kayhan.ir

کد خبر: ۹۷۲۶۸
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۳
بازخوانی دیدگاه‌های مرحوم حسن شایانفر درباره نفوذ فرهنگی

التقاط دینی و تلاش معاندان


رسانه هاي امپرياليسم جهاني با تردستي فوق العاده اي نام عبدالكريم سروش را به عنوان يك متفكر معترض كه ظاهراً در جهت انساني كردن چهره نظام اسلامي تلاش مي كند، مطرح ساخته، اما در حقيقت از او به عنوان يك «ميانجي» در جهت مسخ هويت و ارزشهاي اسلامي بهره برداري مي كنند و مي كوشند تا از اين رهگذر به اهداف شوم خود نايل آيند. شكي نيست كه جريان جهاني سلطه براي دستيابي به اين اهداف از هيچ تلاشي روگردان نيست واز هرگونه سرمايه گذاري مالي و تبليغاتي كه لازم بداند، دريغ نخواهد كرد.  
چندي پيش «شوراي روابط خارجي امريكا» با كمك «بنياد فورد»(۱) كتابي را انتشار داده است كه موضوع آن مشخصاً ارايه نظرات عبدالكريم سروش در زمينه تجديدنظر در ايدئولوژي ديني وپايه هاي حكومت مذهبي است. در كتاب منتشر شده از سوي اين شوراي رسمي كه وظيفه تعيين مسير سياست خارجي دولت امريكا در راستاي منافع اين كشور را از طريق مطالعات و تحقيقات بين المللي برعهده دارد، با اشاره به تعرضات سروش نسبت به اصل قانوني «ولايت فقيه»، از وي و امثال او به عنوان جزيي ازيك حركت براي قطعه قطعه كردن اقتدار مذهبي نام برده شده و چنين آمده است:  
«اين نظريه سروش كه ايدئولوژي به تحريف ارزشهاي مذهبي منتهي مي شود، ساختار حاكم برايران را زيرسؤال برده است...»
اين كتاب كه «افكار سياسي عبدالكريم سروش» نام دارد، از محل بودجه شش ميليون دلاري اداره مطالعات «شوراي روابط خارجي امريكا» و براي استفاده راهبردي درتصميم گيري هاي سياست خارجي اين كشور چاپ ومنتشر شده است. (۲)  
بدين ترتيب، طرح ايجاد يك جريان رفورميسم ديني، با استقبال بخشي از عناصرشكست خورده سياسي در سالهاي 1360 كه به خارج كشور فرار كرده اند و برخي روشنفكران در داخل كشور مواجه مي شود، مهم ترين اقدام در جهت رفرم ديني، ترويج تز «اسلام منهاي سياست و روحانيت» است. ترويج تفكر رفورميسم و تجددطلبي در برخي نشريات داخلي، نمود بسيار محسوس يافت، به طوري كه ماهنامه «كيان» علمداري اين تفكر در داخل كشور را برعهده گرفته وبه اشاعه آن پرداخت. نشريه انگليسي زبان «اكونوميست» چاپ خارج از كشور نيز به كارگزاران نظام سلطه جهاني پيشنهاد كرد تا علاوه بر تلاش براي ايجاد اختلاف و تفرقه ميان علما و روحانيون، روشنفكران و تجددطلبان اسلامي را تشويق كنند تا با بازنگري و رفرم در انديشه هاي اصولي اسلام، سلاح دشمن شكار اجتهاد را از انحصار علما و مجتهدين خارج نمايند.  
نشريه انگليسي زبان «اكونوميست» در همگرايي با عناصر ضدانقلاب، بر لزوم حركت تدريجي تجددطلبان براي از بين بردن قدرت علما و روحانيون تأكيد كرده و مي نويسد:  
«...تحقق چنين امري زمان لازم دارد. زيرا هيچ تحولي يك شبه به وجود نيامده است. اما بايد توجه داشت كه هم اكنون نيز تعدادي از روشنفكران مسلمان و آينده نگر شروع به تجديد نظر در تفكرات اسلامي كرده اند...»(۳)  
التقاط ديني و تلاش معاندان  
«التقاط ديني» اصولاً حاصل تلاش جمعي از شبه روشنفكران براي ايجاد رفورم در مباني و معيارهاي ديني است برخي عناصر جريان رفورميسم ديني در اوضاع و احوال فعلي با طرح افكاري خاص و پيچيده در لايه هاي ابهام و تناقض، تلاشهايي خودآگاه يا ناخودآگاه به عمل مي آورند كه در تحليل نهايي با ايجاد شبهه در معرفت دين، پايه هاي اعتقادي نسل جوان را سست كنند. اين جرياني است كه روش حركت تدريجي را براي تحقق اهداف خود برگزيده است. در اين روند، حمله به فقه به عنوان اولين مرحله استراتژي استحاله در اسلام، همواره مورد نظر عناصر تجديد نظر طلب قرار داشته است. به بخشي از مطالب مندرج در مجله «كيان» در اين زمينه توجه كنيد:  
«. . . سيستم اجتهاد و تقليد بايد به نظام رقابتي حزبي نزديك شود و هر حزبي كه رأي بيشتر آورد مرجع تقليد خود را به عنوان نماينده حاكميت تثبيت خواهد كرد. . . »(۴)
خانبابا تهراني (۵) يكي از روشنفكران عضو كنفدراسيون و يكي از طرفداران بني صدر و عضوسابق «شوراي ملي مقاومت» منافقين هم مي گويد:  
«...ما در حوزه فرهنگ اسلامي زندگي مي كنيم، ولي اين به اين معني نيست كه حكومت از مذهب باشد. يكي از خواسته هاي ما ايجاد جريان فرهنگي نوين و مبتني بر گسترش فرهنگ سياسي و دموكراتيك است...»(۶)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱- براي شناخت نقش بنيادهاي فرهنگي در آمريكا، رجوع كنيد به كتاب «نقش بنيادهاي فرهنگي در كنترل فرهنگ»، نشرني.  
۲- روزنامه كيهان، مورخه ۳۱/۱/۱۳۷۶.
۳- نشريه اكونوميست، اوت 1994به نقل از هويت، مسعود خرم، ص 44
۴- مجله كيان، شماره 20، مورخه تيرومرداد 1373.
۵- مهدي خانبابا تهراني از رهبران كنفدراسيون دانشجويان ايراني و درشمار افرادي است كه از ابتداي تاسيس اين كنفدراسيون تا هنگام فروپاشي آن با اين تشكيلات همكاري داشته است. وي در ابتداي جواني به حزب توده پيوست. اما در اولين بازداشت از خود ضعف نشان داد وبا نوشتن ندامتنامه آزاد شد. در اواسط دهه 1330 زماني كه ساواك به فعاليت هاي برون‌مرزي مخالفان رژيم پهلوي توجه نشان داد، خانبابا تهراني در خدمت اين سازمان قرارگرفت و با موافقت سرهنگ محمدانصاري معاون ساواك به خارج از كشور اعزام شد وي در جريان فعاليت در كنفدراسيون با يك كشيش امريكايي آشنا گرديد و توسط اين فرد براي سازمان «سيا» عضوگيري شد. مهدي خانبابا تهراني سپس با سازمان چريكهاي فدايي خلق و سازمان مجاهدين خلق رابطه برقرار كرد او ازابتداي پيروزي انقلاب اسلامي در برابر آن موضع گرفت و ازهمان ابتدا مخالفت گسترده اي را با ولايت فقيه ابراز كرد. زماني كه مسعود رجوي شوراي به اصطلاح مقاومت را ايجاد كرد، خانبابا تهراني به اين شورا پيوست و پس از جداساختن هواداران مجاهدين از نظام وانجام ماموريت خود از اين شورا از اولين كساني بود كه از سازمان مجاهدين جدا گرديد. او يكي از فعالان پشت صحنه كنفرانس رسواي برلين در سال 1379 بود. در اين كنفرانس افرادي نظير مهرانگيزكار، يوسفي اشكوري عزت الله سحابي، اكبرگنجي و. . . در كنار برخي ديگر شركت داشتند.  
۶- خرم، مسعود، هويت، چاپ سوم، مهر 1376، ص 19.