kayhan.ir

کد خبر: ۹۷۹۶۸
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۴
این چهره تطهیرشدنی نیست-۵

رسانه‌های خارجی چگونه رژیم پهلوی را بزک می‌کردند؟


  سید روح الله امین آبادی

  در نظر داریم سلسله نوشتارهایی که با عنوان «این چهره تطهیر شدنی نیست» که از دی ماه سال جاری در این صفحه منتشر شده است را با استفاده از مطبوعات دوره پهلوی، خاطرات شخصیت‌های اثرگذار این دوره و اسناد لانه جاسوسی پی بگیریم، اسناد و خاطراتی که به خوبی اثبات می‌کنند در این کشور چرا انقلاب شد و تلاش ضدانقلاب از جمله سلطنت‌طلب‌ها را که به فرموده رهبر معظم انقلاب با صرف بودجه‌های کلان درصدد بزک چهره پهلوی هستند را ناکام می‌گذارد.
این ستون را هر هفته پنجشنبه‌ها در کیهان پی بگیرید.
اعتراف بزرگ
 روزنامه شاهنشاهی
28 خرداد 1342 روزنامه اطلاعات در مقاله‌ای به وضعیت وخیم اقتصاد اشاره كرد. اعتراف بانك مركزی رژیم پهلوی به وجود بحران اقتصادی از بیكاری گرفته تا ركود شدید خود دلیل معتبری است كه این رژیم در اداره امور كشور تا چه اندازه بی‌كفایت بوده است.
روزنامه اطلاعات در سرمقاله روز 28 خرداد 1342 یعنی کمتر از 15 روز پس از سرکوب خونین قیام 15 خرداد به بحران‌های متعدد موجود در كشور پرداخت.
این روزنامه نوشت: «امروز دست روی دل هر كه بگذاری می‌بینی فغانش به آسمان می‌رود كه كار نیست، پول نیست، بازار كساد است و البته مردم حق دارند زیرا متاسفانه یك چنین بحرانی در مملكت پیدا شده است.»
این روزنامه دلیل بحران شدید اقتصادی در كشور را چنین به نقل از خوش كیش مدیر كل وقت بانك ملی تحلیل كرد كه؛ «یكی از علل فرار سرمایه و ركود معاملات در نیمه دوم سال گذشته شایعاتی بود كه درباره مصادره و تقسیم مستغلات وجود داشت و بحث آن به كنگره اقتصادی كشید و چون این شایعه با قوت ترویج یافته بود هرچه مقامات مسئول می‌گفتند چنین فكری وجود ندارد به خرج مردم نمی‌رفت.»
اطلاعات ادامه این بحران را به گردن قیام 15 خرداد انداخت و به نقل از خوش كیش نوشت: «می‌رفت كه كم‌كم اثرات آن شایعه بی‌اساس از بین برود و معاملات رونقی بگیرد مع‌هذا از 15 خرداد با پیشامدهای این ایام بار دیگر آثار بهبود وضع و اندك توفیقی كه به دست آمده بود از بین رفت.»
این مقام افزوده است: در ایام اخیر كارخانجات معتبر آنقدر درآمد و فروششان تقلیل یافت كه حتی نتوانستند حقوق كارگران خود را بپردازند.
سرمقاله نویس اطلاعات در پایان نتیجه گرفت: اگر ما از بیكاری و بی‌پولی می‌نالیم تقصیر ما و عكس‌العمل كارهای خودمان است. به قول عرب‌ها خود می‌زنیم و خود فریاد می‌كشیم. (1)
گفتنی است یوسف خوش‌كیش در سال 1339، از معاونت بانك سپه به مدیر‌كلی بانك ملی رسید و سپس سمت رئیس‌كل بانك مركزی به او تفویض گردید و با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی به دلیل فسادهای كلان و خیانت در حق ملت ایران محاكمه و اعدام شد.
مطبوعات كشور ۲۵ مرداد ۱۳۵۹ اعلامیه دادستانی انقلاب مبنی بر اعدام یوسف خوش كیش مدیركل بانك مركزی در رژیم طاغوت را منتشر كرده بودند. در این اعلامیه، دادستانی انقلاب نوشته بود كه خوش‌كیش پس از محاكمه در روزهای ۱۸ تا ۲۰ مرداد، مفسد فی‌الارض و محارب باخدا و رسول او تشخیص داده شد و سحرگاه ۲۴ مرداد ۱۳۵۹ اعدام گردید.
در این اعلامیه آمده بود كه خوش كیش در طول مدیریت خود، به اقتصاد كشور خیانت بزرگ كرده و مرتكب هلاك حرث و نسل شده بود.(2)
بانك مركزی دلایل بحران اقتصادی ایران را تشریح كرد
از سوی دیگر در گزارش تسلیمی به مجمع عمومی بانك مركزی ایران كه در روزهای پس از قیام 15 خرداد 1342 تشكیل گردید وضع اقتصادی كشور تشریح شد.
در این گزارش نوشته شده بود «با ادامه یافتن ركود و نتیجتا كاهش اطمینان به معاملات، نرخ بهره برای وام‌گیرندگان معتبر كاهش یافت ولی تعداد كسانی كه معتبر شناخته می‌شوند معدود بود.»
در این گزارش تصریح شده است: «نتیجه اقدامات اولیای امور اقتصادی كشور بر پایه محكم تری استوار گردید ولی با وجود این اقدامات به علت عدم اعتمادی كه از عوامل مختلفه منجمله شایعات بی‌اساس ناشی می‌شد میزان سرمایه‌گذاری طویل المدت در رشته‌های مختلف كاهش یافت.» با وجود این بی‌اعتمادی گسترده بانك مركزی در پایان امیدواری می‌دهد كه: «علل اقتصادی بحران سه ساله اخیر تا حدود زیادی منتفی گردیده است و محققا رشد اقتصادی كشور به نحو رضایت‌بخشی از سر گرفته خواهد شد.»(3)
اعتراف بانك مركزی رژیم پهلوی به وجود بحران اقتصادی از بیكاری گرفته تا ركود شدید خود دلیل معتبری است كه این رژیم در اداره امور كشور تا چه اندازه بی‌كفایت بوده است، ولی انداختن تقصیر این بی‌كفایتی به قیام مردم نوعی فرافكنی است. طبیعی است كه خیزش مردم دلایلی دارد كه نارضایتی از حكومت یكی از دلایل و اصلی‌ترین علت آن است وقتی بحران وجود دارد انقلاب روی می‌دهد و طبیعی است كه انداختن تقصیر بحران به گردن انقلاب حركت از آینده به سوی گذشته است و در عرف منطقیون به این نوع حركت مغالطه گفته می‌شود.
سرکوب خونین قیام 15 خرداد
 و اربابان خارجی شاه
با وجود سركوب خونین قیام 15 خرداد توسط رژیم شاه روزنامه لاسوئیس نوشت: شاهنشاه و دولت ایران دست به یك رشته اصلاحات اساسی زده‌اند كه هدف آن واژگون كردن اساس ظلم و بی‌عدالتی و بنیانگذاری ایران نوین و پیشرفته است!
این روزنامه در ادامه بدون در نظر گرفتن رویدادهای خونین 15 خرداد نوشت: تحولات اقتصادی و اجتماعی ایران به طور مسالمت‌آمیز و در كمال آرامش صورت می‌گیرد.(4)
نادیده گرفتن رویدادهایی كه حتی رژیم شاه نتوانسته بود آنها را انكار كند از جمله سركوب ملت ایران در خیابان‌های تهران كه به شهادت ده‌ها نفر منتهی شد و مسالمت‌آمیز خواندن اقدامات شاه از جمله عجایب روزگار است كه در كشورهای پیشرفته‌ای كه آزادی بیان شعار آنان است شگفت انگیز به نظر می‌رسد، با این وجود گذر زمان نشان داده است كه مطبوعات غربی به راحتی می‌توانند در ازای دریافت رشوه چشم بر واقعیات ببندند و دروغ بنویسند. این البته تنها موردی نبود که بلافاصله پس از قیام 15 خرداد 1342 و در تطهیر و حمایت از رژیم پهلوی در رسانه‌های خارجی منتشر شد.
نوچه‌های آتاتورک
به کمک شاه شتافتند!
روزنامه دنیا چاپ استانبول نوشت: طبقه روشنفکر از شاهنشاه پشتیبانی می‌کنند و ارتجاع در ایران محکوم به نابودی است.
روزنامه دنیا چاپ استانبول 22 خرداد 1342 در مقاله‌ای تحت عنوان تفکیک دین از امور دولتی به قلم فالح رفعی آتای پس از اشاره به کشورهای غربی در قرون وسطی که در آن زمان کلیسا و مدارس دینی به غرب حکمرانی می‌کردند حوادث اخیر ایران را پیش کشیده و نوشت: «بنا بر آخرین اخبار رسیده از ایران مرتجعین به مخالفت با اصلاحات شاهنشاه برخاسته‌اند، وقتی طبقه روشنفکر از شاه پشتیبانی می‌کنند ارتجاع خواه‌ناخواه محکوم به نابودی و زوال است.»
روزنامه جمهوریت چاپ استانبول نیز به قلم کیهان ساغلامر مقاله‌ای پیرامون حوادث ایران نگاشت.
نویسنده پس از اشاره به خرابکاری‌های عده‌ای که با اصلاحات اساسی مخالفند متذکر شد شاه ایران برای رفاه و آسایش ملت ایران دست به اصلاحات وسیعی زد و برای رهاندن ایران از سیستم فئودالی و انطباق با قرن بیستم آستین‌ها را بالا زده است. با فساد و اختلاس و اسراف و کاغذ بازی مبارزه را آغاز کرده است.(5)
حمایت روزنامه‌ها و رسانه‌های ترکیه از شاه امری طبیعی بود چرا که اقداماتی نظیر آن چه که شاه در ایران انجام می‌داد مدت‌ها پیش از آن از سوی آتاتورک در ترکیه صورت گرفته و این اقدامات الگویی برای فردی چون رضا شاه شده بود. با این اوصاف تخریب و تحقیر علما، روحانیون و مردمی که علیه فساد پهلوی قیام کرده‌اند از سوی نوچه‌های آتاتورک بعید به نظر نمی‌رسد و عجیب نیست.
گاردین چاپ لندن نیز در شماره مورخ 10 ژوئن 1963 [20 خرداد 1342] نوشت: بلوایی که چندی پیش وسیله کهنه پرستان و مخالفان اصلاحات اعلیحضرت شاهنشاه ایران در این کشور رخ داد به مدد پول، مواد خوراکی و وعده‌های تو خالی انجام گردید. منشا این سر و صدا و هیاهو از ناحیه کسانی بود که با اصلاحات ارضی و سایر طرح‌های مترقیانه شاه مخالف هستند.
این روزنامه سپس اضافه کرد؛ تردید نیست که شاه ایران به خاطر گام‌های بلندی که در راه اجرای اصلاحات و نجات دادن کشور از فساد برداشته‌اند مورد احترام کلیه محافل هستند.(6)
یک نکته درباره بزک شاه
در رسانه‌های خارجی
درباره انتشار گزارشات تائیدی از رژیم شاه در نشریات و رسانه‌های خارجی نباید از نقش ساواک غافل شد.
ساواك مراقب بود تا خبرنگاران و نويسندگان نشريات خارجي كه وارد ايران مي‌شدند، مطالب خود را در راستاي اهداف و خواسته‌هاي رژیم تنظيم كنند و از ارائه اخبار و گزارشاتي در مقابله با سياست‌هاي حكومت و نيز انعكاس واقعيات تلخ سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مردم ايران اجتناب كنند. در اين راستا تطميع نشريات و رسانه‌هاي خارجي با ستايش آنها از حكومت همراه بود.
ساواك مراقب بود، نشريات و روزنامه‌هاي خارجي كه مطالبي در مخالفت با حكومت منتشر مي‌‌كردند وارد كشور نشود. به رغم تمام تلاش هايي كه ساواك براي جلوگيري از انتشار مطالب مخالف نشريات و رسانه‌هاي خارجي انجام مي‌داد، هر از گاه مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي اخباري درباره نواقص و مشكلات موجود در نظام سياسي ايران منتشر مي‌كردند.
ساواك براي ساخت فيلمهاي تبليغاتي درباره رژيم پهلوي و نقش آن در توسعه و پيشرفت كشور و ارائه چهره‌اي سراسر به اصطلاح «گل و بلبل» از ايران، با برخي گروه‌هاي هنري، رسانه‌اي و فيلم‌سازان و مستندسازان اروپا و آمريكا مذاكره داشت و با همكاري وزارت امور خارجه و‌ وزارت دربار، گروه‌هايي از اين دست، با صرف هزينه‌هاي كلان، به ايران دعوت مي‌شدند تا فيلمهايي تبليغاتي به نفع حكومت تهيه كرده و در رسانه‌هاي خارجي به نمايش گذارند.(7)
_____________
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.