اخبار ویژه
خانهتکانی تیم اقتصادی دولت ضرورتی بود که روحانی از مردم دریغ کرد
برخلاف آمارهای دولت، تکرقمی شدن تورم هیچ تاثیری بر زندگی مردم نداشته است.
به نوشته «الف»، اگر اصل را بر صحت گفتههای مراجع رسمی اعلام آمار شاخصهای اقتصادی کشور یعنی مسئولان بانک مرکزی و مرکز آمار ایران قرار دهیم در آن صورت باید بپذیریم که تکرقمی شدن تورم و رسیدن آن به محدوده 9 درصد واقعیت دارد و هیچ خدشهای بر آن وارد نیست اما متاسفانه روی دیگر سکه این واقعیت این است که وقتی منحنی رشد قیمت کالاهای مصرفی خانوارها نظیر برنج، حبوبات، گوشتقرمز، میوه، شیر، کره و دیگر محصولات لبنی را در یک بازه زمانی یکی، دو ماهه مورد بررسی قرار میدهیم و رشد توقفناپذیر اما بیسر و صدای قیمتها را مشاهده میکنیم، حق داریم از مسئولان محترم تیم اقتصادی دولت بپرسیم چرا تک رقمی شدن تورم هیچ تاثیری در جلوگیری از رشد قیمتها که معنایی جز کاهش باز هم بیشتر قدرت خرید و افزایش باز هم بیشتر فشارهای معیشتی بر مردم خصوصا گروههای حقوقبگیر نداشته است؟
دامنه گرانی اقلام خوراکی مورد نیاز مردم به گوشتقرمز، برنج و حبوبات کشیده شده است.
مطابق معمول نه وزارت جهاد کشاورزی، نه وزارت امور اقتصادی و دارایی، نه بانک مرکزی، نه گمرک، نه وزارت صنعت، معدن و تجارت و نه هیچ سازمان مسئول دولتی دیگر مسئولیت این افزایش قیمتهایی را که با وجود اعلام کاهش نرخ تورم صورت گرفته، برعهده نمیگیرد.
به این ترتیب باید به کسانی که منتقد تیم اقتصادی دولت هستند حق داد که میگویند حلقههای این تیم هماهنگ عمل نمیکنند و به فکر حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم نیستند. جای دریغ و افسوس بسیار است که با وجود همه این ضعفهای پنهان و آشکار در تیم اقتصادی دولت، آقای رئیسجمهور از دست زدن به هرگونه اقدامی به منظور انجام یک خانهتکانی اساسی در بازیکنان این تیم خودداری کرد.
رادیو فرانسه: جنگ اقتصادی میان آمریکا و چین در پیش است
سیاستهای اقتصادی ترامپ میتواند به جنگ تمام عیار اقتصادی میان آمریکا و چین و حتی فراتر از آن ختم شود.
وبسایت رادیو فرانسه در تحلیلی نوشت: ترامپ هنگام کمپین انتخاباتیاش وعدههایی داده است که با ورودش به کاخ سفید به تدریج دارد به وعدههایش عمل میکند. خروج آمریکا از پیمان تجارت آزاد دو سوی اقیانوس کبیر «پیمان ترانس پاسیفیک» از جمله نخستین اقدامات او بوده است. او تهدید کرده که از پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی «نفتا» خارج خواهد شد. ترامپ پیمان تجارت آزاد با اتحادیه اروپا را رد کرده است و گفته عوارض بسیار سنگینی بر روی تولیدات وارداتی چین و خودروهای آلمانی خواهد بست. فهرست تهدیدهای اقتصادی دونالد ترامپ سر دراز دارد. این سیاست با روند جهانی شدن تجارت و اقتصاد همخوانی ندارد و با این روند تضاد کامل دارد.
در این راستا، تنش اقتصادی بین آمریکا و چین، یعنی دو قدرت برتر اقتصاد جهان میتواند مبدل به یک جنگ تمام عیار اقتصادی بین این دو قدرت جهانی شود. این جنگ همچنین میتواند پیامدهای غیرقابل پیشبینی در عرصههای سیاسی و نظامی داشته باشد.
«سباستیان ژان»، اقتصاددان و متخصص تجارت جهانی و مدیر مرکز مطالعات آیندهنگری و اطلاعات فرانسه در این باره میگوید: «احساس من این است که در حال گذار به یک شرایط تازه هستیم. این شرایط تازه، نه تنها به معنی پایان یافتن موازین و نهادهایی است که پس از جنگ دوم جهانی برای مدیریت روابط تجاری و اقتصادی در جهان ایجاد شده است، بلکه به منزله پایان گرفتن نظمی است که از سالهای 1990 و با فرو ریختن دیوار برلین بر اقتصاد و تجارت جهانی حاکم شده بود. این دوران همچنین با تسلط آمریکا بر روابط سیاسی بینالمللی همراه بوده است.
در همین راستا، «کریستیان هاربولو» مدیر مدرسه عالی جنگ اقتصادی در فرانسه اعتقاد دارد که رویکرد ترامپ زمینهساز تغییر نظم اقتصادی کنونی در جهان است. «ما نگرش خود از جهان را بیش از آنچه باید، بر روی استمرار نظم جهانی گذشته متمرکز کرده بودیم. نظمی که خصوصاً در جهان غرب در چهارچوب یک قدرت مسلط و متحدان جانبی این قدرت تعریف شده بود. امروزه این نظم، معنای واقعی خود را از دست داده است. ما هم اکنون در یک جهان چند قطبی هستیم. در حال حاضر مشکل اصلی آمریکا اینست که چه رفتاری با چین داشته باشد. چین نه تنها به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی نوخاسته با رویکرد تهاجمی تجاری، بلکه به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی برای آمریکا مشکل عمده محسوب میشود.»
رادیو فرانسه میافزاید: در سال 2005 میلادی، سرویسهای اطلاعاتی آمریکا از مفاد یک گزارش بسیار محرمانه دولت چین پرده برداشتند. این گزارش، عزم قاطع رهبران چین و برنامهریزی مدون این کشور برای مبدل شدن چین به یک اقتصاد برتر در جهان را نشان میدهد. بر اساس این سند محرمانه، چین باید در چهارچوب یک برنامه 20 ساله گوی سبقت را از آمریکا برباید و در سال 2025 میلادی با جهشهای گسترده در زمینههای نوگرایی صنعتی، تحقیقات و تکنولوژی مبدل به بزرگترین اقتصاد جهان شده و آمریکا را پشتسر بگذارد.
تنش بین آمریکا و چین از این زمان اوج گرفت. ولی این تنش مانع از تعاملات تجاری و اقتصادی فیمابین دو کشور نشد. نباید فراموش کرد که بحران بزرگ مالی جهانی که از سال 2007 میلادی در آمریکا و در جهان آغاز شد، ساز و کارهای آمریکا برای مقابله اقتصادی با چین را ناچاراً به کنار گذاشت. در واقع اقتصاد آمریکا و همچنین اقتصاد جهانی برای خروج از بحران مالی سالهای 2008 نیازمند پویایی اقتصاد چین بودند. چین با رشد اقتصادی 8 تا 9 درصدی نقش موتور محرک اقتصاد جهان را در دوران بحران بر عهده داشت.
تداوم این وضع با خروج تدریجی اقتصاد آمریکا از بحران و در همان حال با شکوفایی بیشتر اقتصادی چین همراه بود. روابط متقابل تجاری بین آمریکا و چین با افزایش بدهیهای خارجی آمریکا به چین همراه بود. چین منافع سرشار تجاری خود را که طی این مدت با سیاست تجاری- تهاجمی خود از بازار آمریکا بدست آورده بود، در اوراق دولتی آمریکا سرمایهگذاری کرد. چین در حال حاضر بیش از 1100 میلیارد دلار اوراق قرضه خزانهداری آمریکا را در اختیار دارد. در همین حال تراز پرداختهای تجاری آمریکا همواره در محدوده مبالغ هنگفتی به نفع چین بوده است. کسری موازنه پرداختهای تجاری آمریکا به چین در سال 2016 میلادی در حدود 370 میلیارد دلار برآورد میشود.
«دونالد ترامپ» خواهان تعادل موازنه پرداختهای تجاری آمریکا با جهان، خصوصاً چین است. این رویکرد زمینههای تنش بین دو کشور را افزایش داده و میتواند آغازگر جنگ اقتصادی بین دو اقتصاد بزرگ جهان شود.
چشم آقای وزیر روشن رکود مسکن رکورد شکست
دولت یازدهم، رکورد عمیقترین رکود در حوزه مسکن را به خود اختصاص داد.
روزنامه دنیای اقتصاد از روزنامههای حامی دولت در گزارشی نوشت: برآوردهای پژوهشی از نرخ رشد ارزش افزوده بخش ساختمان در سال 95، نشان میدهد پایان امسال، طولانیترین رکود ساختمانی (5 سال پیاپی)، در کارنامه دستکم یک دهه اخیر این بخش، به ثبت میرسد. خروج بخش پیشران- ساخت و سازهای بخش خصوصی و پروژههای عمرانی دولت- از سکون، 6 اثر مثبت در رشد اقتصادی دارد؛ اما تداوم رشد منفی آن، به خسارت در بخشهای دنبالهرو میانجامد.
چهار نشانگر در بازار «ساخت و ساز ناشی از سرمایهگذاری بخش خصوصی در شهرها» و همچنین «پروژههای عمرانی دولت»، حکایت از یک پیشبینی درباره «ثبت طولانیترین رکود ساختمانی در دوره فعلی» دارد. آمارهای بانک مرکزی از روند رشد منفی «ارزش افزوده بخش ساختمان»، در کنار برآورد مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت این شاخص در سال جاری، مشخص میکند.
ارزش افزوده بخش ساختمان در سال 95 مطابق تخمین مرکز پژوهشها، با رشد منفی 14/9 درصد روبهرو میشود که این اتفاق، باعث تکرار نقش منفی بخش ساختمان در اقتصاد، همچون سالهای اخیر خواهد شد طوری که طبق برآورد مرکز پژوهشهای مجلس، سهم بخش ساختمان در رشد اقتصادی در سال 95 به منفی 0/8 درصد خواهد رسید. رشد بخش «ساختمان» از سال 91 تاکنون مطابق تغییرات ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصاد کشور، همواره نزولی بوده است.
ارزش افزوده این بخش که در دهه 80 به طور متوسط سالانه بالای 5 درصد و حتی در سال 86 - زمان جهش قیمت مسکن- 23 درصد رشد داشت، از سال 91 و بعد از رشد مثبت 2/5 درصدی سال 90، کاهش پیدا کرد و رشد منفی 3/1 درصد در هر یک از سالهای 91 و 92 و سپس رشد منفی 0/4 درصد و منفی 13/5 درصد را در سالهای 93 و 94 ثبت کرد. در بهار و تابستان امسال نیز ارزش افزوده بخش «ساختمان» با رشد منفی 25/6 درصد و منفی 2/6 درصد روبهرو شد.
مرکز پژوهشها با استناد به نشانگرهای «سرمایهگذاری ساختمانی بخش خصوصی، تیراژ پروانههای ساختمانی و همچنین رشد منفی 14 درصدی ارزش افزوده ساختمان در نیمه اول امسال» و البته «تخمین کاهش 15/2 درصدی پرداختهای عمرانی دولت در سال جاری که جزء دوم بخش ساختمان محسوب میشود»، اعلام کرده است: رشد منفی بخش ساختمان در سال جاری، برای پنجمین سال پیاپی و با شیب نزولی بیشتر از 4 سال گذشته، اتفاق میافتد. در این بررسی، یک پرسش بدون پاسخ مطرح شده که محتوای آن ضمن هشدار درباره خسارت ناشی از استمرار رشد منفی بخش ساختمان، به دنبال راهکار کوتاه مدت و میان مدت برای خروج از رکود است.
از طرفی، تیراژ ساخت و ساز مسکونی در کل شهرهای کشور بعد از رشد 5/5 درصدی در سال 92، در سال 93 عملاً نصف شد (رشد منفی 53 درصدی واحدهای مسکونی در پروانههای ساختمانی صادر شده در سال 94). این شاخص در سال 94 نیز رشد منفی معادل 7 درصد را تجربه کرد و در بهار امسال 12 درصد دیگر کاهش یافت.
تیم اقتصادی دولت اخیراً در جلسهای مشترک، ضمن بررسی ارقام مربوط به رشد اقتصادی نیمه اول امسال، با ذرهبین گذاشتن روی جزئیات گزارش رشد اقتصادی، نسبت به آنچه سقوط 14 درصدی ارزش افزوده بخش ساختمان در نیمه اول امسال نسبت به نیمه اول سال گذشته را رقم زد، حساس شدند.
اصلاحطلبان نمیدانند که چگونه کارنامه ضعیف روحانی را توجیه کنند
اصلاحطلبان برای دفاع از روحانی با چالش بزرگ عدم اقبال عمومی روبرو شدهاند.
روزنامه صبحنو در گزارشی نوشت: دولت یازدهم هرچه به پایان خود نزدیکتر میشود، انتقادها فزونی مییابد، هم در میان دوستان و حامیان دیروز و هم در میان منتقدان. در این میان حامیان دیروز روحانی چارهای جز پذیرش شکست وعدههای وی ندارند و مرتبا از رئیس دولت تدبیر و امید میخواهند تا تغییر را تدبیر خود قرار دهد تا شاید در انتخابات 96 بخت با او یار شود.
«اصلاحطلبان اشتباه کردند، یعنی چه که به روحانی چک سفید امضا بدهیم.» این سخنان جدیدترین انتقادها به رئیسجمهور دولت از سوی اصلاحطلبان است که بارها و از زبان افراد مختلف نقل قول شده است.
در روز 17 بهمنماه، ابراهیم اصغرزاده در گفتوگویی با حسین دهباشی از عملکرد دولت یازدهم انتقاد کرد و گفت: «دولتمردان نمیفهمند دولتی که باید ریاضت بکشد و مراقب جیب مردم باشد نباید برود حقوق میلیونی بگیرد، اصلاحطلبان به مسائل مبتلا به جامعه از جمله حقوقهای نجومی هیچ توجهی ندارند.»
همچنین محمدرضا تاجیک، یکی از کارشناسان جریان اصلاحات در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در روز 16 بهمنماه با اشاره به این که «برجام ضعیف عمل کرده و نمود چندانی در زندگی مردم نداشته است» بیان داشت: «روحانی با شعار و گفتار نمیتواند در انتخابات آینده شرکت کند، بسیاری از آن شعارها، در همان حریم شعار باقی ماندند.»
همچنین مصطفی کواکبیان در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی در سخنانی تأکید کرد: «چک سفید امضاء به روحانی نمیدهیم و انتظار داریم به مطالبات اصلاحطلبان هم توجه شود ولی در مجموع رویکرد اصلی ما حمایت از روحانی است.»
در این میان عملکرد رئیسجمهور و تحقق نیافتن وعدههایش بیشترین انتقادها را به دنبال داشت که سبب شد در اردوگاه اصلاحطلبان، اجماعی برای حمایت از روحانی در انتخابات 96 نباشد تا هر روز نام یکی از چهرههای این جریان به عنوان آلترناتیو روحانی مانند آقایان پزشکیان، جهانگیری، مطهری، ظریف و قاضیزاده هاشمی شنیده شود.
از سوی دیگر اما حتی آنانی که قائل به حمایت از روحانی هستند معتقدند باید از وی حمایت مشروط داشته باشند و در صورت دریافت امتیازاتی مانند سهم بیشتر و اثرگذارتر در دولت آینده از وی حمایت کنند. اصلاحطلبان امروز بزرگترین چالش خود را در این میبینند که باید از کسی حمایت کنند که کارنامه بسیار ضعیفی دارد و نمیدانند در دفاع از او به حامیان خود و مردم چه بگویند.
نگرانی اصلاحطلبان از انزوایی دوباره، ماههاست که گریبانگیر این جریان شده است. به گونهای که در جلسه شورای هماهنگی اصلاحات که در پایان آذرماه برگزار شده بود، یکی از اصلاحطلبان شاخص که ریاست جلسه را هم عهدهدار بود. با اشاره به انتخابات آتی ریاستجمهوری میگوید: «در انتخابات ریاستجمهوری آینده، آسیبپذیری روحانی بالاست. آقای روحانی اشتباهات بزرگی مرتکب شده و در زمان کوتاه باقیمانده نخواهد توانست اشتباهات را اصلاحکند؛ بنابراین جریان اصلاحات باید مواظب باشد که مسئولیت اشتباهات آقای روحانی را به دوش نکشد.»