین نشد، وظیفه از بقیه ساقط نمیشود.
درتصور بسیاری از مردم، فرهنگ یک امر سلیقهای و نسبي است که هر قومی برای خود دارد؛ مثل لهجهها و گویشها و برخی امور محلی؛ در حالی که فرهنگ به معنای باورها و ارزشها مقارن با انسانیت است؛ از این رو باید در تبیین معنای صحیح فرهنگ و حفظ دستاوردهای انقلاب که همان فرهنگ اسلامي است، کوشید.
امروز رسانهها و سایتهای دشمنان نظام، باورها و ارزشهاي بنيادين جامعه را هدف گرفتهاند و روزانه با طرح شبهات اعتقادي و اخلاقي به روشهای مختلف، از طرح سؤال گرفته تا تمسخر و طنز و با بهره گیری از روشهای حرفهای و هنري برای تأثیرگذاری بر مخاطب، بخصوص نسل جوان را مورد تهاجم قرار ميدهند.
حقیقت این است که در برنامه ریزی ضعف داشته و داریم و سیاستهای کلی اين کار مشخص نیست. قبل از انقلاب اگر برنامهریزی بوده، بر خلاف فرهنگ صحیح بوده است، بعد از انقلاب نیز به قدری کارها زیاد و نيروي متخصص کم بوده که فرصتی برای انجام تحقیقات بنیادین فراهم نشده است؛ در حالی که امروزه با شرایط موجود، مانند اختلاط فرهنگها، توطئههای دشمنان و دیگر آسیبها، باید سیاستها و برنامههای اجرايي حسابشدهاي را تدوین و بر اساس آن عمل کرد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی اولین نهادی است که در این زمینه باید اقدام به تعیین سیاستهای کلی کند، این شورا نتوانسته این مسئولیت را انجام دهد و متأسفانه گاه تحت تأثیر سیاستهای متغیر دولتها قرار میگیرد و وقتش صرف امور فرعی و روزمره شده، نوبت به مسائل اصلی نمیرسد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی باید فارغ از دولتها و جناحهای سیاسی، سیاستها و خط مشی کلي فرهنگی کشور را مشخص کند. در غياب چنين فعاليتي، افراد و دستگاههاي فرهنگي متعهد بايد اتاق فکری تشکیل دهند و متخصصین و دلسوزان با همفکری يکديگر خط مشیهای کلی فرهنگ کشور را تعیین کنند. تشکيل اتاق فکر فرهنگي در صدا و سیما برای ارتقاي فرهنگی جامعه و احياي فرهنگ انقلاب اسلامي از فروع این کار است.
از ابتدای انقلاب کسانی بوده و هستند که بدون اینکه دنبال نام و نشانی باشند، تحقیقات و پژوهشهايي در اين زمينه انجام داده و سخنرانی کرده و مقاله نوشتهاند، بايد با استفاده از این افراد اتاق فکری تشکیل شود و طرحي استراتژيک براي ارتقاي فرهنگی کشور تدوین و به مراجع ذيصلاح ارائه شود.
فعالیتهای صدا و سیما باید در جهت احیای فرهنگ انقلابی اسلامی باشد، اینکه رهبری دائماً تأکید میکنند که حوزه، مردم و مسئولین بايد انقلابي باشند و انقلابی عمل کنند، نشان از اهمیت روحیه و کار انقلابی دارد؛ لذا ما نیز باید معنای انقلابی را درک کرده و خود انقلابی باشیم و صدا و سیما نیز انقلابی عمل کند.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در جمع مدیران مرکز پژوهش و مرکز سنجش و پژوهش صدا و سیما؛ قم؛ 7/10/95
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.